نوربخش در گفتوگو با ایلنا:
لوکاشنکو در حال انتقامگیری از اروپا با ابزار پناهجویان است/ لهستان خود را مدافع مرزهای اروپا میداند/ مسکو از بلاروس برای محاصره کشورهای بالتیک استفاده میکند
کارشناس مسائل اروپا گفت: حزب حاکم لهستان با تقویت گرایشات ملیگرایانه و تشبیه بحران پناهجویان به یک جنگ ترکیبی از سوی بلاروس توانسته محبوبیت خود را در داخل افزایش دهد.
بحران پناهجویان در مرز بلاروس و لهستان روز به روز جنبههای جدیدی به خود میگیرد و حالا جنبههای جدیدی از این تنش در حال عیان شدن است. در این میان بسیاری معتقدند که مینسک با تحریک روسیه در حال تشدید تقابل با اتحادیه اروپا و کشورهای حوزه بالتیک است و برخی دیگر هم اعتقاد دارند که ورشو از این بحران در حال استفاده کردن به نفع خود است. برای درک بهتر از ابعاد پنهان این تنش و پاسخ به سوالات مذکور به گفتوگو با سید نادر نوربخش، کارشناس مسایل اروپا نشستیم که در ادامه از نظر میگذرد.
ریشه آغاز بحران پناهجویی کنونی در بلاروس چگونه بوده و چرا مسیر جدید از اروپای شرقی جایگزین راه های پیشین ورود به اتحادیه اروپا شده است؟
بحران کنونی در مرز بلاروس و اتحادیه اروپا در واقع جدید ترین بحران پناهجویی در اروپا محسوب میشود که در ماههای گذشته به چالشی امنیتی نیز مبدل شده است. ریشه بحران کنونی را میتوان در انتخابات سال گذشته میلادی در بلاروس جستوجو کرد که طی آن اتحادیه اروپا نتایج منتهی به پیروزی مجدد لوکاشنکو را به رسمیت نشناخت و در پی اعتراضات داخلی این کشور را مورد تحریم قرار داد. از تابستان سال جاری لوکاشنکو در اقدامی تلافی جویانه اعلام کرد که دیگر مانعی بر سر راه ورود پناهجویان به سوی اتحادیه اروپا ایجاد نمیکند. باید توجه داشت بلاروس با کشورهای لتونی ، لیتوانی و لهستان که هر سه عضو اتحادیه اروپا هستند مرز مشترک دارد و برای مثال طول مرز این کشور با لهستان به بیش از ۴۱۸ کیلومتر میرسد.
بر همین اساس بلاروس در عمل، امکاناتی را هم برای ورود پناهجویان از طریق خطوط هوایی از مبدا کشورهایی مانند عراق ایجاد کرد. این مسیر هوایی که در مقایسه با دیگر مسیرهای ورود پناهجویان به اروپا مانند مسیر دریایی مدیترانه در نگاه نخست، کمخطرتر به نظر میرسید بسیاری را بر آن داشت تا از طریق آژانسهای مسافرتی و کسب روادید توریستی به بلاروس رفته و از آنجا به سمت مرز اتحادیه اروپا حرکت کنند. با این حال لیتوانی بلافاصله ضمن اعلام شرایط فوقالعاده مانع ورود پناهجویان به این کشور شد و لهستان هم نیروهای نظامی گستردهای به مرز اعزام و سعی کرد ضمن ایجاد دیوار و حصارکشی، مانع ورود این پناهجویان شود و در مواردی حتی آنها را به بلاروس بازگرداند. مجموعه این رخدادها در شرایط سخت آب و هوایی و عدم امکان دسترسی سازمانهای مردم نهاد و امدادی، باعث جان باختن تعدادی از این پناهجویان هم شده است.
آیا میتوانیم بگوییم بلاروس برای رفع تحریم های اتحادیه اروپا و با هدف انتقامگیری این اقدام را انجام داده است؟
بله، بلاروس از مزیت ژئوپلیتیکی خود در جوار اتحادیه اروپا استفاده کرده و ضمن آگاهی از آسیبپذیری اروپا نسبت به مسأله مهاجرت از این امر به عنوان یک ابزار فشار استفاده میکند تا انتقام تحریمها را بگیرد اما هدف اصلی لوکاشنکو کسب مشروعیت است. به این شکل که سرانجام کشورهای اروپایی مجبور شوند در این مورد با دولت بلاروس مذاکره کرده و از این طریق او را هم به رسمیت بشناسند. حتی برخی کشورهای اروپایی در این مورد از روسیه تقاضای میانجیگری کردهاند و پوتین در پاسخ به آنها گفته است که مستقیما با بلاروس مذاکره کنید.
در سال ۲۰۱۵ هم شاهد بحران پناهجویی بودیم که جمعیت به مراتب بیشتری وارد اروپا شدند، آیا این بحران را میتوان در ادامه آن تصور کرد؟
بحران پناهجویی کنونی تفاوتهای زیادی با بحران سال ۲۰۱۵ دارد که به شکل کنترل نشده و با تعداد انبوه پناهجویان از کشورهای جنگ زده مانند سوریه، عراق و افغانستان صورت پذیرفت. در واقع این نخستین باری است که مسأله پناهجویان تا این حد به عنوان ابزار سیاسی مورد استفاده قرار میگیرد؛ البته در سال ۲۰۱۶ اردوغان توانسته بود طی مذاکراتی با اتحادیه اروپا جهت ایجاد موانع و جلوگیری از ورود پناهجویان از طریق ترکیه به اروپا، امتیازاتی کسب کند. اما در حال حاضر این مسأله بیشتر در چارچوب اختلافات بلاروس با اروپا یا حتی روسیه و اروپا نگریسته میشود. لهستان حتی از نظر حقوقی، این افراد را پناهجو نمیداند و مدعی است آنها از طریق یک کشور غیر جنگزده (یعنی بلاروس) به شکل غیرقانونی قصد ورود به لهستان را دارند و حضور آنها در بلاروس هم به شکل توریستی بوده است.
روسیه چه رویکردی نسبت به این بحران دارد و موضع مسکو نسبت به بلاروس و لهستان چگونه است؟
توجه داشته باشید پس از فروپاشی شوروی بسیاری از کشورهای اروپای شرقی به سمت نهادهای غربی همانند اتحادیه اروپا و ناتو گام برداشتند. روسیه هم که از زاویه دید خود خاطره تاریخی دو حمله از سمت غرب توسط ناپلئون و هیتلر را دارد تا جای ممکن سعی میکند متحدان خود را از دست ندهد. بنابراین در این قضیه به شکل کامل از موضع بلاروس که شدیداً هم به روسیه وابسته است حمایت میکند. نکته مهم اینجاست که در حال حاضر روسیه با اتصال ناحیه جدا افتاده خاک خود یعنی کالینینگراد در شمال لهستان به بلاروس از طریق گذرگاه سوالکی میتواند به راحتی کشورهای بالتیک عضو ناتو را مورد محاصره نظامی قرار دهد و اتصال زمینی آنها را با مابقی کشورهای ناتو قطع کند؛ امری که بدون اتحاد روسیه و بلاروس امکانپذیر نخواهد بود. بنابراین مسکو اجازه نخواهد داد رژیم طرفدار غرب در این کشور روی کار بیاید.
در مقابل لهستان عضو ناتو و اتحادیه اروپا است و از نظر تاریخی نسبت به همسایه شرقی خود بسیار بدبین است و نگرانی امنیتی دارد. از طرفی ناحیه کالینینگراد روسیه که محل استقرار سامانههای پیشرفته موشکی این کشور است، دقیقاً در شمال لهستان و هم مرز با این کشور قرار دارد. این نگرانیها، ورشو را به اتحاد بیشتر با ایالات متحده متمایل کرده است. حتی جناح راست افراطی و پوپولیست لهستان بر خلاف دیگر همفکران خود در اروپا که همگی روابط نزدیک با مسکو دارند به روسیه نگاه مثبتی ندارد که نشان میدهد مسائل ژئوپلیتیکی تا چه حد میتواند در عرصههای دیگر تاثیرگذار باشند.
آسیبپذیری اروپا در مورد مسأله مهاجرت به چه شکلی است و چه واکنشی از سمت اروپا به این مسأله نشان داده شده است؟
از جمله موارد آسیبپذیری اروپا در این مورد میتوان به رشد گرایشات مهاجرستیزی و بیگانههراسی در میان شهروندان اروپایی، قدرتیابی بیش از پیش احزاب راست افراطی، تضعیف اتحادیه اروپا و نیز افزایش اختلاف میان کشورهای عضو بر سر قوانین مهاجرتی اشاره کرد از طرفی فراموش نکنید دولت راستگرای لهستان به رهبری «حزب قانون و عدالت» که خود را مدافع مرزهای اروپا میداند. در حال حاضر مشکلات متعددی با بروکسل دارد که از جمله آنها میتوان به انتقاد اتحادیه اروپا از عدم حاکمیت قانون یا اتهام زیرپا گذاشته شدن استقلال دستگاه قضایی در لهستان اشاره کرد.
از سوی مقابل هم لهستان، اتحادیه را به دخالت در امور داخلی کشورهای عضو متهم میکند. در حال حاضر حزب حاکم لهستان با تقویت گرایشات ملیگرایانه و تشبیه این بحران به یک جنگ ترکیبی از سوی بلاروس توانسته محبوبیت خود را در داخل هم افزایش دهد. کشورهای اروپایی در حال حاضر به مذاکره با کشورهای ثالث و ابزارهایی مانند تحریم خطوط هوایی مرتبط با این امر مبادرت کردهاند، اما حداقل در کوتاه مدت امکان پاسخ قاطعی ندارند؛ خصوصا وابستگی به گاز روسیه در شرایط کنونی، حضور گسترده نیروهای نظامی روسیه در مرزهای شرقی اوکراین و تمرکز دولت بایدن بر مسائل چین عملاً دست اروپا را در مقابل روسیه بسته است.