مطهرنیا در گفتوگو با ایلنا:
کاخسفید، محرک اصلی تنش چین و تایوان/ آمریکا به دنبال کوچ نظامیانش به جنوبشرق آسیا است/ بایدن «سرمایهداری اقتدارگرا» را اجرایی میکند
کارشناس مسائل آمریکا گفت: محرک اصلی تنش چین و تایوان، رئیسجمهوری سابق آمریکا بود اما اکنون، رئیسجمهوری فعلی این کشور هم دنبالهروی همان سیاست در شرق آسیا خواهد بود.
«مهدی مطهرنیا» کارشناس مسائل آمریکا در تشریح دلایل دور جدید تقابل میان چین و تایوان در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: تنش میان چین و تایوان را در اصل باید تنش واشنگتن و پکن دانست؛ چراکه تقابل چین با تایوان طی ماههای گذشته باعث شد که ایالات متحده ناوگروههای خود را وارد دریای چین جنوبی کند و به همین دلیل تنش میان طرفین بالا گرفت. در همین راستا پس از کنار رفتن دونالد ترامپ از ساختار سیاسی ایالات متحده و به روی کار آمدن دموکراتها در کاخ سفید، جو بایدن اعلام کرد که چین باید اعمال فشار بر تایوان را کنار بگذارد که اتفاقاً پکن بر خلاف خواسته آمریکا عمل کرد؛ به گونهای که چندی پیش چینیها بیش از ۵۰ فروند جنگنده و هواپیمای نظامی خود را وارد عمق حریم هوایی تایوان کردند و بار دیگر نشان دادند که حاضر نیستند بر اساس آنچه که آمریکا میخواهد حرکت کنند.
وی ادامه داد: بر همین اساس ایالات متحده هم با استفاده از ابزارهای حقوق بشری سعی کرد تا بتواند چین را تحت فشار قرار دهد و به همین دلیل باید گفت که تقابل میان دو قدرت حالا وارد فاز جدیدی شده است. ایالات متحده به دنبال انتقال تنش و اصطکاک خود با چین به فضای رسانهای است تا بتواند افکار عمومی را علیه پکن با خود همراه و فشار مضاعف بر این کشور وارد کند. به همین دلیل ما میبینیم که تایوان در دولت دونالد ترامپ وارد زمین ایالات متحده شد که به نوعی میتوان آن را هدف قرار دادن علنی منافع چین دانست. در همین راستا وزارت خارجه چین بارها در این مورد هشدار داد و اوضاع تا جایی پیش رفت که به آمریکاییها اعلام کردند که نباید با آتش بازی کنند. در مقابل، وزارت خارجه آمریکا برای تعمیق روابط خود با تایوان تلاش بیشتری از خود نشان داد و سعی کرد که از راههایی مانند حمایت نظامی، سیاسی و اقتصادی این کشور را علیه پکن با خود همراه کند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: توجه داشته باشید در زمان دونالد ترامپ هم این تقابلها وجود داشت و تا جایی پیش رفت که رئیسجمهوری پیشین آمریکا پس از استقرار در کاخ سفید، اولین تماس خارجی خود را با مقامات تایوان برقرار کرد که موجب عصبانیت چین شد. همان اقدام ترامپ باعث شد تا پکن به این درک برسد که تایوان بیش از گذشته به سوی آمریکا رفته است و طی چهار سال ریاست جمهوری ترامپ شاهد بودیم که سناریوهای مختلفی برای جذب بیشتر تایوان به سمت آمریکا طراحی و اجرا شد. حالا هم به نظر میرسد که جو بایدن سیاست خود در مورد چین را بر اساس همان راهبردهای ترامپ پیگیری میکند و بر این اساس معتقدم که آنچه در باب تایوان مشهود شده، نشان میدهد که یک تقابل جدید میان دو قدرت اصلی یعنی چین و آمریکا در حال شکلگیری و تشدید است.
مطهرنیا افزود: نکتهای که در این بین باید به آن اشاره شود این است که پس از تخلیه افغانستان توسط نظامیان ایالات متحده و ناتو به نوعی شاهد آن هستیم که سناریوهای نظامی و تقابلهای سیاسی و امنیتی میان چین و آمریکا در حال تشدید است. معتقدم آمریکاییها حالا با بزرگنمایی رسانهای و تشدید چینستیزی به دنبال آن هستند تا فضا را برای کوچ نظامیان خود به سمت جنوب شرق آسیا هدایت کنند. این برنامهریزی به نوعی نشان میدهد که آمریکاییها احتمالاً از عنصر حضور نظامی در دریای چین استفاده خواهند کرد و در این میان کره جنوبی و ژاپن به علاوه تایوان که متحدان ایالات متحده محسوب میشوند نقش جدیدی در نمایش آمریکا بر عهده خواهند گرفت. این مؤلفهها نشان میدهد که آمریکاییها به دنبال فراهم کردن مجدد یک دوقطبی جدید در جهان هستند که ستون فقرات آن را «سرمایهداری اقتدارگرا» تشکیل میدهد و ما را به یاد دوران جنگ سرد میاندازد.
این تحلیلگر مسائل سیاسی گفت: ایالات متحده در دوران بایدن به دنبال گسترش هژمونی خود در آمریکای لاتین و سپس انتقال آن به اروپا است و از اروپا به نوعی میخواهد این هژمونی را تا عمق آسیا گسترش دهد. به همین دلیل شاهد آن هستیم که واشنگتن برای حفظ جایگاهش باید بتواند رقبایش را تحت سیطره خود حفظ کند. یکی از این اقدامات ایالات متحده، نفوذ به پایتختهای شرق آسیا و سرمایهگذاریهای میلیاردی در حوزههای حیاتی و گوناگونِ این کشورها است تا بتواند به عمق اقتصادی و سیاسی آنها نفوذ کند و آنها را تحت هیمنه خود قرار دهد که به نظر میرسد تا حدودی موفق شده اما پکن هم در حال ارتقای جایگاه خود است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: با این حال موضوع مهم دیگر این است که ایالات متحده نظام لیبرال - کاپیتالیستی را در دستور کار خود قرار داده که تایوان هم در این منظومه قرار میگیرد. واشنگتن تلاش میکند با طراحی سناریوهای جدید، بینظمیهایی که قرار بود چین در حوزه نفوذ ایالات متحده ایجاد کند را حداقل خنثی کند و آن را به محیط رقبای خود که در رأس آن پکن و مسکو قرار دارند، انتقال بدهد. به همین دلیل شاهد حمایت واشنگتن از تایوان و همچنین محکوم کردن رفتار چین توسط کاخ سفید در هنگکنگ و مسائل حقوق بشتری هستیم مانند بدرفتاری با مسلمانان اویغور هستیم که نشان میدهد تقابل در حال تشدید شدن است.