عضو انجمن الوفاق بحرین در گفتوگو با ایلنا:
استعمار بریتانیا پشت امضای توافقنامه آبراهام قرار داشت/ متغیرهای کنونی منطقه، توهم حکام عرب در پناه بردن به صهیونیستها را آشکار کرد/ ملتهای عرب، روابط با اسرائیل را حرام میدانند
عضو انجمن وفاق بحرین تاکید کرد که رژیمهای مرتجع عرب مشروعیتی از سوی ملت هایشان ندارند و با این توهم که رژیم صهیونیستی از آنها حمایت خواهد کرد، خود را شتابان به دامان این رژیم انداختند.
به گزارش ایلنا، موضوع عادیسازی روابط بین رژیمهای عربی با رژیم صهیونیستی از سالها پیش مطرح شده است، هر چند که این روابط به طور مخفیانه در جریان بود اما با روی کار آمدن «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر پیشین رژیم صهیونیستی و پیروزی «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری پیشین آمریکا شتاب بیشتری به خود گرفت و سرانجام در سال ۲۰۲۰ با اعلام سازشکاری رژیمهای چهار کشور عربی امارات، بحرین، سودان و مراکش و البته تحت عناوین و ادعاهایی چون کمک به حل مسأله فلسطین در قالب رسمی و علنی بروز پیدا کرد.
بسیاری از تحلیلگران و ناظران سیاسی بر این باور هستند که خیز حکام عرب برای عادیسازی روابط با اسرائیل رهاوردی برای کشورهایشان نداشته است و در جریانی معکوس، این رژیم صهیونیستی بود که با ایجاد بازار مصرف برای کالاهای خود از رهگذر عادیسازی روابط سود برده است.
در همین رابطه «ابراهیم المدهون» تحلیلگر سیاسی، معارض سرشناس بحرینی و عضو انجمن الوفاق بحرین در گفتوگو با خبرنگار ایلنا به پرسشهای مطرحشده پاسخ گفت که از نظر میگذرد:
با توجه به گذشت یک سال از آغاز علنی توافق بین رژیمهای عربی با رژیم صهیونیستی آیا اهداف این رژیم ها و ادعاهایشان برای کمک به فلسطین محقق شده است؟
یک سال پس از توافق شرمآور عادیسازی موسوم به توافقنامه «آبراهام» بین رژیم صهیونیستی و کشور حوزه خلیجفارس، باید مقدمهای برای آگاهی از دلایلی که رژیمهای رسمی خلیجفارس را به خیز و شتاب برای برقراری روابط با رژیم صهیونیستی در اوج مخالفت ملتهایشان سوق داد، بیان کرد.
رژیمهای حاشیه خلیجفارس و رژیم صهیونیستی هر دو مهندسیشده و دستپروده استعمار بریتانیا هستند که هدف آن ادامه اشغال غیرمستقیم کشورمان، بحرین و سیطره بر سرنوشت ملت، غارت منابع و چنبره بر ثروت کشور است، چرا که استعمار مستقیم با مقاومت گسترده مردمی از سوی کشورهای عربی و اسلامی روبهرو و مجبور به ترک منطقه شد. بنابراین به گزینه استعمار غیرمستقیم از طریق رژیمهای مزدور متوسل میشوند که به نفع استعمار و استکبار در منطقه کار میکنند.
رژیمهای حاکم بر خلیجفارس و رژیم صهیونیستی از همان بدو تأسیس، روابط با یکدیگر را به طور مخفیانه حفظ کردند اما با پیروزی جمهوری اسلامی در ایران که حامل پرچم آگاهی ملتها و آزادسازی فلسطین و رهبر مقاومت در منطقه شد و توانست پروژههای استکباری در منطقه را خنثی کند، رژیم های مرتجع عربی و مزدور غرب و آمریکا را به اعلام روابط مستقیمی با رژیم صهیونیستی تحت نام های مختلفی چون توافقنامه ابراهام سوق داد.
آیا اقدام حکام عرب به اعلام عادیسازی روابط با اسرائیل باعث تنفر و انزجار ملتهایشان شد؟
قطعا اینگونه است. رژیمهای عربی به دلیل آگاهی مردم منطقه به ویژه فلسطین، لبنان، سوریه، عراق، یمن، بحرین و دیگر کشورهای منطقه در این تلاش شکست خوردند. ما نمیتوانیم نقش اصلی جمهوری اسلامی ایران در همه سطوح سیاسی، رسانهای، حقوق بشر و سایر سطوح را فراموش کنیم. روابط با اسرائیل به همان حکام رژیم های عربی محدود ماند و ملتها از جمله ملتهای منطقه خلیج فارس به ویژه مردم بحرین نه تنها هر نوع روابط با این رژیم را رد میکنند بلکه آن را حرام میدانند.
حساب ملتهای خلیج فارس از رژیمهایشان جداست. آنها با حکام خود بیگانه هستند، زیرا سلطنت آنها برآمده از یک اراده عمومی واقعی نیست. اگر به ملت بحرین نگاه کنید، الگوی حقیقی در این مبارزه را مییابید. مردم بحرین از زمان انحلال پارلمان در سال ۱۹۷۵ میلادی و حذف مشروعیت و رهبران دینی و ملی از سلطنت، خواستار بازگشت مشروعیت مردمی به به ملتهای خلیج فارس از جمله ملت بحرین هستند.
اخبار و گزارشها حاکی از ان است که رژیم های عربی از سود اقتصادی و مادی این جریان بینصیب بوده و سران عرب طرف زیاندیده هستند. نظر شما در این باره چیست؟
همه کسانی که قوم یهود و رژیم صهیونیستی را میشناسند، می دانند که آنها جاهطلبیهای خود را پنهان نکرده و به دوست و غیر دوست هیچ کمکی نمیرسانند و فقط در انتظار چپاول ثروتها و تواناییهای ملتها هستند، بنابراین رژیمهای شکنندهای که نمیخواهند مشروعیت خود را از جانب ملتهایشان تحقق بخشند، شتابان و با این توهم که رژیم صهیونیستی از آنها حمایت خواهد کرد، خود را به دامان این رژیم میاندازند.
سایه عادیسازی بر سر جنگ یمن و باتلاقی که امارات و بحرین به عنوان کشورهای ائتلاف متجاوز در آن گرفتار شدهاند، را چگونه می بینید؟
عادیسازی توسط رژیم امارات متحده عربی و بحرین بدون شک به شکست بیشتر رژیم آنها دامن زد، زیرا ملت بحرین عادیسازی را خیانت به دین، سرزمین، اصول و عزت کشور میدانند.
تجاوز به یمن توسط این رژیمهای سرسپرده و عوامل استکباری آنها یعنی آمریکا و بریتانیا کمتر از تجاوز علیه فلسطین نیست. ملتهای آزاد منطقه این تجاوز را به شدت محکوم و از مردم یمن با تمام ابزارهای موجود حمایت میکنند.
آیا سرنوشت افغانستان و عملکرد آمریکا در این کشور میتواند حکام عرب را به این نتیجه برساند که دل بستن به حمایت آمریکا توهمی بیش نیست؟
اگر این رژیمها مشروع بودند و قدرتشان را از مردم خود میگرفتند، از مسائل ملت، به ویژه فلسطین دفاع میکردند، اما از آنجا که آنها رژیمهای عاملان غرب هستند، نمیتوانند از دستورهای اربابان خود پیروی نکنند، چه برسد به اینکه فرصتی برای موعظه و پند بیابند.
زمان حصول توافق آبراهام، ترامپ رئیسجمهوری آمریکا بود و اکنون جو بایدن روی کار آمده است. آیا این تحولات میتواند تغییری در موضع آمریکا در قبال مسأله فلسطین و مسائل مرتبط با آن به وجود آورد؟
امام خمینی (ره) فرمود که آمریکا شیطان بزرگ و شر مطلق است. تغییر رئیسجمهوری، سیاستهای کلی ایالات متحده آمریکا را تغییر نمیدهد و حمایت از رژیم صهیونیستی هسته اصلی کار این کشور است، اما توازن قوا بر هم خورده و افول آمریکا آغاز شده است. خروج تحقیرآمیز آمریکاییها از افغانستان، خروج برخی از سلاحها از حوزه خلیجفارس مانند سامانههای پاتریوت و کاهش سربازان این کشور در عراق، همگی رویدادی قابل تأمل و مستلزم مطالعه متغیرهای منطقه است.
آینده این توافق ها به کدام سو میرود و مردم بحرین در این مسیر چگونه عمل خواهند کرد؟
مردم بحرین «کشوری به نام اسرائیل» نمیشناسند، بلکه آنها به وجود کشوری به نام فلسطین معتقد هستند، بنابراین هرگز امکان ندارد که هر دستوری از رژیم مزدور آلخلیفه را به رسمیت بشناسند. همه این امور در نابودی هر دو رژیم آل خلیفه و رژیم صهیونیستی موثر خواهند بود. رژیم صهیونیستی یک رژیم غاصب است و بدون تردید نابود خواهد شد. هر رژیمی هم که به آن متوسل شود، نیز برگه نابودی خود را امضا کرده است.