مکی در گفتوگو با ایلنا:
پیمان آکوس اعتماد اروپا به آمریکا را بیش از حد خدشهدار کرد/ شاهد نقض ان.پی.تی و قوانین آژانس هستیم/ احتمال گرایش بیشتر قارهسبز به چین
کارشناس مسائل اروپا گفت: خروج یکباره از افغانستان و انعقاد پیمان امنیتی آکوس باعث شد تا اروپاییها به این درک برسند که آمریکا باز هم نمیتواند تکیهگاه قابل اعتمادی باشد.
«مرتضی مکی» کارشناس مسائل اروپا در تشریح دلایل و تعمیق اختلافات میان فرانسه با آمریکا، بریتانیا و استرالیا در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: دلیلی اختلافات جدید میان پاریس با سه کشور مذکور انعقاد پیمان امنیتی آکوس است. واقعیت این است که پیمان این پیمان را باید یک پیمان چند ضلعی دانست که به همین دلیل تفسیرها و تحلیلهای مختلفی را در بر می گیرد. نکته اول این است که هدف از امضای این پیمان، مهار و محاصره چین است و به نوعی تلاش شد تا برای محدودسازی پکن این پیمان توسط استرالیا آمریکا و بریتانیا منعقد شود. توجه داشته باشید که راهبرد کلان ایالات متحده از زمان ریاست جمهوری باراک اوباما و پس از آن در زمان دولت دونالد ترامپ و همچنین حالا در زمان دولت جو بایدن، محاصره چین و نقل مکان ایالات متحده به شرق آسیا بوده است. به همین دلیل معتقدم که لندن، واشنگتن و کانبرا در حال محدودسازی چین در مرزهایش خود هستند.
وی ادامه داد: نوع واکنش چین هم قابل درک است؛ چراکه زیردریاییهایی که میخواهند به استرالیا تحویل داده شوند با سوخت هستهای کار میکنند که از این منظر پیمان منع اشاعه تسلیحات هستهای در این پیمان مورد هدف قرار گرفته است. نکته دوم بحث واکنش فرانسه به پیمان امنیتی آکوس بود. واقعیت این است که واکنش به این پیمان فعلاً در سطح پاریس باقی مانده است و صرفاً جوسپ بوررل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به آن واکنش نشان داده است. مواضع فرانسه اگر چه جنبه سیاسی و دیپلماتیک دارد اما واقعیت این است که بیشترین ضرری که پاریس از انعقاد قرارداد امنیتی آکوس متحمل شده اقتصادی است؛ چراکه این قرارداد علنا ۵۶ میلیارد دلار که هزینه ساخت ۱۲ زیردریایی برای استرالیا از سوی فرانسه بود را از بین برد و حالا فرانسویان متضرر پیمان آکوس به حساب میآیند. بدون شک هر کشوری هم جای فرانسه بود به این قرارداد امنیتی واکنش نشان میداد و این کاملاً قابل درک است.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: معتقدم واکنش پاریس برای میانمدت یک شکاف جدی میان پاریس و آمریکا به وجود میآورد و از سوی دیگر در روند همگراهایی امنیتی تاثیرگذار خواهد بود. نکته سوم بحث روابط چین با آمریکا و همچنین روابط چین با اروپا است. به یاد داریم که امانوئل ماکرون، رییس جمهوری فرانسه بارها اعلام کرده که آمریکاییها نباید فکر کنند که اروپا همیشه علیه چین با واشنگتن همراه است. حتی در بحث بحران مالی سال ۲۰۰۸ میلادی اوضاع به حدی برای اروپا وخیم شد که حتی شنیده میشد برخی از کشورهای اروپایی به دنبال برقراری روابط اقتصادی و به طبع مناسبات سیاسی با چین هستند. به همین دلیل به نظرم در بحث روابط چین با اروپا تجدیدنظرهای جدی صورت خواهد گرفت و از سوی دیگر همان طور که گفته شد، کشورهای اروپایی همین حالا در حال بازنگری روابط خود با ایالات متحده بوده و حالا نگران تکرار انعقاد قرارداد آکوس علیه خودشان هستند.
مکی افزود: معتقدم واکنش فرانسویها بر روند همگرایی این کشور با ناتو و آمریکا تاثیرگذار خواهد بود، به خصوص اینکه اخیرا ایالات متحده با خروج ناگهانی خود از افغانستان باعث شد تا کشورهای قاره سبز یک نوع بیاعتمادی به واشنگتن را تجربه کنند. حالا هم انعقاد پیمان آکوس این بیاعتمادی به آمریکا را تشدید کرد. نکتهای که در اینجا باید مورد نظر قرار بگیرد این است که اروپاییها پس از روی کار آمدن بایدن و تیمش معتقد بودند که او بر خلاف ترامپ شکاف میان آمریکا با اروپا و سایر کشورهای دنیا را ترمیم خواهد کرد اما با عنایت به پرونده خروج از افغانستان و انعقاد پیمان آکوس این گمانهزنی اروپاییها تقریباً به بن بست رسیده است. نکته چهارم این است که انقعاد قرارداد امنیتی آکوس به نوعی بر خلاف قوانین آژانس بین المللی انرژی اتمی و همچنین ان.پی.تی است. باید این واقعیت را بپذیریم که ایالات متحده، بریتانیا و حتی سایر کشورهای اروپایی هم در مورد مسایل هستهای کاملاً استانداردهای دوگانه را مورد استفاده قرار میدهند و اساساً سازمانهای بینالمللی و قوانین مربوط به آن را نادیده میگیرند.
وی گفت: طی یک ماه گذشته آمریکاییها و شرکای اروپایی آنها بارها ایران را متهم به نقض قوانین آژانس بینالمللی انرژی اتمی کردند اما حالا میبینیم در شرق آسیا و اقیانوس آرام قرادادی امضا شده است که خروجی آن به آب انداختن زیردریاییهای اتمی است و میتواند امنیت این مناطق را با تهدید جدی مواجه کند. این مولفهها متاسفانه همان استانداردهای دوگانهای است که از آن نام برده میشود و بحث دیگری که باید مدنظر قرار داد این است که بر خلاف نظر افکار عمومی و بسیاری از سیاستمداران زبان نظام بین الملل زبان قدرت و زور است. و این همیشه به ضرر کشورها و قدرتهای کوچکتر بوده است.
مکی در پایان خاطرنشان کرد: از نظر من قدرتهای پاییندستی میتوانند با همگرایی خود با نهادهای بینالمللی، اهداف و منافع خود را تحقق ببخشند. نمونه بارز این مسأله چین است که با اجرایی کردن این سناریو توانست حالا به قدرت اقتصادی و نظامی دوم دنیا تبدیل شود. اما به هر ترتیب انعقاد قرارداد آکوس یک رقابت تسلحیاتی و حتی هستهای تمامعیار در شرق آسیا و اقیانوس آرام را به راه خواهد انداخت و میتواند باعث شود تا سایر کشورهای دیگر هم به این مسابقه تسلیحاتی بپیوندد که در این صورت قرن ۲۱ با یک بحران جدید دیگر روبهرو خواهد شد.