خبرگزاری کار ایران

بیگدلی در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد:

سناریوی آمریکا و اروپا برای آینده افغانستان/ ابعاد فعالیت سفارت چین و روسیه در کابل/ طراحی سیاسی – رسانه‌ای طالبان قبل و حین ورود به کابل

سناریوی آمریکا و اروپا برای آینده افغانستان/ ابعاد فعالیت سفارت چین و روسیه در کابل/ طراحی سیاسی – رسانه‌ای طالبان قبل و حین ورود به کابل
کد خبر : ۱۱۱۹۹۳۵

تحلیلگر ارشد مسائل آمریکا گفت: طالبان از روز اول تاکنون، یک مدل داخلی را دنبال می‌کرد و برخلاف جریان‌هایی مانند القاعده و داعش به دنبال حکومت مذهبی جهانی نبود و به همین دلیل است که می‌بینیم ایالات متحده به آنها مشروعیت بخشید.

«علی بیگدلی» تحلیلگر ارشد مسائل آمریکا در تشریح سناریوی احتمالی ایالات متحده و اروپا برای آینده افغانستان در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: از زمانی که دونالد ترامپ مذاکره میان تیم آمریکایی به رهبری زلمی خلیلزاد و طالبان به رهبری ملاعبدالغنی برادر را شروع کرد، علناً شاهد آن بودیم که ایالات متحده به طالبان رسمیت بخشید و در این میان دولت افغانستان را نادیده گرفته بود. این بدان معناست که آمریکایی‌ها نه تنها به اشرف‌غنی امیدی نداشتند، بلکه نمی‌خواستند که دیگر نیروهای خود را مقابل گلوله طالبان ببینند. بر همین اساس آنها اقدام به انعقاد قرارداد دوحه با طالبان کردند که این موضوع فضا را برای پیشروی طالبان در افغانستان باز کرده بود و نهایتاً منجر به فتح کابل طی هفته گذشته شد. معتقدم که توافق دوحه نه تنها نظام سیاسی حاکم بر کابل را به حاشیه راند و طالبان را به عنوان یک متغیر اساسی مطرح کرد، بلکه ارتش افغانستان در این میان وارد یک رکود علنی و حاشیه شد.

وی ادامه داد: برخی از اسناد نشان می‌دهد که ارتش افغانستان طی ۲۰ سال گذشته عاری از هرگونه عضو پشتون شده بود و تمام اعضای این ارتش عموماً از هزاره‌ها، تاجیک‌ها و ازبک‌ها بود و همین مسأله یک چراغ سبز برای مقابله سخت طالبان با ارتش افغانستان به حساب می‌آمد؛ چراکه اساساً پشتون‌ها رو در روی یکدیگر قرار نمی‌گیرند و به همین دلیل این یک اقدام هدفمند واشنگتن علیه ارتش افغانستان قلمداد می‌شود. بر این اساس معتقدم تمام آنچه طی سه ماه گذشته در عرصه میدانی افغانستان دیده شد یک سناریوی هماهنگ میان آمریکا و اتحادیه اروپا بود و حتی می‌توانم بگویم که ایالات متحده در پشت پرده با سران گروه هفت هماهنگی‌های لازم را انجام داده بود. اینکه می‌بینیم وزرای خارجه گروه هفت و سایر کشورهای اتحادیه اروپا و آمریکایی‌ها به صورت مداوم در مورد پرونده افغانستان تماس برقرار می‌کنند، یک مسأله هماهنگ‌شده و یک جنگ روانی است؛ چراکه تمام این کشورها از قبل می‌دانستند چه اتفاقی قرار است رخ دهد؛ به گونه‌ای که آنها ۲۰ سال به عنوان شریک آمریکا در ناتو از ریز و درشت افغانستان خبر داشتند و حالا هم در حال هدایت صحنه بر اساس منافع خود هستند.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: نکته دیگری که در این میان باید مورد توجه قرار بگیرد این است که بسیاری از کشورها سفارتخانه خود در افغانستان را تعطیل کرده‌اند اما می‌بینیم که سفارت چین و روسیه در کابل همچنان به کار خود ادامه می‌دهند و این نشان می‌دهد که یک هماهنگی مشخص میان آمریکا با مسکو و پکن در مورد افغانستان صورت گرفته است. اینکه دیده می‌شود طالبان چندین بار اعلام می‌کند که خواهان سرمایه‌گذاری چین در افغانستان است یا اینکه آنها اعلام می‌کنند فضا برای ورود سرمایه‌گذاران خارجی به افغانستان را مساعدت خواهند کرد، نشان می‌دهد که اوضاع و احوال در این کشور کاملاً از زیر دست طالبان خواهد گذشت. کاملاً مشخص است که آمریکایی‌ها در پشت پرده به طالبان اعلام کردند که باید مقابل القاعده و داعش بایستند و به همین دلیل است که ما می‌بینیم تمام مقام‌های طالبان که از ۲۵ سال گذشته تاکنون چهره خود را پنهان کرده بودند، حالا به صورت علنی مقابل دوربین رسانه‌ها قرار می‌گیرند.

بیگدلی افزود: موضوعی که چند روز گذشته توجه دنیا را به خود جلب کرده و انتقادهای زیادی را در پی داشته، سخنان جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده بود و به صراحت اعلام کرده هیچ راهی جز خروج از افغانستان باقی نمانده بود. سخنان بایدن به نوعی محبوبیت او را کاهش داد اما این مسأله‌ای است که به زودی می‌تواند ترمیم شود اما باید توجه داشت که اتحادیه اروپا و آمریکا در حال فضاسازی سیاسی در رسانه‌ها هستند ولی کل مجموعه سیاسی، امنیتی و نظامی غرب از افغانستان خسته شده بودند. معتقدم آنها طالبان را به سمت و سویی بردند که یک پوست‌اندازی اساسی انجام دهد تا در نهایت آنها را براساس شطرنجی که از قبل طراحی کرده بودند راهبری کنند. در این میان اخباری از تقویت پسر احمد شاه مسعود توسط کشورهای غربی مطرح شده که این هم می‌تواند یک سناریو مکمل باشد و احساس می‎‌کنم غربی‌ها و در رأس آنها فرانسه و آلمان به دنبال این هستند تا یک اهرم فشار از طریق فرند احمد شاه مسعود علیه طالبان به کار بگیرند و این نشان می‌دهد افغانستان همچنان می‌تواند تحولات عجیب را به خود ببیند.

وی گفت: غرب همچنان نگران تسلط طالبان بر تسلیحات به جا مانده از آمریکا و سایر کشورهای غربی در افغانستان هستند و این هم به زودی می‌تواند به یک چالش جدید تبدیل شود. اینکه بسیاری می‌گویند چرا طالبان آن هم با این سر و شکل افغانستان را در دست خود گرفته‌ا‌ند، موضوعی است که به نظرم باید کمی در مورد آن تجدیدنظر کرد. اینکه ما می‌بینیم طالبان با دمپایی و لباس سنتی افغانستان مقابل دوربین قرار می‌گیرند و حتی در مقابل آمریکایی‌ها با همین پوشش ظاهر می‌شوند یک تاکتیک هوشمندانه است؛ چراکه آنها با طی این روند به نوعی توجه و نظر طبقه سنتی و روستایی افغانستان را به خود جلب می‌کنند و به همین دلیل بود که کمتر از سه ماه توانستند شهر به شهر جلو بروند و نهایتاً وارد کابل شوند. به نظر من نه تنها کشورهای منطقه، بلکه دولتمردان بسیاری از همسایگان افغانستان باید از هوشمندی این جریان در طراحی‌های سیاسی و رسانه‌ای که طی این سال‌ها داشته‌اند، درس بگیرند و این نشان می‌دهد که طالبان از فضای سنتی گذشته عبور کرده و به نوعی یک چارچوب جدید را به نمایش گذاشته است.

این کارشناس مسائل بین‌الملل عنوان کرد: نکته دیگر این است که در فضای مجازی بسیاری از کاربران نسبت به طالبان و رفتار آنها اعتراض‌هایی را داشته‌اند اما باید به یاد داشته باشید که برای آمریکا مهم نیست در افغانستان بحث حجاب، اختیاری است یا اجباری؛ چراکه در عربستان، ایران و بسیاری از کشورها هم این روند وجود دارد و حتی برای غرب مهم نیست که احکام اسلامی در کشورها چگونه جاری می‌شود، بلکه آنها صرفاً منافع کلان خود را مد نظر دارند و حتی از حقوق بشر و مواردی مانند حقوق زنان و خبرنگارها صرفاً به عنوان اهرم تامین منافع بر اساس اعمال فشار بر حاکمیت‌ها استفاده می‌کنند.

وی در پایان خاطرنشان کرد: بحث مهمتر این است که طالبان از روز اول تاکنون که سلاح به دست گرفت، یک مدل منطقه‌ای و داخلی را دنبال می‌کرد. آنها برخلاف جریان‌هایی مانند القاعده و داعش به دنبال حکومت اسلامیِ جهانی نبودند و صرفاً افغانستان را محیط تحرک خود اعلام کرده بودند و به همین دلیل است که می‌بینیم ایالات متحده به آنها مشروعیت بخشید و با مذاکره، قراردادی را میان خود و آنها منعقد کرد که در نهایت این جریان قدرت را در افغانستان به دست گرفت. این جریان به هیچ کدام از همسایه‌ها تعرض نکرد اما در خاورمیانه و همسایگی افغانستان کشورهایی وجود دارند که صرفاً به دنبال دخالت در بسیاری از معادلات هستند و به نظرم حکام این کشورها باید از وضعیت افغانستان درس بگیرند و آن را به خوبی بررسی و واکاوی کنند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز