خبرگزاری کار ایران

حق‌پناه در گفت‌وگو با ایلنا:

شدت گرفتن پیشروی‌ طالبان، ریشه در حمایت خارجی دارد/ پاکستان فعلاً قائل به سقوط کابل و اشرف‌ غنی نیست

شدت گرفتن پیشروی‌ طالبان، ریشه در حمایت خارجی دارد/ پاکستان فعلاً قائل به سقوط کابل و اشرف‌ غنی نیست
کد خبر : ۱۱۱۸۰۱۱

تحلیلگر ارشد مسائل افغانستان: موازنه قوا در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی میان بازیگران موافق و مخالف طالبان همچنان برقرار است و قطعاً تعیین و تکلیف آینده نظام سیاسی در کابل از این معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی تاثیر خواهد پذیرفت.

«جعفر حق‌پناه» تحلیلگر ارشد مسائل افغانستان با اشاره به پیشروی‌های طالبان و احتمال سقوط کابل در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: برای تحلیل وضعیت فعلی افغانستان به نظرم باید این دوره از عملکرد طالبان را به صورت تاریخی با گذشته مقایسه کنیم؛ به گونه‌ای که در سال ۱۳۷۳ این جریان با سقوط قندهار هویت خود را علنی و آشکار کرد و در سال ۱۳۷۵ آنها توانستند کابل را تصرف کنند و در نهایت دو سال بعد از آن تاریخ، یعنی در سال ۱۳۷۷ این جریان توانست مزار شریف را به کنترل خود درآورد. اما حالا می‌بینیم که در یک فاصله زمانی کوتاه پس از خروج غیرمسئولانه ایالات متحده از افغانستان، طالبان تنها در کمتر از سه ماه توانست مناطق مرزی و گمرکات را به دست بگیرد. در وضعیت کنونی به خوبی می‌بینیم که آنها ولایات کلیدی را که در مرز با کشورهای همسایه افغانستان واقع شده‌اند را به دست گرفته‌اند و ولایات مرکزی همچنان از پیشروی طالبان هراس دارند.

وی ادامه داد: نکته مهم این است که ما با طالبانی روبه‌رو هستیم که از تجارب قبلی خود درس گرفته‌اند و اتفاقاً حامیان زیادی پیدا کردند که در این میان می‌توان حمایت علنی پاکستان، امارات و عربستان را مشاهده کرد و اینها مؤلفه‌هایی هستند که موجب پیشروی سریع این جریان در سراسر افغانستان شده است. در دوحه هم دفتر سیاسی این جریان همچنان به کار خود ادامه می‌دهد و تمامی این مسائل نشان‌دهنده آن است که پشتوانه پیشروی برق‌آسای طالبان، حمایت لجستیکی و مالی کشورهایی مانند عربستان، بریتانیا، آ‌مریکا و خصوصاً پاکستان است و حالا هم ابعاد این پیشروی‌ها گسترده‌تر شده است. در شرایط کنونی ما در حال رصد میدان هستیم اما بحث اصلی این است که تا زمانی که حمایت این کشورها وجود نداشت، طالبان با این سرعت نمی‌توانست ولایات را در دست بگیرد. بر اساس آمارهای موجود این جریان حدود ۷۰ تا ۹۰ هزار عضو دارد و به همین دلیل این پرسش مطرح می‌شود که چرا اردوی ملی افغانستان که متشکل از ۳۵۰ هزار نفر است در مقابل طالبان تا این حد منفعل عمل می‌کنند؟

این استاد دانشگاه تصریح کرد: پاسخ این پرسش در حمایت مالی و لجستیکی است که از سوی حامیان این جریان مانند پاکستان به دامان آنها ریخته می‌شود و به همین دلیل شاهد آن هستیم که در برخی مراکز ولایات، حتی بدون شلیک یک گلوله این مناطق سقوط می‌کند. لذا من با دیدن صحنه فعلی افغانستان به یاد همان رخدادهای دهه ۷۰ می‌افتم و به همین جهت معتقدم که یک بازی بزرگ و یک رویداد به شدت عمیق و مهم در حال رخ دادن است که برنده آن همچنان مشخص نیست. دلیل اینکه برنده این معادلات مشخص نیست این است که موازنه قوا در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی میان بازیگران موافق و مخالف طالبان همچنان برقرار است و قطعاً تعیین و تکلیف آینده نظام سیاسی در کابل از این معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی تاثیر خواهد پذیرفت ولی خروجی آن عموماً هر چه باشد به نفع آمریکا، پاکستان، عربستان و تا حدودی چین خواهد بود. از این منظر ما باید با حساسیت زیادی این تحولات را دنبال کنیم؛ چراکه چند روزی است بحث سقوط احتمالی کابل مطرح شده است. باید متذکر شوم که طالبان به شکل برق‌آسا نمی‌تواند کابل را در دست بگیرد اما همانگونه که هرات و قندهار سقوط کردند این احتمال وجود دارد که پایتخت افغانستان هم با روندی کندتر به دست این جریان بیفتد.

حق‌پناه افزود: بر اساس آمار و اطلاعات موجود تقریباً مسیرهای منتهبی به کابل به تصرف طالبان درآمده یا به زودی به تصرف آنها درخواهد آمد و این مساله به راحتی می‌تواند سیطره آنها بر کابل را افزایش دهد. نکته اینجاست که به نظر می‌رسد حامیان خارجی طالبان به خصوص پاکستان تمایلی به سقوط کابل ندارد؛ چراکه آنها باید قبل از این اقدامِ طالبان، افکار عمومی حاضر در جامعه ملل را آماده کنند تا سپس این پروژه عملیاتی شود که البته با اما و اگرهای زیادی روبه‌رو خواهد شد. حال این پرسش مطرح می‌شود که در صورت سقوط کابل سرنوشت دولت اشرف غنی چه می‌شود؟ به نظر می‌رسد که طالبان و پاکستانی‌‌ها معتقدند که باید میراث ۲۰ ساله آمریکا در افغانستان حفظ شود و به همین دلیل آنها به دنبال طرح و اجرای یک سناریوی جدید هستند، اما منهای اینکه طالبان به دنبال کسب قدرت به چه شکلی و در چه بازه زمانی در کابل است اما آنها روحیات قدیم خود و گرایشات سیاسی، قومی، قبیله‌ای و وابستگی خارجی خود  را حفظ خواهند کرد؛ هرچند ممکن است حمایت‌های بین‌المللی بیشتری را کسب کنند اما در نهایت بحران‌های منطقه‌ای مانند مهاجرت و پناهندگی، افزایش تنشهای قومی و مذهبی، حضور و نفوذ جریان‌های افراطی مانند داعش و القاعده و افزایش معضلات در زمینه قاچاق مواد مخدر قابل تصور است.

این کارشناس مسائل سیاسی عنوان کرد: باید به این درک برسیم که بنابر تجارب تاریخی اساساً در افغانستان یک بازیگر نمی‌تواند آغازگر جنگ قدرت بشود و بازی مبتنی بر قاعده حاصل جمع صفر را رقم بزند و بر اساس همان پیش‌بینی اولیه این رقابت را به پایان برساند؛ بنابراین طالبان در دراز مدت به‌رغم داشتن روحیه انحصارطلبی برای خروج از انزوا و کسب مشروعیت ناچار به در نظر گرفتن برخی واقعیات و ملاحظات سیاسی و منافع سایر بازیگران ذینفع خواهد شد؛ چراکه افغانستان یک اوضاع به شدت پیچیده‌ای داشته و دارد و از سوی دیگر انگیزه بازیگران در این کشور کاملاً با یکدیگر متفاوت است. اگر به این موضوع قائل باشیم که آمریکایی‌ها یک استراتژی مشخص در حوزه آسیا پاسفیک دارند، اما به نظرم در مورد افغانستان این موضوع صدق نمی‌کند. حرکات سینوسی آمریکا در پرونده افغانستان نشان می‌دهد که آنها یک طرح مشخص برای این کشور در دست ندارند. از این منظر واشنگتن در حال انداختن توپ در زمین رقبای خود در پرونده افغانستان است که می‌توان به چین، روسیه و ایران اشاره کرد. ایالات متحده اساساً به این جمع‌بندی رسیده که اگر متحدان واشنگتن منافعی در افغانستان دارند صرفاً باید خودشان آن را تامین کنند و واشنگتن پس از این، به دنبال تنظیم معادلات و بازیگردانی در افغانستان خواهد بود.

وی در پایان خاطرنشان کرد: در درون آمریکا هم شاهد آن هستیم که اختلافات زیادی میان تیم «جو بایدن» با برخی از سیاستمداران تراز اول این کشور وجود دارد و این اختلاف‌ها می‌تواند منجر به اعمال افشار واشنگتن بر طالبان شود تا بتوانند تضمین‌های بیشتری از این جریان بگیرند. نکته بسیار مهمی که متاسفانه به آن اشاره نمی‌شود این است که افغانستان به هیچ وجه همانند هیچکدام از همسایگان ایران مانند عراق و غیره نیست و اساساً نمی‌توانیم این کشور را با هیچ جغرافیای دیگری مقایسه کنیم. در همین حال، اخبار و تحلیل‌های ضد و نقیض از سوی بسیاری از کشورهای منطقه و فرامنطقه به سرعت در حال انتشار است که می‌تواند برآوردها را با خطای محاسباتی روبه‌رو کند. به همین دلیل ایران باید مانند همیشه در عرصه پایش، تولید تحلیل‌ها و برآوردها و هدایت افکار عمومی در سطح منطقه‌ای و جهان اسلام حضور پررنگی میدان داشته و از مزیت‌ جغرافیایی خود بهره‌برداری کند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز