امیراحمدیان در گفتوگو با ایلنا:
موازنهسازی با روسیه، دلیل عضویت احتمالی اوکراین و گرجستان در ناتو/ پیوندهای تجاری مانع از تندشدن رفتار پکن و مسکو میشود
تحلیلگر ارشد مسائل روسیه گفت: حضور بایدن در نشست اعضای ناتو، بازتعریف سیاستهای این سازمان را به دنبال دارد اما راهبردهای جدید علیخ مسکو و پکن به زودی عیان میشود.
«بهرام امیراحمدیان» تحلیلگر ارشد مسائل روسیه در تشریح نتایج نشست اعضای ناتو در بروکسل و احتمال پیوستن اوکراین و گرجستان به سازمان پیمان آتلانتیک شمالی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: بدون تردید اجلاس اخیر ناتو را باید یکی از مهمترین نشستهای اعضای سازمان پیمان آتلانتیک شمالی دانست؛ چراکه در این نشست دیگر خبری از حضور دونالد ترامپ نبود و با آمدن جو بایدن شاهد یک جنب و جوش جدید در میان اعضای ناتو بودیم. در نمای کلی، بایدن در حال بازگرداندن آمریکا به پیمانها و تعهداتی است که در چهار سال گذشته نقش آمریکا در آن کمرنگ شده بود و از سوی دیگر به صورت واضح میبینیم که اعضای ناتو علیه چین و روسیه موضع گرفتند. بدون تردید بازگشت بایدن به کاخ سفید و تعمیق اتحاد میان اعضای ناتو، چین و روسیه را نگران کرده است و به همین دلیل است که میبینیم مواضع پکن و مسکو در مورد بیانیه پایانی ناتو سراسیمه و زاویهدار است.
وی ادامه داد: در این میان بحث احتمال پیوستن اوکراین و گرجستان به ناتو مطرح شده که روسها و پوتین را به شدت نگران کرده است؛ چراکه برای کرملین آن بخش از اوکراین که روستبارها در آن حضور دارند، اهمیت بسزایی دارد و به همین دلیل است که واکنش روسها در مورد شبه جزیره کریمه، شرق اوکراین و همچنین آبخازیا و اوستیای جنوبی، ناتو را نگران کرده است. اعضای ناتو معتقدند که چین و روسیه کشورهایی هستند رفتار آنها باعث نگرانی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی شده است و به همین دلیل معتقدند که باید در مورد روند تقابلها، بازتعریف جدی صورت بگیرد. واقعیت این است که ناتو در مورد اعمال و رفتار روسیه در قبال اشغال کریمه و شرق اوکراین و همچنین آبخازیا و اوستیای جنوبی نگران است. آنها به این جمعبندی رسیدند که احتمال دارد چین از همین مدلِ روسیه برای بازپسگیری تایوان استفاده کند که در مجموع، منافع غرب را هدف قرار خواهد داد.
این کارشناس مسائل اوراسیا تصریح کرد: در اینجاست که بحث پیوستن اوکراین و گرجستان به ناتو مطرح میشود؛ چراکه این دو کشور برای بقای خود نیازمند موازنهسازی در مقابل روسیه هستند، اما باید توجه کرد که مسکو برای جلوگیری از نفوذ ناتو به این کشورها ابزارهایی را در اختیار دارد. توجه داشته باشید که روسیه در مولداوی و شمال غرب دریای سیاه نظامیان خود را گسیل کرده است و در کنار آن شبه جزیره کریمه و شرق اوکراین را به اشغال خود درآورده است. در فاز بعد شاهد حضور آنها در آبخازیا و اوستیا هستیم و حالا هم حدود دو هزار نظامی روسیه در قرهباغ حضور دارند. این خط حائل دقیقاً همان سناریویی است که کرملین برای عقب زدن ناتو از آن استفاده میکند و در مقابل اعضای ناتو هم این سناریوی روسیه را به خوبی درک کردند. در این میان باید توجه داشت که هیچ کدام از اقدامهایی که گفته شد و روسیه از آن به عنوان ابزار استفاده میکند، دارای مجوز قانونی از شورای امنیت نیست.
امیراحمدیان افزود: به عنوان مثال حضور روسیه در قرهباغ از منظر حقوقی وجاهت قانونی ندارد و به همین دلیل اعتراضها علیه این اقدامات بالا میگیرد؛ لذا مجموع این اقدامات باعث شد تا اعضای ناتو نیاز به باز تعریف وظایف و اتحادها را بیش از پیش احساس کنند. در این میان احتمال دارد که تحریمهایی علیه مسکو از سوی کشورهای غربی وضع شود اما مسکو با تکیه بر منابع نفت و گاز خود سعی کرده خودش را حفظ کند و از ضربههای داخلی جلوگیری به عمل آورد. به همین دلیل است که پوتین اخیراً در سخنرانی خودش اعلام کرد که سازوکار کمک به خانوادهها برای درست کردن وضعیت معیشتیشان را اجرایی خواهد کرد. نکتهای که در اینجا باید مورد نظر قرار بگیرد این است که چین و روسیه ناگزیر هستند که با غرب رابطه داشته باشند؛ چراکه بازار انرژی روسیه در غرب است و همچنین مقصد کالاهای تولید چین هم کشورهای غربی است.
این استاد دانشگاه گفت: به همین دلیل هیچ بازار جایگزینی برای مسکو و پکن وجود ندارد. از سوی دیگر غربیها هم به چین و روسیه در حوزه اقتصاد وابسته هستند و همین پیوندها باعث میشود تا مماشات میان دو طرف عیان شود. در این میان اما هر کدام از طرفین ابزارهای خاص خود را برای کنترل طرف مقابل استفاده میکنند؛ به عنوان مثال اروپاییها پس از ساخت تراشهها و همچنین میکروچیپهای به کار برده شده در صنایع حیاتی، ممکن است این اقلام را در اختیار چین یا روسیه قرار ندهند و حتی تکنولوژی هوش مصنوعی که در اختیار غربیها هست هم میتواند راهی بازار دو کشور نشود. از سوی دیگر به وضوح میبینیم که آمریکا و چین در دریای چین جنوبی با یکدیگر هستند اما هیچ وقت یک تیر هم شلیک نشده است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: این مولفهها نشان میدهد که چین و روسیه به غرب نیاز دارند؛ تا جایی که سهم پکن در اقتصاد روسیه کمتر از آمریکا گزارش شده و ما در اینجا اهمیت پیوندها را متوجه میشویم. نکته دیگر این است که وقتی فشار غربیها زیاد میشود اساساً چین و روسیه به یکدیگر نزدیک میشوند؛ به عنوان نمونه پروژه اخیر پکن که «ابتکار کمربند و راه» نام دارد موضوعی است که اتحاد این کشور با روسها را تعمیق میبخشد که البته در این میان بحث شکل دادن به اوراسیای بزرگ مطرح است. به هر ترتیب مولفههای مذکور نشان میدهد که ناتو با آمدن بایدن در حال بازتعریف وظایف خود بخصوص در قبال چین و روسیه است و احتمال دارد که دور جدیدی از تنشهای مهندسی را شاهد باشیم.