مشاور رئیس جمهور پیشین افغانستان:
خلیلزاد برای امکانسنجی سناریوی جدید واشنگتن وارد منطقه میشود/ افق روشنی درباره توافق طالبان و دولت افغانستان وجود ندارد
مشاور رئیس جمهوری پیشین افغانستان گفت: سناریوی آمریکا همانند گذشته همچنان تاکید بر خلق و توزیع بحران در افغانستان است و نماینده آمریکا هم برای پروژه جدید به کابل و دوحه سفر میکند.
«محمدهاشم عصمتاللهی» مشاور رئیسجمهوری پیشین افغانستان در تشریح ابعاد و دلایل دور جدید سفر زلمی خلیلزاد به دوحه و کابل در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: پس از آنکه دونالد ترامپ از کاخ سفید خارج شد و جو بایدن به جای او سکان قوه مجریه ایالات متحده را به دست گرفت، دو اقدام از سوی او در مورد پرونده افغانستان رخ داد که به نظرم بسیار مهم بود. اقدام اول این بود که بایدن نماینده آمریکا در پرونده صلح افغانستان را تغییر نداد و مجدداً ما شاهد ابقاء زلمی خلیلزاد به عنوان نماینده آمریکا در پرونده صلح افغانستان بودیم. دومین اقدام او هم این بود که به تمام ارکان سیاسی، نظامی و امنیتی ایالات متحده دستور داد تا گزارش مفصلی از فرایند صلح افغانستان به او ارائه دهند تا بتواند بر اساس روندها و دادههای موجود در مورد این کشور و سیاستهای چهار سال آینده تصمیمگیری کند.
وی ادامه داد: در این میان باید توجه داشت که اخیراً اعلام شده زلمی خلیلزاد قرار است در رأس یک هیات مرکب سیاسی و امنیتی به قطر و افغانستان سفر کند و مسائلی را در مورد فرایند صلح افغانستان و همچنین ادامه سرمایهگذاری در این کشور با طرفین به بحث و بررسی بگذارد. بدون تردید آمدن خلیلزاد آن هم در این برهه زمانی به دوحه و کابل در پس خود یک سناریوی جدید دارد که آن هم بحث ادامه بحران در اشکال مختلف دیگر است. توجه داشته باشید که ۱۸ دور مذاکرات میان تیم آمریکایی و هیات طالبان در دوحه برگزار شد و مسئله اینجاست که پس از امضای توافق میان دو طرف، بخش زیادی از آن پنهان ماند و حتی بخشی از دولت و مردم هم نمیدانند که متن این توافق چه بوده و چه امتیازهایی میان طرفین رد و بدل شده است.
این کارشناس ارشد مسائل افغانستان تصریح کرد: کمی پس از امضای توافق میان طالبان و ایالات متحده، اشرف غنی، رئیس جمهوری افغانستان تعداد زیادی از زندانیان طالبان را آزاد کرد که این مسئله ضربه جدی به امنیت افغانستان وارد کرد. به همین دلیل معتقدم سفر خلیلزاد صرفاً بررسی یکسری از پارامترهایی است که مربوط به تامین منافع ایالات متحده خواهد بود، نه منافع افغانستان و منطقه. باید به این نتیجه برسیم که ایالات متحده از چهار دهه پیش تاکنون صرفاً استراتژی کلان خود را بر پایه راهبرد خلق و توزیع بحران در افغانستان پایهریزی کرده است. آنها در کنفرانسهای بُن، لندن، توکیو و حتی کنفرانس کابل وعدههایی را در مورد افغانستان دادند که هیچگاه محقق نشد و حالا که قرار است نظامیان خود را از کشور خارج کنند، خلیلزاد به دنبال سناریوی جایگزینِ موقت در افغانستان است. به عبارتی دیگر او به منطقه میآد تا در وهله اول افکارسنجی کند و سپس رونمایی از طرح جدید واشنگتن را کلید میزند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: آمریکاییها به هیچ وجه حضور شرکای جدید در پرونده افغانستان را برنمیتابند و به همین جهت است که میبینیم کنفرانس استانبول تا به امروز معلق بوده و هیچ نتیجهای در بر نداشته است. در این میان طالبان هم هیچکدام از پارامترهای مطرح شده را قبول ندارد. آنها اساساً دولت فعلی افغانستان را فاقد مشروعیت میدانند و به همین دلیل احتمال آنکه مذاکرات آتی دولت افغانستان با طالبان به بنبست برسد، زیاد است. از سوی دیگر پرونده افغانستان دارای لایههای چندگانه است که صرفاً بخشی از آن را ایالات متحده تشکیل میدهد، بلکه بخشهای دیگر آن با ورود عربستان، پاکستان، ترکیه و سایر کشورها هر روز پیچیدهتر میشود. به همین دلیل معتقدم افق روشنی در مورد توافق طالبان و دولت کابل وجود ندارد و از منظر دیگر آمدن خلیلزاد به کابل و دوحه برای خرید وقت و طراحیهای جدید واشنگتن در این کشور است.