گلعنبری در گفتوگو با ایلنا:
فلسطینیها در جنگ ۱۱ روزه توان نظامی خود را به رخ کشیدند/ تنها دستاورد نتانیاهو ایجاد شکاف در جناح چپ بود/ فلسطین دوباره در جهان زنده شد
کارشناس مسائل منطقه گفت: اعتراضها در اروپا و آمریکا در حمایت از فلسطین به نوعی تبلیغات اسرائیل را کنار زد که این یک دستاورد مهم به حساب میآید.
«صابر گلعنبری» کارشناس مسائل منطقه در تشریح ابعاد آتشبس غزه و دستاوردهای جنگ ۱۱ روزه برای مقاومت فلسطین در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: برای تحلیل اینکه در جنگ ۱۱ روزه، شکست ویا پیروزی به نفع کدام طرف رقم خورده، میان طرفین جنگ و ناظران اختلاف نظر وجود دارد و بستگی دارد که تعریف ما از پیروزی و شکست چه باشد. اگر بخواهیم از منظر جنگ کلاسیک این پرونده را مورد بررسی قرار دهیم باید از یک جهت تحلیل کنیم و اگر بخواهیم مسائل دیگر اعم از سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را مورد بررسی قرار دهیم، طبیعتاً زاویه تحلیل متفاوت خواهد بود. در این میان بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی اعلام کرده که اهداف اسرائیل در این حملات محقق شده و گفته است که هدف ما از این حملات، توقف حملات موشکی و نابودی توانمندهای نظامی حماس و دیگر نیروها بوده است. واقعیت این است که سخنان نتانیاهو مقبولیت چندانی نزد افکار عمومی اسرائیل نداشته و انتقادات شدید رسانه های مختلف موید این مدعاست.
وی ادامه داد: اگر به تحلیل رسانههای اسرائیلی برگردیم میبینیم که از نتانیاهو این سوال مطرح شده که اساساً چرا جنگ ۱۱ روزه شروع شد، و برخی دیگر از رسانهها از او سوال کردند که چرا مساله محله شیخ جراح به اینجا کشیده شد و در نهایت حالا تمام انتقادها از او بسیار پررنگ است. به نظرم تحولات میدانی در قدس و سپس تقابل سخت در غزه به نوعی باعث شد که همه چیز در یک راستا قرار بگیرد و فشار بر تلآویو افزایش پیدا کند. طبیعی است که تلفات فلسطینیها زیاد بوده و کودکان و زنان زیادی به خاک و خون کشیده شدند و زیرساختهای متعددی از غزه از بین رفته است؛ لذا اگر بخواهیم صرفاً به تحلیل تلفات بپردازیم، مسلماً فلسطینیها ضربه دیدند اما اگر بخواهیم با عینک هزینه و فایده میدانی و سیاسی تحلیل کنیم، باید بگوییم که اسرائیلیها معتقدند حماس در نبرد ۱۱ روزه، برنده بوده است.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: منتقدان نتانیاهو معتقدند اسرائیل نتوانسته هیچ امتیازی از حماس بگیرد؛ نه درزمینه بازگرداندن نظامیان اسیرخود درغزه نه درمتوقف کردن حملات موشکی و نه تخریب زیرساخت های حماس. ادامه حملات موشکی تا سه دقیقه قبل از موعد اجرای آتش بس نیز موید این مساله است. از این منظر سخنان نتانیاهو مورد پذیرش جامعه نخبگانی اسرائیل نیست و در سال ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ هم مشابه این اظهارات مطرح شده بود. توجه کنید که در سال ۲۰۱۴ میلادی، برد موشکهای مقاومت فلسطین افزایش پیدا کرد و در نهایت آنها موفق شدند تلآویو را هدف قرار دهند. در جنگ ۱۱ روزه هم حملات مقاومت علیه اسرائیل کمسابقه بود و حجم آتش بسیار بالایی را شاهد بودیم وفراتر از تل آویو را هدف قرار دادند. برخی میگویند این حجم آتش تلفات آنچنانی نداشته، بله این درست است چون واقعیت این است که ما شاهد یک جنگ نامتقارن و نابرابر میان دو طرف بودیم. توجه داشته باشید که طرفِ فلسطینی، نیروی هوایی و دریایی منظم و کلاسیک ندارد و محیط عملکردش هم صرفاً معطوف به غزه است، ولی اسرائیل مجهزترین تجهیزات و پیشرفتهترین تسلیحات را در اختیار دارد و به همین جهت است که میگوییم فلسطینیها با دست خالی توانستند مانع تحقق اهداف اسرائیل شوند و همین خود برای آنها یک دستاورد محسوب می شود.
گلعنبری افزود: حجم آتش فلسطین اگرچه تخریب جدی نداشت اما حملات آنها به عمق تلآویو کاملاً برای دنیا مشهود شد و این، همان نکته بسیار مهمی است که در تحلیلهای میدانی باید مورد توجه قرار بگیرد. از سوی دیگر زندگی اسرائیلیها پس از این حملات مختل شد و ساکنان اراضی اشغالی مجبور شدند به پناهگاهها فرار کنند و از سوی دیگر مراکز آموزشی و اماکن عمومی و کمپانیها و ادارات رژیم صهیونیستی تعطیل شد. این یک امر بسیار مهم است؛ چون اسرائیلیها برخلاف فلسطینیها که تحمل جنگ دارند، به این وضعیت اصلا عادت ندارند و چندان تحمل این فضای بی ثباتی و ناامن را ندارند. باید توجه داشته باشید تنها دستاورد نتانیاهو در این میان ایجاد شکاف میان «نفتالی بنت» و «یائیر لاپید» بود. دلیل این امر هم این است که طی جنگ ۱۱ روزه درگیریهای زیادی میان یهودیان و فلسطینیها در شهرهای مختلط با اکثریت عربی رخ داد و وقتی این اتفاق علنی شد برخی راستگرایان اسرائیل که به سمت جناح چپ متمایل شده بودند، مجدداً به سمت نتانیاهو برگشتند.
وی گفت: به عبارتی دیگر این طیف و در رأس آنها «نفتالی بنت» دچار معذوریت سیاسی شد و به سمت جبهه راستگرای حامی نتانیاهو متمایل شد. از این حیث نتانیاهو توانست تا حدودی جایگاه و وجه سیاسی خود را در میان راستگرایان تندرو ترمیم کند و این در حالی اتفاق افتاد که اغلب تحلیلگران هم قبل از جگ معتقد بودند یائیر لاپید، قادر به تشکیل کابینه در اسرائیل نیست. بر این اساس تنها دستاورد نتانیاهو در این ۱۱ روز همین بوده است. نکتهای که در این میان باید به آن اشاره کنم این است که در جنگ ۱۱ روزه وحدت عمل مردم فلسطین بسیار مهم بود که در کرانه باختری، غزه و قدس آنرا به چشم دیدیم و بر همین اساس اسرائیل در محیط خشم فلسطینیها قرار گرفت؛ چراکه اسرائیل از سه جبهه زیر فشار بود و این یک دستاورد بزرگ برای فلسطینی ها به حساب میآید. توجه داشته باشید که توان مقاومت فلسطین در زیر زمین است نه روی زمین. در زیر باریکه غزه شهری از تونل ها وجود دارد. به همین دلیل است که اسرائیلیها برجهای بلندمرتبه را بیشتربا هدف وارد کردن فشار اجتماعی به آن در غزه بمباران کردند.
این پژوهشگر مسائل منطقه عنوان کرد: دلیل این امر هم تا حدودی مشخص است؛ چراکه نوار غزه پرتراکمترین جمعیت جهان را دارد و برای اینکه این جمعیت بتواند به زندگی خود ادامه دهد برجهای بلندمرتبه در این منطقه ساخته میشود که به راحتی توسط اسرائیل میتواند مورد هدف قرار بگیرد. به همین دلیل مقاومت فلسطین در تونلها و زیر زمین فعالیت دارند. اسرائیل خیلی سعی کرد که غزه را تسلیم کند و در جنگ ۱۱ روزه هم همین موضوع را مد نظر داشت ولی باز هم نتوانست. درست است که چند فرمانده حماس و جهاد اسلامی هدف قرارگرفتند، اما قصد اسرائیل ترور رهبران رده بالای نظامی و سیاسی حماس بود که این امر محقق نشد. فارغ از این مسائل، جنگ ۱۱ روزه از منظر سیاست بینالملل توانست مجدداً نام و مسئله فلسطین را دوباره زنده کند. اینکه در اروپا و آمریکا در دفاع از فلسطین هزاران نفر به خیابان آمدند یک اتفاق بسیار نادر در یکی دو دهه اخیر و البته مهم است و همین اعتراضهای خیابانی، مشروعیت اخلاقی اسرائیل را بیشتر زیر سوال برد.
گلعنبری گفت: با اینکه حملات فلسطینیها علیه اسرائیل بیسابقه بود اما تبلیغات رژیم صهیونیستی در جهان در این مدت خریدار زیادی نداشت و افکار عمومی جهان نسبت به گذشته بیشتر آگاه شدند. از منظری دیگر اگر چه مواضع اعلامی آمریکا در حمایت از اسرائیل همانند گذشته بود، اما واقعیت این است که آمریکای بایدن با ترامپ کاملاً فرق دارد. تیم فعلی کاخ سفید خواهان افزایش تنش در منطقه نیست؛ چراکه تمرکز آمریکا اساساً معطوف بر چین و روسیه است و حتی معتقدم که آمریکاییها نمیخواهند مذاکراتشان با ایران در وین تحت تاثیر این درگیریها قرار بگیرد. اگر توجه کنید به خوبی میبینید که ایران و آمریکا در وین زمانی با یکدیگر مذاکره کردند که متحدان آنها یعنی اسرائیل و فلسطین در حال جنگ با یکدیگر بودند و این یک موضوع بسیار مهم است. مساله دیگر این است که برای اولین بار در آمریکا با طرح فروش تسلیحات به اسرائیل با رقم ۷۳۵ میلیون دلار مخالفتهایی صورت گرفت و حتی طرحی برای لغو این قرارداد به کنگره ارائه شد که در طول تاریخ روابط دو طرف بیسابقه بود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: در نهایت احتمال دارد آمریکا و اروپا و کمیته چهارجانبه بین المللی بعد از جنگ ۱۱ روزه در غزه دنبال احیای مذاکرات صلح و راهکار دو کشوری باشند که البته جناح راستگرای تندرو اسرائیل با آن مخالف است. در آخر باید توجه داشت که این جنگ میتواند بر عادیسازی روابط اسرائیل با سایر کشورهای عربی تاثیر بگذارد و اگر اعتراضات در قدس و کرانه باختری به شدت ادامه پیدا کند احتمال دارد که آمریکا در مورد سیاست ترامپ درباره قدس تجدید نظر کند.البته فعلا زود است که درباره این مساله صحبت کرد. آنچه گفته شد، فرصتهایی را پیش روی فلسطینیها میگشاید و تهدیدات و چالشهایی را فراروی اسرائیل قرار میدهد. شیوه مواجهه دو طرف با این فرصتها و تهدیدات در آینده، طرف پیروز و بازنده نهایی این جنگ را مشخص میکند. آیا فلسطینیها این فرصتها را به شکلی مناسب در جهت بازستاندن حقوق خود مغتنم میشمارند و یا این که اسرائیل در مواجهه با این چالشها و تهدیدات چه سیاستی را در پیش خواهد گرفت؟ به هر حال، باید منتظر ماند و دید که چه اتفاقی میافتد.
گفتوگو: فرشاد گلزاری