نوربخش در گفتوگو با ایلنا:
اجماع احزاب فرانسه برای جلوگیری از پیروزی «لوپن» مانند گذشته نیست/ پیروزی راستافراطی در پاریس منجر به فرگزیت نمیشود
کارشناس ارشد مسائل اروپا گفت: کاهش میزان محبوبیت رئیسجمهوری فرانسه و همچنین تبعات اقتصادی کرونا و بحران مهاجرت به انضمام خیزش جلیقهزردها از عواملی است که میتواند راست افراطی را در انتخابات ۲۰۲۲ فرانسه قویتر کند.
چند هفته پیش عدادی از ژنرالهای پیشین و همچنین طیف قابل ملاحظهای از نظامیان مشغول به کار در ساختار نظامی فرانسه طی نامهای به رئیس جمهوری این کشور نسبت به احتمال وقوع جنگ داخلی هشدار دادند. انتقادهای زیادی نسبت به این اقدام نظامیان پاریس رخ داد اما تنها کسی که از این نامه حمایت کرد مارین لوپن، رهبر حزب راستگرای اجتماع ملی بود. بسیاری از مخاطبان، لوپن را از سالها قبل با رویکردهای ملیگرایانه و افراطیاش میشناسند که برخیها او را تمجید و عدهای دیگر انتقاد را به سمتش روانه میکنند. با این حال از حالا گمانه زنیهایی در خصوص پیروزی لوپن در انتخابات ریاست جمهوری آتی فرانسه مطرح شده که دلیل آن میتواند عملکرد ناماسب امانوئل مکرون باشد. بر این اساس، برای روشن شدن ابعاد پنهان و آشکار این سوال که آیا راست افراطی با مارین لوپن وارد کاخ الیزه خواهد شد یا خیر، به گفتوگو با سیدنادر نوربخش، کارشناس ارشد مسائل اروپا پرداختیم که به شرح زیر از نظر میگذرد:
با توجه به زمزمه های احتمال پیروزی حزب راستگرای افراطی مارین لوپن در انتخابات آینده فرانسه، سیاستهای این حزب را چگونه باید تحلیل کرد؟
نخست با توجه به اینکه انتخابات ریاست جمهوری فرانسه حدود یک سال دیگر در آوریل ۲۰۲۲ برگزار میشود شاید بتوان گفت هرگونه پیش بینی در این برهه از دقت کافی برخوردار نخواهد بود. در فرانسه «حزب اجتماع ملی» که پیشتر با نام جبهه ملی نامیده میشد، در دهه ۱۹۷۰ میلادی تاسیس گردید و از دهه ۱۹۸۰ توانست به تدریج به یکی از احزاب سیاسی رو به رشد این کشور مبدل شود. عمده سیاست این حزب را میتوان در رویکردهای ملیگرایانه، مخالفت با ورود مهاجران خارجی، تاکید بر فرهنگ ملی، مخالفت با همگرایی اروپایی و امثالهم دانست. این حزب با نگاهی پوپولیستی، همه احزاب سیاسی مختلف و نخبگان این کشور را از یک جنس دانسته و آنها را به فساد و نادیده گرفتن خواسته مردم متهم کرده و خود را صدای اکثریت خاموش میداند. لوپن در سالهای اخیر توانسته با حذف برخی رویکردهای پیشین حزب که توسط پدرش دنبال میشد چهره جدیدتری را ارائه کند. یکی از این تحولات کنار گذاشتن تدرجی یهودستیزی و دیدگاههای نژادپرستی علنی از حزب بوده است.
ساختار سیاسی و حزبی فرانسه تا چه حدی امکان قدرتیابی راست افراطی را مقدور میکند؟
همانگونه که مستحضرید نظام و ساختار سیاسی فرانسه در جمهوری پنجم، بر پایه ساختار ریاستی بنا شده است که در آن مقام ریاست جمهوری اختیارات زیادی به ویژه در سیاست خارجی و فرماندهی کل قوا و غیره داشته که آنها را نه به واسطه قوه مقننه، بلکه مستقیماً از مردم کسب میکند. بنابراین ساختار انتخاباتی آن بر خلاف برخی دیگر از کشورهای دارای نظامهای پارلمانی (از جمله آلمان)، به گونهای است که در آن جناحی که به جایگاه نخست دست پیدا نکند عملاً امکانی برای شراکت در قدرت به شکل ائتلاف یا امثالهم نخواهند داشت. یکی از امیدهای نامزد مقابل لوپن در انتخابات پیشرو، اجماع سنتی جناحهای رقیب علیه وی در دور دوم است، تا از راهیابی لوپن به الیزه جلوگیری کنند.
همانگونه که این امر نخستین بار در سال ۲۰۰۲ رخ داد و بعد از راهیابی ژان ماری لوپن (پدر مارین لوپن) به همراه ژاک شیراک احزاب و جناحهای سیاسی فرانسه جملگی با حمایت بیسابقه از ژاک شیراک باعث شدند لوپن در دور دوم با نسبت ۱۸ به ۸۲ شکست بخورد. با این حال در آخرین انتخابات فرانسه در سال ۲۰۱۷ این نسبت در دور دوم به حدود ۳۴ به ۶۶ تغییر کرد؛ به این معنی که در دور دوم ۶۶ درصد از نامزدِ مقابلِ لوپن یعنی «امانوئل مکرون» حمایت کردند که نشان دهنده دوبرابر شدن شانس راست افراطی در فاصله این دو انتخابات بود. بر همین اساس اکنون اجماع همه احزاب برای جلوگیری از خیزش و پیروزی راستافراطی به قوت گذشته خود باقی نیست و احتمالاً کمتر هم خواهد شد و برخی از رأی دهندگان دیگر لزوماً برای جلوگیری از لوپن به رقیب وی رأی نخواهند داد.
جناحهای سیاسی فرانسه چه رویکردی برای رویارویی با این چالش دارند؟
یکی از رویکردهای جناح راست میانه و یا محافظهکاران این است که سعی میکند با اتخاذ برخی سیاستهای ضد مهاجری و ملیگرایانه توجه بخشی از هواداران راست افراطی را به سوی خود جلب کنند. نمونه تاریخی این امر را نیز میتوان در انتخابات سال ۲۰۰۷ فرانسه مشاهده کرد که در آن سارکوزی موفق شد با رویکردی مشابه با جبهه ملی فرانسه، در برخی از موضوعات هواداران آنرا موقتاً به سوی خود جلب کند. بازدید هفته قبل مکرون از آرامگاه ناپلئون و نیز اظهارات اخیر وی در مورد خطر رشد اسلامگرایی در فرانسه را در همین راستا میتوان ارزیابی کرد. با این حال این رویکرد نیز در داراز مدت ناکارامد است؛ چراکه اولاً باعث برجسته شدن موضوعات و مفاهیمی خواهند شد که راستافراطی برای آنها تلاش میکند و دوماً مهمترین بحثِ کمپینهای حزب اجتماع ملی فرانسه، موضوع مهاجرت است. بنابراین در طولانی مدت رأی دهندگان اصل را به کپی ترجیح خواهند داد و این نهایتاً به ضرر جناحهای میانه خواهد بود.
به نظر شما تاثیر قدرتیابی راست افراطی بر سیاست خارجی فرانسه و اتحادیه اروپا چگونه خواهد بود؟
در عرصه سیاست خارجی، یورو سپتیسیزم یا بدبینی به اتحادیه اروپا یکی از خصوصیات اصلی و جدا ناشدنی لوپن و حزب او محسوب میشود. با این وجود تجربه سخت برگزیت برای بریتانیا و اتحادیه باعث شده است بحث خروج فرانسه از اتحادیه اروپا که لوپن پیشتر از آن حمایت میکرد، در سالهای اخیر مقداری تغییر کند. به این معنا که راست افراطی با توجه به هزینهها و تبعات و دشواری مسیر خروج از اتحادیه سعی میکند در آن باقی بماند و در عوض ساختار آنرا اصلاح کند. اصلاحی که در واقع به معنای مبدل شدن اتحادیه اروپا از یک نهاد لیبرال به یک ساختار غیر لیبرال اما مبتنی بر ملیگرایی باشد. این در حالیست که لوپن همچنین رابطه نزدیکی با روسیه دارد و کرملین نیز همواره از این حزب حمایت کرده است.
آیا با توجه به نظرسنجیها میتوان برآوردی از احتمال پیروزی لوپن در انتخابات داشت؟
هم اکنون میزان محبوبیت مکرون و لوپن در نظر سنجیها فاصله بسیار کمی از یکدیگر دارن. هنوز حدود یک سال تا انتخابات فرانسه باقی است و بسیاری از نامزدهای احزاب مختلف هنوز مشخص نیستند، اما بطور کلی نظرسنجیها از راهیابی لوپن و مکرون به دور دوم انتخابات حکایت دارند اما هیچ یک پیروزی لوپن را در دور دوم پیشبینی نکردهاند و نشان میدهند که وی با اختلاف کمی از مکرون شکست خواهد خورد. از سوی دیگر باید توجه داشت کرونا و بویژه تبعات ناشی از محدودیتها که باعث افزایش نارضایتی از مکرون شده است هم میتواند در نهایت به ضرر وی تمام شود. نکته دیگر در مورد میزان محبوبیت مکرون است که در طول دوره ریاست جمهوریاش به دلیل خیزش جلیقه زردها تا حد زیادی کاهش پیدا کرد. لذا باید دید که آیا بخشی از رأی دهندگانِ مأیوس شده از مکرون این بار به رقیب وی رأی خواهند داد یا خیر.