تحلیلگر سیاسی عراق در گفتوگو با ایلنا:
عربستان، قدرت و موقعیت استراتژیک ایران را درک کرده است/ شرایط منطقه نیازمند گفتوگوی سریع بین ریاض و تهران است/ ایران بر خلاف آمریکا هرگز متحدان خود را تنها نمیگذارد
تحلیلگر سیاسی عراق تاکید کرد که عربستان سعودی دریافته است است که جمهوری اسلامی ایران در ابعاد امنیتی، فرهنگی، سیاسی، فناوری و استراتژیک به یک واقعیت تبدیل شده و اختلاف با آن نگرانی هایش را افزایش می دهد.
روزنامه فایننشال تایمز اخیرا به نقل از سه مقام آگاه گزارش داد که مقامهای ارشد عربستان سعودی و ایران چهار سال پس از قطع روابط دیپلماتیک، مذاکرهای را برای ترمیم روابط دو جانبه انجام دادهاند.
مقامهای رسمی دو طرف ایران و سعودی هنوز این خبر را تأیید نکردهاند. در همین حال، یک مقام مسئول در دفتر «مصطفی الکاظمی» نخستوزیر عراق در مورد خبر دیدار میان ایران و عربستان گفت: این نشست ۱۰ روز پیش در منطقه سبز بغداد با میانجیگری بغداد برای حل تنشها برگزار شده است و برای ارزیابی طرفین از مواضع یکدیگر بوده است.
«محمود الهاشمی»، نویسنده و تحلیلگر سیاسی عراق به پرسشهای خبرنگار ایلنا در اینباره پاسخ داد.
برخی منابع در حالی از گفتوگوی مقامهای ایران و عربستان خبر دادهاند که دو کشور هنوز چنین مذاکراتی را تأیید نکردهاند. اگر این اخبار صحت داشته باشد، مرحله کنونی چه ویژگیهایی دارد که ایران و عربستان در چارچوب آن متقاعد به گفتوگو برای حل مشکلات شدهاند؟
پیش از اینکه خبر برگزاری نشست بین مقامهای ایران وعربستان در تاریخ نهم ماه جاری میلادی در بغداد منتشر شود، «مصطفی الکاظمی»، نخستوزیر عراق تصریح کرده بود که بغداد مکان مهمی برای حل مشکلات منطقه خواهد بود. بنابراین با توجه به اینکه «فیصل بن فرحان»، وزیر امور خارجه عربستان سعودی از امکان انجام گفتوگو با ایران به یکی از کانالهای خبری آمریکا خبر داده بود ، میتوان گفت که اخبار منتشر شده، چندان دور از ذهن نیست. در همین حال، مقامهای ایرانی نیز بارها تاکید کردهاند که کشورهای منطقه خود باید مشکلاتشان را بدون نیاز به مداخله بیگانگان حل کنند.
درباره ایران باید بگویم که این کشور هیچ گاه با گفتوگو با دولتهای منطقه غیر از رژیم صهیونیستی اعلام مخالفت نکرده است. عربستان سعودی نیز خود را در شرایط سختی میبیند. ریاض به این نکته پی برده است که آمریکا خود گرفتار شرایط داخلی سختی است و تلاش میکند از خاورمیانه خارج شود. از سوی دیگر، میداند که حرکت در مسیر عادیسازی روابط با اسرائیل هزینه بسیار سنگینی در داخل و خارج از کشور به آن تحمیل میکند. همچنین درک کرده است که قدرت جمهوری اسلامی ایران در ابعاد امنیتی، فرهنگی، سیاسی، فناوری و استراتژیک به یک واقعیت تبدیل شده است و اختلاف با آن نگرانیهایش را افزایش میدهد. چنانکه دریافته است که ایران برخلاف رویکرد آمریکا که همه دوستانش را رها میکند، دوستان و متحدانش را هیچگاه تنها نمیگذارد.
به نظر شما مهمترین موضوع مورد اختلاف ایران و عربستان چیست و برای حل آن به چه ابزارهایی نیاز است؟
مهمترین مسأله بین عربستان سعودی و ایران در وهله نخست بر بُعد فرقهای متمرکز است، چرا که اندیشه وهابیت بر حاکمیت سعودی سلطه دارد. از این که بگذریم نکته دیگر اینکه عربستان سعودی با اراده آمریکا اداره میشود و ریاض همه تخم مرغ های خود را در سبد آمریکا چیده و از آنجا که آمریکا با ایران در تضاد است، پس دوستان آمریکا نیز ناگزیر همان موضع را خواهند داشت. همین طور عربستان به دلیل اینکه خانه خدا و مسجد النبی در این سرزمین هستند، خود را نخستین کشور پیشرو در مقدسات میبیند و نمیخواهد کشور دیگری که دارای حاکمیت دینی است با آن رقابت کند.
عربستان سعودی در بعد دیگر نیز خود را مسلط بر کشورهای حاشیه خلیجفارس و اتحادیه عرب میداند و بر همن اساس ایران را رقیب قدرتمندی برای این موقعیت میبیند، به ویژه اینکه جمهوری اسلامی ایران اشراف گستردهای بر خلیج فارس و دریای عرب دارد و دارای روابط خوبی با کشورهای حوزه خلیجفارس است.
اگر نیت، صادقانه باشد، ابزارهای حل اختلاف بین دو کشور موجود است. عربستان سعودی اگر از نقطه نظر حاکمیتی و امنیتی اطمینان حاصل کند، میتواند روابط خوبی با ایران برقرار کند. خطرناکترین پروندهای که عربستان را نگران میکند، پرونده یمن است، بنابراین به راهکاری نیازمند است که این کشور را با حداقل تلفات از معادله موجود خارج کند.
یکی از موضوعات مورد اختلاف ایران و عربستان، پرونده یمن است؛ به نظر شما محورهای گفتوگو در مورد این پرونده بر چه موضوعاتی تمرکز خواهد داشت و نتیجه احتمالی آن چه خواهد بود؟ در واقع دو طرف در یمن به دنبال چه هدفی هستند؟
عربستان بخواهد یا نخواهد، یمن به یک واقعیت تبدیل شده است. جنبش انصارالله موفقیتها و پیروزیهای عملی کسب کرده است که تنها به بعد نظامی محدود نمیشود، بلکه آنها یک کشور را در شرایط دشوار و پیچیده اداره کرده و با داشتن مهارت بالا و اتخاذ یک سیاست موفق با دشمن مبارزه کردهاند. مبارزان یمنی با در اختیار داشتن سلاح و تهدید مراکز اقتصادی عربستان، این کشور را در موقعیت بحرانی قرار دادند.
ریاض میداند که انصارالله در دیگر گروههای مقاومت ریشهای عمیق دارد. به همین دلیل باید بدون استکبار و تکبر معمول خود با این پرونده برخورد عینی کند، زیرا حل مسأله یمن حل پروندههای دیگر را برای این کشور آسانتر میکند.
اما در وهله نخست سنگ بنای همه راهکارها برای حل مسأله یمن این است که عربستان سعودی اجازه دهد مردم یمن سرنوشت خود را تعیین کنند و ریاض باید از راه حلهای مورد قبول کشورهای منطقه بدون دخالت خارجی حمایت کند. در مقابل، عربستان نیز این تضمین را میخواهد که در آینده تجاوزی به آن صورت نگیرد تا ثبات اقتصادش تضمین شود. ایران نیز اصرار دارد که انصار الله مهمترین نقش را در اداره کشورشان یمن داشته باشند زیرا آنها بیشترین فداکاری را داشته و عمق استراتژیک در منطقه دریای سرخ را تشکیل خواهند داد.
آیا موضوع عادیسازی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی و مسأله فلسطین هم جزء موضوعات گفتوگوی احتمالی خواهد بود و آیا ایران شرط توقف عادیسازی را مطرح خواهد کرد؟
فکر نمیکنم که موضوع عادیسازی روابط با اسرائیل در گفتوگو بین ایران و عربستان سعودی مطرح شود، زیرا اساس کار ابتدا با امکان برقراری روابط دیپلماتیک و تأمین امنیت عربستان و عدم حمایت سعودی از هر گروه تروریست و طرف دیگری علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز میشود. موضوع صادرات نفت نیز محور این گفتوگوها خواهد بود، زیرا هیچ قطعنامه بینالمللی برای ممانعت از ایران برای صادرات نفت وجود ندارد و این صرفا یک تصمیم آمریکایی محض است. به همین ترتیب، امنیت منطقه و نقش ایران و عربستان سعودی در برقراری این امنیت نیز ارزیابی خواهد شد. قطعا قطب جدید و ظهور چین به عنوان قدرتی علیه یکجانبهگرایی آمریکا نیز در جریان گفتوگوها مورد بررسی قرار میگیرد.
به نظر شما ایران و عربستان اگر وارد یک گفتوگوی جدی شوند، در چه بازه زمانی میتوانند به توافق مورد نظر دست پیدا کنند؟
مرحله کنونی در برابر هر نوع تاخیری تابآوری ندارد، زیرا عربستان سعودی در شرایط دشواری در تمام سطوح به سر میبرد و سفرهای مکرر مقام های این کشور به روسیه و چین مؤید این نگرانی است.
پرونده یمن نیز تاخیر بیش از این را تحمل نمیکند و به طور کلی اوضاع در منطقه به تفاهمهای سریع نیاز دارد. خروج آمریکا از منطقه و کاهش نفوذ آن به طور حتم آثار خود را بر کشورهای منطقه برجای میگذارد. باید سیاست های منطقه از نو و بر اساس دادههای جدید اتخاذ شوند. بنابراین یک ماه و نیم زمان برای ورود به گفتوگوهای جدی کافی است، به ویژه اینکه دو کشور در مسائل حج و عمره روابط و تفاهم خوبی داشتند و سفارتخانههای هر دو طرف نیز دایر بوده است. همین کفایت می کند که اسلام سقف امنی برای گفتوگو بین معتقدان و پیروان آن باشد.