نگاهی به تحولات خاورمیانه در سالی که گذشت
موضوعی که در سال گذشته عراق را به نوعی در کانون توجه جهان قرار داد، سفر رهبر کاتولیکهای جهان به عراق بود که باید آن را یک تحول مهم دانست. سوریه در سال گذشته در عرصه میدانی نسبت به سالهای قبل آرامتر بود و ما دیگر شاهد آن درگیریهای سهمگین و خونین در این کشور نبودیم.
«سیدرضا صدرالحسینی» تحلیلگر مسائل منطقه در تشریح مهمترین وقایع عراق و سوریه در سال ۱۳۹۹ در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: مهمترین موضوعی که طی سال گذشته در عراق شاهد آن بودیم، فروکش کردن نسبی اعتراضها در عراق بود که به نوعی نشان از بازگشت ثبات به این کشور داشت؛ به عبارتی دیگر این اعتراضها تا حد زیادی محدود شد اما همین روند را در برخی از شهرهای جنوبی عراق شاهد بودیم. به عنوان مثال کلید خوردن اعتراضها در ناصریه و ذیقار یکی از مسائل مهم در طی سال گذشته بود که در برخی از برههها شاهد درگیر شدن معترضان و نیروهای امنیتی با یکدیگر بودیم و حتی کار به جایی کشید که مقامات سیاسی عراق بارها طرفین را به خویشتنداری دعوت کردند؛ تا جایی که همین چند روز پیش معترضان به خودروی استاندار ذیقار حمله کردند. نکتهای که در اینجا باید مورد نظر قرار بگیرد این است که درونمایه این اعتراضها اساساً معیشتی و از جنس اقتصادی بود که به نوعی طی سالهای اخیر هم شاهدش بودیم.
وی ادامه داد: این تظاهراتها به نوعی ریشه در فسادهای سیاسی و اداری در کشور عراق دارد و از اینرو مشابه آن را در سلیمانیه شاهد بودیم. از خرداد ماه سال جاری تا همین چند ماه پیش اقلیم کردستان عراق به صورت بریده بریده و مقطعی شاهد برگزاری چندین دور تظاهرات مردمی در سلیمانیه و سایر شهرهای خود بود که دلیل اصلی آن هم مجدداً به فساد اداری و سیاسی اقلیم برمیگردد. متاسفانه در اعتراضهای اقلیم کردستان حدود ۱۲ نفر کشته و ۷۰ نفر زخمی شدند که تمام این تلفات به دلیل عدم پرداخت حقوق کارکنان از سوی دولت اقلیم کردستان عراق بر جای مانده است. نکته مهم و کلیدی این است که مردم اقلیم کردستان علیه مسعود بارزانی و خاندان او دست به اعتراض زدند و معتقدند که این فساد از سوی آنها در بدنه جامعه کردستان عراق ریشه دوانده است. واقعیت این است که حقوق کارکنان باید توسط اقلیم کردستان پرداخت شود ولی آنها معتقدند که بغداد باید آن را پرداخت کند که نهایتاً اقلیم کردستان زیر بار پرداخت حقوق رفته است.
این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: موضوع مهم دیگری که در عراق طی یک سال گذشته رخ داد، بحث ادامه درخواست نمایندگان پارلمان برای اخراج نظامیان آمریکا از این کشور بود. به موازات این روند، بحث ادامه مبارزه با داعش را شاهد بودیم و نکته مهم این است که هر زمان درخواستها برای خروج نظامیان آمریکا از عراق زیاد میشد، ما شاهد افزایش حملات و عملیاتهای داعش در عراق بودیم که به خوبی نشان میدهد ایالات متحده در این دو موضوع به صورت مستقیم نقش داشته است. مساله دیگر که به نظرم یکی از موضوعات مهم طی سال گذشته به حساب میآید، بحث تحرکات احزاب برای ورود به عرصه انتخابات آینده بود. قانون انتخابات عراق در حال تغییر است و احزاب سیاسی حالا به دنبال آن هستند تا برای انتخابات آتی برنامههای خود را دقیقتر اجرایی کنند تا بتوانند حزب و جناح خود را به صورت کامل وارد ائتلافسازی سیاسی در پارلمان کنند.
صدرالحسینی افزود: انتصاب «مصطفی الکاظمی» به عنوان نخستوزیر عراق در ماه می یکی دیگر از موضوعات مهم بود. او با سفرهای خود به کشورهای منطقه به خصوص آمریکا، اردن و مصر به نوعی این پیام را مخابره کرد که عراق وارد روزگار جدیدی از سیاستگذاری در حوزه خارجی شده است. از سوی دیگر سفر او به تهران و همچنین سفر مقامات کشورمان به بغداد به خوبی نشان میدهد که بغداد در حال توازنبخشی همه جانبه به سیاست منطقهای خود است. این در حالی است که هرچه به سالگرد شهادت سردار قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس نزدیک میشدیم، دیدیم که شیطنتهایی از سوی آمریکاییها در عراق و منطقه تشدید شد که شلیک راکت به سمت سفارت این کشور در بغداد و فرودگاه اربیل یکی از آنها به حساب میآید. بهرغم اینکه گروههای منتسب به حشدالشعبی و سایر جریانات فعال در این کشور، مسئولیت این اقدامها را به عهده نگرفتند، اما میبینیم که در اطراف پایگاه التاجی (واقع در شمال عراق) و همچنین پایگاه عینالاسد حلقه امنیتی آمریکا تنگتر و قویتر شده است که نشان میدهد آنها به دنبال ایجاد تنش در عراق و منطقه هستند.
موضوع دیگری که در سال گذشته عراق را به کانون توجه جهان قرار داد، سفر پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیکهای جهان به عراق بود که باید آن را یک تحول مهم دانست. این سفر به نوعی همبستگی میان جهان اسلام و مسیحیت را به تصویر کشید و از سوی دیگر جایگاه عراق را به دنبا گوشزد کرد. از سوی دیگر این سفر به نوعی به همگان نشان داد که عراق بهرغم مشکلاتی که دارد به خوبی میتواند چالشهای امنیتی را پوشش دهد و آنرا مدیریت کند.
سوریه
وی با اشاره به مهمترین مسائل و وقایع مهم سوریه در سال گذشته خاطرنشان کرد: سوریه در سال گذشته در عرصه میدانی نسبت به سالهای قبل آرامتر بود و ما دیگر شاهد آن درگیریهای سهمگین و خونین در این کشور نبودیم. البته درگیریهای موضعی و لکهای در شمار شرق و همچنین در اطراف ادلب و حلب انجام شده بود که به هیچ وجه به شدت سالهای گذشته نبود. در این مسیر باید توجه کرد که تحرکات ترکیه در سوریه طی سال گذشته باعث شد تا مجدداً تحرکاتی در نوار شمالی و شمال غربی سوریه اتفاق بیافتد و به این جهت معتقدم که بحث فشار آنکارا علیه دمشق همچنان وجود دارد. در این میان باید به برگزاری مذاکرات کمیته قانون اساسی سوریه توجه کرد که دور چهارم آن چندی پیش برگزار شد که باز هم کشورهایی مانند ترکیه بر سر راه آن سنگ انداختند و در نهایت این دور از مذاکرات هم بدون توافق یا دستاورد خاص به پایان رسی که گفته شده دور جدید آن قرار است اواخر ماه مارس یا اوایل آوریل برگزار خواهد شد. از جهتی دیگر حمله جنگندههای آمریکا به یک مقر مشترک در مرز عراق و سوریه به خوبی نشان داد که سیاست دولت جدید ایالات متحده به رهبری «جو بایدن» در قبال منطقه چندان مثبت و لاقل روشن نیست.
این کارشناس مسائل بینالملل ابراز کرد: یکی دیگر از مباحثی که در سال گذشته به نوعی باعث شد تا سوریه در صدر اخبار رسانهها قرار بگیرد، برگزاری انتخابات پارلمانی در این کشور بود. برگزاری این انتخابات به نوعی به همه نشان داد که ساختار سیاسی در این کشور همچنان پابرجاست و در حال فعالیت خود است. از سوی دیگر ارسال صندوقهای رایگیری به استانها و شهرهای مختلف و حتی تحت اشغال و درگیری سوریه دستاورد دیگری در حوزه سیاسی بود که باید آن را مهم دانست. درگذشت «ولید المعلم»، وزیر خارجه فقید سوریه یکی دیگر از محورهای مهم تحولات بود که حالا «فیصل المقداد» جای او را پر کرده است، اما موضوع مهمتر بحث بازگشایی گذرگاه استراتژیک البوکمال در مرز مشترک سوریه با عراق بود که میتواند آوردههای اقتصادی مهمی برای دمشق داشته باشد.
صدرالحسینی در پایان گفت: محور مهم دیگری که به نظرم بیش از هر چیز باید آن را در عرصه سیاسی سوریه در سال گذشته مهم دانست، اعمال تحریمهای سزار توسط ایالات متحده بر سوریه است. مشابه این تحریمها هم علیه لبنان و از سوی آمریکا اعمال شد و همین موضوع، زندگی را برای مردم سوریه سختتر کرده است و مشکلات معیشتی و حتی بازسازی سوریه به مشکل خورده است. با این حال دشمن با تشدید مبارزه خود در بحث قاچاق مواد مخدر توانست میزان قابل قبولی از ارز را تامین کند و باعث شود تا اقتصاد به ورطه نابودی نرود. در این میان باید توجه داشته باشید که مهمترین تحول سیاسی در سال آینده در سوریه، برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در این کشور خواهد بود که بر اساس قانون اساسی قدیم سوریه برگزار میشود؛ چراکه هنوز مذاکرات کمیته قانون اساسی نتیجه خاصی نداشته است.
«احمد دستمالچیان» سفیر پیشین ایران در لبنان در تشریح مهمترین وقایع لبنان و یمن در سال ۱۳۹۹ در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: پس از آنکه جنگهای نیابتی که توسط مثلث عبری، عربی و غربی در سوریه و عراق به راه افتاد بود، به بنبست رسید و علناً این سناریو با مشکل مواجه شد، شاهد آن بودیم که یکباره لبنان در عرصه داخلی با مشکلات مختلفی روبهرو شد. این مشکلات در سال گذشته عموماً بر مسائل اقتصادی و معیشتی استوار بود که یکی از آنها و مهمترینش افزایش قیمت دلار بود اما ریشه این تحولات به نوعی اقدامهای متعدد علیه بیروت بود. در سال گذشته ما شاهد آن بودیم که قیمت سوخت به دلیل مشکلاتی که در بانک مرکزی و همچنین نظام اقتصادی لبنان رخ داد، افزایش پیدا کرد و همین مسأله موجب ایجاد یک به همریختگی در داخل این کشور شد ولی این تازه اول کار بود.
وی ادامه داد: بحران سوخت در لبنان به نوعی موتور محرک اعتراضها در این کشور بود و بر این اساس یکباره دیدیم که این مساله به سایر بخشهای جامعه لبنان تسری پیدا کرد که بخشی از این سناریو توسط ایالات متحده آمریکا خصوصاً سفیر این کشور در بیروت پایهگذاری و پیادهسازی شد. توجه داشته باشید که یکی از دلایل این اقدامهای ایالات متحده و همچنین عربستان سعودی، روی کار آمدن مجلس نسبتاً یکدست از جریان مقاومت بود و از این منظر باید گفت که همین مساله موجب شد تا جریان غربی نسبت به این موضوع واکنش نشان دهد. یکی از خطرناکترین و مخربترین اقدامهایی که در این راستا از سوی غربیها و برخی دیگر از کشورهای عربی منطقه، به انضمام رژیم صهیونیستی رخ داد، هدف قرار دادن پایههای ثبات بود که در عراق هم مشابه این اقدام را طی سال ۱۳۹۹ شاهد بودیم و همانگونه که گفته شد، یکی از اصلیترین پایههای ثبات، اقتصاد و معیشت کشور بود.
این تحلیلگر مسائل منطقه تصریح کرد: این جریان با رمز معیشت و مشکلات اقتصادی جمعیت زیادی از عمومی مردم را به میدان آوردند اما یکباره تخریب بانکها، تاسیسات، ادارات و مغازهها به جایی رسید که اوضاع امنیتی، پدید آمدن یک بحران امنیتی و اجتماعی را نشان میداد. به عبارت دیگر یک تظاهرات مسالمتآمیز مردمی، یکباره به تظاهرات خشن تبدیل شد و در نهایت دولت قانونی لبنان به رهبری «حسان دیاب» بر اثر افزایش فشار روانی و خارجی کنار کشید تا دولت همسو با غرب روی کار بیاید. مطالباتی که خواسته مردم بود، چندان موضوع پیچیدهای نبود و مشابه آن را در سوریه و عراق دیدیم، اما آنچه تمام معادلات را با مشکلات زیادی روبهرو کرد، انفجار بندر بیروت بود که مبداء وقوع آن بیمبالاتی مسئولان دولت سابق لبنان به رهبری سعد الحریری است اما آنها این اتفاق دلخراش را به حزبالله لبنان نسبت دادند.
وی گفت: در این راستا بارها شاهد دیدار و مذاکره سعد الحریری با میشل عون، رئیسجمهوری لبنان برای تشکیل کابینه این کشور بودیم که تا به امروز هیچ گشایشی اتفاق نیافتاد و تمام امیدها به یغما رفته است. عدم تشکیل دولت در بیروت دقیقاً نشان دهنده درگیریهای سیاسی و جناحی در لبنان است اما به یاد داشته باشید که فشارها از خارج بر سعد الحریری به حدی است که او هم توان مقابله با این مسائل را ندارد. او علناً توسط آمریکا و سپس عربستان سعودی و امارات تهدید میشود که نباید از گزینهها و مهرههای همسو با حزبالله در کابینه استفاده کند و به همین جهت است که حریری نمیتواند کابینه را تشکیل دهد. در این میان باید متوجه بود که فرانسه هم تمام تلاشش برای تشکیل دولت لبنان را کانالیزه کرده تا بتواند این گره را باز کند اما پاریس هم نتوانسته تاکنون این مشکل را حل کند و باید دید در سال جدید سناریویی برای بیروت ترسیم و اجرایی خواهد شد.
دستمالچیان افزود: تمام این سناریو برای آن طرح و اجرا شد که بتوانند بیدولتی را بر بیروت حاکم کنند که این اتفاق رخ داده است. مساله دیگر که برای بسیاری از مخاطبان یک موضوع بسیار مهم قلمداد میشود، شروع مذاکرات ترسیم مرزهای دریایی میان لبنان و سرزمینهای اشغالی بود که در چند ماه پیش انجام شد. توجه داشته باشید که این پرونده یک مسأله جدید نیست بلکه از دههها قبل مساله ترسیم مرزهای دریایی میان لبنان و رژیم صهیونیستی مطرح بود که در این میان تلآویو با تمام قوای خود به دنبال آن است تا بتواند منابع گاز و نفت لبنان را تحت سیطره خود قرار دهد. دو طرف به دنبال تثبیت منافع خود هستند؛ تا جایی که اخیراً مقامهای لبنان خطاب به وزرات نفت و اکتشافات این کشور، خواهان شروع حفاری آنها برای استخراج نفت شدند اما مساله اینجاست که اسرائیلیها با مانور رسانهای سعی داشتند تا بتوانند یک برداشت سیاسی از این جلسات دو جانبه به افکار عمومی مخابره کنند تا همه به این فکر بیفتند که لبنان در حال عادیسازی روابطش با رژیم صهیونیستی است که این مساله هم تکذیب شد.
یمن
وی با اشاره به مهمترین تحولات یمن در سال گذشته گفت: در یمن اوضاع و احوال تا حد زیادی نسبت به سالهای قبل متفاوت بود و این تفاوت هم در حوزه میدانی و هم در حوزه سیاسی حس میشد. در این کشور شاهد ابتکار عملهای متفاوتی بودیم؛ به گونهای که هجمههای زیادی از سوی انصارالله یمن به عربستان سعودی و مواضعش در این کشور وارد شد و چندین مقر کلیدی سعودیها مورد حمله قرار گرفت که توانست ریاض را وارد یک شوک و بحرانی آنی کند. به عنون مثال در دو ماه اخیر خصوصاً در اسفند ماه ما شاد آن بودیم که بارها فرودگاه ابهاء و پایگاه نظامی ملک خالد عربستان در اطراف ریاض مورد هدف قرار گرفت که روز گذشته هم شاهد این اقدام یمنیها بودیم. این حملات کاهش قیمت نفت را در پی داشت و همین مسأله موجب شد تا کنترل این بحران از توان سعودیها هم خارج شود. اقدامات انصارالله صرفاً از طریق حملات هوایی صورت نگرفت، بلکه حملات زمینی هم مکمل آن شد که یکی از مهمترن آثارش، آزادسازی شهر مأرب بود. لذا باید گفت که ما در سال ۱۳۹۹ شاهد یکسری از عملیاتهای جدید مرکب بودیم که خروجیاش کاملاً مشخص و دستاوردش ملموس است.
سفیر پیشین کشورمان در اردن در پایان خاطرنشان کرد: تحول بسیار مهمی که در سال گذشته در حوزه یمن شاهدش بودیم، بروز اختلافهای مختلف میان امارات متحده عربی و عربستان سعودی بود؛ به گونهای که امارات با حمایت از جداییطلبان جنوب یمن سعی کرد تا منافع خود را تامین کند و این در حالیست که سعودیها سعی کردند تا امارات را به هر نحوی که شده در ائتلاف عربی علیه یمن نگه دارند. در این میان چندین دور مذاکرات صلح میان طرفین در ژنو برگزار شد و قرار شد توافقنامههایی به صورت مرحلهای منعقد شود و این در حالیست که اخیراً شاهد یک توافق مجدد میان جداییطلبان جنوب یمن با منصور هادی بودیم. این توافق نشان میدهد که ریاض از روی کار آمدن دموکراتها در کاخسفید ناراضی و نگران است و حالا به دنبال سر پا نگه داشتن توافقها در یمن بر اساس هدفگذاری خاص خود هستند. از سوی دیگر ورود نیروهای اطلاعاتی و نظامی اسرائیل به یمن که با پوشش و هماهنگی امارات انجام شد، باعث شده که اوضاع و احوال پیچیده شود و در این مسیر ما شاهد هستیم که دموکراتهای آمریکا به دنبال آرام کردند اوضاع یمن و شروع مذاکرات هستند که تاکنون نتیجهای برای استقرار آتشبس حاصل نشده است. بر این اساس فکر میکنم که در سال ۱۴۰۰پرونده یمن باید دستخوش تغییرات مهمی شود.
«صباح زنگنه» سفیر و نماینده سابق ایران در سازمان همکاری اسلامی در تشریح مهمترین وقایع کشورهای حاشیه خلیجفارس در سال ۱۳۹۹ در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: در سال گذشته یکی از مناطقی که بیشترین تحولات در آن رخ داد، حاشیه خلیج فارس و دولتهای عربی منطقه بودند. به عبارتی دیگر، اگر بگوییم که این منطقه کانون مهمترین وقایع سال گذشته در حوزه عربی بوده، بدون تردید گزافه نگفتهایم. چندی قبل از آغاز سال ۱۳۹۹ شاهد فوت سلطان قابوس، پادشاه فقید عمان بودیم. بدون تردید فوت ایشان تاثیرات مخرب منفی بر منطقه داشت؛ چراکه او نه تنها برای عمان بلکه برای منطقه و بسیاری از کشورهای عربی به عنوان یک میانجیگر معتبر و یک برادر قابل اعتماد رفتار کرد. بر این اساس فوت ایشان را باید ضربه مهلکی به بدنه کشورهای عربی و همچنین اوضاع و احوال حاشیه خلیج فارس دانست. البته جانشین ایشان یعنی «هیثم بن طارق» هم به نوعی همان سیاست عاقلانه را در پی گرفته است.
امارات و بحرین
وی ادامه داد: در رأس تمام تحولات حاشیه خلیجفارس یکی دیگر از کشورهایی که در سال گذشته حرکات و رفتار سیاسیاش به بمب خبری منطقه تبدیل شد، امارات متحده عربی بود. بدون تردید مهمترین اتفاقی که امارات آن را رقم زد و به نوعی به سنگ بنای یک بدعت سیاسی در منطقه تبدیل شد، اعلام عادیسازی روابط با این کشور را با رژیم صهیونیستی بود. اقدامی که در تابستان امسال صورت گرفت به نوعی به راه افتادن قطار عادیسازی روابط با اسرائیل بود. این کشور در کمال ناباوری بسیاری از دولتهای عربی و اسلامی دنیا، پرده از روابط خود با تلآویو برداشت که به زعم من یک اشتباه استراتژیک بود. اماراتیها معتقدند که اسرائیل به آنها در ازای این عادیسازی امتیازهای اقتصادی را اعطاء خواهد کرد و بحث تامین تسلیحات هم یکی از وعدههای آنها به ابوظبی بوده است. در این مدت قراردادهای زیادی در حوزههای مختلف میان امارات و اسرائیل منعقد شد و علاوه بر آن قرار شد که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی به امارات سفر کند که چندین بار سفرش به تعویق افتاد و هنوز علیرغم تبلیغات او، سفرش به امارات در هالهای از ابهام قرار دارد.
این کارشناس مسائل منطقه تصریح کرد: بر این اساس معتقدم که مهمترین اتفاقی که در حاشیه خلیج فارس طی سال گذشته
رخ داد، مساله عادیسازی روابط امارات و اسرائیل بود؛ چراکه پس از امارات، بحرین هم روابط خود با رژیم صهیونیستی را عادی اعلام کرد. در مورد بحرین باید به این نکته توجه داشته باشیم که این کشور عملاً و اساساً اختیار تصمیمگیری از خود را ندارد. سیاستهای اجرایی این کشور از سوی عربستان سعودی هدفگذاری میشود و این موضوع به خوبی نشان میدهد که منامه قدرت تصمیمگیری مستقل و پیادهسازی این قبیل سیاستها را ندارد. بارها دیدهایم که مقامهای این کشور از برقراری روابط با تلآویو ابراز خرسندی کردهاند و حالا این اظهارنظرها به ورطه عملیاتی و اجرایی در آمده است. این در حالیست که در سال گذشته تعداد قابل توجهی از نقضهای حقوق بشری را در بحرین شاهد بودیم که اتحادیه اروپا هم بدان واکنش نشان داد.
عربستان سعودی
وی افزود: وقایع مهم دیگر سال گذشته را باید در عربستان سعودی دنبال کرد. ریاض در سال گذشته با مشکل کاهش قیمت و فروش نفت مواجه شد و همین موضوع باعث شد تا این کشور با کسری بودجه روبرو شود. از سوی دیگر شیوع کرونا و تبعات اقتصادی و اجتماعی این ویروس باعث شد تا عربستان سعودی با مشکلات اقتصادی مهمی روبهرو شود. در داخل این کشور ما شاهد زندانی کردن بسیاری از منتقدان آلسعود بودیم که بخشی از آنها فعالان حقوق زن و همچنین فعالان حقوق بشر بودند. دسته دیگر هم علما و همچنین روشنفکران دینی و سیاسی عربستان بودند که یا به زندان انداخته شدند و یا اینکه ممنوعالفعالیت شدند. بر این اساس ریاض بهرغم آنکه سعی میکند در داخل خاک خود به نوعی اوضاع را خوب جلوه دهد، اما مشکلات به حدی گسترده بود که ولیعهد سعودی مجبور به گوشهنشینی شد. عزل تعدادی از مقامات این کشور توسط پادشاه سعودی اگرچه یک مانور سیاسی برای آرام کردن مخالفان دربار در داخل عربستان بود اما به هر ترتیب ما شاهد بودیم که این بارها این اتفاق طی سال گذشته رخ داد.
زنگه عنوان کرد: در حوزه سیاست خارجی، عربستان سعودی با چالشهای زیادی در سال گذشته روبهرو بود. درگیری این کشور با ایران، قطر و ترکیه به علاوه چالشهای میدانی و سیاسی در یمن از جمله مشکلات و اتفاقهای مهم در ریاض است. از منظری دیگر روی کار آمدن «جو بایدن» در کاخ سفید به نوعی امید سران عربستان سعودی و ولیعهد این کشور را ناامید کرده است و همین مساله میتواند تبعات زیادی برای سران این کشور به خصوص محمد بن سلمان داشته باشد؛ به گونهای که انتضار گزارش سازمان سیا در مورد قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار منتقد سعودی باعث به پا شدن سر و صدای زیادی در ریاض و خصوصاً با محوریت بنسلمان شد. ریاض در سال گذشته علناً اعلام کرد که پشتپرده عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل است و بر این اساس این موضوع را باید یکی دیگر از مهمترین تحولات حاشیه خلیج فارس در سال ۱۳۹۹ بدانیم که به نظرم در سال جدید هم شاهد ابعاد جدیدی از آن خواهیم بود؛ تا جایی که ممکن است ریاض هم روابطش را با تلآویو علنی کند.
قطر
این تحلیلگر مسائل منطقه گفت: کشور دیگری که در سال گذشته کانون توجه جهان قرار داشت، قطر بود. دو دلیل اصلی وجود دارد که به ما میگوید دوحه نقش مهمی را در سیاستهای منطقهای و فرامنطقهای طی سال گذشته ایفا کرده است؛ نخست حضور این کشور در معادلات سیاسی و میدانی لیبی بود که ترکیه هم به عنوان مکمل و رهبر حمایت از دولت طرابلس با قطر هماهنگ بود. دومین مساله هم برگزاری مذاکرات صلح افغانستان در پایتخت قطر بود. در دوحه ما شاهد آن بودیم که طالبان و آمریکاییها پس از ۱۹ سال با یکدیگر بر سر میز مذاکره نشستند و چندی بعد دولت افغانستان با این جریان وارد گفتوگوهای بینالافغانی شد که البته تاکنون نتیجهای در بر نداشت. از منظری دیگر یکی از اتفاقهایی که در دی ماه سال ۱۳۹۹ روی داد که باید آنرا بسیار مهم قلمداد کنیم، آشتی قطر و عربستان با یکدیگر بود که با سفر امیر قطر به ریاض، بحران سه ساله که به بحریان خلیج فارس معروف بود وارد فاز حل اختلاف شد؛ هرچند که اختلافهایی در این میان وجود دارد اما به نظر این بحران در حال حل و فصل شدن است. لذا جایگاه و نقش دوحه در حوزه میانجیگری و همچنین تحولات سال گذشته را نباید دستکم گرفت.
کویت و بحران خلیجفارس
وی در پایان خاطرنشان کرد: فارغ از تمام این مسائل، چندی پیش شاهد درگذشت «شیخ صباح الاحمد الجابر الصباح»، امیر کویت بودیم که این موضوع هم یکی از مهمترین مسائل سال گذشته به حساب میآید. توجه داشته باشید که امیر پیشین کویت از جمله اشخاصی بود که در سال ۱۳۹۹ به هر ترتیب توانست نقش مهمی در حل و فصل بحران حاشیه خلیجفارس بازی کند که در نهایت شاهد بودیم تلاشهای کویت به نتیجه رسید و این بحران تا حد زیادی حل و فصل شد ولی هنوز مشخص نیست که چه اتفاقها یا مذاکراتی میان عربستان و قطر یا سایر کشورهای حاشیه خلیجفارس انجام شده است. از سوی دیگر در سال گذشته، « نواف الاحمد الصباح»، امیر کویت برای درمان به آمریکا سفر کرد اما مهمتر از آن بحث تعلیق جلسات پارلمان کویت توسط امیر این کشور و همچنین استعفای دولت کویت بود که چندی پیش هم شاهد سوگند یاد کردن دولت جدید دراین کشور بودیم که تاکنون چه اتفاقی رخ نداده بود. بر این اساس معتقدم با روی کار آمدن «جو بایدن» در آمریکا احتمال دارد که بحران شورای همکاری خلیجفارس هم تا حد زیادی حل و فصل شود.
«سید محمدجعفر رضوی» کارشناس مسائل رژیم صهیونیستی در تشریح مهمترین وقایع اسرائیل و فلسطین در سال ۱۳۹۹ در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: با نگاهی به تحولات اسراییل و فلسطین در سال گذشته، باید تمام رخدادها را در سه سطح از تحولات (اعم از داخلی، منطقهای و بینالمللی) مورد تحلیل قرار داد.
سطح اول: داخلی
وی ادامه داد: در مورد مسائل داخلی، ما قبل از شروع سال ۱۳۹۹ شاهد برگزاری دور سوم انتخابات در سرزمینهای اشغالی بودیم که حاصل انحلال کنست و درگیریهای حزبی در تلآویو بود. در نهایت این انتخابات باعث شد تا برای دومین بار در تاریخ رژیم صهیونیستی کابینهای با نخستوزیری چرخشی تشکیل شود که بسیار شکننده بود و همین چند ماه پیش هم کنست منحل شد و روز گذشته (سهشنبه) دور چهارم انتخابات طی دو سال برگزار شد. در این راستا باید متوجه بود که درگیری نتانیاهو با بنی گانتز که شریک او در تشکیل دولت به حساب میآید، به نوعی شاکله سیاسی رژیم صهیونیستی متزلزل کرد. مساله دوم بحث شدت گرفتن اعتراضها در تلآویو بود و بیش از ۳۰ هفته است که ساکنان اراضی اشغالی نسبت به فسادهای اداری و مالی «بنیامین نتانیاهو» اعتراض میکنند و دامنه این اعتراضات به جایی رسیده که نتانیاهو زیر شدیدترین انتقادها قرار گرفته است که این یک رویداد بیسابقه به حساب میآید. مسأله مهم این است که بحران اقتصادی و همچنین سوءمدیریت نتانیاهو و تیمش در بحث مقابله با کرونا یکی دیگر از محرکهای اعتراضهای سال گذشته در تلآویو بود. توجه داشته باشید که در داخل سرزمینهای اشغالی بسیاری از منتقدان، معتقد هستند که توانایی پایین رژیم صهیونیستی در عرصه پزشکی و بهداشتی باعث شده تا بحران کرونا عمیقتر شود.
سطح دوم: منطقهای
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: در عرصه منطقهای مهمترین اتفاقی که رخ داد، بحث سلسله اقدامهای رژیمصهیونیستی برای عادی سازی روابطش با کشورهای عربی بود. بسیاری از ناظران بینالمللی این رویداد را یک اقدام به شدت مهم اعلام کردند اما واقعیت این است که امارات، بحرین و مراکش از گذشته با رژیمصهیونیستی رابطه داشتند و حالا این رابطه آشکار شده است و کمی بعد از آنها هم سودان این روابط را علنی کرد. توجه داشته باشید که آمریکاییها هم در این پرونده بسیار نقش مهمی ایفا کردند؛ به گونهای که مشاور پادشاه بحرین که یک خاخام آمریکاییتبار با نام «مایک شنایر» است، تاثیر زیادی بر مسأله عادیسازی روابط تلآویو و منامه گذاشت. در سودان هم دولت موقت روابط با اسرائیل را پذیرفت و اگر قانون اساسی جدید این کشور تنظیم و تایید شود، احتمال دارد دولت بعدی توافق با اسرائیل را ملغی اعلام کند؛ اما به هر ترتیب ما میبینیم که سودانیها اخیراً با مقامهای امنیتی و سیاسی اسرائیل جلسه داشتهاند و روابط آنها عملاً در حال هدفمند شدن است.
اقدام علیه بیروت و دمشق
وی افزود: موضوع دیگری که در بحث منطقهای باید مورد نظر قرار بگیرد، مقابله با محور مقاومت از سوی اسرائیل در سوریه و لبنان بود. بارها شاهد آن بودیم که حملاتی از سوی نیروی هوایی رژیم صهیونیستی به مواضع ارتش سوریه صورت گرفت و در لبنان هم شاهد چنین چیزی بودیم، که البته در مورد لبنان باید بگویم که اسرائیل چندین بار تجاوز مرزی (دریایی و هوایی) و همچنین نقض حاکمیت سرزمینی لبنان را عملیاتی کرد. در نهایت اسرائیل به دنبال آن بود تا بتواند به محور مقاومت ضربه وارد کند و از سوی دیگر در یمن هم حضور خود را عمیق کرد. مساله مهم دیگر، سناریوی اسرائیل برای دستاندازی به ذخایر انرژی مدیترانه بود. در این راستا اسرائیلیها سعی کردند مذاکرات خود با لبنان را بر سر تعیین مرزهای آبی از سر بگیرند و به نوعی به دنبال دستبرد به منابع زیرزمینی این کشور هستند. بحث ترورها در منطقه هم، مانند ترور شهید فخریزاده، به علاوه هدف قرار دادن چندین تن از فرماندهان جریانهای فلسطینی از دیگر رویدادهای مهم سال گذشته بود که ستون فقرات آن را موساد تشکیل میداد.
سطح سوم: بینالمللی
رضوی گفت: در عرصه بینالمللی، اسرائیل به دنبال مقابله با یهودیستیزی و همچنین هدف قرار دادن جنبش بی.دی.اس (BDS) یا همان جنبش دانشجویی تحریم کالاهای صهیونیستی بود. این جنبش در آمریکا، اروپا و حتی آمریکای لاتین در حال فعالیت است و ساختار امنیتی و سیاسی اسرائیل آن را به عنوان یک تهدید علنی قلمداد کرده است. مساله درگیری اسرائیل با دادگاه اتحادیه اروپا در بحث به رسمیت شناختن قدس شرقی به عنوان پایتخت و همچنین تحریم کالاهای تولید شده در شهرکهای صهیونیستی از جمله مسائلی بود که در سال گذشته به محور تضاد و تقابل میان تلآویو و اتحادیه اروپا تبدیل شد و اسرائیل برای آنکه از شر این هجمهها خلاص شود، به سراغ کشورهای اروپای شرقی رفت و توانست برخی از آنها را برای خنثیسازی تهدیدهای اروپا با خود همراه کند. موضوع دیگری که به شدت در سال گذشته اهمیت پیدا کرد و به نوعی عصبانیت صهیونیستها را برافروخت، تایید و شروع به تحقیقات در مورد جنایات جنگی اسرائیل از سوی دیوان کیفری بینالملل بود. این نهاد قضایی بینالمللی به نوعی یک دعوای حقوقی را علیه تلآویو به راه انداخت و قرار بر این است که تحقیقات علیه این رژیم شروع شود ولی کارشکنیهای بینالمللی از همان دقایق اول از سوی صهیونیستها شروع شد و تمام مقامهای اسرائیل اعلام کردهاند که نمیگذارند دیوان مأموریتش را به ضرر اسرائیل به پایان برساند.
چشمانداز ۱۴۰۰
وی در پایان خاطرنشان کرد: در طیف داخلیِ تحولات، طی روزها و سال آینده، رژیم صهیونیستی تنش بسیار زیادی را در داخل تجربه خواهد کرد که نخستین بحث، برگزاری انتخابات چهارم، نتایج آن و وضعیت ائتلافسازیها است؛ چراکه اگر باز هم اختلاف زیاد شود، بدون تردید میتوانیم شاهد انتخابات پنجم باشیم و این یک فاجعه خواهد بود. از سوی دیگر، توجه داشته باشید که بحران اقتصادی و شیوع کرونا میتواند مشکلات جدی برای رژیم صهیونیستی به بار بیاورد که به نظرم با آمدن «جو بایدن» به کاخ سفید تنش میان اسرائیل و آمریکا هم بیشتر خواهد شد. به احتمال زیاد اگر راستگراهای افراطی در تلآویو رأی بیاورند بایدن نسبت به رژیم صهیونیستی زاویه پیدا خواهد کرد؛ چراکه احتمال کلید زدن مذاکرات سازش توسط دموکراتهای کاخ سفید وجود دارد. در عرصه منطقهای هم اسرائیل در سال جدید سعی میکند حملات خود را به مواضع مشخص در سوریه و لبنان افزایش دهد یا حداقل آنها را هدفمند انجام دهد که هزینههایی را برای آنها در بر خواهد داشت و از سوی دیگر ادامه ترورها متصور است. در عرصه بینالمللی هم با آمدن بایدن، بدون تردید فشار اتحادیه اروپا روی اسرائیل تا حدودی افزایش پیدا خواهد کرد