نگاهی به تحولات اتحادیه اروپا در سالی که گذشت:
استاد دانشگاه آلبرتا: عملکرد اتحادیه اروپا در مقابله با کرونا بسیار ضعیف بود/ قاره سبز، فاقد سیاستی مدون برای رویارویی با چالشها است/ مسکو و بروکسل همچنان درگیر بحران هستند
تحلیلگر سیاسی در دانشگاه آلبرتا گفت: اروپا طی یک سال گذشته دوران بسیار سختی را از سر گذراند. میتوان به جرأت گفت که اروپا طی دو سه دهه گذشته تاکنون با چنین حجمی از بحرانها و وقایع روبهرو نبوده است.
به گزارش ایلنا، «دیوید راجر مارپلز» تاریخدان و تحلیلگر سیاسی در دانشگاه آلبرتا در کانادا است. حوزه کاری وی تاریخ و سیاست معاصر بلاروس، روسیه و اوکراین است.
دیوید راجر مارپلز با اشاره به رویدادهای سیاسی اتحادیه اروپا در سالی که گذشت، به خبرنگار ایلنا گفت: اروپا طی این مدت دوران بسیار سختی را از سر گذراند. میتوان به جرأت گفت که اروپا طی دو- سه دهه گذشته تاکنون با چنین حجمی از بحرانها و وقایع روبهرو نبوده است. از یک سو، پاندمی فراگیر کرونا را داریم؛ بحرانی در حوزه سلامت که تمامی دیگر عرصهها را نیز تحت تاثیر خود قرار میدهد، از اقتصاد گرفته تا سیاست و مسائل اجتماعی. این بحران به نظر من محکی بود برای این بلوک تا حقانیت خود را نشان دهد و راستش را بخواهید نمیتوانم با قطعیت بگویم که آیا اتحادیه توانسته پیروزمندانه این وضعیت را پشت سر بگذارد یا خیر.
وی افزود: یادم هست در بحران مالی که یک دهه پیش آغاز شد، بسیاری نسبت به عدم همبستگی کافی میان اعضای اتحادیه اروپا هشدار دادند، اینکه کشورهای متمول هیچ کمکی به دیگران نکرده یا آنکه در عوض وام، خواستار اصلاحات بزرگ و بنیادین در نظامهای کشورهای ضعیفتر شدند که یونان نمونهای مشهور در این رابطه است. در مورد بحران پناهجویان نیز چنین انتقادی مطرح شد؛ اینکه کشورهایی که در معرض ورود موج پناهجویان قرار داشتند (یونان، ایتالیا و غیره) هیچ حمایتی از جانب همسایگان غربیتر خود دریافت نکردند. همین البته به شکاف در داخل اتحادیه دامن زد. با این حال، پاندمی کرونا نمونهای یکتا است. شما ممکن است مانند «ویکتور اوربان»، نخستوزیر مجارستان مرزهای خود را با سرباز و سیم خاردار به روی پناهجویان ببندید یا مثل «دونالد ترامپ»، رئیسجمهوری سابق آمریکا دیواری به دور کشور بکشید، اما هیچ کدام از این اقدامها نمیتواند مانع از ورود ویروسی چون کووید-۱۹ به کشورتان شود. بنابراین، کرونا مثل موجی همه را دربر گرفت. متأسفم که بگویم عملکرد اتحادیه اروپا در مقابله با این بحران بیمانند در قرن جدید بسیار ضعیف بود. بعد از گذشت یک سال همچنان میتوان دید که اروپا نتوانسته این بحران را پشت سر بگذار و شمار مبتلایان مدام در حال افزایش است و من دلیل این را نبود یک سیاست مدون و جامع در مواجهه با بحرانهایی از این دست میدانم. اینکه کشوری چون سوئد اساسا این بحران را به هیچ گرفته و از سوی دیگر کشوری چون آلمان مقرراتی سختگیرانه برای مردم اعمال میکند، خود نشان از آن دارد که این بحران شکافهای بسیاری را در سطح مدیریت کلان اتحادیه اروپا عیان کرده است.
این استاد دانشگاه همچنین عنوان کرد: این پاندمی طبعا اثرات سیاسی-اقتصادی گستردهای نیز دارد و همین امر سبب میشود که انتظار تحولات بسیاری را در این قاره داشته باشیم. برای مثال، حزب حاکم «دموکرات مسیحی» آلمان در انتخاباتی که اخیرا در دو ایالت بادن-وورتمبرگ و راینلاند-فالتس برگزار شد، نتایج ناامیدکنندهای به دست آورد. معتقدم که این ناشی از شیوه مدیریت پاندمی از سوی دولت «آنگلا مرکل»، صدراعظم آلمان بود. میزان حمایت از «امانوئل ماکرون»، رئیسجمهوری فرانسه نیز کاهش بسیار داشته است و همین امر را میتوان در دیگر کشورهای بزرگ اتحادیه نیز شاهد بود. بنابراین معتقدم که این وضعیت بسیاری چیزها را در عرصه سیاسی اتحادیه اروپا تغییر خواهد داد، حال چه گرایش به سمت احزاب راست افراطی باشد و چه احزاب چپگرا.
وی همچنین اظهار داشت: تحول دیگر ماجراهایی بود که اتحادیه اروپا بار دیگر با روسیه پیدا کرد. اینبار موضوع برمیگشت به مسمومیت «الکسی ناوالنی»، منتقد صاحبنام کرملین که در سفر بدحال شده و در بیمارستانی در آلمان بستری شد. از زمان شروع این بحران، وضعیت میان بروکسل و مسکو بار دیگر قرمز شد. مخصوصا اینکه ناوالنی پس از بازگشت از آلمان در فرودگاه مسکو بازداشت و به زندان منتقل شد. همین سبب شد که دو طرف بار دیگر به یکدیگر حمله کنند. روسیه ناوالنی را ناقض قانون میداند و اتحادیه اروپا اقدامهای کرملین را تلاش برای سرکوب مخالفان. گمان نمیکنم این وضعیت بتواند به این زودیها آرام شود. مخصوصا اینکه مسکو نشان داده که به هیچعنوان بنا ندارد بر سر مسأله ناوالنی کوتاه بیاید و حتی تحریمهای اتحادیه اروپا نیز نمیتواند مانعش شود. چند سال پیش که ماجرای «سرگئی اسکریپال»، جاسوس دوجانبه روس، خبرساز شد نیز شاهد چنین تحولاتی بودیم، اما مشخص نیست که آیا اروپا از سطح آنچه تاکنون انجام داده است، فراتر خواهد رفت یا خیر. شخصا معتقدم که این مسأله بیش از این ادامهدار نخواهد شد، چراکه اروپا و روسیه بر سر خط لوله نورد استریم با یکدیگر همکاریهای جامعی دارند و هیچ یک از دو طرف نمیخواهد این مشارکت خدشهدار شد. البته باید دید دولت جدید آمریکا که نگاه مثبتی به این همکاری نداشته چه طرحی در سر دارد اما دست آخر به نظرم روابط روسیه و اتحادیه اروپا طی یک سال گذشته بسیار پردستانداز بود.