نگاهی به افغانستان یک سال پس از توافق دوحه؛
طاهری: همه چیز به نقطه صفر برگشته است/ شروع «عملیاتهای بهاری» طالبان بعید نیست/ تعارض منافع در کابل، اوضاع را پیچیده میکند
رایزن پیشین ایران در افغانستان گفت: تضاد در رفتار سازمانی طرفین درگیر در پرونده صلح افغانستان مانع به ثمر نشستن توافق دوحه و سایر تحرکات سیاسی شده است.
«عبدالمحمد طاهری» رایزن پیشین ایران در افغانستان با اشاره به گذشت یک سال از انعقاد قرارداد دوحه در تشریح دستاوردهای این توافق در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: با گذشت یک سال از امضای توافق دوحه میان طالبان و آمریکا همچنان اوضاع احوال در افغانستان مبهم است. قبل از آنکه وضعیت این کشور را مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم، باید بگویم که اساساً طالبان و دولت افغانستان اختلافهای زیادی با یکدیگر دارند و این موضوع مانع مصالحه میان دو طرف میشود. باید توجه داشته باشید که در دیپلماسی بحثی به اسم «رفتار سازمانی» داریم که مجموع اقدامها، نگرشها، راهبردها و تاکتیکهای هر مجموعهای را مورد اشاره قرار میدهد که به دنبال نیل به اهداف خود است. بر این اساس ما در صحنه افغانستان علاوه بر دولت این کشور، شاهد دو رفتار سازمانی دیگر از سوی طالبان و ایالات متحده هستیم.
وی ادامه داد: بر این اساس باید بگویم که رفتار هر دو کاملاً با یکدیگر متضاد است و از همان ابتدا خیلیها معتقد بودند که توافق دوحه با موانع زیادی روبهرو خواهد شد که به نظر میرسد تحلیل آن ها تا حد زیادی درست از آب در آمده است. توجه داشته باشید که سیاست حاکم بر ساختار قدرت افغانستان و همچنین رفتار طالبان باید به نوعی باشد که مردم این کشور از صلح میان دو طرف بهره ببرند و بر این اساس باید دو طرف با دست پر وارد مذاکره شوند. به یاد داریم زمانی که طالبان در قطر با آمریکاییها مذاکره میکردند، تمام عملیات میدانی آنها در سراسر افغانستان به قوت ادامه داشت و آنها از این تاخت و تازهای نظامی به عنوان یک تاکتیک علیه آمریکا و به نفع خود استفاده میکردند. به همین جهت معتقدم که برنده اصلی در مذاکرات دوحه طالبان است نه آمریکا و دولت افغانستان.
این تحلیلگر مسائل جنوب شرق آسیا تصریح کرد: طالبان توانست به صورت کاملاً عریان و مشخص خودش را به واشنگتن تحمیل کند و تمام این روند توسط شخصی مانند «زلمی خلیلزاد» راهبری شد. بر این اساس معتقدم که حالا یک سال از توافق دوحه گذشته، به خوبی میبینیم که رفتار سازمانی دو طرف با یکدیگر به شدت ضدیت خود را نشان میدهد و باز هم معتقدم که موانع زیادی برای تحقق صلح در افغانستان وجود دارد. مضاف بر این که دولت افغانستان هم اعلام کرده ارگ ریاستجمهوری باید طرف حساب طالبان در مذاکرات باشد اما باز هم شاهد بودیم که همه چیز در آستانه مذاکرات بینالافغان یکباره قفل شد؛ به عبارتی دیگر همه چیز به حد صفر رسید و حالا هم شاهد فاز جدید از اختلافها در مورد محورهای مذاکره میان دولت افغانستان و طالبان هستیم.
طاهری افزود: نکته مهم این است که در صحنه سیاسی افغانستان ما شاهد حضور یک دولت تکنوکرات در کابل هستیم که تحت حمایت آمریکا قرار دارد و از سوی دیگر طالبان را میبینیم که اساساً دیدگاه سنتی و فقهی خاصِ خود را دنبال میکند و همین موضوع موجب میشود تا جامعه جنگزده افغانستان از تضاد این چنینی رنج ببرد و نتواند به صلح نزدیک شود. باز هم میگویم که تمام رفتارهای سازمانی در پرونده افغانستان متضاد است و حالا که «جو بایدن» وارد کاخ سفید شده، تا حد زیادی کار در کابل پیچیده شده است. چند روز پیش شاهد آن بودیم که ژنرال عبدالرشید دوستم که از فرماندهان جهادیان سابق افغانستان به حساب میآید با طیفهای مختلفی از قومیتهای افغانستان مانند هزارهها، ازبکها، تاجیکها و در کل طیفهای مختلف جهادی افغانستان وارد کابل شد و این موضوع را بسیار پیچیده میکند. شکی وجود ندارد مسائلی که در افغانستان روی خواهد داد، بسیار خطرناک است و آینده روشنی در این راستا دیده نمیشود.
این استاد دانشگاه گفت: آنچه صحنه سیاسی و امنیتی افغانستان را پیچیده میکند، سهمخواهی طرفهای مختلف و همچنین شکلگیری آرام اپوزیسیون در کابل است. توجه داشته باشید که شخصی مانند ژنرال دوستم که در بدنه دولت افغانستان بوده و با وقوع اختلافها مجبور به ترک کشور و اقامت در ترکیه شده بود، چندی پیش وارد خاک افغانستان و حالا وارد کابل شده و این در حالی است که او هم در بحران فعلی خط مشی مشخصی ندارد. همه او را به عنوان یک ژنرالِ سلاح به دست برای سرکوب طالبان میشناسند اما ژنرال دوستم معتقد است طیف جهادیان افغانستان از سوی اشرف غنی طرد شدهاند. براین اساس بخشی از رهبران در دولت افغانستان و بخشی دیگر در حواشی سیاسی این کشور حضور دارند و بعید میدانم که سهمخواهی هر کدام در یک سو کانالیزه شود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: در این میان برگ برنده اشرف غنی، ابقاء و ادامه حضور نظامیان آمریکا و ناتو در افغانستان است و این درحالی است که طالبان نسبت به این موضوع ضربالاجل مشخص کرده است. از جهت دیگر هم باید توجه داشت که طالبان حالا بیش از پنج هزار زندانی خود را از دولت افغانستان تحویل گرفته است و تمام آنها با یک اشاره وارد میدان نبرد میشوند. این تعارض و تضادِ دیدگاهها به راحتی میتواند به مانند یک بمب ساعتی عمل کند و معتقدم که احتمالاً عملیاتهای بهاری طالبان شروع خواهد شد. از جهت دیگر باید توجه داشت که طالبان به دنبال پیگیری مفاد توافق دوحه است که حالا یک سال از آن میگذرد و سیگنالها به خوبی نشان میدهد که اوضاع در افغانستان چندان روبهراه نیست و آینده توافق دوحه هم در هالهای از ابهام قرار دارد.