قهرمانپور در گفتوگو با ایلنا بررسی کرد:
استراتژی دولت بایدن در قبال ناتو و چالشهای پیشرو/ سناریوی دموکراتها برای برگزاری اجلاس سران دموکراسی/ ابعاد طرح «هدایت انقلاب دیجیتال»
تحلیلگر مسائل بینالملل گفت: هدف سیاست خارجی رئیسجمهوری جدید ایالات متحده این است که آمریکا «یک بار دیگر نوری بر جهان» بتاباند و در همین راستا از ناتو به عنوان متحد استراتژیک استفاده خواهد کرد.
«عسگر قهرمانپور» تحلیلگر مسائل بینالملل در تشریح رویکردهای دولت جو بایدن در قبال ناتو در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: در ابتدا باید اشاره کنم که انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ ایالات متحده همان طور که بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران تاکید میکنند، از خیلی جهات حائز اهمیت بوده است و بر همین اساس سیاست خارجی آمریکا در دوران بایدن نیز متفاوت خواهد بود. بایدن بارها اعلام کرده است که سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را اوج امنیت فراآتلانتیک و یکی از با ارزشترین شرکای ایالات متحده میداند. با توجه به وضعیت واشنگتن به عنوان بزرگترین کمککننده مالی به ناتو و ادعایی که به عنوان بزرگترین ضامن امنیت بینالمللی مطرح میکند، بررسی رهیافت بایدن در مورد ناتو و اینکه چگونه میخواهد کشورهای عضو را در برابر تهدیدهای امنیتی، ترکیبی، فراملی، در قرن بیست یکم متحد کند، از هر زمان دیگری مهمتر است.
وی ادامه داد: بایدن در مجموع ۴۷ سال است که فعالیت سیاسی میکند. او ریاست کمیته روابط خارجی مجلس سنا را بر عهده داشته و با متحدانش در سراسر جهان به عنوان معاون رئیسجمهور در دولت اوباما مذاکره کرده است. لذا برقراری رابطه با جهان در سیاست خارجی او مهم است. جو بایدن اتحادیهها را در مرکز هرگونه ابتکار عمل در سیاست خارجی قرار میدهد و حمایت از اتحادهای بینالمللی را برای حفظ نظم بینالمللی، حفاظت از دموکراسی آمریکا و پیشبرد صلح و رفاه در سطح جهان مهم میداند. او مدتهاست که از ناتو و سایر سازمانهای چند ملیتی حمایت میکند و حتی در افغانستان، عراق و اوکراین در زمان دولت اوباما، سکاندار سیاست خارجی بود. بایدن در یک سخنرانی در سال ۲۰۱۹ در شهر نیویورک در رابطه با سیاست خارجی، ادعا کرد که اگر او انتخاب شود، آمریکا را در بالای جدول قرار خواهد داد، با متحدان و شرکای آمریکا همکاری خواهد کرد و اقدامهای گستردهای را برای مقابله با تهدیدهای جهانی، به ویژه تهدیدهای منحصر به قرن بیست و یکم بسیج خواهد کرد.
این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: از آنجا که ایالات متحده تقریباً هر روز رکوردهای جدیدی را در پاندمی کرونا ثبت میکند، کاملاً روشن است که تهدیدهای جهان امروز به مرزهای ملی احترام نمیگذارند. از این رو، استراتژیهای بایدن چه در برابر تغییرات آب و هوایی، چه در برابر چین و یا در مورد کووید ۱۹ قرار بر برقراری رابطه با همه متحدان است. در میان بسیاری از اتحادهای دوجانبه و چندجانبه ایالات متحده، ناتو جایگاه منحصر به فردی دارد و در خط مقدم این استراتژی قرار دارد. اما مسأله و موضوعِ تقسیم بار مالی برای آمریکا در خصوص ناتو بسیار مهم است. ترامپ به خاطر توجه بیشتر به موضوعات دفاعی، از اختصاص ۲ درصد از تولید ناخالص ملی برای تأمین بودجه ناتو دریغ کرد و به همبستگی فراآتلانتیک پشت کرد؛ تعهدی که در واقع توسط دولت اوباما مورد مذاکره قرار گرفت. این تعهد متحدان را از آمریکا دور کرد، به ویژه هنگامی که ویروس کرونا سهم بیشتری از بودجههای فدرال را به خود اختصاص داد.
قهرمانپور افزود: فشار ترامپ به متحدان اروپایی باعث شد فضای چانهزنی برای دولت بایدن افزایش یابد. بایدن چالشهای ناشی از دخالتهای انتخاباتی روسیه، فرسایش نهادهای دموکراتیک در کشورهای عضو ناتو، و تهدیدات فنآوری مخرب و نسل پنجم شبکه تلفن همراه (۵G) توسط چین را میپذیرد. جدا از تعهد دو درصدی نمادین، بایدن این فرصت را دارد که از نظر توانمندی، چنین تقسیم باری را تحت فشار قرار داده و اصول لازم را برای تقویت وضعیت دفاعی و بازدارندگی و اطمینان از مناسب بودن ناتو برای یک دوران ژئوپلیتیک جدید مورد بازنگری قرار دهد. بایدن به شوخی ادعا میکند که ناتو و یافتن درمانی برای سرطان، تنها دو موردی است که دموکراتها و جمهوریخواهان بر سر آن توافق دارند، اما ممکن است حق با او باشد. به منظور اتحاد کشور و جامعه فراآتلاتیک، بایدن ناتو را به عنوان وسیله مناسبی برای تضمین امنیت دستهجمعی و همچنین تقویت هویتها و منافع مشترک تلقی میکند.
وی گفت: استدلال بایدن در کنفرانس امنیتی مونیخ سال گذشته این واقعیت را برای مخاطبان مشترک آتلانتیک شمالی نشان داد. او تاکید کرد که اروپاییان میتوانند روی رهبری آمریکا حساب کنند، زیرا چنین امری به نفع منافع شخصی هر دو و سایر کشورها است. او مستقیماً جلوی دوربین رفت و قول داد: «ما بر میگردیم». به نظر میرسد ناتو نیز به این تعهد اعتماد دارد. در اقدامی شگفتآور ناتو اعلام کرد که از حضور بایدن برای نشست اوایل بهار در بروکسل استقبال میکند. با این همه، ناتو ظاهراً بازی سیاسی خود را توسعه میدهد. برنامههای بایدن برای «ارتقای دیپلماسی به عنوان ابزار اصلی سیاست خارجی ایالات متحده» برای سازمانی ضروری است که برای پیشرفت خود نیاز به توافق و اجماع ۳۰ کشور مختلف دارد. معاون بایدن نیز یک سفر طولانی در پیش دارد تا به متحدان اروپایی اطمینان دهد عزم آمریکا در حل مسائل سرمایهگذاری شهروندان آمریکایی در امنیت اروپا طی سالهای اخیر که ضعیف شده است جدی خواهد بود.
این پژوهشگر مسائل بینالملل عنوان کرد: یکی از این اقدامها برای شروع و بهبود این روند، برگزاری اجلاس سران دموکراسی است که وی قصد دارد در سال اول دولت خود تشکیل دهد. معاون بایدن با گردهم آوردن دموکراسیهای جهان در اوایل دوره اول ریاست جمهوری خود قصد دارد تا حول یک دستور کار مشترک نه تنها با کشورهای متحد، بلکه همچنین با سازمانهای جامعه مدنی، شرکتهای فناوری و سازمانهای غیردولتی نیز به توافق برسد. این ائتلاف ارزیابیهای تهدید را هماهنگ کرده و استراتژیهای منسجمی را برای مقابله با آنها تدوین خواهد کرد. ناتو علاوه بر نمایندگی تک تک کشورها، باید در این اجلاس جایگاه برجستهای داشته باشد. اعضای ناتو که مجدداً به مسئولیت های دموکراتیک خود متعهد شدهاند، نوعی تجدید عهد برای پیوند فراآتلانتیک ارائه میدهند که یک حرکت اساسی به جلو خواهد بود. چالش بعدی فراروی دولت بایدن، توجه به فوریترین چالشهای فراملی با یک ناتوی احیا شده است که میتوان به تغییرات آب و هوا، بیماریهای همهگیر و نفوذ فناوریهای مخرب اشاره کرد.
وی گفت: بایدن بارها تأکید کرده است که ایالات متحده را به توافق پاریس بازمیگرداند، «از علم پیروی میکند» و «اراده سیاسی برای مقابله با تهدیدات» تغییرات آب و هوایی و همهگیریها را مدیریت میکند. وقتی صحبت از فناوری میشود، بایدن پیشنهاد میکند که ائتلافی از کشورها به رهبری ایالات متحده باید هنجارهای مشترکی را برای فضای مجازی ایجاد کند. از آنجا که ناتو فضای مجازی را به عنوان قلمرو جدید حیاتی برای امنیت جمعی اتحاد اعلام کرده، بایدن احتمالاً گروهی متشکل از ۳۰ دولت را پیدا کند که آماده «هدایت انقلاب دیجیتال» در ایجاد ثبات در اینترنت با رهنمودها و فرصتهای مشترک برای همکاری باشند، نه رقابت. با وجود قوانین جدیدی که برای تهدیدهای همیشه در حال توسعه تعیین شده است، دولت بایدن همچنین میتواند از یک استراتژی جدید فرا آتلانتیکی برای مقابله با رقابت بزرگ قدرت سنتی با روسیه و چین حمایت اساسی کند. رویکرد بایدن در قبال روسیه در سه هدف خلاصه میشود: «تعقیب بازدارندگی، همکاری و ثبات استراتژیک با مسکو» که تحمیل هزینهها به روسیه مشترکاً با متحدان و حفظ و نگهداری فشار تا زمان اجرای توافقهای مینسک.
قهرمانپور تصریح کرد: ناتو میتواند برای استراتژی واشنگتن در قبال روسیه مفید باشد؛ به شرطی که قدمهایی را در جهت عضویت در گرجستان و اوکراین، تقویت امنیت انرژی، و پیشگیری و حملات سایبری بردارد. در سمتِ تهاجمی، ناتو قصد دارد حضور خود را در اروپای شرقی تقویت کند و تلاش کند تا اگر بهترین نباشد، دست کم برتری متعارفی نسبت روسها در حملات بالستیکی داشته باشد. همکاری ۳۰ دولت عضو برای همسویی تلاشها در برابر نفوذ بیشتر فعالیتهای سایبری و اطلاعاتی غیرمجاز برای اطمینان از انعطافپذیری قوی در غیرنظامیان نیز حیاتی خواهد بود. آنچه بایدن به رسمیت میشناسد این است که کرملین از ناتوی قدرتمند به عنوان یکی از محکمترین سنگرها برای یک جامعه آزاد و امن فراآتلانتیکی میترسد. یک ناتوی متحد به آمریکا اجازه میدهد تا از نزدیکترین دوستان خود محافظت کند و هزینههای انجام چنین کاری را محدود کند. به نفع ایالات متحده است که ناتو را حفظ کند که بتواند امنیت فراآتلانتیک را با ایالات متحده به عنوان یک کشور از میان بسیاری از کشورها تضمین کند و نه به عنوان پلیس بینالمللی. این کار نه تنها نظم لیبرال مورد نظر بایدن را بازتولید میکند، بلکه از توانایی مسکو برای تحمیل روایت یک مداخله آشفته دیگر توسط آمریکا جلوگیری میکند.
وی خاطرنشان کرد: در بازی شطرنج ژئوپلیتیک که بایدن طراحی کرده است، یک ناتوی توانمند، مطمئن و تحت هدایت آمریکا، ملکه ایالات متحده به شمار میآید. وقتی نوبت به چین میرسد، سیاست بایدن دوباره به سمت ناتو به عنوان ابزاری برای پیشبرد و تقویت قدرت آمریکا متمایل میشود. بایدن استراتژی خود را برای مقابله با ظهور چین به عنوان سازش بین همکاری در هرجایی که میتوانیم (به عنوان مثال، در مورد موضوعاتی مانند تغییر آب و هوا، منع گسترش سلاحهای هستهای و امنیت بهداشت جهانی) و همچنین بررسی پیشینه حقوق بشر و مالکیت معنوی چین بیان کرد. بایدن اشاره میکند که ایالات متحده به تنهایی حدود ۲۵ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را نمایندگی میکند، اما همراه با سایر کشورهای دموکراتیک، این میزان از تولید ناخالص داخلی بیش از دو برابر خواهد بود. این مقدار، بخش قابل توجهی از اقتصاد بینالملل است که چین به سمت آن میرود؛ به ویژه هنگامی که نیازمند تجارت و فنآوری در بازارهای غربی است. در اینجا ناتو میتواند به عنوان یک مدل مؤثر برای آمریکا در گفتوگو و برقراری روابط با شرکای هند و اقیانوس آرام ایفای نقش کند.
این پژوهشگر حوزه ناتو در پایان گفت: ناتو و شرکای آن در شرق و جنوب آسیا میتوانند تهدیدهای امنیتی چین را برطرف کنند. به عنوان یک اتحاد سیاسی، ناتو میتواند زمینهای برای بحث و گفتوگوهای دیپلماتیک قوی فراهم کند. در حالی که بایدن به طور معمول از «الگوی قدرت و قدرت الگوی ما» به عنوان یک مسئولیت و امتیاز آمریکایی یاد میکند، قدرت الگوی فراآتلانتیک مشترک در صحنه جهانی نیز از این ایده نشأت می گیرد. ناتو و ایالات متحده میتوانند با هم متحد شوند، راه جدیدی را برای همکاری ایجاد کرده و با چالشهای امنیتی نوظهور مقابله کنند. استراتژی جدید ناتو در سال ۲۰۳۰ بر چنین ادعایی استوار است که ناتو گذشته، حال و آینده ما است. هدف سیاست خارجی بایدن نیز این است که آمریکا «یک بار دیگر نوری بر جهان» بتاباند. دولت بایدن در اجرای برنامه بلندپروازانه سیاست خارجی خود و اطمینان از یک جامعه فراآتلاتیک آزاد، کامل و در صلح، به دنبال آن است تا از یک مزیت استراتژیک واقعی برخوردار باشد.