مطهرنیا در گفتوگو با ایلنا تشریح کرد:
۴ چالش بایدن در حوزه سیاست داخلی/ مشکلات دموکراتها در عرصه خارجی/ تفاوت لیبرالها با محافظهکاران در حل موانع
کارشناس مسائل آمریکا گفت: خلق مفهومی به نام «ترامپ و ضد ترامپ» به چالشی برای رئیسجمهوری جدید ایالات متحده و شعار وی یعنی «رئیس جمهور همه آمریکاییها» تبدیل شده است که حلوفصل آن زمانبر است.
«مهدی مطهرنیا» کارشناس مسائل آمریکا در تشریح چالشهای داخلی و خارجی دولت جدید آمریکا در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: با آمدن «جو بایدن» به کاخ سفید عمده اخبارهای مخابره شده از سوی تمام رسانههای دنیا به نوعی امیدبخش تلقی میشود اما باید توجه داشته باشیم که او با چالشهای داخلی و خارجی زیادی روبهرو خواهد بود. این در حالی است که شعار تبدیل تهدید به فرصت بارها توسط رؤسای جمهور آمریکا در بازههای زمانی مختلف مطرح شده اما به هر ترتیب بایدن در داخل و خارج از خاک ایالات متحده با تهدیدهای متعددی روبهرو است. در داخل آمریکا مهمترین چالش فعلی، پاندمی کرونا و تاثیرات اجتماعی به جا مانده از زمان دونالد ترامپ است. شیوع کووید- ۱۹ و سوء مدیریت ترامپ موجب شده تا بایدن به محض ورود به کاخ سفید به تمام آمریکاییها ابلاغ کند که استفاده از ماسک حتی در ادارات فدرال اجباری است.
وی ادامه داد: چالش دوم، دو قطبیهای امنیتی و اجتماعی است که تا حد زیادی به احزاب ربط ندارد، بلکه منشأ آن ترامپ و گفتمان او است. این دو قطبیها میراثی است که دونالد ترامپ از خود برای آمریکا به جا گذاشت که ما به آن «ترامپیسم» میگوییم. شکی وجود ندارد که دو قطبی مذکور نه تنها به تهدید امنیت ملی برای آمریکا تبدیل خواهد شد بلکه این وضعیت را باید در یک قرن اخیر نادر و خطرناک توصیف کرد. در اینجاست که مفهومی به نام «ترامپ و ضد ترامپ» به چالشی برای بایدن و شعار وی یعنی «رئیسجمهوری همه آمریکاییها» تبدیل شده است. آمریکا کشوری است که در برخی مسائل مانند اقتصادی و نظامیگری حرف اول را در دنیا میزند اما باید متوجه باشیم که در مورد رادیکالیسم و بنیادگرایی هم اولین خواهد بود. بر این اساس تعمیق شکاف بنیادگرایی آمریکایی نه تنها برای این کشور، بلکه برای تمام دنیا خطرناک خواهد بود.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: چالش سوم بایدن در داخل، رکود اقتصادی ناشی از پاندمی کرونا است. او قصد دارد تا بتواند به هر ترتیبی که شده اقتصاد فروپاشیده ایالات متحده را درست کند؛ چراکه میداند آمریکا از ناحیه اقتصاد بسیار آسیبپذیر است. از این منظر، بازسازی ستونهای اقتصادی آمریکا در دستور کار بایدن خواهد بود که بدون تردید چالش زیادی برای دموکراتها به وجود خواهد آورد. در این میان باید توجه داشت که در بعد سیاست خارجی، بحث اقتصاد بسیار مهم است؛ چراکه ایالات متحده و به خصوص دولت بایدن به دنبال تقابل سیاسی با چین خواهد بود که اگر اقتصاد این کشور ترمیم نشود بدون شک مشکلاتش چند برابر میشود. چالش دیگر بایدن حفظ قدرت سیاسی ایالت متحده در عرصه داخلی برای پوشش دادن نژادها، فرقهها و مذاهب رنگارنگی است که در این کشور وجود دارند. تا جایی که حتی در داخل تیم بایدن هم شاهد تنوع نژادی هستیم.
وی افزود: او باید بتواند قدرت سیاسی خود و تیمش را برای پوشش دادن به این تنوع نژادی تقویت کند. بر این اساس چالش چهارم، مدیریت اجتماع چند رنگ ایالات متحده است و باید در این میان قدرتافزایی بیشتر را در دستور کار قرار داد. در حوزه سیاست خارجی هم بایدن با مشکلاتی روبهرو خواهد بود. توجه داشته باشید که سیاست خارجی اصالتاً پُلی است که داخل را به خارج مرتبط میکند و بسیاری بر این اعتقادند که سیاست خارجی ستون استحکام داخل یک کشور با دنیای بیرون از آن است. از منظر ادبیات سیاسی و تجارب سیاسی در حوزه خارجی، بایدن باید چالشهای زیادی را از سر بگذراند. رؤسای جمهوری آمریکا عموماً از میراث رئیسجمهور قبلی نکات منفیاش را بیرون میکشند و بازنگری سیاستها را در دستور کار قرار میدهند. به همین دلیل بایدن حالا به دنبال بازنگری خواهد بود که بحث توافق با طالبان یکی از آنها خواهد بود. این در حالیست که روندهای قانونی را به سرعت نمیتواند تغییر دهد یا آنها را عادی کند.
مطهرنیا گفت: نکته مهم این است که کابینه بایدن سنتزی از دولت ترامپ و اوباما خواهد بود اما معتقد نیستم که او دقیقا همانند اوباما عمل خواهد کرد. درست است که تیم اوباما در کنار بایدن قرار دارد اما با گذر زمان شخصیتهای دیگری مانند «کامالا هریس» وارد عرصه شده و به نوعی شاخه جدید از دموکراتها به وجود آمده است. بر این اساس بایدن در حزب دموکرات نمیتواند همانند گذشتگان خود کار کند؛ چراکه در دوران امروز جمهوریخواهان و دموکراتها مجبور هستند تا از قالب سنتی خود خارج شوند و خط مشی جدید را برگزینند. توجه داشته باشید که در عرصه سیاست خارجی میان دو حزب تفاوتهای زیادی وجود دارد. جمهوریخواهان عموماً بلند حرف میزنند و آرام کار میکنند اما دموکراتها برخلاف محافظهکاران آرام حرف میزنند و با فکر عمل میکنند. این تفاوت حتی در رفتار، حرف زدن و حتی لباس پوشیدن آنها هم صادق است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: زمانی که دموکراتی مانند بایدن را نگاه میکنیم، به خوبی میفهمیم که او ضعیفتر اما باپرستیژتر از جمهوریخواهان روی صندلی مینشیند اما زمانی که ترامپ یا بوش را مینگریم میفهمیم که یک آرایش تهاجمی بر آنها حاکم است. بر این اساس تیم بایدن با وجود اینکه آرام سخن میگویند اما سنجیدهتر کار میکنند ولی باید چالشهای زیادی را از سر بگذرانند. به هر ترتیب سیاست خاورمیانهای آمریکا احتمالاً بازبینی خواهد شد اما آنها نباید واقعیتهای موجود در خاورمیانه را فراموش کنند. آنها به خوبی میدانند که کلونیهای منطقهای همانند سال ۲۰۱۶ نیست و اساساً اوضاع منطقه به خصوص جایگاه ایران در خاورمیانه همانند چهار سال گذشته نیست. همین موضوع به علاوه خروجی انتخابات آینده اسرائیل هم میتواند برای سیاست منطقهای بایدن چالشآفرین باشد؛ چراکه با رفتن ترامپ، اسرائیل نگاه خود به ایالات متحده را تغییر داده و دیگر آن را «شریک حیاتی» خود نمیداند بلکه تلآویو معتقد است که واشنگتن در دوران بایدن با یک درجه تنزل به «شریک کلیدی» تبدیل شده است.