خبرگزاری کار ایران

یادداشت اختصاصی نویسنده یمنی برای ایلنا؛

نگاهی به تحولات یمن در سالی که گذشت؛ عربستان پسا ۲۰۲۰ در بن‌بست بدترین گزینه‌ها

نگاهی به تحولات یمن در سالی که گذشت؛ عربستان پسا ۲۰۲۰  در بن‌بست بدترین گزینه‌ها
کد خبر : ۱۰۱۳۷۶۵

تحلیلگر یمنی تاکید کرد که آینده مبتنی بر نبردی است که چه بسا هم اکنون به نتیجه رسیده و سرنوشت عربستان در این جنگ رقم خواهد خورد و اگر دولت صنعا موفق به بازپس‌گیری شهر مأرب شود، عربستان از معادلات نظامی و سیاسی خارج و نبرد به یک سطح کاملا جدید منتقل خواهد شد.

«طالب الحسنی»، روزنامه‌نگار و نویسنده یمنی در پایان سال میلادی و مروری بر پرونده جنگ یمن در سالی که گذشت، در یادداشتی اختصاصی برای ایلنا نوشت: 

همزمان با خروج از سال ۲۰۲۰، می‌توان فهرستی از پرونده جنگ تهاجمی علیه یمن از ماه مارس ۲۰۱۵ ارائه داد.  تنها سه ماه دیگر این جنگ هفت ساله می‌شود. در دو سال جاری و گذشته یعنی سال‌های ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ شاهد رکود یا بهتر بگوییم توقف مذاکرات سیاسی با نظارت سازمان ملل متحد بوده‌ایم، این وقت‌کشی می‌تواند از نظر استراتژیک به نفع کشورهای متجاوز ثبت شود، زیرا فرصت و زمان بیشتری برای عربستان سعودی و امارات و همچنین آمریکا برای تحقق پیشرفت و بهبود فرصت‌های جدید جهت ورود به مذاکرات با دستاوردهای نظامی و سیاسی می‌خرد. اما آنچه در حال وقوع است، عکس این جریان را نشان می دهد، چرا که امسال پیشرفت‌های زیادی برای صنعا، چه در سطح نظامی و چه سیاسی محقق شده است. 

در سال جاری، ارتش و کمیته‌های مردمی موفق به بازپس‌گیری شرق یمن شدند، مقصود از شرق دروازه اصلی است که بخشی از استراتژی ائتلاف سعودی-آمریکایی برای رسیدن به پایتخت یا همان صنعا بود. در همین راستا ارتش و کمیته‌های وابسته به شورای عالی سیاسی حاکم در صنعا موفق به بازپس‌گیری منطقه «نهم»، از توابع اداری صنعا شدند و همچنین توانستند سراسر استان الجوف تا بخش بزرگی از مناطق نفت‌خیز استان مأرب  را که پایگاه اصلی نیروهای ائتلاف متجاوز است، بازپس گیرند.

 ارتش اکنون به آستانه شهر مأرب رسیده و شاید طی هفته‌ها و ماه‌های آینده بتواند کنترل کل شهر را به دست گیرد و به تبع  تغییر بزرگی در صحنه نظامی ایجاد کند و به حضور عربستان سعودی در شرق و این دو استان که از نظر نظامی و سیاسی، مناطق استراتژیک به شمار می‌روند، پایان دهد، زیرا دو استان مأرب و الجوف پایگاه اصلی حزب اصلاح وابسته به اخوان‌المسلمین در یمن را تشکیل می‌دهند و اخراج این حزب از پایگاه اصلی خود به مفهوم اخراج از صحنه سیاسی و انتقال آن به جنوب شرق یمن، محل درگیری بین دولت مستعفی و شورای انتقالی جنوبی است.  

نکته دیگری که باید در این فهرست ذکر شود، این است که توانایی‌های نظامی صنعا نسبت به گذشته قوی‌تر شده و نیروهای ارتش امکان حمله موشکی و پهپادی به هر نقطه از عمق خاک عربستان را پیدا کرده‌اند. چنانچه مشاهده کردیم، در طول دوره گذشته چگونه پهپادهای انصارالله با عبور از سد پدافندهای هوایی عربستان، بندر جده مهمترین شهر اقتصادی این کشور را هدف قرار دادند و آل سعود بار دیگر ناگزیر شدند به نیروهای دفاعی انگلیس حاضر در نیروگاه‌ها و شرکت‌های بزرگ نفتی در عربستان متوسل شوند. این گزینه نظامی یک بازدارنده قوی برای ریاض به شمار می‌رود آن هم درست زمانی که فرصت آل سعود رو به اتمام است. 

در فهرست سال ۲۰۲۰ عامل دیگری در دو بخش نظامی و سیاسی وجود دارد که مرتبط با بازگشت هزاران مزدور فریب‌خورده حاضر در صف ائتلاف سعودی آمریکایی است. طی دو سال گذشته موج جذب مزدوران در صفوف ائتلاف سعودی کاملاً متوقف شده است. این موضوع، جنگ سیاسی و نظامی را برای عربستان پیچیده کرده و روحیه کسانی را که هنوز در حال جنگ هستند، تضعیف می‌کند.

قابل توجه است که اداره انقلابی و سیاسی در صنعا امسال به اصلاحات داخلی اختصاص داده شده است، زیرا مسیر اصلاح عملکرد در سطح اداری، قضایی و عملی در سال جاری غالب و برجسته بود و این به خوبی نشان می‌دهد که صنعا در حال حاضر از توان بالایی برای توجه و اهتمام به فضای داخلی به مراتب بیش از گذشته برخوردار است و این خود، فرصت‌های بسیاری را از عربستان سعودی که به دنبال تحریک فضای داخلی با توسل به روش‌های مختلفی چون تبلیغات یا اعمال محاصره یمن است، سلب می‌کند.

اظهارات اخیر «محمد العاطفی»، وزیر دفاع دولت صنعا خبر از آن می‌دهد که  جنگ علیه عربستان شاهد گسترش ابعاد خواهد بود. هنگامی که وزیر می‌گوید زمان آن رسیده که هر وجب از خاک یمن را پاک‌سازی و نبرد را به طور عمده به عملیات تهاجمی نه عملیات دفاعی منتقل کنیم، پیکان سخن به سمت  تعادل نظامی است. 

عربستان سعودی در حال حاضر کارت‌های نظامی خود را از دست داده و برای آینده هم شانسی ندارد به ویژه اینکه «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهوری آمریکا در انتخابات سوم نوامبر شکست خورده و پس از وی، «جو بایدن» روی کار خواهد آمد که خود وعده توقف حمایت نظامی از عربستان را داده است. حتی اگر اظهارات بایدن در حد حرف باقی مانده (صنعا نیز وقعی به آنها نمی‌نهد)، باز هم عربستان در بن‌بست بزرگی گرفتار خواهد شد به ویژه اینکه حملات هوایی آنها دیگر دستاورد مهم و قابل اعتنایی برایشان نداشته و عملا قادر به ایجاد هیچ نوع تغییری نیست. حتی آل سعود نتوانستند به کارخانه‌ها و تولیدات نظامی دست یابند که این خود شکست دیگری برای آنها به شمار می‌رود و دال بر توانایی اطلاعات نظامی دولت صنعاست.

آینده اکنون مبتنی بر نبردی است که چه بسا هم اکنون به نتیجه رسیده و سرنوشت عربستان در این جنگ رقم خواهد خورد، زیرا اگر دولت صنعا موفق به بازپس‌گیری شهر مأرب شود، عربستان از معادلات نظامی و سیاسی خارج و نبرد به یک سطح کاملا جدید منتقل خواهد شد.

عربستان سعودی پس از مأرب در شرق یمن از معادله نظامی و درگیری‌ها و یا مذاکرات بین صنعا و ابوظبی برای جلوگیری از تجزیه جنوب کنار گذاشته خواهد شد. در درگیری‌های عربستان تاکتیک وجود دارد اما استراتژی، غایب است. بن‌بست نظامی و سیاسی ریاض در یمن به موضوع مهمی برای مطالعات نقدی تبدیل خواهد شد. چه بسا درج نام ائتلاف نظامی سعودی تحت حمایت آمریکا و برخی کشورهای غربی در کنار اصطلاح شکست در روزنامه‌های مهم جهان و از سوی برجسته‌ترین نویسندگان و تحلیلگران آغاز شده است.

اکنون به بررسی مأرب، آخرین ایستگاه حضور عربستان در شمال و شمال شرقی یمن می‌پردازیم:

 ظرف چند هفته، بزرگ‌ترین تحول در جنگ تهاجمی که از ماه مارس ۲۰۱۵ در علیه یمن آغاز شده رخ خواهد داد. ارتش با پیشروی نظامی به رهبری صنعا پس از باز پس‌گیری همه اردوگاه‌ها و جغرافیای حفاظتی و جذب برخی قبایل، شهر را از هر سو احاطه می‌کند و به سمت تخلیه شهر از حضور نظامی عربستان و مزدوران داخلی آن چون حزب اصلاح پیش می‌رود . وقوع چنین رخدادی به مفهوم آن است که عربستان سعودی تقریباً برای همیشه از معادله نظامی و سیاسی خارج شده و توجه به شهر بعدی معطوف خواهد شد. تمام موارد زیر با هزینه امارات انجام می‌شود.

باید بگویم که هدف بعدی دولت صنعا بازپس گرفتن استان‌های جنوبی و حفظ وحدت خواهد بود. متحدان امارات یعنی شورای انتقالی جنوبی در حال حاضر بر بخش بزرگی از استان ضالع، لحج، عدن، ابین، جزیره سقطری و بخشی از استان شبوه تسلط دارند. طرفداران آنها نیز در استان‌های حضرموت و المهره حضور دارند. این استان‌ها که در گذشته قسمت جنوبی یمن را تشکیل می‌دادند، اکنون خواهان تجزیه و بازگشت به شرایط سال ۱۹۹۰ هستند. آنها برای تحقق این هدف با مانع بزرگی مرتبط با اختلافات بر سر نمایندگی جنوب روبه‌رو هستند. علاوه بر این قوانین سازمان ملل نیز که بارها بر حفظ اتحاد یمن تاکید کرده، مانع تحقق اهداف تجزیه‌طلبان است. 

 اما مهمتر از همه این موارد توان نظامی صنعا و پایبندی آن به ادامه وحدت است و متحدان و شخصیت‌های برجسته بسیاری را در این استان‌ها از جمله «عبدالعزیز بن حبتور»، رئیس دولت نجات ملی در صنعا و تعدادی از وزرا و مقام‌های برجسته دولت دارد. همچنین متحدان دیگری خارج از این گود و علاوه بر آن در سطح نمایندگی گسترده در شورای عالی سیاسی حاکم نیز وجود دارند. 

اکنون به معادلات نظامی و سیاسی در مرحله پس از بازپس‌گیری مأرب توسط دولت صنعا و به تبع، باز پس‌گیری سراسر مناطق شمالی و انتقال جنگ به مرحله دیگر می‌پردازیم. سه سناریو برای این مرحله پیش‌بینی می‌شود:

نخست اینکه عربستان سعودی مذاکرات متوقف شده از سال ۲۰۱۸ را مجددا فعال کند و انتظار می‌رود چراغ سبز را از «جو بایدن»، رئیس‌جمهوری منتخب آمریکا که مدعی تمایل برای پایان دادن به جنگ یمن است، دریافت کند. 

اگر ریاض این راه را انتخاب کند، باید تسلیم لغو قطعنامه بین‌المللی ۲۲۱۶ از پرونده‌های مذاکره شود و برای مرحله انتقالی با شروط صنعا توافق کند. دور از ذهن نیست که  حزب  الاصلاح کاملا از صحنه حذف شود، زیرا به عنوان طرف بازنده به شمار می‌رود و ریاض خود، این حزب را در فهرست تروریسم قرار داده و آن را مسئول شکست نظامی می‌داند. 

این سناریو پیچیدگی‌هایی فراتر از سطح انتظار در بین تشکل‌های وابسته به عربستان سعودی برای یافتن یک راه حل سیاسی به ویژه در ابعاد نظامی و امنیتی آن به وجود خواهد آورد. هرگونه مذاکره در آینده با توجه به شروط طرف پیروز انجام خواهد شد.

سناریوی دوم اینکه ریاض و ابوظبی به یافتن راهکار سازش در استان های جنوبی بر اساس توافق ریاض در (۵ نوامبر ۲۰۱۹) و افزایش سرعت نظامی به سمت ساحل غربی در تلاش برای رسیدن به استان ساحلی حدیده در غرب یمن و بازگشت به فضای فشار جنگ شتاب کنند. (این محور مشمول توافق آتش‌بس بر اساس سند سوئد ۲۰۱۸ است).

این گزینه با درخواست جامعه بین‌المللی برای ایجاد آرامش به دلیل اوضاع بشردوستانه روبه‌رو خواهد شد، به ویژه اینکه بعد انسانی نقش مهمی در سوق دادن طرف‌ها به توقف جنگ داشته و وضعیت منطقه و جهان نیز در حال حاضر و آینده به تحقق سناریوی دوم کمک نخواهد کرد. 

 از سوی دیگر ، حمله نظامی و بازگشت درگیری‌ها به سواحل غربی اگر منجر به از دست رفتن این مناطق شود، ضربه نظامی دیگری به ائتلاف وارد می‌کند. علاوه بر این دولت صنعا را به سمت افزایش حملات موشکی و پهپادی به عمق خاک عربستان و امارات سوق خواهد داد.  

سناریوی سوم اینکه عربستان سعودی اتاق مذاکره مخفی با هیأت مذاکره‌کننده ملی برای یافتن توافقی جهت پیشگیری از حملات و توقف درگیری‌ها در مرزهای یمنی-سعودی در ازای توقف حملات و عملیات نظامی بازگشایی کند.

 لازم به یادآوری است که حملات انجام شده توسط ائتلاف، به ویژه در صورت از دست دادن مأرب (که یک فرضیه است)، دیگر هیچ تأثیر نظامی یا سیاسی نخواهد داشت. ریاض عملا با توقف حملات و عملیات نظامی موافقت کرده است اما همچنان به ادامه محاصره  اصرار دارد و این از نظر صنعا غیر قابل قبول است. بر اساس اطلاعاتی موثقی که من در اختیار دارم، تیم مذاکره کننده یمن با این پیشنهاد عربستان سال گذشته ۲۰۱۹ کاملا مخالفت کرد و دیدگاه ملی فراگیر  (مربوط به یک راه حل سیاسی جامع) را در برابر عربستان و سازمان ملل قرار داد. 

 این سه گزینه برای عربستان سعودی راهکارهای اجباری است، در حالی که صنعا راه دیگری نیز در اختیار دارد و آن فشار نظامی برای بازپس‌گیری استان‌های جنوبی یمن و در نتیجه مقابله یا گفت‌وگو با امارات است. بنابراین معادله نظامی در این حالت قطعا به حذف کامل عربستان از معادلات نظامی و سیاسی و انتقال جنگ به صحنه جدیدی توام با شکل گیری وحدت یمن منجر خواهد شد که این خود مانع تجزیه و باعث اعمال فشار نظامی بر امارات برای توقف حمایت از جدایی طلبان و پروژه تقسیم یمن می‌شود. 

 درگیری‌ها در آینده بعد ملی جدیدی در راستای منافع  دولت صنعا و در ارتباط با جغرافیا و سرنوشت کشور یمن، از صعده تا المهره به خود خواهد گرفت.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز