اهمیت حمایت از تولید داخلی در حوزهی لوازم خانگی
صنعت لوازم خانگی یکی از صنایع فعال در سطح جهان است. این صنعت دومین صنعت بزرگ کشورمان (پس از خودروسازی) است که سالهاست تولیدات متنوع و فراوانی را روانهی بازار میکند. با این حال، این صنعت با چالشها و موانع بسیاری روبرو است. حمایت از تولید داخلی در حوزهی لوازم خانگی مسئلهای چندبعدی است که از مهمترین ابعاد آن حمایت دولت و حمایت مصرفکنندگان از این صنعت است.
نکته قابل ذکر دیگر در این زمینه این است که مغازهها و فروشگاههای سنتی و اینترنتی نیز باید به حمایت از تولیدات ایرانی بپردازند و کالاهای ایرانی را بیش از سایر کالاها به مشتریانشان پیشنهاد دهند. البته در این خصوص اتفاقات مثبت بسیار زیادی رخ داده است. برای مثال فروشگاه اینترنتی سراچین که به فروش کالاهای نوستالژی همچون گل فر و ساج معروف است، محصولات خود را کاملا از شرکتهای ایرانی تامین میکند، اما متاسفانه هنوز فروشگاه های بزرگ مثل دیجی کالا و ایمالز به این سمت نرفتهاند.
به چه علت باید از لوازم خانگی تولید داخل حمایت کرد؟
صنعت لوازم خانگی از جمله صنایعی است که محصولات آن گستردگی و ضرورت استفاده دارند. به ویژه در کشورمان که آمار جمعیت جوان بالاست و با ازدواج جوانان و تشکیل خانوادههای جدید، نیاز به تأمین کالاهای مورد نیاز یک زندگی جدید و خرید انواع لوازم خانگی پدید میآید. تبلیغات و فروش بی رویهی محصولات خارجی در بازار داخلی با توجه به اینکه تولیدکنندگان خارجی موظف به پرداخت هیچگونه هزینه و مالیاتی نیستند که به چرخهی نقدینگی داخل تزریق شود- تنها ارز و سرمایه را از کشورمان خارج خواهد کرد.
دلیل مهم دیگر برای حمایت از تولید لوازم خانگی داخلی، ارتباط این صنعت با صنایع دیگر است. به همین دلیل است که رونق و گردش چرخ صنعت لوازم خانگی، میتواند چرخ صنایع وابستهی دیگر را به حرکت درآورد و رونق ببخشد.
حیات و رونق صنعت لوازم خانگی جنبه¬های اقتصادی گستردهای چون افزایش اشتغال و همچنین ارزش افزوده دارد که به نوبهی خود اهداف مهم و ارزشمندی در رونق اقتصادی کلان دارند. نکتهی مهم این است که حیات صنعت لوازم خانگی تولیدی در کشور، تا حد زیادی به بازار فروش محصولات و میزان تقاضای مؤثر بستگی دارد.
برای رونق بازار لوازم خانگی داخلی چه اقداماتی صورت گرفته است؟
حمایت مهم دولت از لوازم خانگی تولید ملی، منع واردات کالاها و محصولات مشابه خارجی بوده است. با این حال، بسیاری از تولیدکنندگان داخلی نتوانستند بلافاصله آمار تولید را بالا برده و نیاز داخلی را تأمین کنند. بسیاری از آنان با محدودیتهای سرمایه برای تأمین مواد اولیه و نیروی انسانی دست و پنجه نرم میکنند. چنانچه دولت در این حوزه نیز تدابیری بیندیشد، چرخ صنعت لوازم خانگی کشور آسانتر خواهد چرخید.
راهحل دیگر دولت، تبلیغات و جذب سرمایه¬های خرد و کلان به سمت بازار بورس و خرید سهام بودهاست. صرف نظر از اتفاقات ناخوشایندی که در عدم تعادل بورس و نرخهای کاذب سهام در ماههای اخیر رخ داد، در شرایطی که بازار بورس به وضعیتی متعادل و عادی برسد، همچنان خرید سهام تولیدکنندگان داخلی میتواند کمک ارزندهای به افزایش سرمایهی در گردش و رونق صنایع تولیدی از جمله صنعت لوازم خانگی داخلی باشد.
اگرچه این سرمایهگذاری، سودآوری کمتری نسبت به خرید دلار و... دارد، اما قطعا آینده نگرتر است. چنانچه با عقل جمعی به موضوع بنگریم و تنها منافع شخصی و زودگذر را در نظر نداشته باشیم، ما نیز میتوانیم در مسیر رشد اقتصادی گام برداریم.
مورد مهم دیگری که میتواند از سوی دولت حمایتی واقعی و مؤثر از لوازم خانگی داخلی باشد، الزام ارگانها و نهادهای دولتی و رسمی به استفاده از کالاهای داخلی است که خود میتواند بازار نسبتا قابل توجهی برای محصولات تولید داخل باشد. برای مثال الزام شعب بانکها به استفاده از مانتیورها و ال سی دی های تولید داخل گامی در راستای این هدف بودهاست.
اهمیت حمایت از تولید داخلی در حوزهی لوازم خانگی از سوی مصرفکنندگان
درست است که حمایت از تولید داخلی نیازمند هماهنگی تمامی نهادهای مرتبط اقتصادی است اما نقش خانوادها نیز دراینباره حائز اهمیت فراوان است. خانوادهها به عنوان خردترین و البته اساسی ترین نهادهای جامعه میتوانند با استقبال از محصولات لوازم خانگی تولید داخل، نقش بسزایی در رونق بازار فروش این محصولات داشته باشند. هر اقدامی در این زمینه بیش از موارد دیگر نیازمند فرهنگسازی است. بیایید کمی دقیقتر به این موضوع بپردازیم.
آگاهی از تجربهی کشورهای خارجی دارای اقتصاد پیشرفته در حوزهی حمایت از تولید داخلی:
کشورهایی نظیر آلمان، ژاپن و کره جنوبی در روزگار فعلی پیشرفتهترین کشورها از نظر اقتصادی هستند. اما آیا پیشرفت اقتصادی این کشورها به آسانی به دست آمده است؟ هیچ نتیجهی شگفتآور و عظیمی نمیتواند حاصل اقدامات سطحی و پیشپاافتاده و راههایی بدون دشواری و زحمت باشد.
هریک از این کشورها گلوگاههای دشوار و دورههای چالش برانگیزی را در حوزهی اقتصادی گذرانده اند. در حقیقت مهمترین جنبهی تاریخ اقتصادی آنان، در پیش گرفتن اقتصاد مقاومتی، ممانعت از واردات کالا و انگیزش جدی مصرفکنندگان به حمایت از تولیدات داخلی در برههای از زمان بوده است.
- کشور کره جنوبی تا حدود نیم قرن پیش در حوزهی اقتصاد، حرفی برای گفتن نداشت. شگفتآور این است این کشور حتی از بولیوی و موزامبیک فقیرتر بود در حالی که با حمایت مردمش از تولیدات داخلی پس از گذشت 5 یا 6 دهه، در رتبهی سیزدهم کشورهای جهان از نظر رشد اقتصادی قرار گرفته است و این تا حد زیادی مدیون تعصب بالای مردم کرهجنوبی در خرید کالاهای داخلی حتی با قیمت بالاتر نسبت به کالاهای وارداتی بوده است.
- رشد چشمگیر کشور ژاپن پس از جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد. پژوهشگران عمدتا رشد ژاپن را مرهون کارآمدی نظام آموزش و پرورش میدانند. در ژاپن افراد از کودکی میآموزند که منافع ملی در اولویت است. مردم ژاپن پس از جنگ ویرانگر جهانی دوم که بیشتر میتوانست عامل فروپاشی و سقوط کشور باشد، بیش از 14 ساعت در روز کار میکردند. تأکید مردم ژاپن در سادهزیستی همراه با استفاده از محصولات صنعت داخلی که همچنان در فرهنگ آنان پابرجاست، مهمترین عامل رشد آنان است.
- کشور آلمان، کشور دیگری است که همانند ژاپن پس از جنگ جهانی دوم با در پیش گرفتن اقتصاد مقاومتی، فرهنگ ارزشمندی کار، کنترل واردات و تکیه بر صنایع دانشبنیان توانست به پیشرفت فعلی برسد. مردم آلمان همچنان با وجود تفاوت چشمگیری که گاهی میان قیمت کالاهای آلمانی با کالاهای خارجی ارزانتر هست، کالای آلمانی را انتخاب میکنند.
مسائل اثرگذار در حمایت از تولید داخلی در حوزهی لوازم خانگی
تصوری که نزد عموم از کیفیت کالاهای داخلی وجود دارد، معمولا در مقایسه با کالاهای خارجی، در وضعیت مطلوبی نیست. بخشی از این تصور و پیش فرض نامطلوب درست است و تولیدکنندگان باید بکوشند کیفیت محصولات خود را نه صرفا با هزینهی زیاد بلکه با اندکی احساس مسئولیت، دقت و مهندسی صحیح بالا ببرند.
بخش دیگر حاصل تبلیغات نیرومند و گستردهی محصولات خارجی و فرهنگسازیهای نه چندان کارآمد در ایجاد خودباوری است. اقدامات در حوزهی فرهنگسازی نباید سطحی باشند و به شعار بسنده کنند.
باید با بهبود نظام آموزشی، تلاش شود احساس مسئولیت نسبت به منافع ملی از سنین پایین در افرادی که قرار است در آینده نیروی کار کشور را تشکیل دهند، ارتقا داده شود. جنبهی دیگر اهمیت نظام آموزشی، پرورش خلاقیت و مهارت¬های فردی نیروهای جامعه است.
با مدیریتی صحیح که همه جانبه و مبتنی بر ریشهشناسی مسائل و چالشها باشد، ما نیز خواهیم توانست با وجود همهی تحریمها و نابرابریها به جایگاه مطلوبی در حوزهی صنعت و اقتصاد برسیم.