کتاب "خدا کافیست" منتشر شد
کتاب "خدا کافیست" به قلم کارون مطلبی منتشر شد. خودت را به او بسپار، قدرت شگرف درون انسان، از درمان تا رهایی، تعالیم اسمانی، هنر ارتباط، لذت باخدا بودن، و فقط خدا، زمزمه های عاشقانه با خدا، گفتگو با خدا، لذت رانندگی لذت زندگی و آخرین آرزو از دیگر آثار این نویسنده است.
کارون مطلبی ام، زاده و ساکن تهران اما اصلیت برای دیار سرسبز گیلان شهرستان لنگرود؛دیاری با مردمانی مهربان و مهمان نواز؛ دیار عطر چای و شالیزار.
پس از تحول و تولدی که به لطف و خواست خدا حدود بیست سال پیش در قلب و اندیشه ام شکل گرفت، همراه با مطالعه و تفکر و تحقیق فراوان، علیرغم تمامی موانع و مشکلاتی که سر راهم بود با تکیه به لطف و قدرت خدا، قلم در دست گرفتم تا به مردمان سرزمین خود از حقایق فراموش شده بگویم؛ از قدرت مهربانی و آگاهی بگویم؛ از خدا و عظمت و مهربانی هایش از زندگی و حقایق زیبا و شادی آفرین آن و از انسان و توانمندی های وجود و حقیقت قلب او بنویسم..
ماحصل نوشته هایم بیش از بیست عنوان کتاب است که به لطف خدا در طول این سالها چاپ و منتشر شده است. کتابهایی همچون؛ خودت را به او بسپار، قدرت شگرف درون انسان، از درمان تا رهایی، تعالیم اسمانی، هنر ارتباط، لذت باخدا بودن، و فقط خدا، زمزمه های عاشقانه با خدا، گفتگو با خدا، لذت رانندگی لذت زندگی، آخرین آرزو و ...
در حال حاضر سه کتاب دیگر از بنده به نام های "صورتک از چهره بردار خودت باش"، "و خدا کافیست" و "چایت را بنوش" توسط انتشارات الهه مهر در حال چاپ و انتشار است.
این سه کتاب، حقایقی جذاب، متفاوت و اثربخش از انسان، خدا و زندگی بیان میکنند و به لطف خدا، حال دل مخاطبان خویش را خوب خواهند کرد و برای شاد زیستن و رهایی از روزمرگی و غم و اندوه ها، راهکارهای ریشه ای در اختیارشان قرار می دهند.
در مقدمه کتاب "و خدا کافیست" می خوانیم:
"خدای من! ای عشق ابدی و ازلیم! ..کارون هستم همان بنده ای که وقتی همگان آغوش ها را به رویش بستند و طردش کردند آغوش سرشار از عشق و مهربانی خود را به سویش گشودی و دروازه های معرفت و آگاهی ات را به روی قلبش باز نمودی تا نگاهش به زندگی و زنده ماندن دگرگون گردد..!!!
خدایا! ای همه وجودم زمانیکه از همه جا و همه کس درمانده و رانده شدم و سرگشتگی و حیرانی و غم و اندوهی فراوان بر وجود خسته ام سایه افکنده بود عاشقانه پناهم دادی .در آغوشم کشیدی و با آیه آیه های کتابت بر کویر قلب تشنه ام شروع به باریدن نمودی و از حقایق هستی برایم گفتی .از مهربانی و مهرورزی برایم سرودی.
برایم از ناپایدار بودن این جهان نمادین و از زیباییها و شگفتی های آن سرزمین فرامدرنت گفتی!از سرزمینی گفتی که به هیچ حجاب و واسطه ،همه اش حضور توست .آنجایی که همه عشق است و شادمانی و مهربانی .نه سخنان بیهوده ای ،نه قضاوت و نه تهمت و نه دروغ و ریایی.خبری از دشمنی و تعدی به حق و حقوق یگدیگر نیست همه اش راستی است و درستی.
خدایا! در آیه های رهایی بخش کتاب زندگی ات بهم گفتی هرآنچه از خیر و نیکی می رسد از جانب خدایت است و من جز شادمانی ، سلامتی و مهربانی برای بندگانم نمی خواهم!!
گفتی هر بدی کنیم به خود ما برمی گردد و خوبی های ما نیز همچنین!! پس نه برای بدی نمودن اختفا و زیرکی کارساز است و نه برای خوبی و مهربانی کردن نیازی به جار زدن و خودنمایی است .!!!!
گفتی از پرستش خدایان و قدرتهای دروغین و ساختگی دست بشوییم و فقط و فقط یک خدای همیشه حاضر و زنده و فقط تو را به بزرگی ، بلندمرتبگی و مهربانی ستایش کنیم و فقط از تو یاری جوییم که برای همه درد و رنج ها و گرفتاریها و رسیدن به تمامی رویاها و هدفهای ما کافی هستی و هرناممکن را برایمان ممکن می سازی ...!!!
خدایا !! ای عاشقانه ترین عاشقانه ها و ای بهترین بهانه زندگی ام! من کارون ام ، کارون! به عظمت و خدایی و به عشق و مهربانی ات سوگند تا جان در بدن و فرصت حیات زمینی دارم به پاس همه محبتهات که حتی شماره نتوانم کرد، با قلم و نوشته های برخاسته از تمام قلبم،با وجود همه ناملایمتی ها و نامهربانی ها ، همچون رود در قلب های بندگانت جاری خواهم شد و از عشق و مهربانی و از معجزه محبت و مهرورزی برایشان خواهم گفت ! از تو خواهم گفت! از تو مهربان خدااا! تویی که نه در آسمان های دور بلکه در قلب هایمان جای داری .تویی که نه میراث افکار و افراد خاص بلکه خدای همگانی؛ گناهکار و بی گناه، سفید و سیاه!! برای تو رنگها ، القاب و عناوین ، نژاد ها و تبارها بی معناست! برای تو همه این مرزبندی های ساختگی ما پوچ و بی معناست ...!!
از تویی خواهم گفت که مهربانی و ببخشایندگی ات برتمامی صفاتت احاطه کرده است. تویی که مظهر عشق، شادمانی، مهربانی و دانایی هستی..."
علاقه مندان می توانند با تماس از طریق شماره ۰۹۲۲۴۳۷۹۵۲۵ و آیدی نویسنده به آدرس @karoonm برای کسب اطلاعات بیشتر و تهیه کتاب ها، اقدام کنند. امید که با حمایت از نویسنده سرزمین خود، گامی بلند برای ارج نهادن به خرد و دانایی بر می دارید.
در اینجا جای دارد یک سخن کوتاه با مسئولین و دست اندرکاران عرصه فرهنگ و هنر داشته باشم. اینکه نویسندگی در کشور ما هیچ جایگاه خاصی ندارد و اصلا شغل محسوب نمی شود اما تا زمانی که به مقوله هنر و فرهنگ بدرستی پرداخته نشود و مورد اهتمام جدی قرار نگیرد بالطبع زنگ خطرها همیشه نواخته خواهد شد.
به صراحت می گویم، علیرغم همه ادعاها، ما به نوعی در فقر فرهنگی و آگاهی و دور ماندن از معنای زندگی و حقایق هستی و شیوع باورهای غلط و بی اعتمادی های فراوان بسر می بریم که در این بستر بی اعتمادی ها، توسعه و پیشرفت ماندگار و آرامش درونی محقق نمی گردد.