مدیریت استراتژیک؛ راهی به سوی تطابق با محیط و غلبه بر رقبایی که شما را آزار میدهند
مدیریت استراتژیک به شما و سازمان شما کمک میکند تا واکنش عقلانی و حسابشدهای به تغییرات محیطی بدهید و در ضمن تعاملی سازنده با آن برقرار کنید. شما از محیطی که در آن فعالیت میکنید امکان گریزی ندارید.
ایلنا؛ افزایش نرخ ارز، برهم خوردن توافق ایران و آمریکا، افزایش تنشهای منطقهای و حتی حمله ملخها و ... مواردی هستند که میتوانند بر روی کوچکترین اجزای کسبوکار شما تأثیر بگذارند. در این میان نحوه واکنش شما به این متغیرهای محیطی است که تعیینکننده میزان موفقیت یا شکست شما خواهد بود.
یکی از مکاتب مدیریت استراتژیک که بهصورت ویژه بر روی محیط تمرکز دارد، «مکتب محیطی» از مکاتب دهگانه مدیریت استراتژیک است که به بررسی رابطه سازمان با محیط خود و نقش استراتژیها در این میان میپردازد.
مکاتب دهگانه استراتژی، حاصل کار ارزشمند آقای هنری مینتزبرگ است که در کتاب جنگل استراتژی، اقدام به دستهبندی استراتژیهای مختلف نمودهاند و به نظر میرسد در این شرایط، مکتب محیطی از مکاتب دهگانه مدیریت استراتژیک، بتواند راهنمای خوبی برای مدیران و کسبوکارهای ایرانی باشد.
گاهی اوقات در برخورد با مدیران و صاحبان کسبوکار این گله را میشنویم که برنامه ریزان و استراتژیستها گویا در این دنیا زندگی نمیکنند و برنامهای که تدوین میکنند به درد این دنیا و مسائل آن نمیخورد. مشکل کار اینجاست که برنامه ریزان اختیار و کنترل سازمان را بیش ازآنچه هست در نظر میگیرند و چنین بینشی، در محیطی که شما کنترل کمی بر آن دارید میتواند باعث درماندگی و از پای افتادن افراد باشد.
در مقابل، «مکتب توصیفی» قدرت کمی به سازمان میدهد و بیشتر سازمان را موجودی منفعل میداند که در چنگال محیط اسیرشده است و باید با توجه به این شرایط شروع به کار، فعالیت و تصمیمگیری کند.
به نظر میرسد انجام موارد بالا و حتی فهم آنها چندان آسان نباشد، بهخصوص برای مدیرانی که دانش کمی در این زمینه دارند و از رشته غیرتخصصی به حوزه مدیریت آمدهاند، حرف از مکاتب استراتژی میتواند ثقیل و غیرقابلفهم باشد.
اما درنهایت ما مجبور به یادگیری هستیم و شاید یادگیری مدیران تنها چیزی باشد که بقای سازمان را تضمین میکند. یکی از منابعی که با جستوجوی پارادایمهای مدیریت استراتژیک به چشم میآید، مقالهای است با عنوان «پارادایمهای مدیریت استراتژیک چگونه واکنش سازمان به محیط را امکانپذیر میکنند؟» که در مورد مکاتب یا پارادایمهای مدیریت استراتژیک و بهصورت ویژه مکتب محیطی صحبت میکند.
برخلاف بسیاری از مقالاتی که در این حوزه نوشتهشدهاند و جز در محیط آکادمیک و دانشگاهی، کاربرد دیگری ندارند؛ این مقاله لحنی صمیمی و ساده دارد و به نظر میرسد که مدیران پرمشغله میتوانند از آن برای دانشافزایی خود استفاده نمایند.
به نظر میرسد بازخوانی این مقاله بتواند به خواننده جهت فهم بهتر مکتب محیطی کمک کند و او را از کتب قطور و سنگین و بدون روح مدیریت نجات دهد.
مقاله در دسته استراتژی قرار دارد و کار خود را با مقایسه مکاتب مدیریت استراتژیک و مروری کلی بر آنها آغاز میکند.
سپس به تعریف محیط میپردازد؛ اینکه محیط چیست و چگونه میتواند بر شما و سازمان شما تأثیرگذار باشد. باید بدانیم که پارادایمهای مدیریت استراتژیک بهصورت کلی به سه دسته توصیفی، تجویزی و ترکیبی تقسیمبندی میشوند.
مقاله در همان ابتدا به دستهبندی بالا اشاره میکند و با ذکر نقاط تفاوت این دستهبندیها، بیان میکند که مکتب محیطی در دستهبندی توصیفی قرار میگیرد.
گاهی اوقات، وقتی مدیران در مقابل رویکرد جدید مدیریتی قرار میگیرند، واقعاً نمیتوانند تشخیص دهند که آیا چنین رویکردی با پیشفرضهای ذهنی و مدیریتی آنها و همچنین فرهنگ سازمانیشان همخوانی دارد یا خیر. برخی از مدیران از راه آزمونوخطا به این فهم میرسند اما آزمونوخطا در زمینه تصمیمات کلان و استراتژیک سازمانی چندان منطقی و معقول نیست.
برای جلوگیری از آزمونوخطا، مقاله، پیشفرضهای مکتب محیطی را به شکلی کامل بیان کرده است. این پیشفرضها دقیقاً همانند مشخصات کالایی هستند که شما قرار هست بهزودی خریداری کنید. با خواندن این پیشفرضها میتوانید تصمیم بگیرید که آیا مکتب محیطی به درد شما میخورد یا خیر.
مقاله در ادامه رویکرد اقتضایی در رابطه با مکتب محیطی را موردبررسی قرار داده است. رویکرد اقتضایی به اینکه همیشه یک بهترین راه وجود دارد، اعتقادی ندارد. به بیانی خودمانی، رویکرد اقتضایی با این گفته که حرف مرد (مدیر!) یکی است بیاعتقاد است.
از دیدگاه رویکرد اقتضایی، در هر زمان و با توجه به شرایطی که سازمان در آن قرار میگیرد، مدیر باید جهتگیری خود را انتخاب کند و کاری که برای امروز و توجه به محیط امروز جواب میدهد، ممکن است برای فردا جوابگو نباشد و چهبسا به ضرر سازمان نیز باشد.
پس از رویکرد اقتضایی، «تئوری بومشناسی جمعیت» و همچنین «تئوری نهادی» بحث میشود. شاید در نگاه اول این تئوریها صرفاً تئوری باشند و بلااستفاده اما همواره باید به خاطر داشته باشید که هیچچیزی عملیتر از یک تئوری خوب نیست.
تئوری بومشناسی جمعیت که از دل نظریات داروین بیرون آمده است معتقد است که به مرور زمان محیط سازمانهای ضعیف و فاقد معیار رقابتی را حذف میکند و تنها این سازمانهای قوی هستند که میتوانند بقا یابند. دقیقا همچون جنگلی که در آن حیوانات مختلف برای بقا و حیات باهم در رقابت هستند.
تئوری نهادی به الزامات نهادی میپردازد که سازمان با توجه به محیطی که در آن قرار دارد، مجبور به رعایت آنهاست. برای مثال الزام کافیشاپها و رستورانها به رعایت شئونات اسلامی را میتوان یکی از الزامات نهادی دانست که بر کسبوکارها میتواند اثرگذار باشد.
در پایان مقاله بهنقد مکتب محیطی میپردازد و انتقاداتی که بر آن واردشده است را به شکلی جامع بیان میکند. شما میتوانید ادامه این مقاله را که در آن به جمعبندی مکاتب میپردازد، در وبسایت ایران مدیر بررسی کنید و بخوانید.
ایران مدیر استارتاپی است که در حوزه مشاوره و آموزش به مدیران و کسبوکارها فعالیت میکند و مقالات خوبی در این زمینه بهرایگان در دسترس عموم قرار داده است. وبسایت ایران مدیر هماکنون در چهار زمینه استراتژی، بازاریابی، رهبری و توسعه فردی مشغول به فعالیت است و شما میتوانید با توجه به حوزه کاری و علاقهمندی خویش، از مقالات کاربردی و علمی آن استفاده کنید.