خبرگزاری کار ایران

رمان تهوع از سارتربه عنوان تجربه‌ی دل‌آشوبه

رمان تهوع از سارتربه عنوان تجربه‌ی دل‌آشوبه
کد خبر : ۱۱۴۴۸۱۹

تهوع اولین رمان ژان پل سارتر، نمایشنامه‌نویس، فیلسوف، روزنامه‌نگار، فعال سیاسی و نویسنده‌ی فرانسویست که در سال 1938 زمانیکه او استاد دانشگاه بود، نوشته شد و برای سارتر شهرت بسیاری به همراه داشت.

تهوع رمانی فلسفی و اگزیستانسیال است که همواره به‌عنوان یکی از ارزنده‌ترین آثار ادبی قرن بیستم به شمار می‌رفته است. تهوع بیش از آنکه یک رمان ادبی باشد رمانی سرشار از فلسفه است و آنقدر پیچیدگی دارد که نوشتنش هشت سال زمان برده است.

این رمان در کنار آثار دیگری مانند هستی و نیستی، کلمات، سن عقل، مگس‌ها و سخنرانی‌ها و مقالات متعدد، سارتر را در جایگاه دریافت جایزه‌ی ادبی نوبل قرار دادند. جایزه‌ای که او از پذیرفتنش سر باز زد. به دلیل شهرت بسیار و علاقه‌ی خوانندگان ایرانی به این کتاب تا به امروز چندین ترجمه‌ از تهوع در دسترس مخاطبان قرار گرفته است. یکی از اولین آن‌ها ترجمه‌ی امیرجلال‌الدین اعلم است که بدست انتشارات نیلوفر از سال 1355 تا امروز چاپ شده است. در ابتدای این ترجمه شرحی هم برای رمان وجود دارد که به فهم بهتر آن کمک می‌کند. مترجمینی مانند مهرآفرید بیگدلی خمسه، محمدرضا پارسایار، حسین سلیمانی نژاد و مهدی روشن‌زاده هم ترجمه‌های دیگری از این رمان در اختیار مخاطبان قرار داده‌اند.  

رمان تهوع، داستان مرد منزوی

آیا تا به حال شده فکرتان درگیر سوال بزرگی شود؟ مثلا اینکه ما چرا وجود داریم؟ و یا اساسا هرچیز دیگری چرا وجود دارد؟ این سوالیست که ذهن آنتوان روکارتن، راوی سی و پنج ساله‌ی رمان تهوع، را به خود مشغول کرده است.

رمان تهوع درواقع دفترچه‌ی خاطرات نویسنده‌ایست که با ثبت وقایع ما را با پرسش‌ها و نظریات فلسفیش در باب آزادی، تخیل و تنهایی آشنا می‌کند. اما مهم‌ترین چیزی که ذهن آنتوان را درگیر کرده و باعث تهوع‌های مکرر اوست وجود است. وجود چیزها در نگاه او غیر ضروری و حتی غیرمنطقی به نظر می‌رسد. آنتوان مردی تنها، منزوی و دچار ملال است که بعد از سال‌ها سفر کردن و ماجراجویی حالا در شهر کوچک و ساحلی بوویل ساکن شده و مشغول نوشتن کتابی درباره‌ی یکی از شخصیت‌های سیاسی قرن هجدهم فرانسه است.

او هیچ دوست و خانواده‌ای ندارد و روابطش به زن کافه‌دار و مرد دانش‌اندوزی که در کتابخانه ملاقات می‌کند و رویاپردازی‌هایش به عشق قدیمیش آنی محدود هستند. بیشتر از آنکه بخواهد با مردم در ارتباط مستقیم باشد دوست دارد آن‌ها را از دور پباید و حرف‌هایی که بینشان رد و بدل می‌شود را گوش کند. اگر شما هم با فلسفه‌ی وجود داشتن درگیر هستید و به دنبال ارزش و معنایی برای زندگی می‌گردید ممکن است الان بهترین زمان برای خواندن یکی از بزرگ‌ترین رمان‌های قرن بیستم باشد. هرچند بهتان قول نمی‌دهم بعد از تمام کردند رمان تهوع درگیری‌های ذهنیتان تمام شوند؛ شاید بیشتر هم بشوند اما قطعا ارزشش را دارد.

در کتاب تهوع که از نشر نیلوفر منتشر شده است، داستان کتاب چندان پیچیده نیست. درواقع با خواندن این کتاب برش کوچکی از خاطرات مردی پریشان و تنها را می‌خوانیم. در طول کتاب با روابط عاشقانه‌ی او بیشتر آشنا می‌شویم و سر از کار دانش‌اندور، که او هم مردی تنها و مرموز است در می‌آوریم. اما در خلال تمام گفت‌وگوها و شرح و بسط اتفاقات روزمره مضامین فلسفی متعدد و گاها پیچیده‌ای مطرح می‌شود که دغدغه‌های ذهنی و فلسفی خود سارتر هستند.

همانطور که خودش در خودزندگی‌نامه‌اش به نام کلمات اینطور می‌گوید:(( در سی‌سالگی موفق شدم که در تهوع_ باور کنید که خیلی صادقانه_ وجود ناموجه و ناگوار هم‌نوعانم را بنویسم و وجود خودم را تبرئه کنم. من روکانتن بودم، در شخص او، بدون خودپسندی، تاروپود زندگیم را نشان می‌دادم؛ در عین حال خودم بودم، آدم برگزیده، وقایع‌نگار دوزخ‌ها، فتومیکروسکوپ شیشه‌ای و فولادی که روی شیره‌های پروتوپلاسمی خودم خم شده بودم.))

رمان تهوع از سارتربه عنوان تجربه‌ی دل‌آشوبه

رمان تهوع از کجا آمد

اولین باری که آنتوان روکارتن دچار تهوع شد یک روز معمولی در کنار ساحل بود. بچه‌ها مشغول بازی پرتاب سنگ بر روی آب بودند. آنتوان هوس می‌کند تا سنگ‌ریزه‌ای در آب بیاندازد. او نوعی دلزدگی و دل‌آشوبه را از لمس کردن سنگ حس می‌کند دلزدگی که گویی انگار از سنگ به دست او منتقل شده و سراسر وجودش را می‌گیرد. در ادامه این مسئله بارها در مواجه با اشیای مختلف روی می‌دهد.

به نظر می‌رسد اگر اشیا را بدون در نظر گرفتن ارتباطشان با انسان درک کرد ماهیت متفاوتی به خود می‌گیرند. گویی جانوران زنده‌ای هستند که آنتوان را لمس می‌کنند. حالا رابطه‌ی عادی بین آنتوان و دنیای پیرامونش بهم ریخته و حتی در روابط انسانی او و رابطه‌ای که با خودش دارد هم تاثیر می‌کنند. به این ترتیب او حتی در آینه چیزی متفاوتی از قبل می‌بیند و به نظرش دیگر نمی‌تواند همان انسان دیروز باشد.

این حالت که او تهوع نام می‌نهد در طول داستان گسترده‌تر می‌شود تا تمام دنیای او را در بر می‌گیرد. در جایی از داستان می‌گوید:(( تهوع درون من نیست: آن را آنجا روی دیوار، روی بند شلوار، در تمام دور و برم احساس می‌کنم. با کافه یکی است، این منم که درونش هستم.)) این تغییر در درک اشیا و افراد همان چیزی است که آنتوان را به پرسش سوال‌های بیشتری درباره‌ی چرایی وجود داشتن وامی‌دارد و او باید به پاسخی برای آن دست یابد.

تخیل در رمان تهوع

کتاب تهوع درواقع پیش درآمدی بر تمام نظریات فلسفی سارتر است و او خودش آن را یکی از بهترین آثارش می‌داند. یکی از زمینه‌های پدید آورنده‌ی تهوع نوع نگاه سارتر به پدیده‌ای به نام تخیل است. از نظر او در جهان واقعی هر چیز جایگاه مخصوص خودش را دارد اما در جهان تخیلی وجود اشیا به کسی که آن‌ها را تخیل می‌کند وابسته است.

اما شی تخیلی می‌تواند به واسطه‌ی هنرهایی مانند موسیقی، نمایشی که بر روی صحنه می‌رود و نقاشی آفریده شود، استقلال یابد و توسط دیگران درک شود. زمانیکه شخصیت اصلی کتاب در موزه به نقاشی‌های پرتره‌ی شخصیت‌های تاریخی نگاه می‌کند یا هنگامیکه در کافه به صفحه‌ی مورد علاقه‌اش گوش می‌کند یا می‌نویسد نمودهایی از همین مسئله هستند. اتفاقا از معدود زمان‌هایی که تهوع دست از سرش برمی‌دارد و امید به پیدا کردن معنایی برای زندگی میابد همین لحظات پناه بردن به هنر و به‌خصوص ادبیات است.

همانطور که در انتهای کتاب آمده است:(( آیا من نمی‌توانم سعی خودم را بکنم... البته سخن بر سر نغمه‌ی موسیقی نیست... ولی آیا نمی‌توانم در حوزه‌ی دیگری؟... باید یک کتاب باشد: بلد نیستم هیچ کار دیگری بکنم. ولی نه یک کتاب تاریخ: تاریخ درباره‌ی چیزی سخن می‌گوید که وجود داشته است_ یک موجود هرگز نمی‌تواند وجود موجودی دیگر را توجیه کند. خطایم این بود که می‌کوشیدم مارکی دور ولبون را احیا کنم.

کتابی از نوع دیگر. درست نمی‌دانم چه نوع_ ولی باید در پشت کلمات چاپ شده، در پشت صفحات، چیزی را حدس زد که وجود نداشته باشد، که برفراز وجود باشد. مثلا، تاریخی که هرگز امکان رخ دادنش نباشد، یک ماجرا. آن باید زیبا و مثل فولاد سخت باشد و مردم را از وجود خودش شرمنده کند.))

رمان تهوع از سارتربه عنوان تجربه‌ی دل‌آشوبه

آزادی انسان در رمان تهوع

یکی دیگر از مسائلی که در رمان تهوع به آن پرداخته می‌شود مسئله‌ی آزادی است. ژان پل سارتر معتقد است، انسان محکوم به آزادی است. آزادی آن چیزی است که به انسان امکان می‌دهد تا ماهیتش را بشناسد و خودش را تعریف کند. محکومیت به آزادی به این معنیست که انسان همواره باید انتخاب کند و حتی اگر انتخابی نکند این خود به‌نوعی انتخاب کردن است.

انتخاب‌های بشر باعث می‌شوند تا او بتواند خودش را بشناسد و سرنوشتش را رقم بزند. مثلا در تهوع آنتوان انتخاب می‌کند که کتابی را بنویسد یا دست از نوشتن بردارد؛ قرار ملاقات با آنی و قرار ناهار با دانش‌اندوز را قبول کند و همه‌ی این سلسله انتخاب‌ها و اتفاق‌های به ظاهر مستقل روند زندگی او را طوری تحت تاثیر قرار می‌دهند تا اندیشه‌های او و درکش از جهان را تغییر دهند. همانطور که در جایی از کتاب آنتوان درباره‌ی آزاد بودنش اینطور می‌نویسد:(( من آزادم: دیگر هیچ دلیلی برای زندگی کردن برایم نمانده است؛ همه‌ی دلایلی را که آزموده‌ام فرو شکسته‌اند و من نمی‌توانم دلایل دیگری را تخیل کنم. من هنوز جوانم، هنوز نیرو دارم که از نو شروع کنم. ولی چه چیز را باید از نو شروع کرد؟ فقط حالا است که پی می‌برم چقدر، در بحبوحه‌ی شدیدترین ترس‌ها و تهوع‌هایم به آنی امید بسته بودم که نجاتم دهد.))

این‌ها فقط تعدادی از مفاهیم فلسفی موجود در کتاب تهوع بودند. خواندن این کتاب می‌تواند سوالات زیادی را در ذهن شما ایجاد کند و شروع خوبی باشد برای آشنایی با مکتب ادبی و فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم یا هستی‌گرایی یا باور به اصالت وجود چراکه کتاب تهوع از شاخص‌ترین و مشهور‌ترین آثار ادبی در این زمینه است. امیر جلال‌الدین اعلم که ترجمه‌ی آثار شاخص دیگری چون محاکمه و قصر نوشته‌ی فرانتس کافکا، کلمات اثر ژان پل سارتر و بیگانه از آلبر کامو را در کارنامه دارد؛ کتاب تهوع را به زبان فارسی برگردانده که توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز