اتاق فرار شیطانی و ترسناک
«ترسناکترین اتاقتون کدومه؟ ما میخوایم فلان بازی رو بریم، اما نمیدونیم چقد ترسناکه؟ میشه یه بازی ترسناک بهمون معرفی کنید؟» سوالات بالا، در نزدیک به هشتاد تا نود درصد مکالمات بازیکنان اتاق فرار با ما و یا سایر مجموعهداران مدام تکرار میشوند. در این مطلب سعی داریم به تفصیل این موضوع را کند و کاو کنیم.
ترسناکترین اتاق فرار
قبل از هر چیز اجازه بدهید این موضوع را روشن کنیم که اساسا مفهومی به اسم «ترسناکترین» اتاق وجود ندارد. چرا که ترس یک موضوع کاملا شخصیست و هر فرد با توجه به کاراکتر فردی، پیشینه فکری و فوبیاهای خاص خود، از یک چیز و یا یک اتفاق میترسد. حتما در اطرافتان افرادی را سراغ دارید که فوبیا و یا ترسهایی دارند که از نظر شما ممکن است کاملا منطقی و یا حتی گاهی مسخره به نظر برسند.
کسی که فوبیای ارتفاع داشته باشد، با کوچکترین تجربهی حس سقوط ممکن است به مرز سکتهی قلبی برسد و در عین حال افراد دیگر در این موقعیت تنها حس کنند که سوار یک سرسره شدهاند و ممکن است از این اتفاق خندهشان بگیرد. بله، المانهای مشخصی وجود دارند که برای تمامی انسانها میتوانند ترسناک به نظر برسند که در بخشهای بعدی آنها را توضیح خواهیم داد.
چند مدل ترس داریم؟
فارغ از بحثها و دستهبندیهای روانشناسانه، در بازیسازی و به طور اختصاصیتر، در اتاق فرار، ما اصولا دو نوع ترس را تجربه میکنیم:
- ترس هیجانی (jump scare)
- ترس منطقی (logical fear)
ترس هیجانی زمانی به بازیکن دست میدهد، که بر اثر یک اتفاق ناگهانی دچار تغییر حالت روحی سریعی در مدت زمان کمی بشود. به طور مثال صدای مهیب کوبیده شدن درب در یک محیط ساکت و تاریک و یا ظاهر شدن یکباره اکتور با ماسک ترسناک در فاصله چند سانتیمتری صورت بازیکن از میان تاریکی.
تقریبا نترس ترین انسانها هم این ترس هیجانی را تجربه میکنند، چرا که منشأ اصلی این ترس واکنش طبیعی بدن انسان در برابر خطر است، مثل بسته شدن غیرارادی پلک چشم هنگام نزدیک شدن چیزی به آن. میل به بقای انسان را میتوان در همین رفتارهای کوچک هم پیدا کرد، پرش چند سانتیمتری به عقب، حرکت غیر ارادی دست، بستن چشمها، جیغ زدن، تمام اینها واکنشهاییست که بدن ما در برابر خطر از خود نشان می دهد، تا به اطرافیان هشدار دهد که به کمک نیاز دارد و یا از خود دفاع کند.
اگر کسی را میشناسید که ترس هیجانی را تا به حال در او ندیدهاید، و یا خودتان هرگز دچارش نشدید و علتش را نمی دانید، حتما یا به این دلیل است که شما از آگاهی محیطی بالایی برخوردارید و همواره در ذهنتان موقعیت خود را مرور می کنید و این باعث میشود که اتفاقات ناگهانی اتاق را خطر در نظر نگیرید، و یا اینکه به اندازه کافی در سناریو و فضاسازی بازی غرق شدهاید، اما صرفا بسته شدن در و یا ظهور ناگهانی ماسک ترسناک در برابر صورت خود را خطر نمی دانید.
هرچند تجربه نشان داده که این افراد هم در موقعیت های دیگری و یا با اتفاقات دیگری، این نوع ترس را تجربه میکنند.
ترس منطقی قدری عمیقتر از ترس هیجانیست. چرا که مدت زمان بیشتری با ما باقی میماند و این همراهی طولانی باعث میشود بتواند به لایههای عمیقتری از وجود ما نفوذ کند و همواره با ما قدم بردارد و ذهن ما را درگیر خود کند.
چون همانطور که گفتیم ترس هیجانی لحظهایست، و در مدت زمان کوتاهی حجم زیادی از ترس را به ما وارد میکند و ما را به واکنش وا می دارد و به سرعت هم برطرف میشود، اما در مورد ترس منطقی قضیه کاملا برعکس است، اینکه بازیکن در فضایی قرار بگیرد که هر آن احتمال بدهد بلایی سر او و دوستانش بیاید، و اینکه نداند حادثه از کدام طرف قرار است به سراغش بیاید، و یا اساسا ماهیت خطری که تهدیدش میکند چیست، ترس منطقیست که با گذر زمان بیشتر و بیشتر میشود. در واقع ترس منطقی چیزی نیست جز عدم احساس امنیت.
چرا اتاق فرار های ترسناک محبوبترند؟
ما به طور کلی علاقه داریم در مدت زمانی که برای تفریح خود در نظر گرفتهایم، یک احساس متفاوت و شدید را تجربه کنیم. این قضیه در مورد فیلم دیدن و یا انتخاب تفریحات دیگر هم صدق میکند.
آنچه ما را به سمت اتاق ترسناک میکشاند، ذات خود ترس نیست، بلکه حجم هیجانیست که ترس میتواند در مدت کوتاهی به ما القا کند و شاید احساسات دیگر نتوانند این تاثیر را روی ما بگذارند. جلوی هر کس را در خیابان بگیرید و از او بخواهید بین احساسات «ترس و شادی» یکی را انتخاب کند، بدون درنگ شادی را انتخاب خواهد کرد، اما همان شخص برای انتخاب اتاق فرار، به دنبال اتاق ترسناک خواهد گشت، چرا که ممکن است اعتماد کافی به بازیسازها را نداشته باشد که بتوانند در آن مدت زمان کم احساساتی چون شادی، غم، دلهره، اضطراب، شعف و… را به او منتقل کنند، و یا اینکه شدت بروز این احساسات در درون خود را به مراتب کمتر از شدت ترس میداند. ما به دنبال ترسناکترین اتاق فرار و ترسناکترین فیلم میگردیم چرا که به خروش آن حجم از آدرنالین در درون رگهایمان نیاز داریم.
بقیه ژانرها
ترس، یکی از خیل دهها ژانر دیگر اتاق فرار است که به علت استقبال گسترده در کشور ما، بازار بقیه ژانرها را هم به خود اختصاص داده است. هرچند در ماههای اخیر شاهد گسترش ژانرها در بین اتاقهای جدیدالاحداث بودیم که انصافا هم بعضیها در خلق بازی هایی در ژانرهای طنز و درام و… فوق العاده بودهاند.
ما هرگز مخالف اتاق فرار ترسناک و یا ترس بیش از حد نبوده و نیستیم، اما قطعا تکژانر شدن تمام اتاق فرارهای موجود چیزی بود که همواره نگرانمان میکرد و خوشبختانه بازیسازان عزیز نشان دادند که به خوبی می توانند برای مخاطبینشان سلیقه سازی کنند و نگرانی ما هم به لطف هنر این عزیزان، برطرف شد.
ترس محض
این مثل را ما از زبان یکی از همین بازیسازان محترم شنیدیم و چقدر هم درست و دلنشین بود که: «ترس برای اتاق فرار، مثل نمک برای غذاست. همانطور که غذای بی نمک مزه ندارد، یک بشقاب نمک را نمیتوان تنها و به عنوان غذا خورد.» بله، اتاق فرار دارای المانهای زیادیست که دست بر قضا ترس جزو اساسیترین آنها نیست.
بازیای که صرفا بر ایجاد حس ترس در بازیکن تمرکز کند، ممکن است به قدری غرق در این ماجرا بشود که از اتاق فرار شدن باز بماند. البته تفریحات دیگری در سطح جهان وجود دارند که تمرکز اصلیشان روی ترس است و ادعایی هم در زمینه اتاق فرار بودن ندارند و نامهایی مثل سافاری وحشت، خانه جن زده (haunted house) و… دارند که ما با کمال میل منتظر ورود این دست از تفریحات به کشورمان نیز هستیم.
در پایان
ترس به هیچ وجه چیز بدی نیست، هیجان و آدرنالینی که ترس در ما به جوش میآورد را شاید هیچ حس دیگری نتواند در ما بسازد. اما اتاق فرار صرفا ترس نیست و ژانرهای متعدد و جذابی دارد که ما از داشتن خیلی از آنها در کشورمان محرومیم. همچنین تفریحاتی وجود دارند که بر اساس ترس بنیان شدهاند و جای خالی آنها نیز در کشورمان شدیدا به چشم میآید.
امیدواریم در آینده نزدیک، شاهد تنوع بیشتری در تفریحات و همچنین ژانرهای اتاق فرار باشیم.