بهترین سریالهای درحال پخش شبکه نمایش خانگی
تماشای فیلم و سریال همیشه طرفدارن خود را دارد بخصوص این روزها که به فصل تابستان هم نزدیک میشویم و خانوادهها وقت بیشتری را کنار هم میگذراند.
اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که ترجیح میدهید سریالهای درحال پخش را از ابتدا دنبال نکنید و زمان میدهید که عیار سریالها مشخص شود، این مطلب را از دست ندهید.
در این مطلب قصد داریم به بررسی سریالهای درحال پخش شبکه نمایش خانگی بپردازیم.
سریالهایی در این مطلب مورد بررسی قرار میدهیم عبارتند از:
نقد و بررسی سریال می خواهم زنده بمانم
سریال میخواهم زنده بمانم یکی از سریالهای شبکه نمایش خانگی لقب گرفته که با شروعی آتشین موفق شده است امیدوارکنندهترین سریال حال حاضر سرویسهای استریم ایرانی باشد. اما شروع دلچسب تنها دستاورد سریال جدید شهرام شاهحسینی نیست و روایت تقریبا درست در کنار شخصیتپردازی بهجا به سریال میخواهم زنده بمانم کمک میکند تا در نقطه اوج قرار بگیرد.
شهرام شاهحسینی بهعنوان کارگردان سریال میخواهم زنده بمانم فعالیت در سینما را از سال ۱۳۷۵ آغاز کرد و آهسته آهسته مسیری را طی کرد که او در جایگاه فعلیاش قرار داده است. شاهحسینی که سابقه همکاری با نامهای شناختهشدهای مانند بهرام بیضایی و رسول ملاقلیپور را در کارنامهاش دارد در سالهای دهه ۹۰ به کارگردانی در سینما و تلویزیون نزدیکتر شد و حالا روزهای پرکاری را پشت سر میگذارد. او سال گذشته فیلم هفتهای یک بار آدم باش را کارگردانی کرد و از روزهای پایانی سال ۹۹ هم میزبان تماشاگران سرویس استریم فیلیمو است و با سریال جدیدش که هر دوشنبه منتشر میشود، بیشتر از قبل مورد توجه قرار گرفته است.
این سریال که تا به امروز 16 قسمت از آن به نمایش درآمده است بدون شک بهترین انتخاب این روزها برای تماشای سریال است.
نقد و بررسی سریال ملکه گدایان
حسین سهیلی زاده با موفقیتی که در سریال آوای باران به دست آورده بود، دوباره به همان حال و هوا برگشته و این بار توهمات بیشتری را به دنیای بچههای کار وارد کرده است. فضایی که او از این دنیای غم انگیز میسازد یک فضای سینمایی است و سنخیتی به واقعیت ندارد، اما این به خودی خود مشکل نیست و «سینمایی کردن» چنین فضایی محل بحث سریال جدید او نیست، بلکه نوع پردازشی که روی همین فضای تخیلی صورت گرفته کمی تا قسمتی مشکل دارد و در عین حال، عام پسندانه رفتار میکند.
ملکه گدایان اما زرورقی که دورش پیچیده شده از جنس محکمتری است. به نظر میرسد سهیلی زاده قدم به قدم با مخاطب همراه شده و میخواهد آنها را آرام آرام وارد فضای دیگری کند. ملکه گدایان علی الظاهر و در ابتدای کار، طوری آغاز به کار کرد که توگویی شاهد یک سریال هیچکاکی و یک تریلر جنایی به سبک فیلمهای فینچر هستیم. آغاز کوبنده سریال با وجود بازی بسیار بسیار و البته بسیار بد شخصیت اصلی آن، امیدی در ذهن تماشاگر میکارد که این کورسوی امید تا به امروز و قسمت سوم آن، لحظه به لحظه کمرنگتر میشود.
این سریال هم یکی از گزینههای شما برای تماشای سریال ایرانی است.
نقد و بررسی سریال گیسو
منوچهر هادی در سریال سازی سابقه درخشانی ندارد و عناوین ضعیفی چون عاشقانه و دل در کارنامه او به چشم میخورند. سریالهایی با فضایی شبیه به سریالهای ترکی و پر از زرقوبرق که در آنها نه داستان جذابی عرضه شد و نه بازیگری یک هنرنمایی ماندگار از خود برجای گذاشت.
عاشقانه بلافاصله پس از موفقیت فصل اول سریال شهرزاد روانه شبکه خانگی شد و با ترکیبی از ستارههای سینمایی توجه مخاطبان را به خود جلب کرد: محمدرضا گلزار، مهناز افشار، ساره بیات، هومن سیدی، حسین یاری، مسعود رایگان، پانتهآ بهرام و… . این ترکیب بازیگران در هر پروژهای میتوانست وسوسهبرانگیز باشد اما آنچه این کنجکاوی و وسوسه را برای تماشای اپیزودهای بعدی سریال نیز تقویت کرد فضای متفاوت وقوع داستان بود که بیش از فیلمها و سریالهای ایرانی آثار مشابه ترکی را به یاد میآورد؛ با تاکید روی لوکیشنهای جذاب و تماشایی، و همینطور سرمایهگذاری روی ستارهها.
گیسو دقیقا ادامه وقایع سریال عاشقانه است و بدون اینکه هیچ توضیحی درباره وقایع سریال نخست بدهد آغاز میشود. اگر بیننده سریال قبلی را ندیده باشد اصلا نمیتواند بفهمد در گیسو چه خبر است و به نظر میرسد به ذهن هیچکس از تیم فیلمسازی گیسو هم خطور نکرده که این مشکل را به راحتی برطرف کنند.
اگر سریال عاشقانه را تماشا نکردهاید تماشای این سریال را به شما توصیه نمیکنیم.
نقد و بررسی سریال دراکولا
قسمت اول سریال آنقدر اسفناک و ناراحت کننده بود که واقعا نمیدانیم چطور باید درباره این حجم از بد بودنش کلمات درستی را انتخاب کرد. از آنسو میدانسیم با مهران مدیری طرف هستیم، شخصی که معمولا در همه آثار خود نمیتواند شروع خوبی رقم بزند و همواره پس از گذشت چند قسمت، چرخهای سریالش به حرکت در میآیند.
تا به امروز، آب از آب تکان نخورده و با همان اثر افتضاحی روبرو هستیم که در قسمت اول شاهدش بودیم. داستانی که طی این سه خط و نزدیک به سه ساعت قصه گذشته، در یکی دو خط هم قابل تعریف است. ما عملا در این چند قسمت تنها یک سری سکانس دارای سالنهایی پر زرق و برق و لباسهایی مجلسی از طبقه اعیان نشین دیدهایم و قرار است با اداها و لحن صحبت برخی کاراکترها احتمالا بخندیم.
دراکولا و مهران مدیری به واقع نتوانستهاند توقع مخاطب را برآورده کنند اما بهرحال این سریال ساخته مهران مدیری است و ممکن است تماشای آن با سلیقه شما سازگار باشد.