آیا قانون جذب واقعیت دارد؟ (حقیقت است یا دروغ؟)
قانون جذب یکی از جالبترین و در عین حال عجیبترین قوانینی است که از گذشته تاکنون وجود داشته و در سالهای اخیر افرادی بیشتری تمرکز خود را بر روی مطالعه روی آن گذاشته اند.
این قانون جنجال برانگیز مدافعان و مخالفان زیادی داشته و برخی بر کارایی آن اصرار کرده و برخی هم معتقدند قانون جذب و تمام اصول و تبصرههای آن از ریشه اشتباه است. ما در این مقاله از سایت قصد داریم با دلایل منطقی به راستی آزمایی قانون جذب پرداخته و تعیین کنیم که آیا اصلاً این قانون راست است یا دروغ؟ قبل از همه چیز، بهتر است کمی راجع به آن بدانید.
طبق قانون جذب، افراد به هر چیزی که فکر میکنند خواهند رسید. به بیان دیگر، افراد با تفکر به یک موضوع، آن را از کائنات طلب کرده و دریافت خواهند کرد. شاید این تعریف کوتاهترین تعریفی باشد که از قانون جذب بتوان گفت و با توجه به همین تعریف میتوان تا حدودی آن را قضاوت کرد. اگر شما هم جزو کسانی هستید که این قانون به گوشتان خورده یا از مدافعان و منتقدان آن هستید، با ما در ادامه همراه باشید تا درستی یا غلطی قانون جذب را برایتان تشریح نماییم.
نظرات طرفداران و مخالفان قانون جذب
قبل از بیان مطالب اصلی، بد نیست نگاهی به نقطه نظرات پیرامون این قانون بیاندازیم. مدافعان این قانون معتقدند قانون جذب قانونی است که موجب میشود شبیهها همیشه همدیگر را جذب کنند. این یعنی اگر شما تفکر مثبت داشته باشید، همواره اتفاقات خوب برایتان خواهد افتاد و اگر این طرز فکر منفی باشد، باید منتظر اتفاقات منفی بمانید. به همین خاطر طرفداران این قانون همواره اصول و تبصرههایی را در نظر میگیرند که بر اساس آن افراد همیشه باید حال خود را خوب نگه داشته و به موفقیت و درجات عالی فکر کنند.
در مقابل، مخالفان قانون جذب براین باورند که این قانون بیش از حد رویاانگارانه است. به طوری که رسیدن به موفقیت و رخ دادن اتفاقات خوب صرفاً با فکر کردن به چیزهای خوب و بودن در این فضاها حاصل نمیشود و برای ایجاد اتفاقات خوب یک سری پیش شرطها لازم است. این پیش شرطها در واقع اهمیتی به این که افراد چه فکری میکنند نمیدهند و در نهایت هر اتفاقی که بایستی برای فرد رخ دهد، بدون توجه به قانون جذب و تفکرات وی رخ خواهد داد.
به بیان دیگر، طرفداران قانون جذب بر کارآمدی تفکر مثبت در موفقیت باور داشته و مخالفان آن میگویند که موفقیت و کسب درجات عالی به یک سری پیش شرطها نیاز دارد که قانون جذب در بین آنها از اهمیت بسیار پایینی برخوردار است. حال حق با کدام گروه است؟
سوء تفاهم بزرگ!
بزرگترین عاملی که باعث شده این قانون مخالف و طرفدار پیدا کند، تعریفی است که به اشتباه از این قانون در میان افراد پخش شده است. سادهتر بگوییم، قانون جذب را خیلی بد جا انداختهاند و این قانون در واقع چیزی نیست که همه فکر میکنند. قانون جذب، این نیست که هرکس بنشیند و به زندگی اشرافی فکر کند، حتماً پس از مدتی به آن میرسد. اصلاً این طور نیست و اگر تا الان فکر میکردید که قانون جذب به همین سادگی است کاملاً در اشتباه بودید. ما در این قسمت قصد داریم قانون جذب را به شکل صحیحی به شما عزیزان توضیح دهیم.
شرح قانون جذب و بررسی راستی یا دروغ بودن آن
همه انسانها محصول تفکراتی هستند که در ذهنشان وجود دارد. چرا؟ چون انسان ابتدا تفکر میکند و سپس با توجه به تفکراتی که در ذهن خود ایجاد کرده عمل میکند. دانستن همین نکته ساده، در واقع زیربنای قانون جذب را تشکیل میدهد. به همین خاطر، کسی که باور و عقیدهاش بر این است که میتواند در تحصیلات یا هر هدفی که برای خود تعیین کرده موفق شود، بر اساس همان باور عمل کرده و با پشتکار فکری قوی که دارد، احتمال موفقیت خود را بالا میبرد.
در مقابل، اگر کسی خود را فردی کم هوش و ضعیف بداند که نمیتواند در جایگاهی که در ذهن دارد ظاهر شده و به اهدافش برسد، احتمال شکست خوردن وی بیشتر از موفقیتش خواهد شد. این موضوع در حالی مطرح میشود که هر دو فرد یاد شده در فرض ما، دارای ضریب هوشی و شرایط زندگی یکسانی باشند. این یعنی تاثیر فکر در موفقیت بسیار بالا میباشد.
تشکیل الگوهای فکری
با این اوصاف، الگوهای فکری انسانها و چیزهایی که در ذهن وی نقش میبندد، در واقع حکم پایه و اساس زندگی یک شخص را دارد. این باورها میتوانند فرد را از نظر ذهنی در گروههای مختلفی مثل فقیر یا غنی، سالم یا بیمار، آگاه یا ناآگاه و غیره طبقهبندی نمایند. اگر بخواهیم این موضوع را به بیان دیگر بگوییم، میتوان گفت یک انسان ثروتمند و خودساخته و کسی که به اهدافش رسیده است قبل از آن که در جهان بیرونی به اهداف خود برسد، حتماً باید در ذهن خود ثروتمند شده و به اهدافی که تعیین کرده رسیده باشد. همین طور بالعکس، یک فرد فقیر نیز در باور درونی و تفکرات ذهنیاش خود را فردی فقیر دانسته و تصور میکند هیچگاه نمیتواند در جایگاه والا و درجات عالی حضور پیدا کند.
به همین خاطر برای ایجاد هر تحولی در زندگی واقعی، در ابتدا بایستی باورهای ذهنی را به درستی تشکیل داد و سپس با توجه به این باورها در مسیر موفقیت در فضای واقعی تلاش کرد. وقتی این باورها به شکلی عالی در ذهن تشکیل شد، خوشبختی و اهداف پیش رو به عنوان چیزهایی قابل تحقق در زندگی واقعی رخ خواهد داد.
در واقع فکر، حرکتی را پدید میآورد که در نهایت به مقصدی که شما آن را برای خود متصور هستید منجر میشود. پس فکر کردن به چیزهای خوب و مقصد عالی، در رسیدن شما به موفقیت بسیار مفید واقع خواهد شد.
شکل گیری مولفههای ذهنی با کمک قانون جذب
مغز انسانها مثل دفتر خالیای است که به مرور زمان مولفههای مختلف در آن ثبت میشود و زندگی هر شخص بر اساس این مولفهها شکل میگیرد. با ذکر یک مثال این نکته را در نظر میگیریم. تصور کنید شما فردی هستید که گیتار زدن بلد نیست و گیتاریست شدن را به عنوان یک هدف نهایی و یک موفقیت برای خود در نظر گرفته اید. در ابتدای کار، یک چشمتان به دفتر نت و یک چشمتان به تارهای گیتار است که به درستی نواخته شود.
به مرور زمان، وقتی این کار را تمرین و تکرار کنید، دفتر خالی ذهنتان پر از مولفههایی میشود که با نتهای گیتار شکل گرفته اند. این مولفهها همین طور ذهن شما را قویتر و قویتر میکند و در نهایت شما را به هدفتان یعنی گیتاریست شدن میرساند. قانون جذب نیز به همین شکل است و به شما میگوید هرچقدر فکر کردن به چیزهای خوب و موفقیت را در ذهنتان داشته باشید، در نهایت این تفکرات به عنوان مولفههای اصلی، ذهن شما را پر کرده و باعث میشود اعمال و رفتار شما به گونهای باشد که احتمال رسیدن به هدف تعیین شدهتان بیشتر و بیشتر شود.
تکرار و تداوم برای کسب نتیجه عالی
در این بین فراموش نکنید پروسه قانون جذب پروسهای نیست که با یک هفته یا دو هفته فکر کردن به موارد مثبت رخ دهد. بلکه مثل یک مسیر طولانی است که باید تا انتها طی شود تا به مقصود برسید. این یعنی اگر در میانه راه ناامید شده و به این باور برسید که هیچوقت نخواهید توانست اهدافتان را لمس کنید، شکل گیری مولفههای موفقیت در مغزتان متوقف شده و ذهن شما قدرت و انگیزه لازم را نخواهد داشت.
در واقع وقتی شما به ثروت و موفقیت فکر میکنید، مدارهای مغزیتان آرام آرام بر این اساس که شما را ثروتمند کنند، شکل میگیرند. پس ایدهها و راهکارهایی در گذر زمان در مغز شما ایجاد میشود که ممکن است قبلاً در ذهنتان وجود نداشت. در همین مسیر، احتمال این که شما با موقعیتها و فرصتهای عالی برای کسب ثروت روبرو شوید که قبلاً آنها را ندیدهاید بسیار زیاد خواهد بود. اگر می خواهید راجب قانون جذب بیشتر بدانید حتما مطلب کوین ترودو کیست را بخوانید.
جمعبندی نهایی
در نهایت میتوان نتیجه گرفت که بزرگترین لطف و موهبتی که قانون جذب به زندگی انسانها هدیه میدهد، از بین بردن موانع ذهنی و ایجاد زمینه برای رشد فکری و ارتقاء باورهای ذهنی است. به همین خاطر نمیتوان گفت قانون جذب ۱۰۰٪ مفید یا کاملاً بیفایده است. مفید بودن یا نبودن این قانون به خود فرد هم بستگی دارد. مواردی مثل انگیزه، برنامه ریزی صحیح، اراده مداوم و البته پشتکار قوی مولفههای دیگری هستند که وقتی در ذات فرد وجود داشته باشد، قانون جذب را مفیدتر از قبل میکند. برعکس این موضوع هم صدق میکند؛ یعنی اگر فردی فقط بخواهد به موفقیت و ثروت فکر کند و هیچکدام از موارد گفته شده را در خود پرورش ندهد، بدون شک قانون جذب هیچ کمکی به وی نخواهد کرد.
فراموش نکنید این قانون مثل یک مکمل قوی برای ذهن افراد عمل میکند و نباید انتظار معجزه از آن داشته باشید. اگر شما به عنوان فردی تلاشگر که اراده قوی دارد از قانون جذب و اصول آن پیروی کنید، محال است به موفقیت نرسید اما اگر فردی تنبل، تنپرور و بیبرنامه هستید، بدون شک قانون جذب هیچ کمکی به شما در رسیدن به اهدافتان نخواهد کرد.
منبع: کوین یار