سه اشتباه بزرگ که باعث شکست در دیجیتال مارکتینگ میشود!
سال گذشته از منظر سیاسی و اقتصادی، یکی از بیسابقه ترین برهههای رکود را به تمام دنیا القا کرد. میتوان گفت تمام کسب و کارها از استارت آپ های کوچک گرفته تا سازمانهای بزرگ دستخوش تغییراتی شدند که همه گیری بیماری کرونا در سطح جهان به وجود آورد. در این میان برخی کسب و کارها با استفاده درست از شرایط ایجاد شده، نه تنها خسارت بزرگی را تجربه نکردند که از دنیای اینترنت سودآوری زیادی را رقم زدند. در این مقاله به بررسی مفهوم دیجیتال مارکتینگ و عواملی که موفقیت این قبیل شرکتها را رقم زد خواهیم پرداخت.
آژانس دیجیتال مارکتینگ تاس، بازاریابی دیجیتال را به این صورت تعریف میکند:
«به طور کلی، هرکاری در راستای فروش یا معرفی خدمات و محصول که با استفاده از ابزارهای آنلاین انجام شود، نوعی بازاریابی آنلاین به حساب میآید. دیجیتال مارکتینگ ابزاری نامحدود و گستردهاست که همیشه در حال پیشرفت است. این گستردگی و به روزشدن سریع ممکن است کار را برای برخی تازهکاران دشوارتر کند. و همین موضوع باعث شود که پیدا کردن یک کارشناس دیجیتال مارکتینگ، کار بسیار سخت و طاقت فرسایی باشد! آشنا شدن با تکنیکها و ابزارهای دیجیتال مارکتینگ، و به کارگیری صحیح آن، میتواند مشتریان کسب و کار شما و بالتبع فروشتان را چندین برابر کند.»
اما چرا برخی افراد با وجود این که به این روش روی آوردهاند و ابزارهای لازم را در اختیار گرفته اند، سود چندانی کسب نکردهاند؟ در این قسمت بزرگترین اشتباهات دیجیتال مارکترها را به ترتیب پرتکرار بودن بررسی خواهیم کرد و راهحلهای جایگزین آن را ارائه میکنیم.
اشتباه اول: بدون تنظیم استراتژی وارد عمل شدن!
رفتار غلطی که سالهاست در تمام زمینهها شاهد بروز آن هستیم و به این راحتیها هم اصلاح نمیشود این است که اغلب مردم، وقتی موفقیت دیگران در زمینههای خاصی را میبینند به سرعت به سراغ همان فعالیت میروند. بی آن که اطلاعات لازم را کسب کنند و اقدامات ضروری برای کسب آن موفقیت را انجام دهند. همانطور که در دوره سوددهی بورس، عدهی زیادی بدون دانش کافی وارد این ورطه شدند و سرمایه زیادی را از دست دادند.
راه حل: یکی از ملزومات اولیه دیجیتال مارکتینگ داشتن استراتژی قوی و رو به رشد است. در دنیای دیجیتال همه چیز قابل اندازه گیری است و ابزارهای زیادی وجود دارد که میتواند دادههای عددی را به نتایج قابل استدلال تبدیل کرد. تنها چیزی که در این میان برای موفقیت نیاز داریم قدرت تحلیل و استدلال و پس از آن برنامه ریزی است.با انتخاب استراتژی درست میتوانیم بررسی کنیم و تصمیم بگیریم که زمان مناسب تبلیغات چه وقتی است؟ اصلا کی و کجا بایستی تبلیغات خود را منتشر کنیم؟ از چه روشهایی برای دیده شدن و معرفی کسب و کار خود به مخاطبان استفاده کنیم که با صرف کمترین هزینه و انرژی بیشترین فروش را داشته باشیم؟ استراتژی در واقع قطب نمای دیجیتال مارکتینگ است. اگر حس میکنید تجربه یا اطلاعات کافی برای تعیین استراتژی را ندارید، بهتر است در ابتدای کار از متخصصین این حوزه کمک بگیرید و با هزینهی مناسب از تجربیات و دانش چندین ساله شرکتهای معتبر استفاده کنید. قبل از پرداخت وجه اطمیمنان حاصل کنید که این شرکتها نمونه کار قابل استناد و دانش لازم را دارند. آژانس دیجیتال مارکتینگ تاس، برندی است که در زمینه دیجیتال مارکتینگ و تعیین استراتژی فعالیت خوبی رقم زده است.
اشتباه دوم: هدف گیری نادرست!
یکی از اولین اقدامات برای شروع دیجیتال مارکتینگ تعیین پرسونا یا جامعه هدف است. یکی از اشتباهات رایج کسب و کارهای شکست خورده این است که بدون توجه به این که مخاطبان واقعی شان ـ یعنی افرادی که بیشترین پتانسیل برای خرید محصولات یا استفاده از خدمات آنها را دارند ـ را نمیشناسند و نمیدانند که کجا میتوانند این افراد را پیدا کنند. در یک مثال که چندان غیرواقعی هم نیست اما از ذکر نامها پرهیز میکنیم، این موضوع را بررسی میکنیم. مدیر شرکت الف مبلغ نه چندان پایینی را برای تبلیغات کسب و کار خود در سطح اینترنت در نظر گرفته و با بررسی اینفلوئنسرهای اینستاگرام متوجه میشود که یکی از آنها چندین هزار دنبال کننده دارد و حاضر است در ازای دریافت مبلغ هنگفت پستی درباره این کسب و کار منتشر کند. اینفلوئنسر طبق قرارداد مبلغ را دریافت کرده و پست را با همان ادبیاتی که از او خواسته شده منتشر میکند. اما تعداد مشتریانی که از این طریق به کسب و کار الف روی میآورند به پنجاه نفر هم نمیرسد. چرا این اتفاق افتاد؟ به این دلیل که مخاطبان اصلی شرکت الف معمولا در اینستاگرام وقت نمیگذرانند. و اگر حساب کاربری داشته باشند اینفلوئنسر منتخب را دنبال نمیکنند و حتی آن ساعتی که این پست منتشر شده به شبکههای اجتماعی سر نمیزنند! شرکت الف با سرمایه گذاری یک سوم این مبلغ در رسانه لینکدین یا یوتیوب در ساعت درست میتوانست مخاطبان بسیار زیادی را جذب کند!
راه حل: پیش از هرچیزی لازم است برای مخاطبان کسب و کار خود پرسونا تعیین کنید. یعنی تعیین کنید که خریداران واقعی شما چه ویژگی هایی دارند، رنج سنی و جنسیت شان چیست، چه علاقه مندیهایی دارندو... پس از شناخت صحیح مخاطب، با شناخت درستی که از رسانههای دیجیتال و انواع تبلیغات و روشهای دیگر دیجیتال مارکتینگ به دست میآورید، نسبت به مخاطب گیری اقدام کنید.
اشتباه سوم: بیتوجهی به سئوی وبسایت!
آمارها نشان میدهند که در هر دقیقه ۱۸۸ میلیون جستجو در گوگل و سایر موتورهای جستجو انجام میشود. این یعنی مردم بیش از این که با خانواده خود صحبت کنند در موتورهای جستجو به دنبال جواب سوالات و پاسخی برای نیازهایشان هستند. بخش قابل توجهی از این جستجوها مربوط به محصولات و خدمات است. به طور مثال اگر به یک خانه جدید نقل مکان کرده باشید و نیاز به قالیشویی داشته باشید اولین کاری که میکنید چیست؟ جستجو در گوگل! با این که اهمیت موتورهای جستجو تا این حد واضح است بسیاری از صاحبان کسب و کار یا وبسایت خود را راهاندازی نمیکنند یا نسبت به قرار گرفتن آن در صفحه اول موتورهای جستجو بیتوجهی میکنند. در حالی که آمارها حاکی از این است که بالغ بر ۸۰ درصد افراد جواب سوال خود را در ۵ سایت اولی که گوگل به آنها نشان میدهد پیدا میکنند و هیچوقت به صفحات بعدی نمیروند! این یعنی کسب و کارهایی که به سئو بیتوجه هستند هزاران بازدید و صدها مشتری را به صورت خودخواسته از دست میدهند!
راه حل: میدانیم که دغدغه های کوچک و بزرگ مردم از مسائلی مثل بهترین برند رنگ مو و نزدیکترین رستوران تا خرید ملک و مقصد مهاجرت در گوگل جستجو میشود. یعنی تمام کسب و کارها میتوانند از طریق موتورهای جستجو به مخاطبانشان معرفی شوند. اگر دنبال مشتریان واقعی خود هستیم، بایستی مسیر را برای رسیدن به پاسخهایشان هموار کنیم. به طور مثال اگر در عرصه تولیدات چرم فعال هستیم، بهترین راه برای یافتن مخاطبان اصلی مان این است که وبسایت راهاندازی کرده و علاوه بر تنظیم فروشگاه آنلاین در قسمت وبلاگ به سوالات احتمالی مشتریان واقعی مان پاسخ دهیم. به طور مثال صفحهای ایجاد کنیم و در آن «چگونگی تشخیص چرم اصل از چرم مصنوعی» را توضیح دهیم. سپس با انجام تکنیکهای سئوی حرفهای به گوگل ثابت کنیم که مطلب ارزشمندی تولید کردهایم و به صفحه اول نتایج جستجوهای مشتریانمان برسیم.
برای رسیدن به صفحه اول گوگل میتوانیم مواردی مثل سئو تکنیکال، بازاریابی محتوا، لینک سازی هوشمندانه را بیاموزیم، با الگوریتمهای موتورهای جستجو آشنا شده و روش کار خزندههای گوگل را دریابیم. سپس با کمک گرفتن از کارشناسان تولید محتوا یا به صورت شخصی و با وقت گذاشتن مرتب روزانه به سایت خود رسیدگی کنیم و سئوی قوی برای آن بسازیم. این پروسه ممکن است کمی زمان بر باشد و به تجربه اندوزی نیاز داشته باشد، اما به نتایج مثبتی که رقم میزند، می ارزد. روش دیگر که زمان زیادی از شما نگرفته و مطمئن و تضمین شده است، کمک گرفتن از خدمات کارشناسان سئو است. شما میتوانید کل پروژه رنک گرفتن وبسایت خود در گوگل و سایر خدمات دیجیتال مارکتینگ را به مراکز معتبری مثل آژانس دیجیتال مارکتینگ تاس بسپرید. یا این که به صورت جزئی تر و با هزینه پایین تر مشاوره، یا خدمات محتوا را دریافت کنید و باقی کارها را خودتان به عهده بگیرید.
اگر فعالیت خود در حوزه دیجیتال مارکتینگ را هنوز شروع نکردهاید پیشنهاد میکنیم با قدری مطالعه و آموزش در این راه گام بردارید. به خاطر داشته باشید که تکنولوژی هرگز و به خاطر هیچ عاملی منتظر نمیماند و مردم همگام با تکنولوژی گام برمیدارند. بنابراین موفقیت شما و کسب و کارتان نیز در گرو همگام شدن با دانش و ملزومات روز است.