در نشست «آموزش و پرورش و افکار عمومی» مطرح شد؛
بین آموزش و پرورش و افکار عمومی باید درهمتنیدگی ایجاد شود
اعتماد عمومی و رضایتمندی مخاطبان عامل اصلی توفیق آموزش و پرورش است / آموزش و پرورش و افکار عمومی لازم و ملزوم یکدیگرند.
نشست کانون اندیشه با موضوع «آموزش و پرورش و افکار عمومی» و با حضور جمعی از صاحبنظران، خبرگان آموزش و پرورش و مدیران رسانهای برگزار شد.
به گزارش ایلنا؛ علیرضا راهپیما دبیر کانون اندیشه در این نشست بعد از خوشآمدگویی به میهمانان با اشاره به سابقه دو ساله این جلسات گفت: هدف از برگزاری این نشستها علاوه بر بحثو تبادل نظر، شناسایی، بررسی و ارائه راهکار برای مسائل موجود در نظام تعلیم و تربیت کشور است.
همچنین مرتضی نظری پژوهشگر آموزش و پرورش و توسعه انسانی در این نشست گفت: نیت و انگیزه اصلی از برگزاری این نشست، کمک به آموزش و پرورش برای عملکرد بهتر است.
وی ابراز امیدواری کرد؛ امروز بتوانیم فضای گفتوگو را با مشارکت و نگاه راهبردی شما پیش ببریم.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر افکار عمومی درباره چالشها و مسائل آموزش و پرورش به آستانه اشباع رسیده و تقریبا همه آگاهان، از این مسائل و چالشها مطلع هستند، افزود: اما چیزی که به شدت مغفول مانده، فقدان نگاه راهبردی به مسائل آموزش و پرورش است.
این پژوهشگر آموزش و پرورش و توسعه انسانی تصریح کرد: وقتی نگاه راهبردی نداشته باشیم، تمام تلاشهای ما برای کمک به آموزش و پرورش در حد آسیب شناسی، تکرار چالشها و در نهایت شناخت گرفتاریهای آموزش و پرورش باقی میماند.
نظری افزود: آموزش و پرورش ایران مانند بیماریست که برای بهبود خود سالها به هر پزشکی که مراجعه میکند، همه پزشکان فقط به توصیف درد او میپردازند، در حالی که این بیمار از درد میسوزد و به خود میپیچد، متخصص دلسوزی پیدا نمیشود که درمان این درد را نسخه کند.
وی با ابراز امیدواری از اینکه امیدوارم تلاش امروز ما توصیف درد نباشد و گامی فراتر نهیم و به راه حلی برای کمک به آموزش و پرورش برسیم، افزود: ما با چند پرسش اساسی درباره جایگاه آموزش و پرورش در افکار عمومی مواجه هستیم و هدف ما تلاش برای رسیدن به پاسخهایی پیرامون این پرسش هاست تا درنهایت نتایج را دسته بندی شده به مدیران و مخاطبان این بحثدر وزارت آموزش و پرورش که همه از دوستان نیک ما هستند و برخی از این مدیران عزیزامشب در جمع ما حضور دارند، منعکس کنیم. لذا من نتایج این نشست را بسیارکاربردی و مبارک میدانم.
وی تصریح کرد: در ابتدا ما برای شناخت افکار عمومی باید " حوزه عمومی " را بشناسیم. در بین اندیشمندان، یورگن هابرماس نظریات شناخته شده ای درباره حوزه عمومی دارد. از نظر هابرماس، هر اجتماعی سه حوزه خصوصی، عمومی و حاکمیت دارد.
نظری ادامه داد: شهروندان و یا افرادی که در کنارهم جمع شدهاند، نه در مقام افراد اقتصادی یا حرفهای که تنها به فکر اداره امور خصوصی خود هستند و نه به مثابه مجامع حقوقی که تابع قواعد حقوقی بوروکراسی دولتی هستند و موظف به اطاعت و تبعیت از قواعد مذکورند، بلکه شهروندان و افراد خصوصی، زمانی به منزله عموم عمل میکنند که بدون اجبار و اضطرار، بتوانند به مسائل مورد علاقه مردم یا منافع عمومی بپردازند.
وی با اشاره به اینکه هدف اصلی حوزه عمومی این است که میان شهروندان درباره «خیر مشترک» بحثهای انتقادی و عقلانی صورت گیرد، افزود: و همچنین این امر به صورتبندی یا تدوین سلسله اقداماتی که در جهت منافع عمومی عمل میکند، منتهی شود.
نظری خاطرنشان کرد: حوزه عمومی، امکانی در زندگی جمعی انسانهاست که با تحقق آن، افراد جامعه میتوانند از طریق یکدیگر به سخن آیند و با مفاهمه، به امر عمومی توجه کنند.
وی با بیان اینکه در حوزه عمومی افراد در وضعیتی آزاد و دور از تحمیلها و اجبارها، امر عمومی را مورد بحثو نظریات یکدیگر را مورد ارزیابی قرار میدهند، افزود: بدین وسیله، امکان رسیدن به یک توافق جمعی واقعی را به حداکثر میرسانند.
نظری تاکید کرد: این گفتوگو، مفاهمه و توافق، از آنجا که مبتنی بر نیروهای هدایتکنندهای چون قدرت، پول و تبلیغات نیستند، سیاستی دیگر و متفاوت با برداشتهای معمول را میآفرینند.
به گفته وی از نظر هابرماس حوزه عمومی عرصهای است که هیچ حد و حدودی بر فعالیت آن وضع نشده باشد و به عبارتی حوزه عمومی عرصه فکر، گفتوگو، استدلال و زبان است.
این پژوهشگر آموزش و پرورش و توسعه انسانی افزود: پاسخ به پرسشهایی از قبیل چیستی آزادی، عدالت، برابری، عقلانیت و مانند آنها تنها در حوزه عمومی هر جامعهای ممکن است پاسخ داده شود و مورد پذیرش و باور مردم قرار گیرد. به عبارتی دولت به معنی عام و کلان، اگر بنا دارد فرهنگ و رویهای را در کشور بنیانگذاری کند، ناگزیر حاجت به حوزه عمومی دارد.
نظری ادامه داد: به همین دلیل در هر دورهای از تاریخ که دولت بدون اتکا به حوزه عمومی تلاش کرده تا رویه ای را پایهگذاری کند، موفق نبوده است.
مرتضی نظری با بیان اینکه حوزه عمومی بستر شکلگیری افکار عمومی است، افزود: در این حوزه شهروندان بر سر منافع عمومی به بحثو تبادلنظر میپردازند و بر خلاف روابط و مقاصد موجود در مؤسسات تجاری و گروههای شغلی که محور آنها منافع مادی و خصوصی است، هدف، تأمین منافع عمومی شرکتکنندگان و خیرمشترک است.
وی با تاکید بر اینکه در حوزه عمومی صرفاً یگانگی و عقاید همگون حاکم نیست، افزود: گفتمان و ارتباط، صرفاً در جهت ایجاد وفاق پیش نمیرود، بلکه به لحاظ فرهنگی و فکری ابعاد متعددی مطرح میشود و درها به روی عقاید متفاوت بازاست.
وی با طرح این پرسش که ابزار اصلی حوزه عمومی چیست، افزود: رسانهها که در برخی تعابیر به دو نوع تند و کند تقسیم میشوند، ابزاراصلی حوزه عمومی هستند.
نظری افزود: روزنامهها و نشریات، کتاب و مانند اینها، رسانه های کند، و رادیو و تلویزیون، ماهوارهها و شبکههای اینترنت و حتی تلفن همراه در ردیف رسانههای تند قلمداد شدهاند.
وی به ذکر مطلبی از قول دکتر یونس شکرخواه استاد ارتباطات اشاره کرد وافزود: ایشان می گویند؛ " تاکنون منبع و منشأ خبر چسبیده و متصل به منابع قدرت بود، اما امروزجوشش خبر از میان مردم و از پایین به بالاست و انبوه فعالیتهای افراد درشبکههای اجتماعی و وب، نشانگر همین موضوع است و عموم مردم جریانسازشدهاند. به عبارتی، به مدد فناوریهای نوین، دیگر فقط نظارت از آن قدرتمندان نیست، بلکه ضعیفان دیروز، ناظران امروزند. "
پژوهشگر آموزش و پرورش و توسعه انسانی با اشاره به اینکه آموزش و پرورش جزء سازمانهای نرمافزاری محسوب میشود، افزود: موضوع و مأموریت آموزش و پرورش در ارتباط با فرد و آموزش اوست و کارآموزش و پرورش با افراد حتی در مقایسه با آموزش عالی، در بازه زمانی انجام میشود که فرد بیشترین وابستگی را به خانواده خود دارد به همین خاطر آموزش و پرورش بیشترین درهم تنیدگی را با حوزه عمومی دارد.
نظری تصریح کرد: پیچیدگی و روند فزاینده نیازها، انتظارات و مسائل در دنیای جدید به تغییرنگاه عمومی نسبت به آموزش و پرورش انجامیده و خانوادهها و حوزه عمومی تحتتأثیر این فضای جدید، توقعات و مطالبات جدیدی دارند.
به گفته وی آموزش و پرورش، مهمترین نهادی است که به طور مستقیم در شکلگیری سرمایه انسانی نقش دارد و برای حرکت خود تنها به امکانات، تجهیزات و منابع مالی نیاز ندارد، بلکه اعتماد عمومی و رضایتمندی مخاطبان عامل اصلی توفیق اوست. بنابراین آموزش و پرورش و افکار عمومی لازم و ملزوم یکدیگرند.
نظری با اشاره به اینکه تاکنون یک پژوهش جامع درباره قضاوت و ارزشگذاری مردم و نخبگان درباره آموزش و پرورش ندهایدم، افزود: مردم یعنی بخش اصلی حوزه عمومی، با شنیدن نام آموزش و پرورش، قضاوتهایی دارند که وقتی این قضاوتها را بخواهیم به کلید واژههایی تبدیل کنیم عبارت خواهند بود از: محبوبیت سنتی، مانده در خاطرهها، کمبود منابع، یادگیری، احترام، تلخ و شیرین مدرسه، کتاب درسی، مشق، زندگی و شخصیت معلم، نصیحت و تنبیه و تشویق.
وی تصریح کرد: اگر همین قضاوتها را بخواهیم از نگاه نخبگان و کنشگران درون آموزش و پرورش نسبت به آموزش و پرورش بشناسیم، عبارت خواهند بود از: مشکلات تاریخی، تربیت، تغییرات پی درپی، عقبماندگی از تحولات جدید، رشد، اعتراض، سیاهی لشکر، خستگی، نگاه سیاسی و محافظهکاری.
وی با اشاره به اینکه آموزش و پرورش در نگاه اسناد بالادستی و مسئولان جایگاه بسیارمطلوبی دارد، افزود: در همین رابطه سهم اخبار آموزش و پرورش در رسانهها نسبت به سایروزارتخانه ها و سازمان های کشور سهم بالایی محسوب میشود، این در حالی است که به رغم بالا بودن وزن آموزش و پرورش در اسناد بالادستی و نگاه مسئولان، اما نگاه رسانه به حوزه آموزش و پرورش تخصصی نیست.
پژوهشگر آموزش و پرورش و توسعه انسانی ادامه داد: متاسفانه بدلایل مختلف نگاه خبرنگاران و رسانهها به آموزش و پرورش خیلی پایین، پیش پا افتاده و معمولی هست.
وی در ادامه به طرح چند پرسش پرداخت و افزود: پرسش کلیدی این است که چرا آموزش و پرورش کمتر توانسته افکارعمومی را با خود همراه کند؟
نظری افزود: ذیل این پرسش اصلی چند پرسش دیگر مطرح میشود، از جمله اینکه؛ وضع مطلوب و مورد انتظار در همراهی افکار عمومی با آموزش و پرورش چیست واساساً آموزش و پرورش چه نیازی به افکار عمومی دارد؟ ثمره همسویی آموزش و پرورش با افکار عمومی و یا ثمره همسویی افکار عمومی با آموزش و پرورش چیست؟ چگونه میتوان بین آموزش و پرورش و افکار عمومی درهم تنیدگی ایجاد کرد؟
وی با طرح این پرسش که چرا علیرغم این همه تاکید و جایگاه پرآب و تابی که بزرگان برای فرهنگیترین دستگاه فرهنگی کشور قائلند اما جایگاه بالایی پیش چشم افکار عمومی ندارد، افزود: چرا با وجود این همه بار مسولیتی که معلم از ابتدا تاکنون بر دوش داشته، اما جز منزلتی سنتی و محبوبیتی در خاطرهها، جایگاه عالی، تخصصی و تعیین کننده در واقعیت جامعه ندارد؟
گفتنی است؛ در این نشست اکرمی وزیر پیشین و مشاور عالی وزیر آموزش و پرورش، محمدی دبیر کل انجمن اسلامی معلمان ایران، الحسینی معاون پیشین پارلمانی آموزش و پرورش و نماینده دور سوم مجلس شورای اسلامی، ذوالفقاری مدرس دانشگاه و کارشناس ارشد سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، حیدری مدیرعامل خبرگزاری ایلنا، محجوب مدیر پایگاه اطلاع رسانی فرهنگیان نیوز، پورسلیمان مدیر سایت سخن معلم، زینیوند، مدیرکل مدارس غیر دولتی وزارت آموزش و پرورش، عباسپور مدیر امور شوراهای وزارت آموزش و پرورش، نظریان، رییس آموزش و پرورش منطقه یازده شهر تهران، اصفهانیان معاون اداره کل شاهد و ایثارگران وزارت آموزش و پرورش و تنی چند از دبیران، پژوهشگران، مدیران کل، مشاوران و کارشناسانی ازمعاونت های آموزش ابتدایی، آموزش متوسطه و مشارکتهای مردمی وزارت آموزش وپرورش. حضور داشتند.