فرشاد مومنی مطرح کرد:
گروههای غیرمولد ارکان قدرت را تسخیر کردهاند
استاد دانشگاه علامه گفت: گروههای غیر مولد ارکان قدرت را تسخیر کردهاند.
به گزارش خبرنگار اقتصادی ایلنا، فرشاد مومنی در هفتمین همایش سالانه مرزهای دانش اقتصاد توسعه با اشاره به اهمیت موضوع آموزش گفت: شیوههای متغیر برنامهریزی، تابعی از تحولات درک ما از مساله توسعه است. در واقع شکل و شمایل برنامهریزی در ایران سال 1327 تا امروز تابعی از درک از توسعه در سطح جهان است.
وی افزود: علت اینکه من مساله یادگیری را برجسته میکنم این است که حداقل در سه دهه گذشته یک توافق فزاینده درباره توسعه بهمثابه یادگیری به وجود آمده که بخشی از علوم شناختی و ما از آن استفاده میکنیم.
مومنی ادامه داد: نقطه عزیمت این موضوع آن است که بشر در همه ساحتها به این بلوغ رسیده که اطلاعات انسان ناقص بوده و نتیجه آن عدم اطمینان است که آن نیز باعث بروز خطا میشود. همچنین این اطلاعات نقص توزیع نامتقارن است و در واقع نقص اطلاعات موجب بروز خطا میشود و عدم تقارن اطلاعات فرصت طلبی را موضوعیت میبخشد.
این کارشناس اقتصادی گفت: برخی متفکران توسعه تاکید دارند که اطلاعات ناقص و نامتقارن در همه جوامع وجود دارد و موضعی همگانی است اما سوال این است که چرا کارنامه کشورها تا این اندازه متفاوت است. همه جوامع خطا دارند اما آنهایی که از خطاهای خود یاد می گیرند اندک هستند .
مومنی یادآور شد: ما در دانشکده علامه مقالات زیادی درباره تاثیرات جهش نفتی داریم و جالب آنکه بیش از 85 درصد خطاها در نخستین شوک نفتی عینا در آخرین شوک نفتی تکرار شد.
وی اظهار داشت: در این فاصله زمانی تعداد دانشکده اقتصاد چند برابر و تعداد اساتید و دانشجویان چندصد برابر شده اما این موضوع نیازمند حساسیت به یادگیری است.
مومنی ادامه داد: وقتی برنامهریزی مطرح میشود بحث نگاه به آینده به میان میآید کم کم این بلوغ در جامعه به وجود میآید که برنامهریزیهایی صورت میگیرد با شاخصه آینده نگری مطرح میشود.
استاد دانشگاه علامه با اشاره به دستاوردهای برنامهریزی گفت: حتی برنامههای سطحی پاسخگویی برای قدرتهایی که کوتاه نگر و یا سابقه غیر پاسخگویی دارند را به وجود میآورد که این دستاورد کمی نیست برای حکومت کوتاه نگر از منظر دخل و خرج حساسیتهایی و کنترلهایی برای شیوه کسب و درآمد و هزینه کرد آن به وجود می آید که همین یک مورد می تواند برای یک جامعه غیر دمکراتیک دستاورد بزرگی باشد.
مومنی با اشاره به مطالعاتی که دانشکده اقتصاد در این حوزه انجام داده، گفت: مطابق بررسیهایی که ما کردیم آنچه در کشور تاکنون به اسم برنامههای توسعهای ارایه شده با کاستیهای بسیار زیادی روبرو بوده است که در هشت فصل ما به آنها اشاره کردیم.
وی ادامه داد: مهمترین مشکلی که در عرصه عمل و نظر به آن برخوردیم نوعی رهاکنندگی است که امروز دچار آن هستیم در فدرالترین کشورهای دنیا حداقل در امور دفاعی و سیاست خارجی هماهنگی وجود دارد اما ما حتی در آن زمینه هم مشکل داریم. مساله دیگر برنامههای توسعهای نگرانی در مورد آینده است. درحالیکه برنامهریزی بهعنوان یک رشته علمی در دنیا مطرح میشود در جامعه رانتی ما به طرز فوقالعادهای غریب واقع شده است. کتابهایی که درباره این مقوله منتشر شده هیچ تناسبی با شتاب تاریخی آن در جهان ندارد.
مومنی افزود: مساله دیگر هماهنگی لازم با تحولات فناورانه است ما مدت ها است که به نظام تولید که برای کشور یک دغدغه عمومی است بی توجه هستیم. اکنون در جامعه امروزی برنامه ریزی ابزاری است برای غلبه به عدم اطمینان ها در نظرات و مقوله های مختلف است. ما دو نوع عدم اطمینان داریم یکی طبیعی و دیگری انسانی. گفته می شود که امروز منشاء طبیعی آن حل شده است اما ما هنوز در بخش طبیعی آن دچار غافلگیری هستیم این یعنی وجه نظری را نادیده بگیریم و در وجه عملی نیز آمادگی حداقل داریم.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت:این نکته که برنامه ریزی در سه دهه اخیر بیشتر جنبه مناسک داشته است یعنی این که یک کار روتین انجام شده بدون آن که برای کسی ایجاد محدودیت کند. به سمتی می رویم که من آن را رها کنندگی می نامم .
عضو هیات علمی دانشگاه علاوه با اشاره به درآمدهای کشور در 30 سال اخیر گفت: 2/81 کل درآمدهای ارزی کشور در صدسال گذشته متعلق به یک دوره 30 ساله است که ما به جای آن که برنامه ریزی در این دوره را به چالش بکشیم متوجه رها شدگی در این فاصله زمانی می شویم.
وی افزود: البته در این دوره 30 سالگی تجربه سال 1384 تا به امروز یک تجربه ویژه تری است و باید تمرکز بیشتری روی آن داشته باشیم. ما با شدیدترین بحران هماهنگی به صورت نظام وار روبرو هستیم و تجربه 84 تا به امروز این را می گوید که نقص برنامه ریزی از عدم وجودش بهتر است.
مومنی گفت: باید راجع به کاستی هایی که امروز با آن روبرو هستیم با نگاه دیگری تعقل کنیم علاوه بر تمامی این بحران ها ما اکنون با بحران مشارکت روبروهستیم در برنامه اول میزان مشارکت مردم 60 درصد بود اما اکنون در حدود 40 رسیده است.این یک سقوط معناداری است که من آن را بازارگرایی مبتذل می نامم.
وی ادامه داد: منطق بازار نسبت با منطق توسعه ندارد تعادل بلند جمع تعادل های افقی است در حالی که ما به تعادل های سطوح بالاتر نیاز داریم در سه دهه اخیر نمونه های زیادی از این زمین گیر شدن داریم با همه ادعا و شعار و تبلیغاتی که صورت گرفته و منابع زیادی که صرف شده هنوز جایگاه ایران از تصمیم کار جهانی 85 درصد است. در حالی که عدد جهانی آن 29 درصد بیان شده است از طرف دیگر در حالی که درسطح دنیا میانگین جهانی سطح کالاهای ساخته شده در هر کشور 69 درصد است در ایران این عدد متر از 15 درصد محاسبه شده است.
وی ادامه داد: مساله دیگر تشدید واگرایی است درسند قانون برنامه چهارم توسعه هدف کمی در نظر گرفته شده رشد اقتصادی 8 درصدی بوده که برای تحقق آن 5/16 میلیارد دلار در سال منابع مورد نیاز بود اما در سال 95 که بحث برنامه ششم مطرح شد و دوباره رشد 8 درصدی ملاک قرار گرفت .
وی با بیان اینکه ما برای رسیدن به این عدد نیازمند سالانه 200 میلیارد دلار منابع هستیم، گفت: ما با چند مساله حاد و جدی روبرو هستیم که باید درباره آن زودتر فکر کنیم. در 30 سال گذشته در غیاب توسعه گرایش های افراطی به بازار گرایی به وجود آمده و اکنون با پدیده خطرناک گذار از خام فروشی به وامفروشی روبرو هستیم. در 30 سال گذشته دولت برای گذران امور جاری خود به شدت نیازمند گرفتن وام بوده نظامی که تا پیش از این خام فروشی را امری بد میدانست اکنون آرزوی برگشتن در آن دوران را دارد.
وی افزود: مساله دیگر این است که ما از نظر اقتصادی سیاسی ما یک ابعاد تسخیرشدگی گروههای پرنفوذ قدرت از سوی گروه های غیر مولد روبرو هستیم در سال 97 چند هزار کارگر دولتی و شبهدولتی که بین 3 و 6 ماه حقوق نگرفته بودند به خیابان ها آمدند و حقوق خود را مطالبه کردند.
مومنی ادامه داد: همزمان نیز صاحبان سپردههای موسسات غیر مجاز نیز برای تعیین تکلیف سپردههای خود به خیابانها آمدند همان زمان سران سه قوه تشکیل جلسه دادند و مطالبه کارگران که دریافت حق خود برای کار در ششماهه گذشته بود را در اولویت تشخیص ندادند اما 35 هزار میلیارد تومان برای ساماندهی حسابهای سپردههای غیرمجاز تخصیص داده شد. درحالیکه سابقا غیر مجازها مجازات میشدند این یعنی همان نفوذ گروههای غیر مولد در ارکانهای قدرت و نظام تصمیمگیری است. محاسبات ما نشان میدهد نظام تصمیمگیری کوتاهنگر از طریق سیاستگذاریهای خودش به تسخیرشدگی گروههای پرنفوذ قدرت ادامه میدهد.
وی در پایان گفت: یکی از نتایج تسخیرشدگی این است که رانتی که سال 97 ایجاد شد برای اولین بار از کل رانت تاریخ نفت ایران بیشتر بوده است.