استاد اقتصاد سیاسی استاکتون کالج آمریکا در گفتوگو با ایلنا:
مهمترین چالش اقتصاد ایران مقابله با تحریمهاست/ اینستکس توان حل همه مشکلات را ندارد/ صداقت اروپا به منافعش بستگی دارد
استاد اقتصاد سیاسی استاکتون کالج آمریکا اظهار داشت: امریکا از تمام امکاناتش برای فشار بر ایران استفاده میکند، نباید انتظار دیگری داشت. برخورد زیرکانه (نه احساسی و عکسالعملی) با توجه به امکانات و استفاده درست از آنها، راه مقابله است. این یک مسابقه شطرنج است نه بوکس.
رضا قریشی استاد ایرانی اقتصادسیاسی در استاکتون کالج نیوجرسی است. وی مهمترین چالش اقتصاد ایران در سال جاری را تحریمها و راه حل مقابله با آن را تعامل با دنیا میداند. قریشی همچنین باور دارد که نباید از اینستکس انتظار بیشتری داشته باشیم. در ادامه گفت وگوی قریشی با ایلنا را میخوانید.
به نظر شما مهمترین چالش اقتصاد ایران در سال جدید چه میتواند باشد؟
در کوتاه مدت (یکی دو سال آینده) چالش اصلی مقابله با تحریمهاست. در بلندمدت این ساختار ناسالم و غیرشفاف اقتصاد است که مانع اصلی پیشرفت اقتصادی خواهد بود.
منشا و ریشه این چالش تحریم را چه میدانید؟
در یک کلام؛ اجرای سیاستهای اشتباه در برخورد با مسائل داخلی و خارجی. تحریمها مشخصا ماحصل انتخابهای اشتباه در برخورد با مقولات بین المللی است. این بدان معنا نیست که ایران"اشتباه" میگوید و مثلا امریکا و متحدینش درست میگویند. مقابله با زورگویی امریکا و عربستان و اسراِئیل سیاست ورزیهایی میخواهد که جمهوری اسلامی نخواسته یا نتوانسته به آنها به خوبی عمل کند.
در حال حاضر راهکار کاهش تاثیرات تحریم چه میتواند باشد؟
سیاستهای مبتنی بر "تعامل" (نه تقابل) با بقیه دنیا. سعی در برقراری اتحادهای معنیدار (بر پایه منافع هر دو طرف) و خنثیسازی سیاستهای دول متخاصم. دولت ایران باید بر پایه منافع ملی ایران، و با توجه به امکانات و توانش در مسایل بینالمللی درگیر شود. متاسفانه در نظام کنونی بینالمللی، مسائل بر پایه حق یا باطل حل نمیشوند بلکه بر پایه توان و منافع تصمیم گیری میشود.
در زمینه سیاستهای داخلی هم از شفافسازی اقتصادی (بویژه مؤسسات مالی)، حسابدهی واحدهای اقتصادی شبهدولتی و وابسته به نهادهای نظامی و مذهبی، برقراری ضابطه بجای رابطه در تصمیمگیریها، داشتن و اجرای قوانین روشن و بی تبعیض، اتکا به مردم و سپردن کارها به آنها میتوان نام برد.
به نظر شما اروپا در عمل به وعدههای خود مبنی بر همکاری اقتصادی با ایران صادق است؟
با توجه به پاسخ قبلی باید بگویم که "صداقت" اروپا به منافعش بستگی دارد. دولت ایران باید بتواند از میزانی که منافع اروپا آن را به طرفداری از ایران وا میدارد درک درستی داشته باشد. مثلا انتظار اینکه اروپا خود را با شاخ گاو (امریکا) درگیر کند چون حرف ایران حق است قدری ایدهآلیستی است. اما اینکه در مواردی، و برای جلوگیری از زیاده خواهیهای امریکا، بخواهد"صادقانه"از ایران حمایت محدود کند وجود دارد. دولت ایران باید از زمینه و میزان این حمایتها برآوردی درست و مبتنی بر واقعیت داشته و راهکارهای عملی آن را بیابد.
آیا کانال مالی و تجاری موسوم به اینستکس را برای رفع نیازهای کالایی و خدماتی ایران را مناسب ارزیابی میکنید؟
اینستکس مثال خوبی برای آنچه در سؤال قبلی مطرح کردم، است. اینستکس با توان محدود و برای حل مشکلات خاص (برقراری روابط تجاری شرکتهای کوچک ایرانی و اروپایی) برپا شده و در همین حد میتواند موفق باشد. اما اگر انتظار این باشد که اینستکس تمام مشکلات را حل و ایران را موفق به دور زدن همه تحریمها کند باید بگویم که اینستکس نه خواست و نه توان آن را دارد.
همکاریهای اقتصادی ایران در منطقه بویژه با همسایگان را چگونه ارزیابی میکنید؟ به نظر میرسد امریکا تمرکز بیشتری در همسایگان مانند عراق و عمان داشته تا روابط اقتصادی با ایران را مختل کند؟
امریکا از تمام امکاناتش برای فشار بر ایران استفاده میکند، نباید انتظار دیگری داشت. برخورد زیرکانه (نه احساسی و عکسالعملی) با توجه به امکانات و استفاده درست از آنها، راه مقابله است. این یک مسابقه شطرنج است نه بوکس.
در همسایگان ایران به نظر می رسد ترکیه برای ادامه رابطه اقتصادی با ایران بیشتر تمایل دارد؟ دلیل این تمایل را بفرمایید؟
این هم نمونه خوبی است از اینکه تعیین کننده در روابط بین المللی "منافع" است نه "دوستی". از طرفی اقتصاد ترکیه توان تولید کالاهای مورد تقاضای ایران (از جمله خدمات گردشگری) را در حدی بالاتر از سایر همسایگان دارد و از طرف دیگر تقاضایش برای کالاهای ایرانی (بویژه انرژی) بالاست، این یعنی منافع متقابل. در نتیجه علیرغم "دلخوری" آمریکا و اختلافات متعدد سیاسی با ایران بر سر مسائل مختلف سیاسی در سطح منطقه، آنجا که منافع ملیاش ایجاب میکند با "مخالف"همکاری دارد. رفتار ترکیه با امریکا، که علیرغم اتکا به آن، هرجا لازم بوده رودرروی امریکا ایستاده است، میتواند مثال قابل تعمقی برای دولتمردان جمهوری اسلامی باشد.