عدالتیان در گفتوگو با ایلنا:
باید به سمت اقتصاد هوشمند حرکت کنیم/ اقتصاد ایران «تیک آف» کرده است/ ترامپ استعمار جدیدی را کلید زده است/ بنسلمان مسیر پهلوی دوم را میرود
عدالتیان اظهار داشت: عربستان همان سیاستهای پهلوی دوم را دنبال میکند، اگر کسی بپرسد از دوران پهلوی دوم چه خبر؟ باید آدرس عربستان امروز را داد که بن سلمان تمام درآمدهای کشور را صرف خرید تسلیحات میکند و در نهایت هم ترامپ میگوید آگر ما نبودیم شما دو هفته هم دوام نمیآوردید. بنابراین ما این مسیر را یک بار تجربه کردهایم. الان هم ما باید با استفاده از اقتصاد هوشمند و نیروهای جوان و تحصیلکرده، هم خود و هم منطقه را بسوی رفاه رهنمون کنیم.
یکی از موضوعات مهم اقتصاد ایران بحث تحریم و تاثیر آن روی متغیرهای اقتصادی کشور است. جمشید عدالتیان، استاد دانشگاه و کارشناس اقتصاد بینالملل، در گفتوگو با ایلنا به نقش اقتصاد هوشمند در دوره جدید تحریمها اشاره میکند و آن را موجب تاثیرگذاری بیشتر تحریمها میداند.
در ادامه گفتوگوی ایلنا با عدالتیان را میخوانید:
با این رشد اقتصادی نمیتوانیم به اهداف خود برسیم/ جهان وارد اقتصاد هوشمند شده است
جناب دکتر براساس آخرین اعلام مرکز آمار رشد اقتصادی ایران 0.4 درصد است، لطفا نظر خود را در این مورد بفرمایید و اینکه تحریمها در کاهش این نرخ چه تاثیری داشته است؟
خوشبختانه نرخ رشد اقتصادی هنوز منفی نشده است، اینکه در شرایط کنونی نرخ رشد مثبت باشد خود یک موفقیت است. اما قطعا با این رشد اقتصادی نمیتوانیم به اهداف خود برسیم چون در اهداف برنامه پنج ساله این نرخ تقریبا 8 درصد پیشبینی شده است. البته زمانی که بنده در اتاق بازرگانی بودم پروژه سه 8 را برای رشد اقتصادی، تورم و بیکاری طراحی کرده بودیم که متاسفانه محقق نشد. اگر رشد اقتصادی ما 8 درصد بود در عرض ده سال به درآمد ملی هزار میلیارد دلاری رسیده و جزء گروه 20 میشدیم.
اما در مورد تاثیر تحریمها ما نباید به دلایل تحریم توجه داشته باشیم بلکه باید ابزارهای تحریم را زیر ذرهبین قرار دهیم. امروزه جهان پس از انقلاب صنعتی و انقلاب اطلاعات وارد مرحله نوینی به نام اقتصاد هوشمند شده است که در آن کشورهای صنعتی با تجمیع دیتاها به یک هوش تجاری دست یافتهاند. البته این کشورها میتوانند از این دستاورد هم در راستای مثبت استفاده کنند و هم برای ایزوله کردن یک کشور و بخشهای پیشران آن مانند نفت و خودرو آن به کار ببرند.
بنابراین تحریمهای آمریکا در مرحله جدید با هوشمندی خاصی در حال اجرا است که باعث کندی رشد اقتصادی ما شده است. برای رسیدن به نتایج بهتر باید این پدیده را واکاوی و از اقتصاد هوشمند استفاده کنیم که لازمه آن ورود به جامعه جهانی از طریق بازنگری و بازسازی سیاستها است. چون در اقتصاد هوشمند کشورها همانند سلولهای مغزی در ارتباط با هم هستند.
اقتصاد هوشمند نامرئی است
این اقتصاد هوشمند که شما اشاره کردید از چه طریقی میتواند مشکل زا باشد؟
ببینید؛ پیش از این کنترلها کاملا فیزیکی بود اما در مرحله جدید اقتصاد به یک هوشمندی رسیده است که با واکاوی دادهها مانند میزان چرخش دلار، ویزا کارت، سرچ در گوگل و اصطلاحات سرچ شده، میزان خرید و محل خرید،... میتوان اقتصاد یک کشور را کنترل کرد و به نوعی این کنترل نامرئی است. وقتی اطلاعات مربوط به نمونههای گفته شده تجمیع میشود، میتوانند به نتیجه مطلوب برسند و ما متاسفانه در حال تجربه کردن آن هستیم.
آمریکا بخوبی با دادهها بازی میکند
به نظر میرسد این هوشمندی اقتصاد نسبت به تحریمهای اقتصادی سال 91 بیشتر مورد تاکید تحریمکنندگان است؟
دقیقا همین گونه است، در مدت هفت سال گذشته میزان جابجایی دیتاها، بروز رسانی و همگام سازی آنها تقریبا دو یا سه برابر شده است. در سال 91 تقریبا تمام کشورها ما را تحریم کرده بودند اما در این مرحله از تحریمها تنها یک کشور ما را تحریم کرده است، چون آن یک کشور با دادهها بخوبی بازی میکند. بنابراین هر چند تحریمها از جانب یک کشور اعمال شده است اما جنس آنها نامرئیتر اما موثرتر شده است و این کار ما را سختتر میکند. چون آمریکا بخوبی تجمیع دادهها را انجام داده میتواند در همبستگی اطلاعاتی بین بنگاهها، همبستگی بین بازارها، ارتباط سیستم بانکی و مالی جهانی،... تاثیر بگذارد که در راستای هوشمندی اقتصاد استفاده کند.
کشورهای جی 7 مغز اصلی هوشمندی در اقتصاد هستند
پس آمریکا در اقتصاد هوشمند یک سر و گردن از بقیه دنیا جلوتر است؟
آمریکا تقریبا 25 سال پیش این برنامه را شروع کرده است بنابراین 25 سال از سایر کشورها جلوتر است، بطوری که 10 شرکت برتر جهانی همگی در زمینه اطلاعات فعال هستند و جالب آنکه به نوعی همگی در آمریکا حضور دارند که نشاندهنده اهمیتاین موضوع برای کشور آمریکا دارد. حتی آمریکا در جمع آوری دادههای کهکشان پیشرو است که بسیاری از کشورها فاقد دانش آن هستند.
البته میتوان کشورهای جی 7 را مغز اصلی هوشمندی در اقتصاد دانست که همکاری وسیعی در این زمینه دارند. در اروپا، آلمان و ژاپن در آسیا را میتوان پیشتاز این امر دانست هرچند چین هنوز در مرحله اقتصاد اطلاعات و دیجیتال است اما سعی میکند جایگاهی در اقتصاد هوشمند پیدا کند. چین میتواند در کنار سامسونگ و آیفون قطب دیگری در گوشی هوشمند ایجاد کند که کمک فراوانی در راستای هوشمندی اقتصاد میکند اما با اتهاماتی مانند جاسوسی از کاربران، در برابر آن مقاومت میشود.
اما آمریکا با دیتاگردانی و پردازش دیتاها در روابط اقتصادی، روابط بین انسانها و بنگاهها میتواند دادهها را کنار هم قرار دهد. جنبه منفی و وحشت انگیز این موضوع در مورد رفتارهای اقتصادی فردی، درآمدها و هزینهها.... است که زمانی در حد ایالات متحده بود اما در حال حاضر موضوع جهانی است و دادهها به مراکز کنترل ارسال میشوند.
کشورها به سمت انقلابهای استقلالطلبانه اطلاعاتی خواهند رفت
شما اشاره کردید که کشورها در اقتصاد هوشمند همانند سلولهای مغزی هستند که باید با یکدیگر هماهنگ باشند اما از سویی به قدرت بالای آمریکا اشاره کردید که از این امکانات برای پیشبرد منافع خود استفاده میکند، آیا این تناقض نیست؟
به نظر میرسد ترامپ از این نظم هوشمند در راستای منافع خود استفاده میکند. این قابل قبول نیست که از هوش تجاری تنها یک کشور استفاده کند و معقول آن است که برای رشد همگن و در سطح جهانی از آن استفاده شود. اختلاف روسیه، چین و ایران با آمریکا نیز از نقطه نظر اقتصاد هوشمند و برای بهبود زندگی بشیریت است. وقتی بیش از یک میلیارد نفر بیسواد مطلق وجود دارد یا بیش از یک میلیارد انسان به آب آشامیدنی دسترسی ندارند، باید از این موضوع در راستای بهبود جامعه جهانی استفاده کرد، اما آمریکا تنها برای منافع خود از آن استفاده میکند.
مثلا موضوع آلودگی محیط زیست یک پدیده جهانی است که با اقتصاد هوشمند و استفاده از دادهها، میتوان بنگاههایی که تولیدکننده گازهای گلخانهای هستند را شناسایی کرد. جالب آنکه درست در این شرایط آمریکا از پیمان پاریس خارج میشود. بنابراین این یک زنگ خطر است که اقتصاد هوشمند تنها در راستای منافع ملی باشد نه جهانی، نتیجه اینگونه حرکات نادرست جنگهای خاورمیانه خواهد بود. در مقابل چنین اقداماتی میتوان از چندجانبهگرایی استفاده کرد یعنی با همکاری کشورها میتوان در زمینه هوشمندی اقتصادی بلوکبندی ایجاد کرد همانند بلوکبندیهای سابق در اقتصاد اما با این تفاوت که حالا این بلوکبندی همانند کارکرد سمت راست و چپ مغز بود. بنابراین منطقی است که کشورها برای مبارزه با پدیدههایی مانند ریزگردها، کاهش منابع آبی و گرم شدن هوای زمین اقدام به چندجانبه گرایی کنند.
آمریکا همیشه دیوار برلین را نماد کنترل انسانها و جاسوسی افراد از یکدیگر معرفی میکرد، حالا خود اقدام به دیوار کشی میان خود و مکزیک میکند یا آمریکا از 30 سال پیش همه را به تجارت آزاد و برداشتن موانع تجاری ترغیب میکرد اما خود از تحریم و جنگ اقتصادی بر علیه سایر کشورها استفاده میکند. آمریکا اگر بخواهد از هوشمندی اقتصاد تنها برای خود استفاده کند این شرایط پایدار نخواهد ماند و اگر کشورها پس از جنگ جهانی دوم انقلابهای استقلالطلبانه سرزمینی انجام میدانند حالا باید انقلابهای استقلالطلبانه اطلاعاتی انجام دهند. در واقع مجموعه اقدامات دولت ترامپ مانند تضعیف سازمان ملل و سازمان تجارت جهانی، خروج از یونسکو، برهم زدن نفتا، جنگهای تجاری،.... نشان دهنده استعمار جدید آمریکا است که باید مورد توجه قرار بگیرد.
ایران در خاورمیانه میتواند نقش آلمان در اروپا را داشته باشد
شما اشاره به چندجانبهگرایی در استفاده از اقتصاد هوشمند کردید، آیا ایران و کشورهای همسایه ما این توان و ظرفیت را دارند که از این چندجانبهگرایی استفاده کنند؟
اقتصاد ایران دارای ابزار دانش و مدیریت است که میتواند با هوشمندسازی دادهها برای افزایش نفوذ خود استفاده کند اما این استفاده باید در راستای منافع سایر همسایگان نیز باشد چون منافع این کشورها به یکدیگر پیوند خورده است. ایران نمیتواند پیشرفته باشد در حالیکه مثلا پاکستان یا افغانستان شرایط بدی داشته باشند و ما این اختلافها را در مهاجرتها و جابجاییهای نیروی انسانی که وحشتانگیز است مشاهده میکنیم. به باور بنده ایران میتواند نقشی که آلمان در اروپا دارد را در خاورمیانه داشته باشد و موجبات توسعه خود و دیگران را نیز فراهم کند بنابراین خوشبختی ایران با خوشبختی سایر کشورهای همسایه پیوند خورده است.
اقتصاد ایران تیک آف را کرده است
در مورد ایران کمی ایدهآلیستی فکر نمیکنید؟
ببینید ایران براساس برآوردها منابع انسانی و طبیعی بالقوه برای تبدیل شدن به یک کشور صنعتی نوظهور را دارد، در حالیکه بسیاری در جهان آن را انکار میکنند. اما واقعیت این است که اقتصاد ایران تیک آف را کرده است اما با هوشمندی اقتصاد میتواند آن را محقق کند و مقدمات آن میسر است. تنها باید در قالب اقتصاد هوشمند قرار بگیرد تا سهم ایران در داد و ستد دادهها، سهم ما در اقتصاد جهان و منطقه مشخص شود. در آن صورت دیگر هیچ کشوری حتی آمریکا نیز قادر نخواهد بود نقش پیشران ایران در منطقه را نادیده بگرید. البته ایران در شرایط کنونی نیز قدرت منطقهای است و جایگاه کلیدی دارد که این فارغ از مباحث سیاسی است.
بنسلمان مسیر پهلوی دوم را میرود
اختلافات قومی و مذهبی میان کشورها بویژه در خاورمیانه با دیدگاه شما در چندجانبهگرایی و همکاری متضاد نیست؟
حتما همین گونه است اما این کنشها و واکنشها در بلندمدت حتما به تعادل و نظم جدید میرسد. این اختلافات مورد اشاره شما مختص خاورمیانه نیست در آمریکای جنوبی و شمالی یا افریقا نیز وجود دارد. حتی در این شرایط نیز نیاز به پیشتازی و پیشرانی منطقه است که ایران و ترکیه این ویژگیها را دارند اما تا امروز این پیشتازیها در برابر انقلابهای منطقه کافی نبوده است و این موج تغییرات است که به نوعی منطقه را بهم ریخته است.
مثلا عربستان همان سیاستهای پهلوی دوم را دنبال میکند، اگر کسی بپرسد از دوران پهلوی دوم چه خبر؟ باید آدرس عربستان امروز را داد که بن سلمان تمام درآمدهای کشور را صرف خرید تسلیحات میکند و در نهایت هم ترامپ میگوید آگر ما نبودیم شما دو هفته هم دوام نمیآوردید. بنابراین ما این مسیر را یک بار تجربه کردهایم. الان هم باید با استفاده از اقتصاد هوشمند و نیروهای جوان و تحصیلکرده، هم خود و هم منطقه را بسوی رفاه رهنمون کنیم.
FATF در راستای اقتصاد هوشمند است
رابطه FATF و اقتصاد هوشمند را چطور ارزیابی میکنید؟
همانطور که گفتم ما باید در اقتصاد هوشمند با سایر کشورها شراکت داشته باشیم، همین FATF بخشی از آن است که تراکنشهای مالی را در نظر میگیرد. اگر ما به آن نپیوندیم شرایط بدتر خواهد شد و ما از سیستم جهانی حذف و تمام دادهها علیه ما مورد استفاده قرار میگیرد. مسئله مهم در این موضوع این است که آیا ما در قبال صدور دادهها، دریافت داده نیز خواهیم داشت؟ که بنده تا امروز چیزی در این مورد نشنیدهام.
دنیا بدون ما و ما، بدون دنیا نمی توانیم باشیم
ایران چگونه میتواندهوشمندی اقتصاد را پیاده کند؟
این پدیده را ابتدا باید از تئوری و دانشگاهها شروع کنیم و سپس از ابزارها برای تحقق آن استفاده کنیم. این اقتصاد هوشمند موضوع پیچیدهای نیست و کشور ما نیز با مقدمات آن آشنایی دارد، همین که ما پرداختهای الکترونیکی داریم یا از کارتها بانکی استفاده میکنیم خود زمینهساز این پدیده است، تنها کافی است که در این دادهها تجمیع و در قالب اقتصاد هوشمند قرار بگیرد تا در سیاستگذاریها از آن استفاده شود.
شاید برخی کشورها در صدور تکنولوژی این پدیده مشکل درست کنند اما نباید فراموش کرد که بیشترین نقش در این موضوع را تفکر و دانش دارد به طوریکه اگر ما تکنولوژی را داشته باشیم ولی با کابرد آن ناآشنا باشیم هیچ سودی نخواهد داشت. بنابراین این نیروی انسانی ماهر است که دادهها را تجمیع و پردازش میکند و نباید بابت واردات تکنولوژی نگران بود چون تحریمها تا ابد ادامه نخواهد داشت و دنیا بدون ما و ما بدون دنیا نمی توانیم باشیم.
گفتوگو: توحید ورستان