خبرگزاری کار ایران

معاون مدیرکل دفتر برنامه‌ریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو:

ایران سالانه 25 سانتیمتر نشست می‌کند/ هشدار نسبت به آلایندگی اسفناک منابع آبی با فاضلاب تا هشت سال آینده/ مراجع قضایی توان مقابله با پشت‌پرده نابودی جنگل‌های هیرکانی را ندارند

ایران سالانه 25 سانتیمتر نشست می‌کند/ هشدار نسبت به آلایندگی اسفناک منابع آبی با فاضلاب تا هشت سال آینده/ مراجع قضایی توان مقابله با پشت‌پرده نابودی جنگل‌های هیرکانی را ندارند
کد خبر : ۶۷۶۶۳۵

معاون مدیرکل دفتر برنامه‌ریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو با بیان اینکه ایران به طور متوسط سالانه 25 سانتیمتر نشست می‌کند نسبت به وضعیت آلایندگی منابع آبی با فاضلاب شهری هشدار داد

به گزارش خبرنگار ایلنا، هدایت فهمی معاون مدیرکل دفتر برنامه‌ریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو در نشست حاشیه‌ای چهاردهمین نمایشگاه بین‌المللی صنعت آب با طرح این سوال که با توجه به بحران آبی که به وجود آمده آیا این مشکل راه حل فنی مهندسی دارد یا باید به دغدغه اجتماعی تبدیل شود تا قابل حل باشد؟ اظهار داشت: نشانه بحران آب این است که تعادل منابع و مصارف به هم می‌خورد. کشور ما و خاورمیانه در منطقه خشک و نیمه‌خشک واقع شده و با این ویژگی اقلیمی، فرهنگی، اجتماعی و زیست محیطی، بحران آبی در خاورمیانه به بحران اجتماعی و اقتصادی تبدیل می‌شود که این‌ها نیز بحران سیاسی را منجر می‌شوند. بحران اجتماعی به فروپاشی اجتماعی و حتی سیاسی منجر می‌شود.

وی با بیان اینکه در کشور ما راه‌حل کوتاه‌مدت به تنهایی جواب نمی‌دهد، افزود: طی کمتر از یک قرن جمعیت کشور هشت برابر شده و جمعیت شهری از 32 به 71 درصد افزایش یافته است و روستاها به سرعت خالی از سکنه می‌شوند و حاشیه‌نشینی شهرها به عنوان پدیده‌ای که قبل از انقلاب به وجود آمد به سرعت رشد کرده است و اکنون حدود 20 میلیون حاشیه نشین شهری داریم، 37 هزار روستا به دلیل مسائل آب و زیست محیطی خالی شده‌اند.

فهمی تصریح کرد: اکنون کشت آبی دو برابر شده و 90 تا 92 درصد آب شیرین کشور در کشاورزی مصرف می‌شود. بهره‌وری در ایران به ازای هر مترمکعب آب 1.2 کیلوگرم و در دنیا 2.5 کیلوگرم است اما بهره‌وری اقتصادی در ایران 30 سنت و در دنیا 2.5 دلار است.

وی ادامه داد: ما شرکت‌های تعاونی و سهامی زراعی را که بعد از اصلاحات ارضی به وجود آ‌مده بودند به طرز عجیبی مختل کردیم و اراضی را تجزیه کردیم که اکنون به یک آفت تبدیل شده است.

معاون مدیرکل دفتر برنامه‌ریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو با بیان اینکه عوامل اصلی بحران آب، افزایش جمعیت و مصارف بالاتر از بهینه، همچنین بهره‌برداری بیش از آستانه تاب‌آوری گفت: مصرف آب از مرز بحرانی گذشته است ما در ایران سه برابر ظرفیت آب بهره‌برداری می‌کنیم که فاجعه است و این بحران فقط پشت دیوارهای وزارت نیرو نخواهد ماند. ما در فرسایش خاک با 20 میلیون تن در سال رتبه اول را داریم در زمینه جنگل تراشی، از بین بردن مراتع و تغییر کاربری اراضی و فضای سبز، آلایندگی و ریزگرد سرآمد هستیم.  جنگل‌های هیرکانی، طعمه یک عده که به رانت‌های قدرت وابستگی دارند، شده است و مراجع قضایی هم توان مقابله ندارند.

وی در ادامه بیان کرد: در کشور ما در 20 سال اخیر 10 درصدکاهش بارندگی داشتیم و جریان رودخانه‌ای 25 درصد کاهش یافته و خشکسالی پیوسته و متواتر شده است اما برنامه جامعه سازگاری با اقلیم نداریم. نکته طنز اینکه یکی از بندهای برنامه چهارم توسعه این موضوع بوده، اما تاکنون هیچ یک از برنامه‌های توسعه حتی 50 درصد تحقق هم نداشته‌اند.

فهمی همچنین به ورود آلاینده‌های فاضلاب و بیولوژیکی به منابع آب اشاره و اظهار داشت: طوفان و بحران بزرگ‌تری در راه است و آن بحران کیفیت آب است بدون تردید مناقشات بزرگ اجتماعی در شهرها به وجود می‌آیند، هر مترمکعب فاضلاب هشت تا 15 مترمکعب آب را از دسترس خارج می‌کند. ورود پساب و پسماند شهری و صنعتی به آب به سرعت در حال رشد است و تا یک تا دو سال آینده با بحران عظیم کیفی مواجه خواهیم بود. وقتی آب شرب آلوده شود تبعات آن غیرقابل پیش‌بینی است، شوری ممکن است باعث شود امکان خوردن آب را نداشته باشیم اما تبعات آلودگی فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی غیرقابل تصور است.

فهمی به ساختار معیوب اقتصادی آب کشور نیز اشاره کرد و گفت: این ساختار معیوب پیغام صرفه‌جویی به مصرف کننده نمی‌دهد. 1500 تومان هر متر آب تصفیه شده در شهرها توزیع می‌شود در حالی که 400 تومان آن را دریافت می‌کنیم. کشاورزی که 90 درصد آب کشور را مصرف می‌کنند (90 میلیارد مترمکعب) 100 تا 150 تومان تمام می‌شود، اما فقط 10 تا 15 تومان آن را دریافت می‌کنیم. البته در همه جای دنیا به کشاورزی یارانه داده می‌شود اما نه این یارانه‌ای که ما می‌دهیم. یارانه دادن آنها هدفمند است ما فقط توزیع نقدینگی می‌کنیم.

وی در ادامه به ضعف ساختاری در بخش مدیریت سرزمینی اشاره و اظهار داشت: این موضوع در تمام عرصه‌های کشور دچار ضعف و مشکل است و نهادینه شده دلیل آن این است که نه حفاظت کمی و نه کیفی منابع زیستی را داریم به این ترتیب تمام منابع به سرعت از بین می‌روند ما در جهان در زمینه نابودی منابع و عدم حفاظت کمی و کیفی از آنها مدال‌آوریم.

وی ادامه داد: ناتوانی در استقلال نظام‌های بهره‌برداری در مدیریت سرزمینی که در طول قرون شکل گرفته بود را به هم زدیم و اشکال مدرن ساختیم اما متناسب با آن نظام مدرن بهره‌برداری ایجاد نشده‌اند. بنابراین شبکه سازی می‌کنیم اما کشاورز حاضر نیست مدیریت آن را بپذیرد.

معاون مدیرکل دفتر برنامه‌ریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو به ضعف مدیریت و حکمرانی ناپایدار در کلیه عرصه‌های مدیریت سرزمینی پرداخت و گفت: حکمرانی ما ناپایدار بوده و تمام دستگاه‌های متولی به صورت جزیره‌ای و بدون توجه به منافع ملی و همبستگی در عرصه خود خواستند که صاحب رتبه شوند مثلا در کشاورزی بیشترین زمین اختصاص یابد و بیشترین آب استحصال شود، ما خواستیم از این عرصه‌ها استفاده مادی ببریم، نه استفاده درازمدت و پایدار برای نسل بعدی.  حال امیدواریم با رویکرد جدید وزارت نیرو شاهد حکمرانی پایدار باشیم.

وی به تحمیل بار سیاستی خودکفایی در بخش کشاورزی به عنوان دیگر عامل بحران آفرین در بخش آب اشاره و تصریح کرد: ما خواسته‌ایم در کشاورزی، اشتغالزایی کنیم اما موفق نبوده‌ایم. مثلا گفته‌ایم که چاه غیرمجاز احداث شود تا کشاورز درآمد داشته باشند این کار حتی در آفریقا هم انجام نشده است. خودکفایی در جهان امروز بی‌معناست باید به سمت خوداتکایی برویم. هیچ کس امنیت قضایی را به معنای خودکفایی در همه چیز نمی‌داند امنیت قضایی برای کشور ضروری است اما خوداتکایی یعنی اینکه محصولات استراتژیک تولید کنیم و در شرایط اضطرار و تحریم بتوانیم محصولات دیگر هم تولید کنیم.

وی خاطرنشان کرد: مساله دیگر بحران‌زا برای آب آمایش سرزمینی بدون طرح جامع آن که نقشه راه استقرار جمعیت و فعالیت اقتصادی در پهنه سرزمینی است. ما نمی‌توانیم در فضای پرابهام و پر از تضاد کشور حرکت کنیم که باعث شده در جایی که کم آب است صنایع آب‌بر را استقرار کنیم و در کل کشور برنج بکاریم.

وی اظهار داشت: ما تاکنون چند بار خیز برداشته‌ایم که طرح جامع آمایش سرزمین داشته باشیم اما داستان روایت غمناکی دارد که عمق تراژدی را نشان می‌دهد و آن این است که  هر بار نیز آن را به هم زده‌ایم و هنوز بعد از 40 سال طرح جامع آمایش سرزمین نداریم. سوال این است که آیا این مساله زیبنده کشور است؟ آیا موضوعی پیچیده بوده و ما توان فنی آن را نداشتیم؟

فهمی ادامه داد: اخیرا سخنگوی دولت اعلام کرده که آمایش استانی تا سال آینده نهایی می‌شود اما باید گفت که کل دنیا قبل از اینکه آمایش استانی داشته باشند آمایش ملی و منطقه‌ای را ایجاد می‌کنند اکنون می‌بینیم که در کشور ما طرح آمایش سیستان و بلوچستان با گیلان یکسان است همه پتروشیمی می‌خواهند و تمامی زیرساخت‌ها برای همه شهرها یکسان است در حالی که در دنیا برای این موضوع مبانی علمی وجود دارد.

وی افزود: واحدهای سیاسی الزاما بر اساس مبانی اقلیم، هیدرولوژیکی و منطبق با فرهنگ و زبان نیستند. اینکه آمایش استانی را به صورت منگنه‌ای بپیچانیم یک کمدی تراژدی است ایجاد تعادل بین منابع و مصارف آب با رعایت توسعه پایدار و اولویت‌بندی در بخش شرب و صنعت و با استفاده از روش‌های سازه‌ای و غیرسازه‌ای است. مطلق کردن هر کدام فاجعه است یعنی اگر در مدیریت آب فقط به سازه بپردازیم به خطا رفته‌ایم. روش تقاضا در مصرف مهمترین ابزار دنیا برای مدیریت آب است که در کشور ما مغفول مانده است.

وی ادامه داد: عمر مدیریت در کشور ما خیلی کوتاه است و هر مسئولی دوست دارد روبان افتتاح را خودش قیچی کند اگر چه قانون بقای مدیریت در کشور داریم.

فهمی بیان کرد: در همه جای دنیا سد ساخته می‌شود و ساخت سد فی نفسه نه اهریمن است و نه فرشته. به اندازه آن برای یک منطقه کم آب مثل دارو است اما اگر بیش از ظرفیت حوزه آبریز سد ساخته شود سمی مهلک است.

وی با طرح این سوال که آیا ساخت سد در کشور ما ضروری بوده گفت: زمانی سد می‌سازیم که توزیع زمانی و مکانی منابع و بارش یکنواخت نباشد اما آیا ایران واقعا این گونه است. 75 درصد بارش ما در فصل غیرزراعی است و 70 درصد آب در منطقه غرب کشور وجود دارد و شرق کشور 30 درصد منابع آبی را داراست. پس از نظر زمانی و مکانی توزیع نایکسان داریم. بحث این است که در مرحله‌ای به اندازه و علمی و با رعایت جنبه‌های زیست محیطی و اجتماعی و فرهنگی سد بسازیم. یعنی حتما نظام بهره‌برداری متناسب با آن ایجاد کنیم و مشارکت و عزم ملی جامعه محلی همراه شود که به این مهم در گذشته توجه نشده است. حال اکنون برای سدها پیوست فرهنگی و زیست محیطی جزو الزامات است.

وی با بیان اینکه مدیریت در دنیای امروز مدیریت به هم پیوسته است یادآور شد: این مدیریت عمدتا در جنبه‌های غیرسازه‌ای یعنی مدیریت تقاضا و مصرف استوار است.

وی در ادامه اظهار داشت: منابع تجدیدپذیر شونده ما 25 درصد جهانی است و 15 درصد کشور مرطوب و نیمه مرطوب و سایر مناطق خشک و فراخشک است. تنوع قومی و زبانی در کشور داریم بنابراین بحران‌های سرزمینی به سرعت به بحران اجتماعی تبدیل می‌شوند به ویژهدر کشوری که تنوع قومی و مذهبی دارد و گسل‌های عمیق اجتماعی، قومیتی و مذهبی را شاهد هستیم که هر کدام از این گسل‌ها می‌توانند فعال و به بحران تبدیل شوند.

وی ادامه داد: تراکم جمعیتی اکنون در شرق کشور کم شده و سیستان و بلوچستان در معرض خطر جدی قرار دارد یعنی  منطقه از جمعیت خالی می‌شود و ما قادر به حفظ مرزها نخواهیم بود. بنابراین قطعا حفظ مردم و ایجاد امکانات زندگی برای آنها از مهمترین وظایف حاکمیت است که نگذارد مناطق مرزی به دلیل کمبود آب و ریزگردها از جمعیت خالی شو، در حالی که این فرآیند اکنون شروع شده و مهاجرت وسیعی در ایران منطقه شاهد هستیم و این یک تهدید جدی برای کشور است.

وی با اشاره به تغییرات بارش در کشور گفت: در گذشته 225 میلی‌متر بارش داشتیم و 420 میلیارد مترمکعب آب داشتیم که این رقم در سال‌های اخیر کاهش یافته و در پنج سال اخیر به کمتر از 218 میلیارد مترمکعب رسیده است دارایی آب ما زمانی 130 میلیارد مترمکعب بود اما در سال‌های اخیر به 104 میلیارد مترمکعب رسیده است و مصارف کشور اعم از سطحی و زیرزمینی 100 میلیارد مترمکعب است.

این مقام مسئول یادآور شد: کشورهایی که صفر تا 40 درصد منابع تجدیدپذیر را مصرف می‌کنند در حد قابل قبول است از 40 تا 60 درصد تنش آبی. 60 تا 80 درصد بحران آبی و کشورهایی که بالای 80 درصد مصرف می‌کنند فوق بحرانی هستند. ما حدود 86 تا 88 درصد منابع تجدیدپذیر را مصرف می‌کنیم.

وی ادامه داد: روند کاهش سرانه آب در سال 1400 به 1360 مترمکعب می‌رسد این رقم در اوایل سال گذشته 6 هزار مترمکعب بوده است بنابراین منابع تجدیدپذیر به سرعت  در حال کاهش است که زنگ خطری را به صدا درآورده است.

وی همچنین با بیان اینکه جنگل‌های زاگرس در آستانه تهدید جدی قرار دارند ،تصریح کرد: راندمان آبیاری در کشور ما به طور متوسط 41 درصد است اما در کشور مصر به 60 درصد رسیده است.

فهمی با بیان اینکه دیگر امکان انتقال آب به تهران را نداریم، تصریح کرد: شهری بزرگ و بدون در و پیکر داریم که اگر یک روز جیره‌بندی در آن اتفاق بیفتد تبعات آن غیرقابل پیش‌بینی است.

وی با بیان اینکه حجم آب مصرفی ایران باید 70 میلیارد مترمکعب یعنی 60 درصد منابع تجدیدپذیر باشد، خاطرنشان کرد: این رقم به این معناست که ما باید 30 میلیارد مترمکعب کاهش مصرف داشته‌ باشیم.

وی ادامه داد: 57 درصد آب شهرها از منابع آب زیرزمینی و 43 درصد سطحی در روستاها 83 درصد زیرزمینی و 17 درصد سطحی است. تعداد چاه‌های کشور مرتبا رو به افزایش است اما میزان برداشت و آبدهی آبخوان‌ها کاهش یافته و توان استخراج ندارند.

وی همچنین به فرونشست زمین اشاره کرد و گفت: به طور متوسط ایران سالانه 25 سانتی‌متر نشست می‌کند و آبخوانی که نشست کرد غیرقابل بازگشت است. چاه‌های عمیق روز به روز بیشتر می‌شود در گذشته تا عمق 40 متری به آب می‌رسیدند اما اکنون 200 تا 300 متر نیز امکان دسترسی به آب وجود ندارد.

وی خاطرنشان کرد: وضعیت آلاینده‌های کشور اسفناک است و هشدار می‌دهیم که منابع آبی در معرض خطر است.

وی افزود: تا سال 1405 به جز نوار شمال و غرب همه جا بحران خواهند داشت و از نظر کیفی دچار مشکل خواهند شد.

وی به سطح زیرکشت اراضی آبی اشاره و اظهار داشت:‌ امروز سطح زیرکشت اراضی آبی 8.8 میلیون هکتار شده یعنی پنجمین کشوری هستیم که سطح کشت آبی آن بالا است.  

وی با بیان اینکه ورود نیتروژن و فسفر به آب خطری غیرقابل کنترل است خاطرنشان کرد: حل این موضوع به تدابیر ویژه در سطح بالای حاکمیت نیاز دارد قوه مجریه به تنهایی قادر به حل آن نخواهد بود.

فهمی با بیان اینکه کشور با افزایش دو درجه‌ای دما روبرو می‌شود افزود: به همین دلیل بیش از 27 میلیارد مترمکعب آب بیشتر تبخیر می‌شود و تغذیه آب زیرزمینی 20 درصد کاهش می‌یابند. اکنون ریزش برف حدود 10 درصد کاهش یافته و خط تراز برف، 200 متر بالاتر رفته است و این روند همچنان ادامه دارد و باید توجه کرد که مناطق پرآب به سرعت کم‌آب می‌شوند.

وی گفت: در برنامه ششم بندی وجود دارد که کشور باید نیم میلیون از اراضی شیب‌دار تبدیل به باغات کند و شش میلیارد مترمکعب آب آن باید تامین شود و ماده 34 و 35 همین برنامه می‌گوید که 11 میلیارد مترمکعب باید صرفه‌جویی آب داشته باشیم و این ارقام عجیب است انگار سند دو کشور خوانده می‌شود. یعنی سیاست‌ها در تضاد است.

وی با بیان اینکه اغلب شهرها با مشکل آب از نظر کیفی و کمی روبرو خواهند شد افزود: سفره‌های آب زیرزمینی به سرعت نابود می‌شود تنازعات منطقه‌ای افزایش می‌یابد. امکان کشاورزی از بین می‌رود فرونشست زمین زیرساخت‌های مهم ا رتباطی اکشور را تحت تاثیر قرار می‌دهد مهاجرت از روستاها به سرعت افزایش می‌یابد و عرصه‌های محیط زیستی از بین می‌روند و نسل آینده با مشکل جدی مواجه می‌شود بنابراین اکنون باید وارد شویم آب را به عنوان مولفه اجتماعی در نظر بگیریم. آب یک مساله اجتماعی است که ابعاد اجتماعی، سیاسی، امنیتی، اقتصادی و محیط زیستی دارد.

وی با بیان اینکه یارانه غیرهدفمند توهم فراوانی آب و انرژی را دامن زده گفت:: بهره‌برداران تبدیل به عامل غیرفعال شده‌اند ما مشارکت مردم را برای مراسم خاص می‌خواهیم و آنان را وارد صحنه می کنیم اما نمی‌خواهیم در تصمیمات واقعی شرکت کنند، حقیقت این است که بحران آب و مدیریت سرزمینی بدون مشارکت مردم امکان‌پذیر نیست و مسئولین باید این را درک کنند.

وی افزود: تمرکززدایی و واگذاری مسئولیت به مردم به طور واقعی نیاز به شناخت و بازسازی حکمرانی آب دارد اگر آب تبدیل به موضوع اجتماعی نشود انباشت خواست‌ها در روان ملی مردم جمع می‌شود و منفجر خواهد شد، زیرا پوست امنیت و آرامش یک آسیب بزرگ اجتماعی نهفته است بنابراین باید مردم را برای حل این موضوع وارد صحنه کنیم.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز