استاد دانشگاه علامه:
برخی با جعل مفاهیمی مثل نرخ ارز آدرسهای بدلی و مشکوک به جامعه میدهند
استاد دانشگاه علامه گفت: متاسفانه در کشور ما عدهای سعی دارند توان رقابت را از طریق افزایش نرخ ارز بالا ببرند در حالی که این اقدام تولید را به حاشیه میراند. این افراد از جعل مفاهیمی مانند فنر نرخ ارز، مقایسه نرخ تورم به جامعه آدرسهای بدلی و مشکوک میدهند.
به گزارش خبرنگار اقتصادی ایلنا، فرشاد مومنی در نشست خبری همایش اقتصاد ملی و پیچیدگی اقتصادی در مورد اهمیت دانایی و کاربست آن در جامعه گفت: کشورهای صنعتی، بنیانگذار این مفهوم بودند و باید بررسی کرد که ما باید از چه زاویهای از آن استفاده کنیم تا از دورههای باطل توسعهیافتگی خارج شویم. مساله مهم این است هر ایدهای که در کشورهای صنعتی تولید شده و موضوعیت داشته ما در مقابل آن واکنش فعال داشتیم.
وی با بیان اینکه باید از واکنش تقلیدی و ترجمهای خودداری کنیم، ادامه داد: زمانی که موج برندگان نوبل به اقتصاد نهادگرایان تخصیص مییافت بنده مقاله ای نوشتم و در آن توضیح دادم که نباید با آموزههای نهادگرایی به صورت ترجمهای برخورد شود. چون در غیر این صورت آن مفهوم نیز مانند مفهوم بازارگرایی به کاریکاتوری تبدیل میشود بنابراین ما باید انقلاب دانایی را جدی بگیریم و اگر در این موضوع انفعالی برخورد کنیم تبعاتی را متوجه کشور خواهدکرد.
استاد دانشگاه علامه در مورد مفهوم پیچیدگی گفت: مفهوم پیچیدگی در کشورهایی مطرح شد که صد سال از تولید انبوه عبور کرده و وارد اصل دانایی شده بودند. در این دوران مهمترین ویژگی دانایی این بود که وقتی تابع تولید میشود بازده تولید را صعودی و سرعت حرکت و تغییرات و دستاوردهای اقتصادی را از تولید تصاعد حسابی در دوران پسا انقلاب صنعتی به تصاعد نمایی پس از انقلاب تغییر میدهد و این یک نقطه عطف برای این جوامع است.
وی تصریح کرد: یکی از دستاوردهای این دوران وجود بیسابقهترین سطوح نابرابری در جوامع انسانی بود. به طوری که فیلسوفان علم بر این باور بودند که مشکل جوامع انسانی از مساله آزادی به مساله عدالت تغییر پیدا کرده است چون نابرابریها هم در داخل کشورها و هم بین کشورها روند افزایشی به خود گرفته بود.
وی ادامه داد: اگر به دادهها نگاه کنیم متوجه میشویم که در آستانه موج اول انقلاب صنعتی در سالهای میانی قرن 18 بنیه تولید سرانه موفقترین کشور در مبارزه با ضعیفترین کشور حداکثر 3 به 1 بود. اما مطالعات دیوید لندر نشان داد که این فاصله در ربع سوم قرن به 1 به 70 رسیده است و پس از ورود دستارودهای تدریجی انقلاب صنعتی این رقم به 1 به 400 رسید.
استاد دانشگاه علامه در مورد اهمیت انقلاب دانایی گفت: کشورهایی از تولید انبوه به تولید ناب وارد میشوند که قدرت خلق تقاضاهای دقیق در ساحت تولید صنعتی داشته باشند و همچنین قدرت متنوع سازی محصولات به بیسابقهترین حد برسد. پس توانایی تولیدات متنوع کانون کلیدی مزیت برای رقابت کشورهاست.
وی ادامه داد: پس از انقلاب دانایی در ساحت علم و فناوری ما با کاهش هزینههای حمل و نقل و ارتباطات روبهرو هستیم که دست تجارت جهانی و از طرفی تقاضا برای محصولات متنوع را افزایش میدهد و بر این اساس و به اعتبار تحولات علمی از فرآیند تولید زمان زدایی و مکان زدایی میکند و اسلوب این رقابت پذیری در کشورهای صنعتی ظهور دوباره بنگاههای کوچک مقیاس است که ما نیز در این مساله پیشرو هستیم به طوری که نزدیک به 90 درصد بنگاهها را بنگاههای تک نفره تشکیل میدهند. اما بین ما و آن کشورها تفاوت اساسی وجود دارد چون برای ما در اسلوب تولید معیشتی پیش آمده و آنها در اسلوب تولید دانایی محور فعالیت میکنند.
وی در مورد افزایش نرخ ارز در قدرت رقابتپذیری در کشور گفت: متاسفانه در کشور ما عدهای سعی دارند توان رقابت را از طریق افزایش نرخ ارز بالا ببرند در حالی که این اقدام تولید را به حاشیه میراند. این افراد از جعل مفاهیمی مانند فنر نرخ ارز، مقایسه نرخ تورم به جامعه آدرسهای بدلی و مشکوک میدهند که همه چیز در رقابت نقش دارد که دانایی و توانایی است.
مومنی با انتقاد از تولید مدارک آموزش عالی در ایران گفت: سرشماری دادههای 1365 تا 1395 را اگر مقایسه کنیم از زاویه تحول در دارندگان مدرک آموزش عالی در ایران این افراد از 180 هزار نفر در سال 65 به بیش از 17 میلیون در سال 1395 افزایش یافتند. اما مساله مهم این است که چرا با وجود این مدارک ما همیشه به حاشیه رانده میشویم.
وی یادآور شد: مهندس بازرگان در مقالهای هشدار داده بودند که دانشگاههای ما کارخانه مدرک سازی شده و نسبت به عواقب آن هشدار داده بودند و مفهوم پیچیدگی کمک میکند تا به دوگانگیها حساس شویم. برای نمونه دادههای رفیع بین المللی نشان میدهد که خلق دادههای علمی در ایران 68 برابر شده است اما در بررسی اوضاع ایران به وسیله شاخص پیچیدگی متوجه میشویم که رتبه پیچیدگی ایران در مقایسه با سال 1365، 20 رتبه کاهش پیدا کرده است و این جای شگفتی دارد. همچنین تعداد مقالاتی که به طور متوسط به خط اختراع جدید میرسند 460 برابر ژاپن است و به وسیله شاخص پیچیدگی میتوان این تناقض را توضیح داد.
وی در مورد اهمیت شاخص پیچیدگی در توضیح مسائل اقتصاد ایران گفت: از سال 1385 تا 1395 در مجموع 621 میلیارد دلار به اقتصاد تزریق شد و محصول آن بیسابقهترین صنعتگرایی در تاریخ اقتصاد ایران بود. به طوری که خالص فرصتهای شغلی صنعتی در این دوران به منفی 500 هزار نفر رسید که این مسائل را میتوانیم با استفاده از شاخص پیچیدگی توضیح دهیم.
وی ادامه داد: با کمال تاسف دادههای جدید پدیده ویرانساز و فلاکتبار صنعتزدایی در دولت روحانی با شدت در حال استمرار است اما قدرت تخریب کنندگی دولت قبلی به گونهای بود که آن را به پایین میبرد و اگر امنیت ملی برای کشور ما مهم است باید نسبت به صنعت زدایی حساس باشیم.
این اقتصاددان یادآور شد: گزارشهای قبلی نشان میدهد از سال 1393 تا 1396 سهم صنعت از تولید ناخالص داخلی از مقدار 14.9 درصد به 13 درصد کاهش پیدا کرد. این در دورانی بود که ما از کمبود ارز در مضیقه نبودیم. همچنین سهم خدمات از 51 درصد به 56 درصد افزایش یافت. جالب آنکه براساس گزارش از بانک مرکزی سهم صنعت برای کشورهای در حال توسعه میباید 25 درصد باشد.
وی خاطرنشان کرد: همچنین سرمایهگذاری بخش خصوصی و دولتی بر روی ماشین آلات که ظرفیت تولید و اشتغال مولد را افزایش می دهد از 8.2 درصد در سال 93 به 6.5 درصد در سال 96 سقوط کرده است. همچنین میزان سرمایهگذاریهای تحقق یافته دولتی و خصوصی براساس اسناد بالادستی با عدم تحقق 85 درصدی روبهرو بود.