عضو هیأت علمی دانشگاه براندیس ماساچوست آمریکا در گفتوگو با ایلنا:
تعمدی در افزایش نرخ ارز نبود/ رفتار گلهای باعث بیثباتی بازارهای مالی میشود/مزیت نسبی صادرات کمکم کاهش مییابد/ تلاش آمریکا برای مقابله با روشهای دور زدن تحریمها از سوی ایران
عضو هیأت علمی دانشگاه براندیس ماساچوست آمریکا اظهار داشت: برخی اقشار با مشکلات شدید اقتصادی مواجه هستند. بیکاری و کاهش قدرت خرید دو مشکل عمده هستند ولی حتی کسانی که شغل و درآمد کافی دارند از کاهش ارزش پول ملی و بیثباتی اقتصادی رنج میبرند. ناامیدی و نگرانی در مورد آینده هم متاسفانه فراگیر شده که در چنین شرایطی بحرانهای ناگهانی اجتماعی بیشتر خواهند شد.
به گزارش خبرنگار اقتصادی ایلنا، نادر حبیبی دارای مدرک کارشناسی ارشد و دکترا از دانشگاه ایالتی میشیگان است. وی در حال حاضر عضو هیأت علمی دانشگاه براندیس در ایالت ماساچوست آمریکاست. حبیبی معتقد است تحریمها آغازگر افزایش نرخ ارز بوده و تا زمانی که حجم نقدینگی و تنشهای سیاسی کاهش نیابد ثبات در نرخ ارز دشوار خواهد بود. همچنین وی معتقد است افزایش در صادرات موقتی بوده و با اعمال تحریمهای بانکی این مزیت بتدریج کاهش خواهد یافت.
در ادامه مشروح گفتوگوی ایلنا با نادر حبیبی را می خوانید؛
ارزیابی خود از نوسانات اخیر نرخ ارز را بفرمایید؟
کاهش شدید ارزش ریال در مقابل دلار و سایر ارزها با تحریمهای یکجانبه آمریکا آغاز شد ولی سیاستهای تدبیری دولت برای مهار قیمت دلار (به عبارتی تثبیت قیمت دلار به قیمت 4200 و جلوگیری از معاملات آزاد ارز) باعث تشدید این بحران شد. اثر منفی افزایش قیمت دلار بر قیمت بسیاری از کالاها و خدمات شدید بوده و باعث کاهش قدرت خرید گروههای زیادی از شهروندان شده است. ناامیدی مردم از کاهش و اتمام فشارهای اقتصادی آمریکا آثار منفی محسوسی بر رفتار مصرف کنندگان و سرمایهگذاران گذاشته که همچنان خطر تورم و رکود اقتصادی را همزمان بالا نگه داشته است.
تکانههای ایجاد شده در اثر تحریمهای جدید تا چه اندازه میتواند در نرخ ارز موثر باشد؟
کلید اصلی ثبات بازار ارز کنترل نقدینگی و رفع تنشهاست
اگر شوکهای تحریمی جدیدی به اقتصاد ایران وارد شود ممکن است قیمت دلار از دامنه فعلی هم بالاتر برود. خوشبختانه پس از یک تاخیر چند ماهه سرانجام دولت به شفافیت و ثبات نسبی بازار ارز در هفتههای اخیر کمک کرده لیکن ایجاد این بازار ارز آزاد به خودی خود نمیتواند جلوی نوسانات ارزی در ماههای آینده را بگیرد. کلید اصلی ثبات بازار ارز کنترل نقدینگی و رفع تنشهایی است که باعث گریز مردم از پول ملی شدهاند. با افزایش تدریجی قیمتها (که ناشی از افزایش قیمت دلار است) دولت را با افزایش مخارج مواجه خواهد کرد. این خطر وجود دارد که دولت با افزایش نقدینگی کسری بودجه را تامین کند و نرخ تورم بالا برود.
عملکرد دولت در کنترل نوسانات اخیر را مناسب میدانید؟
دولت در ایجاد امید و خوشبینی موفق نبوده است
فروش ارز به قیمت ثابت 4200 تومان مهمترین سیاست دولت برای جلوگیری از کاهش ارزش ریال بود. علاوه بر این سیاست، دولت بازار خریدوفروش ارز به قیمت آزاد را هم غیرقانونی اعلام کرد. این دو سیاستها اشتباه بودند و مشاهده کردیم که موفق هم نبودند و قیمت دلار در طی چهار ماه به 11 هزار تومان رسید. اما پس از ایجاد بازار ثانویه ثبات قیمت ارز بیشتر شد ولی افزایش شدید نرخ ارز در سه ماه قبل کم کم دارد اثر خود را روی تورم و قدرت خرید مردم نشان میدهد.
تا هنگامی که جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران ادامه دارد دسترسی به رشد اقتصادی همراه با ثبات بسیار دشوار خواهد بود. حتی اگر دولت چارهای برای حمایت از اقتصاد داخلی در برابر اقدامات فعلی آمریکا انجام دهد ممکن است با اقدامات جدید دیگری مواجه شود که موجب شوکهای جدیدی به نظام اقتصادی میشود. همچنین باید پذیرفت که دولت در ایجاد امید و خوشبینی نسبت به کار و سرمایهگذاری موفق نبوده و دید اکثر مردم نسبت به آینده منفی است. این ناامیدی و بدبینی فراگیر خروج از بحران اقتصادی فعلی را دشوارتر خواهد کرد.
بسیاری حتی دولت را منتفع از شرایط موجود میدانند و این نوسانات و گران شده نرخ ارز را در راستای جبران کسری بودجه دولت میدانند؟
افزایش نرخ ارز بعد از فروردین 1397 تعمدی نبود
من با این دیدگاه موافق نیستم. افزایش نرخ ارز از یک سو درآمد دولت از فروش ارز در بازار آزاد را زیاد میکند و از سوی دیگر با افزایش تورم و مخارج دولت، هزینههای دولت را افزایش میدهد. همه شواهد بیانگر این است که دولت و حاکمیت خواستار جلوگیری از گران شدن نرخ ارز بودند ولی موفق نشدند. اگر هدف دولت کسب حداکثر درآمد فروش ارز بود مقدار زیادی از ذخیره ارزی کشور را به قیمت ثابت 4200 تومان توزیع نمیکرد. افزایش نرخ ارز بعد از فروردین 1397 تعمدی نبود بلکه نتیجه تحریمهای یکجانبه آمریکا و سیاستهای اشتباه دولت بود.
در ضمن باید در نظر داشته باشیم که با رشد مداوم نقدینگی خواه ناخواه نرخ ارز هم به مرور زمان افزایش مییافت. به عبارت دیگر حتی بدون تحریمهای یکجانبه آمریکا هم در طی چند سال آینده قیمت ارز با شتاب آهستهای به سوی قیمت 10 هزار تومان حرکت میکرد.
اخیرا در اقتصاد موضوع اقتصاد رفتاری به نوعی در ویترین اقتصادی مباحث است، آیا رفتار و واکنش مردم در این تحولات را میتوان در این چارچوب بررسی کرد؟
رفتار گلهای باعث بیثباتی بازارهای مالی میشود
یکی از دلایل افزایش شدید نرخ ارز و طلا بعد از اعلام تحریمهای یکجانبه آمریکا و خروج آن کشور از برجام گرایش ناگهانی و جمعی گروه زیادی از مردم و شرکتها برای تبدیل ثروت و پس انداز به ارز و طلا بود. این گونه رفتار گلهای و جمعی در چارچوب رشته اقتصاد رفتاری قابل بررسی است. این رفتار باعث افزایش شدید تقاضا برای یک کالا میشود چون هر فردی فکر میکند قیمت آن کالا در آینده گران میشود بنابراین هر فردی میخواهد قبل از آنکه دیر شود آن کالا را خریداری کند.
این رفتار گلهای باعث بیثباتی بازارهای مالی میشود و مشاهده کردیم که در ایران هم چنین شد. دولت سعی کرد با ممنوعیت معامله ارز جلوی آن را بگیرد که در نتیجه تقاضای شدید مردم به سوی بازار طلا و سکه و مسکن و اتومبیل رفت. بیاعتمادی جمعی گروههای زیادی از مردم نسبت به توانایی دولت در حفظ ارزش پول ملی هم نمونه دیگری از رفتار جمعی است که در اقتصاد رفتاری قابل مطالعه است.
آیا ارزان شدن ریال می تواند تاثیر مثبتی در میزان صادرات داشته باشد؟
مزیت نسبی صادرات کم کم کاهش مییابد
ارزان شدن ریال موجب افزایش صادرات برخی کالاها و خدمات شده است و طبق آمار رسمی در سه ماه اول 1397، 21 درصد رشد صادرات داشتهایم. البته در طی ماههای اخیر و ماههای پیش رو هزینه تولید در داخل کشور کم کم افزایش خواهد یافت (از هم اکنون نشانههای افزایش نرخ تورم محسوس است) در نتیجه مزیت نسبی صادرات کم کم کاهش مییابد. یکی از دلایل ضعف توان صادراتی موانع مختلف تجارت بین المللی است که ناشی از تحریمهای آمریکا هستند.
برای مثال بسیاری از بانکهای خارجی از همکاری با بانکهای ایرانی خودداری میکنند. متاسفانه تحریمهای بانکی و مالی در ماههای آینده بدتر خواهد شد. صادرات ایران به کشورهای همسایه در بازارهای مرزی افزایش خواهد یافت چون فشار تحریمها بر این نوع مبادلات ناچیز خواهد بود. دولت هم اکنون در تلاش است که راههای مختلفی را برای دور زدن تحریمها فراهم کند که باید امیدوار بود این تلاشها نتیجه دهد.
همانطور که در دوران تحریمهای بیش از توافق برجام مشاهده کردیم دولت آمریکا هم به طور فعال به دنبال اکتشاف و مبارزه با روشهای دور زدن تحریمها از جانب ایران است و در این تلاش از همکاری اسرائیل و برخی کشورهای عربی برخوردار خواهد بود. همچنین نباید فراموش کنیم که تولید برخی از کالاهای صادراتی نیازمند واردات است که ممکن است به خاطر تحریمها کمیاب شوند.
در همسایگی ایران، کشور ترکیه نیز به نوعی شرایط مشابه وجود دارد، وجه اشتراک و افتراقی به ویژه در واکنش مردم مشاهده میکنید؟
خروج ترکیه از بحران ارزی فعلی احتمالا آسانتر از ایران خواهد بود
در اواخر مرداد تنشهای دیپلماتیک بین ترکیه و آمریکا بالا گرفت و دونالد ترامپ تعرفههای سنگینی را بر برخی صادرات صنعتی ترکیه وضع کرد که باعث نگرانی بازارهای مالی در آن کشور شدند. قیمت دلار نسبت که لیره در طی چند روز 30 درصد بالا رفت. بر خلاف ایران در ترکیه هنوز انبوه مردم اعتماد خود را نسبت به ارزش لیره از دست ندادهاند و نگرانی نسبت به تاثیر تنشهای اخیر بر ثبات اقتصاد ترکیه و خطر تورم محسوس است.
میزان فشار اقتصادی خارجی بر ترکیه از ایران خیلی کمتر است. ترکیه با تحریمهای اقتصادی و یا فرار سرمایه گذاران خارجی به خاطر ریسکهای خارجی مواجه نیست. مشکل اصلی اقتصاد ترکیه بدهی سنگین آن کشور از یک سو و برداشت نادرست آقای اردوغان، رئیس جمهور آن کشور نسبت به رابطه نرخ بهره با تورم است.
آقای اردوغان همانند آقای احمدی نژاد معتقد است که باید به هر قیمتی که شده نرخ بهره را پایین نگه داشت. این طرز فکر جلوی استفاده از افزایش بهره به منظور جلب پساندازهای مردم و مهار رشد نقدینگی را میگیرد. خروج ترکیه از بحران ارزی فعلی آن کشور احتمالا آسانتر از ایران خواهد بود. دولت ترکیه در سیاست خارجی از انعطاف پذیری بیشتری در مقایسه با ایران برخوردار است.
در شرایطی که جنگ اقتصادی در سطح بین الملل سایه افکنده، جایگاه ایران را در این جنگها چگونه ارزیابی میکنید؟
در نبرد اقتصادی، قدرت و توان آمریکا به مراتب از ایران بیشتر است. درست است که چین، ترکیه و بسیاری از دولتهای اروپایی از تحریمهای آمریکا حمایت نمیکنند اما بازار اقتصادی آمریکا برای آنها مهم است و مشاهده کردهایم که شرکتهای خصوصی این کشورها میزان مبادلات خودشان با ایران را کاهش دادهاند. صادرات نفت ایران هم کاهش یافته است و بعد از آبانماه ممکن است از میزان 2 میلیون بشکه در روز فعلی به یک الی 1.5 میلیون بشکه کاهش یابد.
در این جنگ اقتصادی ایران در موضع دفاعی است و رفتن به سوی اقتصاد مقاومتی فقط تا حدودی موثر خواهد بود. از نظر مسئولان پیگیری اهداف سیاست خارجی کشور در منطقه مهم است اما ممکن است میزان صدمه به اقتصاد داخلی به حدی باشد که ایران ناچارا از برخی از اهداف سیاست خارجی خود عقبنشینی کند. فراموش نکنیم که فشار تحریمها ایران را مجبور کرد برنامه هستهای خود را در چارچوب توافق برجام تعدیل کند.
آیا ناتوانی در کنترل مشکلات اقتصادی، بحرانهای اجتماعی را تشدید نمیکند؟
بله برخی اقشار با مشکلات شدید اقتصادی مواجه هستند. بیکاری و کاهش قدرت خرید دو مشکل عمده هستند ولی حتی کسانی که شغل و درآمد کافی دارند از کاهش ارزش پول ملی و بیثباتی اقتصادی رنج میبرند. ناامیدی و نگرانی در مورد آینده هم متاسفانه فراگیر شده که در چنین شرایطی بحرانهای ناگهانی اجتماعی بیشتر خواهند شد.
چنین شرایطی خطر تنشهای سیاسی و اجتماعی را افزایش میدهد. قانون اساسی ایران و قوانین اسلام هم ایجاب میکنند که سیاستمداران در مسائل اساسی و کلیدی به خواستههای مردم توجه کنند.
گفتوگو: توحید ورستان