الزامات قیمتگذاری برای اعتبار مصرفکننده
کارت اعتباری یکی از ابزارهای اعطای اعتبار مصرفکننده است که متاسفانه در ایران بستر و زیرساختهای مناسب جهت رواج آن هنوز به طور کامل فراهم نشدهاست.
ایلنا؛ اعتبار مصرفکننده (consumer credit) یکی از تسهیلاتی است که برای مصرفکنندگان به وجود آمده است و با استفاده از آن، افراد کالاها و خدمات مورد نیاز خود را خریداری میکنند، وجه آن توسط بانک یا موسسه اعتباری پرداخت میشود و بعدا از مصرفکننده پس گرفته میشود.
کارت اعتباری یکی از ابزارهای اعطای اعتبار مصرفکننده است که متاسفانه در ایران هنوز انتشار مناسبی نیافته و بستر آن کاملا فراهم نشدهاست.
اخیرا بانک مرکزی فعالیتهایی را به منظور خلق بستری کارا برای کسب و کار کارت اعتباری صورت داده که بناست بر مبنای نتایج آن، بستر کارت اعتباری به صورتی پایدار و سودآور شکل بگیرد و در کنار کارتهای نقدی، کارتهای اعتباری نیز یکی از کارتهای موجود در کیف پول همه باشد.
در بسیاری از اقتصادهای پیشرفته نظیر شمال آمریکا، غرب اروپا و شرق آسیا، کارت اعتباری حتی بیش از کارت نقدی رواج دارد و اعتبار مصرفکننده توسط تعداد زیادی از وامدهندگان و با تنوع بالا و از کانالهای مختلف فراهم میشود.
منابع این اعتبار میتواند هم بانکها باشند و هم وامدهندههای غیربانکی. استفاده از تجارب دنیا در زمینهی کارت اعتباری میتواند به پیشرفت شتابان و پایدار این کسب و کار در کشور کمک شایانی کند. یکی از بزنگاههای خطر در کسب و کار کارت اعتباری، قیمتگذاری اعتبار است.
وقتی مشتری برای درخواست اعتبار مصرفکننده به بانک مراجعه میکند، دو تصمیم مهم در بانک شکل میگیرد: تا چه سقفی به مشتری اعتبار تخصیص دهد و با چه نرخ بهرهای مبالغ خرجشده را از مشتری پس بگیرد. پاسخ بانک به این دو سؤال، نحوه قیمتگذاری اعتبار مصرفکننده را شکل میدهد.
برای سالهای طولانی تصمیمگیری در این دو مقوله امری سرراست و خطی به شمار میآمد. وقوع بحران مالی در دهه میلادی گذشته نشان داد که قیمتگذاری غیردقیق و تخصیص نامناسب اعتبار به مصرفکننده میتواند عواقب وخیمی برای کل اقتصاد داشته باشد. روش غالبی که برای قیمتگذاری استفاده میشد و هنوز هم میشود، روش قیمتگذاری بر مبنای ریسک بود.
در این روش بانک سعی میکند ریسک ناشی از نکول مشتری را کمینه کند و در آن از دادههای مختلف فردی مربوط به مشتری همچون اطلاعات چکهای برگشتی، اقساط پرداختنشده و حسابهای بانکی استفاده میکند.
گرچه این روش قیمتگذاری ساده و سریع است، اما لزوما سودآوری را بیشینه نمیکند و در واقع ریسک تنها یکی از ورودیهای قیمتگذاری خوب است.
در سالهای اخیر وامدهندگان شروع به اتخاذ رویکرد قیمتگذاری بهینه نمودند که مبنای آن بیشینهسازی سودآوری است و در کنار ریسک، تمایل به پرداخت مشتری را نیز برای تنظیم قیمت اعتبار استفاده میکند.
این کار که یکی از جدیدترین روشهاست، جایگزینی پیچیدهتر و البته کاراتر برای یافتن قیمت بهینه اعتبار مصرفکننده است که میتواند توسط بستر کارت اعتباری استفاده شود.
در این روش علاوه بر اطلاعات فردی مصرفکننده، اطلاعات مربوط به شرایط مالی بانک و همچنین متغیرهای مربوط به اقتصاد کلان همچون تورم مورد استفاده قرار میگیرد.
در روش جدید، در یک بهینهیابی چندهدفه، علاوه بر آن که بانک تلاش میکند ریسک ناشی از نکول مشتری را کاهش دهد، با استفاده از انگیزههای مختلف سعی میکند تمایل مشتری به پرداخت وام را نیز افزایش دهد.
از آنجا که استقرار یک نظام قیمتگذاری خوب از ابتدا بسیار سادهتر از تغییر نظام قیمتگذاری در آینده است، به نظر میرسد بهتر است از همین حالا تمامی عرضهکنندگان بالقوه کارت اعتباری قیمتگذاری را بر مبنای روش جدید تدوین کنند تا هم سودآوری خود سازمانها بیشتر شود و هم پایداری کسب و کار کارت اعتباری در اقتصاد کلان تضمین گردد.
پوریا چوبچیان