چرخه معیوب «سود موهوم/ انباشت دارایی موهوم»
یکی از مسائلی که در سالهای اخیر مورد توجه بسیار قرار گرفته، موضوع تقسیم سودهای موهوم بین سهامداران است.
به گزارش ایلنا، سود موهوم به منفعتی گفته میشود که اصولاً خلق نشده است. موضوع تقسیم سودهای موهوم خصوصاً برای بانکها در سالیان اخیر جدیتر شده و بانک مرکزی از دوسال قبل، رویکرد سختگیرانهتری را برای مقابله با شناسایی و توزیع سودهای بدون پشتوانه نقدی بکار گرفته است و با شفافسازی در صورتهای مالی بانکها، نهتنها اهتمام خود به روشنگری عملیات بانکها را نشان داده است که از مدیران بانکها، حسابرسان مستقل، سازمان بورس و دولت به عنوان سایر ارکان نظارت بر بانکها نیز خواسته تا به سهم خود در حل مشکلات نظام بانکی با جدیت تمام بکوشند. تحلیل ذیل در همین راستا و برگرفتهشده از یادداشت دکتر احمد بدری، استاد دانشگاه و مشاور رئیسکل بانک مرکزی به عنوان «چرخه معیوب سود موهوم» است:
با تعمق در ترازنامه بانکها، میتوان مشاهده کرد چرخه معیوب «سود موهوم/انباشت دارایی موهوم» با وضعیت مالی بانکها چه کرده است. پرسش مهمی که امروز باید به آن پاسخ داد این است که چرخه معیوب «سود موهوم/انباشت دارایی موهوم» در نظام بانکی ایران تا کجا پیش خواهد رفت؟
اگر مانده تسهیلات دریافتنی بانکها به سه جزء متشکله شامل اصل، سود دریافتنی، و وجه التزام دریافتنی تفکیک شود، واقعیت مهمی آشکار میشود که ممکن است در نگاه اول برای بسیاری (حتی اهالی حوزه حساب) متصور نباشند؛ واقعیتی که نشان میدهد سود و وجهالتزام دریافتنی شناساییشده روی برخی تسهیلات (بهویژه تسهیلات کلان) چند برابر مبلغ اصل اولیه است؛ تسهیلاتی که مدتهاست اساساً مشکوکالوصول و فراتر از آن یعنی سوختشده است و مطابق اصول و استانداردهای حسابداری (از دیرباز تاکنون)، باید در اولین زمان ممکن نهتنها جریان شناسایی سود آن متوقف میشد بلکه کل آن نیز از ترازنامه بانکها حذف میشد. اما نهتنها اینگونه نشد، بلکه بستری فراهم گردید که با رشد تصاعدی، گلوله برف دیروز بهمن امروز را بسازد. همچنین، اندکی مداقه در داراییهای غیرعملیاتی بانکها، نظیر املاک و مستغلات تملیکی، و تأسفبارتر از آن داراییهای غیرعملیاتی خریداریشده نشان میدهد برخی از این داراییها در اثر معاملات ساختگی پیدرپی (با قصد شناسایی سود) چنان متورم و حبابی شده است که بعضاً در تصور هم نمیگنجد این فعل و انفعالات بر چه منطقی استوار بوده است. بهعنوان نمونهای دیگر، باید از منابع ریختهشده بانکها (مستقیم و غیرمستقیم) به بنگاههای ریز و درشت پنهان و آشکاری نام برد که ارزش منصفانه آنها فاصله بسیار چشمگیری با مبالغ نشسته در ترازنامهها دارد؛ بهگونهای که در برخی بانکها، فعالیت واسطهگری مالی فرع و بنگاهداری اصل شده است. این نمونهها در واقع موضوعات اصلی ابزاری چرخه معیوب «سود موهوم/انباشت دارایی موهوم» هستند که در اشکال بسیار متنوع و خلاقانهای در نظام بانکی استفاده شده است و میشود. سر کوه یخی که امسال به مدد حرکت اصولی مقام ناظر از صورتهای مالی برخی بانکها سر برآورد، تنها نمونه کوچکی است که علامت بسیار پرمعنایی را به همه ذینفعان منتقل میکند.
به نظر نمیرسد در وضعیت امروز نظام بانکی کشور، هیچ مصلحتی بر ایجاد شفافیت در صورتهای مالی بانکها ارجح باشد. البته نکته بسیار ظریف موضوع این است که امروز تقریباً همه بر سر این گزاره توافق دارند و آن را بیان میکنند؛ ولی در مقام عمل، اما و اگرهایی در توجیه به تأخیرانداختن موضوع مطرح میشود که تأملبرانگیز است. واقعیت این است که سالهای زیادی را با این نحوه رفتار سپری کردهایم و زمان زیادی را از دست دادهایم. امروز نیازمند التزام عملی به شفافسازی و تحمل هزینههای آن هستیم که باید با سرعت و البته دقت لازم انجام شود. ازآنجاییکه مدیران بانکها، حسابرسان مستقل، مقام ناظر بانکی، سازمان بورس و دولت در ایجاد این معضل بزرگ نقش داشتهاند، امروز هم از آنها انتظار میرود با رعایت انصاف، سهم خود از این مسئولیت را بپذیرند و به همان نسبت در حل آن با جدیت تمام بکوشند. البته، اگر هنوز دیر نشده باشد.
نویسنده: احمد بدری، استاد دانشگاه