/یادداشت/
عزم ملی برای مقابله با یک بحران ملی
شاید با دیدن این تیتر منتظر خواندن خبری در خصوص حمله به سرزمینمان باشید؛ شاید فکر کنید امروز میخواهم از بحرانهایی نظیر؛ رکود ؛ اشتغال؛ فساد و یا مسکن بنویسم ؛ اما نه؛ نه از جنگ و تجاوز به کشور فعلا خبری است نه از نا امنی و حملات تروریستی که البته همه اینها را مدیون رشادتهای جوانان مخلص و جان بر کف نیروهای مسلح هستیم؛ خوشبختانه به لطف تلاش این عزیزان در منطقه آشوب زده خاورمیانه از حیث امنیت بالاترین جایگاه را داریم حتی شاید این روزها وضعیتمان از بعضی از کشورهای اروپایی و امریکایی هم بهتر باشد .
نظرم بر رکود؛ تورم؛ مسکن؛ اشتغال و مشکلات معیشتی هم نیست؛ پس ذهن خود را در گیراین موضوعات هم نکنید .
بحران ملی مد نظر نگارنده چالش تلفات ناشی از تصادفات جاده ای و شهری است ؛ آمار وحشتناکی که پذیرش آن برای کشور ما بسیار سخت و دشوار است آن هم با وجود داشتن مردمی رئوف ؛ مهربان و هوشیار ؛ کارشناسان در پرداخت به عوامل این تلفات ؛ همواره به سه فاکتورکیفیت خودرو ؛ ایمنی راه و البته خطای انسانی اشاره دارند که متاسفانه فاکتور آخر در بررسی های آماری نمود بیشتری را به خود اختصاص می دهد .
از نظر آماری چیزی بین 70 تا 80 درصد حوادث و سوانح رانندگی مربوط به عامل انسانی است ؛ عاملی که برای کاهش آن نیاز به یک عزم و اراده ملی داریم .
البته در این یادداشت قصد ندارم که به مانند بعضی از اشخاص و رسانه ها تقصیر را به گردن این و آن بیندازم امروز قصد دارم به کمک شما اول نظر افکار عمومی را نسبت به اهمیت این موضوع جلب کنم و بعد با ارائه چند راهکار پیشنهادی و باز هم به همت شما به مقابله با این چالش اساسی بپردازیم .
واقعیت این است که در حقیقت کلید دست مردم است و بس ما هیچ راهی بدون جلب نظر و استعانت از آنان نداریم و نخواهیم داشت .
مردمی که بار ها ثابت کرده اند که قادرند با ایجاد یک موج و سونامی مشکلات بزرگتر از این را هم از سر بگذرانند .
به راستی فرق ما با مردم سوئد چیست؟
کشوری که تنها 300 نفر تلفات جاده ای دارد .
ما هم می توانیم با صرف فعل خواستن و اتحاد و همدلی بر این مشکل غلبه کنیم ؛ ما نمی توانیم از ظرفیت همین شبکه های اجتماعی در راستای بهره ببریم .
آیا این انتظار زیادی است که از تمام رسانههای دیداری و شنیداری، اعم از تلویزیون، رادیو، روزنامهها و خبرگزاریها بخواهیم که بخشی از فعالیتهای خود را به این امر اختصاص دهند؟
آیا صدا و سیمای ما قادر نیست با یک جدول عددی دائمی در کنار علامت شبکهها، مردم را از میزان تلفات لحظه ای آگاه کند؟
روزنامهها چطور آیا آنان نمی توانند برای جلب نظر و ایجاد حساسیت بین مخاطبان ؛ به صورت نمادین و هماهنگ یک چهارم صفحه اول خود را تا رسیدن به نتیجه مطلوب به رنگ سیاه در آورند ؟
نهادها و وزارتخانه هایی چون وزارت علوم ؛ بهداشت و حتی آموزشوپرورش نمی توانند در یک حرکت مشترک در این اقدام خیر پیشقدم شوده و به کمک وزارت راهوشهرسازی و پلیس بشتابند .
آیا نمی توان فضای فعالیت برای نهادهای مردمی و تأثیرگذار در حوزه حملونقل را تسهیل کرد؟
و یا از معلمها و اساتید دانشگاهها خواست که در کلاسها حداقل چند دقیقه ای را به صحبت و بحث در این خصوص بپردازند ؟
آیا اگر بخواهیم ؛ شبکهها و کانالهای پرمخاطب اجتماعی به کمک ما نخواهند آمد ؛ کانالهایی که حتی به طرح لباس ورزشکاران ملی حساس هستند ؛ از کنار این مشکل بزرگ بی تفاوت عبور خواهند کرد ؟
آیا مردمی که طی 8 سال جنگ تحمیلی از جان خود و فرزندانشان گذشتند ؛ اکنون در راه مبارزه با این بحران ملی بی تفاوت خواهند بود ؟
آیا رسانه ها قادر نخواهند بود ؛ مخاطبان امروز خود را به رسولان و پیام آوران ایمنی در جاده ها تبدیل کنند ؟
آیا مقامهای مسئول ؛ هنرمندان ؛ ورزشکاران و نخبگانی که جایگاه بالایی در اختیاردارند و میتوانند برافکار عمومی تأثیرگذار باشند، در این حرکت ملی و مردمی مشارکت نخواهند کرد ؟
چه اشکالی دارد که روسای قوای سهگانه، نمایندگان مجلس و شهرداران و استانداران و فرمانداران و ائمه جمعه در هر سخنرانی دقایقی را به این موضوع اختصاص دهند.
ما امروز نیازمند عزم ملی برای اینکار هستیم ما نیازمند ایجاد یک حرکت جدید هستیم ؛
ما نیازمند یک اتحاد و همدلی ملی برای عبور از این بحران ملی هستیم.
نویسنده: حمید نجف