شرایط معافیت سرمایهگذاران خارجی از مالیات
چندی پیش حسن روحانی برجام را فرصتی گذرا برای جذب سرمایهگذاری خارجی دانست و بر ضرورت استفاده از فضای پسابرجام برای ایجاد رشد اقتصادی، تاکید کرد. مهرداد عمادی، تحلیلگر و مشاور ارشد اقتصادی در گفتوگو با ایلنا، به تشریح الزامات جذب سرمایههای خارجی و چگونگی استفاده از فرصتهای پسابرجام پرداخت. مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
اگر اقتصاد مقاومتی را به معنی مقاومسازی اقتصاد کشور در برابر تکانههای اقتصادی و سیاسی بینالمللی بدانیم ، برای تحقق این هدف چه اقداماتی باید در دستور کار قرار بگیرد؟
به نظر من اگر معنای اقتصاد مقاومتی را افزایش توان اقتصادی کشور در برابر فشارهای اقتصادی و چالشهای سیاسی بدانیم گامهای زیر لازمههای پیشبرد این سیاست خواهد بود:
- کاهش مقررات دست و پا گیر برای سرمایهگذاری در بخش تولید در تمامی پروژههای کشور به استثنای فعالیتهایی که در راستای امنیت نظامی و دفاعی کشور قرار دارند.
- تشویق و افزایش انگیزه برای سرمایهگذاری خارجی که انتقال فناوری و توان بومیسازی تکنولوژی روز را بالا میبرد.
- حمایت از مالکیت خصوصی به ویژه در فعالیتهای تولیدی.
- زیر پوشش دولت قرار دادن بنادر و فرودگاههای کشور و خطوط مرزی در راستای همسانسازی سود بازرگانی و تعرفه کالاهای وارداتی مصرفی.
- تغییر جهت تولید داخلی به سوی افزایش صادرات کالا.
پیوند ایران با اقتصاد جهانی و ایجاد شراکت راهبردی با قدرتهای اقتصادی چقدر در تحریم ناپذیر شدن ایران در آینده موثر است؟ آیا اروپاییها اراده لازم برای تبدیل شدن به شریک راهبردی ایران را دارا هستند؟
هر اندازه که پیوندهای اقتصادی، بازرگانی و سرمایهای ایران با اقتصادهای کلیدی جهان گستردهتر شود، امکان تحمیل کردن تحریمهای جدید بر اقتصاد ایران کمتر خواهد بود. به این سبب که همسویی منافع مشترک اقتصادی و بازرگانی نهادهای صنعتی و مالی، غرب را همسوتر با منافع اقتصادی ایران خواهد کرد و هر گام و فشار سیاسی که این منافع را به مخاطره بیاندازد با مقاومت و مقابله شرکتهای غربی رو به رو خواهد شد.
در ماههای اخیر هیئتهای اقتصادی از کشورهای اروپایی در حال سفر به ایران هستند. نمونه آن سفر ایتالیایی در هفته گذشته به تهران بود. شرکتهای اروپایی چقدر حاضر به انتقال سرمایه ، تکنولوژی و مدیریت جدید به ایران هستند؟ در این خصوص مذاکره کنندگان ایرانی باید چه تدابیری را اتخاذ کنند؟
مشاهده من این است که شرکتهای اروپایی در تمامی ردههای تولیدی و پژوهش آمادگی همکاری با ایران را دارند، مشروط به اینکه حقوق مالکیت ثبت تکنولوژی در ایران رعایت شود. در حال حاضر برداشت من این است که در ایران ما هنوز به یک هماهنگی در سطح کلان برای این که انتقال تکنولوژی به ایران از کدام کشور پیشرفته باشد، دست پیدا نکردهایم. برای نمونه آیا قرار است خودروسازی ما زیرساخت فنی و مهندسی آلمانی داشته باشد یا فرانسوی یا ژاپنی؟ اگر اقتصاد ما خواهان دست یافتن به هویت ملی در انتقال و بومیسازی تکنولوژی است، به نظر من این ممکن نیست که ما همزمان با ۵ کشور در خودروسازی قرارداد تولید و سرمایهگذاری داشته باشیم. نمونههای ژاپن، کره جنوبی، برزیل، و چین نشان میدهد که باید حداکثر تنوع قراردادمان با ۲ کشور و با یک خودروساز از هر کشور باشد. تنوع قرادادهای موجود، برای من نگران کننده است چون بافت صنعتی و تکنولوژی خودروسازی را چند پارچه نگه میدارد و اهمیت کار با ایران را برای شرکای خارجی کم میکند. در نگاه من مهمترین ابزار رسیدن به افزایش مقاومت در برابر تکانههای اقتصادی چه تحمیلی و چه غیر منتظره، برگزیدن شرکتهایی است که در بخش خود در جهان پیشرو میباشند. نمونهٔ فولکس واگن با جمهوری چک در کنار قرارداد فیات و لودا در ده ۱۹۷۰ نشان داد هر گاه شریک خارجی خود در بحران تولید و وضعیت خراب اقتصادی باشد نمیتواند عاملی برای انتقال تکنولوژی پیشرو به شرکتهای ایرانی باشد.
از آنجا که مبادلات بانکی اساس همکاری های اقتصادی است ، وضعیت کنونی مبادلات بانکی ایران و بانکهای اروپایی چگونه است؟ آیا حضور بانکهای اروپایی در ایران را برای گسترش همکاریها مناسب می دانید؟
در حال حاضر با توجه به پیشنیازهای مربوط به پولشویی و شفافیت، همکاری بانکی بین ایران و بانکهای اروپایی در حال بازنگری روابط و بازنویسی شرایط همکاری میباشد. این کار استثنا کردن ایران نیست و شامل بانکهای کشورهای دیگر که اشکالات رفتاری در آنجا گزارش شده نیز میشود. به نظر من حضور بانکهای اروپایی در ایران در پروژههای صنعتی بسیار مثبت است، همچنین در بخش خدمات و حمل و نقل. اما من این حضور را در حال حاضر برای ارائه خدمات بانکی به خانوادهها و ارائه خدمات متعارف بانکی به شهروندان مناسب نمیدانم. حضور بانکهای اروپایی در پروژههای صنعتی، شتاب اجرای پروژه و به پایان رساندن آن را سرعت میبخشد.
با توجه به این که سرمایه گذاری در صنعت نفت ، پتروشیمی و صنعت اتومبیل سازی در ایران جذابیت بیشتری برای سرمایه گذاران خارجی دارد، آیا بهتر است تمرکز در جذب سرمایه خارجی در این سه بخش باشد؟ یا طیف متنوعی را در بر بگیرد؟
ارزیابی من این است که جذب سرمایه خارجی علاوه بر بخش نفت و پتروشیمی و خودروسازی در هتلسازی، ساختن بزرگ راههای کلیدی، بازسازی راهآهن کشور، به روز کردن زیرساختهای بنادر و صنعت بازیافت، ممکن است و تنوع این سرمایه گذاریها ورود تکنولوژیهای نو را در بخشهای بیشتری از اقتصاد ایران موجب خواهد شد.
چندی پیش آقای روحانی برجام را فرصتی گذارا برای جذب سرمایه دانست و تاکید کرد که باید به سرعت از فضای پسابرجام برای جذب سرمایه خارجی استفاده کرد. توصیه شما برای استفاده مناسب از این فرصت چیست؟
من برای استفاده از فرصت پسابرجام برای جذب سرمایهگذاری خارجی موارد زیر را پیشنهاد میدهم:
- سادهسازی مقررات مربوط به سرمایهگذاری خارجی.
- معرفی این امکان در بخش ایرانگردی که مالکیت برای سرمایهگذاری خارجی تا ۱۰۰ درصد فراهم شود.
- معرفی معافیتهای مالیاتی تا سقف ۸ سال برای تمامی سرمایهگذاران خارجی که در کارهای تولیدی سرمایهگذاری میکنند مشروط به اینکه حداقل نیمی از تولید صادر شود.
- معافیت ۱۰۰ درصدی مالیاتی برای سرمایهگذاران خارجی که در بخش تولید در بازه زمانی حداکثر ۵ ساله به آموزش نیروی انسانی ایرانی اقدام کنند و توسعه فنی و تولید را با استفاده از این نیروهای آموزش دیده، انجام دهند. مشروط به اینکه تا ۳۵% از سود ناخالص آنها به سرمایهگذاری مجدد در درون کشور اختصاص داده شود.
گفتوگو: مهدی الیاسی، محمد نوحی