بانک امیرکبیر را تاسیس میکنیم
محمود طهماسبی گفت: تعداد افراد بازنشسته در کشور بالا است و هر سال تعداد بازنشستگان بیشتر هم میشود و ضرورت دارد بین ورودیها و خروجیهای صندوق تعادل برقرار شود.
صندوق بازنشستگی کشوری دارای شخصیت حقوقی مستقل و وابسته به وزارت رفاه وتامین اجتماعی است که مسئولیت اداره امورصندوق بازنشستگی مستخدمان مشمول مقررات بازنشستگی کشوری را با رعایت مقررات استخدامی مربوط عهدهدار است.
این صندوق اداره امور بازنشستگی و از کار افتادگی و وظیفه وراث مستخدمین مشترک صندوق بازنشستگی کشوری و کارکنان شرکتهای دولتی و شهرداریهای کشور را نیز بر عهده دارد.
در این راستا با محمود طهماسبی، مدیرعامل هلدینگ مالی، بانکی و امور سهام صندوق بازنشستگی کشوری در خصوص عملکرد این صندوق و نقش مؤثر هلدینگها در بازارگردانی و چرخش سرمایه به گفتگو نشستیم که بخش اول این گفتگو را می خوانید؛
ساز و کار صندوق بازنشستگی کشوری چگونه است و با چه مشکلاتی روبروست؟
صندوق بازنشستگی کشوری دارای شرکتهای بسیار زیادی است که در دهه گذشته خیلی خوب مدیریت نشدند و مشکلات زیادی هم دارند که این مشکلات به چند دسته تقسیم بندی میشود، اول مشکلات ساختاری صندوق، دوم قوانین دست و پا گیر بازنشستگی که نیازمند اصلاح است و سوم عدم تعادل ورودیهای صندوق با خروجی و همچنین بالا رفتن میزان بیکاری در کشور.
منابع صندوقها از کجا تامین میشود؟
عملا حقوقی که صندوق به بازنشستگان میدهد از سودی است که از این شرکتها بدست میآید یعنی شرکتها فعالیت میکنند و سالانه یک سودی را به صندوق میدهند و در واقع از محل این سودها حقوق بازنشستگان پرداخت میشود.
شرکتها دارای داراییهایی بودند به عنوان مثال ۱ درصد فولاد مبارکه، ۲ درصد سهام غیر مدیریتی که عملا درصد سهامشان هیچ تاثیری بر روی مدیریت مالی شرکت نداشت و عملا شرکتها پرتفوهای مختلفی داشتند و هر کدام آنها به صورت جزیرهای برای خود پرتفوی هماهنگ میکردند اما در بحث ساختاری این پرتفوی همه به هلدینگ مالی منتقل شد و در حال حاضر عملا مدیریت در دست هلدینگ مالی است.
البته پرتفوهای بالای ۱۰ درصد کرسیهای مدیریتی و هیات مدیره دارد و تحت نظر هلدینگهای تخصصی اداره خواهند شد.
اما یکسری از شرکتها به دلایل اقتصادی وعدم مدیریت صحیح سودی نمیبرند و در اصل زیانده هستند و یا در حال ورشکستگیاند و شرایط خوبی ندارند و سودی هم از این شرکتها به صندوق نمیرسد.
استراتژی صندوق بازنشستگی برای شرکتهای کم بازده و زیان ده چطور است؟
از سال ۹۲ که آقای اسلامیان وارد صندوق بازنشستگی شد به دلیل اینکه ایشان از مدیران اقتصادی بودند و در ذوب آهن و فولاد فعال بودند نگاه اقتصادی قوی داشتند و با هلدینگی کردن صندوق بازنشستگی به ۶ هلدینگ شرایط را تغییر دادند.
با این تصور که هر هلدینگ کار واحد خود را انجام دهد و به صورت متمرکز فعالیت کند.
هلدینگ انرژی، هلدینگ صنعت و معدن، هلدینگ حمل و نقل، هلدینگ گردشگری، هلدینگ ساختمانی و هلدینگ مالی بانکی و سهام تشکیل شد و این تقسیم بندی در اواسط ۹۴ سال به اتمام رسید و در نهایت بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ شرکت تقسیم بندی شدند.
این در حالی است که در گذشته مشکلی که در شرکتهای سرمایه گذاری بود تفاوت ماهوی شرکتها بودند از شرکت بیمهای تا معدنی و شرکت هواپیمایی و ساختمانی همه یکجا حضور داشتند که این موضوع مدیریت را سخت میکرد ضمن اینکه بحث فساد مطرح بود که کنترل و نظارت را هم مشکلترمیکرد.
هلدینگ مالی و بانکی دارای چه بخشهایی است؟
هلدینگ مالی و بانکی هم به صورت تخصصی در زمینه بازار سرمایه، بیمه و بانک و لیزینگ فعالیت دارد که البته این کار پیش از این در شستا انجام شده است.
این هلدینگ مالی در دو بخش بازار سرمایه و بازار پول فعال است که شامل شرکتهای سرمایه گذاری و کارگزاری و تامین سرمایه میشود.
۲ شرکت سرمایه گذاری و یک شرکت خدمات مالی و یک کرسی از تامین سرمایه امین و ۲ کارگزاری را در زیرمجموعه خود دارد. البته در بحث بازار پول کرسی بیمه نیز داریم و برنامه تاسیس بانک نیز در دست اقدام است.
آمار بازنشستگان و مستمری بگیران تحت پوشش این صندوق چقدر است و به طور میانگین چه میزان حقوق دریافت میکنند؟
تعداد این افراد حدود ۱ میلیون و ۲۰۰ تا ۱ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر است و میانگین حقوق این افراد معمولا بین یک و نیم تا ۲ میلیون تومان است که تقریبا ۷۰ درصد این افراد بین ۱ تا یک و نیم میلیون تومان حقوق میگیرند و ۳۰ درصد آنها بیش از یک و نیم میلیون تومان.
آیا برای تاسیس بانک اقداماتی انجام دادهاید؟
تصمیم برای تاسیس بانک امیرکبیر گرفته شده که هنوز در مراحل ابتدایی است و بحث تاسیس این بانک و راهکارهای مختلف برای آن مطرح شده که این بانک با منابع داخلی باشد یا با مشارکت با بانکهای خارجی که هنوز نهایی نشده است اما طی چند هفته آینده رسما اعلام خواهد شد.
نکتهای که برای این بانک حائز اهمیت است این است که بتوانیم به مجموعه هم از لحاظ شرکتها و هم از لحاظ بازنشستگان کمک کنیم.
رقم مطالبات صندوق از دولت چقدر است؟
رقم دقیقی ندارم زیرا این رقم متغیر است.
با توجه به اینکه هر روز قدرت خرید بازنشستگان کمتر میشود شما چه برنامهای برای آنها دارید؟
متاسفانه این صندوقها از روزی که تاسیس میشوند به درستی اداره نمیشوند و نیازند اصلاح هستند. صندوق بازنشستگی فرایند سادهای دارد یکسری دارایی در واقع به عنوان حق عضویت وارد این صندوقها میشود این دارایی باید درست سرمایه گذاری شود تا از بازده آن بتوانیم بازنشستگان را تامین کنیم.
فرایند ورود و اداره پول در این صندوقها بسیار مهم است تا خروج پول هم بدون مشکل انجام شود.
البته یکسری مشکلات در بحث اقتصاد و تورم داریم زیرا هر چه تورم افزایش پیدا کند قدرت خرید پایینتر خواهد آمد. سال گذشته افزایش حقوق به تناسب تورم نبود اما یک نکته مهم این است که میزان بیکاری هم کم نیست.
بحران صندوقهای بازنشستگی هر روز بیشتر میشود و افق صندوقهای بازنشستگی در ایران روشن نیست؟ علت چیست و چطور میتوان آن را مدیریت کرد؟
تعداد افراد بازنشسته در کشور بالا است و هر سال تعداد بازنشستگان بیشتر هم میشود و ضرورت دارد بین ورودیها و خروجیهای صندوق تعادل برقرار شود.
متوسط سن بازنشستگی در کشور ما ۵۰ سال است اما افراد تا سن ۶۰ سالگی میتوانند کار کنند.
و فردی که امروز در سن ۵۴ سالگی بازنشست میشود هیچ مشکلی ندارد و دارای شغل دوم است پس میتوان این سن را تا ۶۰ سال بالا بردتا بیشتر بتوانیم منابع جذب کنیم. باید سن بازنشستگی بیشتر شود تا میزان سالهایی که مستمری پرداخت میشود، کمتر شود.
مشکل دیگری که صندوقهای بازنشستگی در این چند سال داشتهاند این است که ورودیها کم شده که یکی از دلایل آن بحث بیکاری است یکی دیگر از دلایل آن است که صندوقهای متعددی آمدند که در واقع باعث شدند صندوقها وروردیهایشان تقسیم شوند مشکل بعدی این است که زمانی که سن بازنشستگی کم میشود عملا به یک نفر زودتر باید مستمری پرداخت شود.
موضوع دیگر اینکه امید به زندگی در ایران هر سال بالاتر میرود و بین ۳۰ تا ۴۰ سال باید مستمری بدهید اما عملا فرد ۲۰ سال تا ۲۵ سال پول دارد اما ۴۰ سال پول میگیرد.
این عدم تعادل باعث مشکلات صندوقها شده است و باید تعادل ورودی و خروجی برقرار شود که راههای مختلفی هم دارد یکی این است که باید حق بیمهها اضافه شود که این موضوع باعث میشود بحث کارفرما و مشکلات اجتماعی پیش بیاید اما ما معتقدیم باید یک سیاستی اتخاذ شود که حق بیمه هابه جای ۷ درصد ۱۰ یا ۲۰ درصد باشد.
اگر هم این میزان را نمی خواهنداجباری نکنند ۲۵ درصد و ۳۰ درصد تعیین شود و به صورت یکنواخت نباشد و همه در یک سقف تعیین نشود.
گفتگو : ندا جعفری