چرا مردم باید در انتخابات شرکت کنند؟
شکی نیست که مشارکت بالای 50 درصد میتواند نوید بخش ادامه راه برجام در عرصه جهان خارج و پیگیری برخی مطالبات مردم در عرصه سیاست داخلی کشور و قرار گرفتن کشور در مسیر تعادل باشد.
تولید، اشتغال، سرمایهگذاری و ... هدف تمامی کشورهای جهان است و برای تحقق آن به مکانیسم و ابزارهای خاص خود نیاز دارد که فضای آرام و با ثبات سیاسی اولین ضرورت است و نظم اجتماعی را بدنبال دارد که خواه و ناخواه محدود کننده برخی از آزادیهای فردی است که مزایایی بیش از اینگونه آزادیها در اختیار افراد جامعه قرار میدهد.
تولید و دیگر اهداف خرد و کلان اقتصادی به حیاتی معقول، قابل اعتماد و محبتآمیز در میان انسانها باید صورت گیرد، حتماً به محیطی امن، برخوردار و هوشیار نیاز دارد که از توسعه گریزان نباشد. پس توسعه چیزی نیست که بتوان از آن گریز کرد و جامعهای که تولید را در دستور کار خود قرار داده است باید فرآیند توسعه را پشت سر بگذارد و این فرآیند به نظم و مشارکت نیاز دارد و این نیز بدون مدیریت امکانپذیر نیست. این مدیریت باید بر اصول علم اقتصاد، علم سیاست، علم روانشناسی و مبانی شکلگیری فرهنگ اجتماعی متمرکز شود.
وقتی موضوع مدیریت مطرح میشود اولین چیزی که به ذهن متبادر میشود این است که این مدیریت باید بر یک مجموعه منظم که از آن با عنوان سازمان یاد میشود انجام شود. این سازمان به لحاظ علوم سیستمی از پیچیده ترین انواع سیستمهاست. حکومت و دولتها نوعی سیستم اجتماعی است که برای تحقق خواستههای مردم سرزمینش نیاز به مدیریت دارد. این مدیریت برای دولت و حکومتی که متعهد به تأمین منافع عامه باشد دشوار است. در همه جای دنیا برای کاهش این دشواریها و همراه کردن مردم از روشهای مختلف و از ابزارهای متفاوت استفاده میکنند که برگزاری انتخابات یک روش کم هزینه برای همراه کردن مردم است و مجلس ابزاری است برای بکار گرفتن نتیجه این روش. حکومت و دولت که سازمان اجتماعی محسوب میشوند از طریق قرارداد اجتماعی و با بکارگیری روشهایی نظیر انتخابات و مراجعه به رأی مردم و ایجاد نهادهایی نظیر مجلس زمینهای را فراهم میکنند تا امور دنیوی جامعه نظیر تولید محقق گردد.
در ایران و تا کمتر از 48 ساعت دیگر قرار است برای تحقق اهداف اقتصادی، اجتماعی و ... انتخاباتی برگزار شود که این انتخابات از جنبههای مختلف دارای اهمیت است. این اهمیت از آن جهت است که در دنیای مدرن امروز بسیاری از مفاهیم مربوط به علوم سیاسی، اقتصاد و ... بقدری در هم تنیده شدهاند که قابل تفکیک نمیباشند. این موضوع از زمانی اهمیت پیدا کرده است که بسیاری از اندیشمندان معتقدند که اساساً چیزی به نام موضوعات صرفاً اقتصادی وجود ندارد و اگر علم اقتصاد بخواهد مفید باشد نمیتواند خود را فارغ از علم سیاست در نظر بگیرد. البته نباید این نکته را فراموش کنیم که اهداف اصلی علم اقتصاد و سیاست قدری قابل تفکیک نیز هستند که این اهداف به صورت زیر است.
|
علم اقتصاد |
علم سیاست |
هدف اصلی |
پیشرفت |
عدالت |
حوزه نهادی |
بازار |
دولت |
بازیگر اصلی |
فرد |
جامعه |
اهمیت تعامل اقتصاد و سیاست وقتی بیشتر شده است که اقتصاد سیاسی دولت در دنیا متحول شده و موضوع مربوط به یگانهانگاری سرمایه و دولت به نفع نقش محوری سرمایه در دنیا اتفاق افتاده است. با توجه به تعاملات اثرگذار و نزدیک اقتصاد و سیاست، یک سیاست مناسب میتواند زمینه و بسترهای مربوط به تحقق اهداف اقتصادی را فراهم کند. این سیاست مناسب نیاز به این دارد تا نهادهای موجود در یک جامعه با یکدیگر تعامل داشته باشند و در طی فرآیند، پل ارتباطی همدیگر باشند و نه مانع و عامل بازدارنده یکدیگر.
با توجه به انتخابات پیشرو و این که دولت یازدهم که از آن به عنوان دولت تدبیر، امید و اعتدال یاد میشود، برای پیگیری اهداف اقتصادیاش در راستای حرکت در مسیر پیروزی بزرگ در برجام که بیش از 2 سال دیگر از زمان ریاست جمهوری آن باقی مانده است، نیاز دارد تا نهادهای موجود کشور شرایطی را مهیا کنند که وظیفه مهم دولت نظیر تأمین منافع عامه را محقق نماید. حال باید ببینیم که راه حل چیست و چگونه باید در انتخابات روز جمعه 7/12/1394 این مهم فراهم شود؟
در انتخابات برگزار شده در کشور، همواره نتایج بدست آمده از انتخابات در تهران پیامهای خرد و کلان سیاسی بسیاری را برای دولت و نهاد حاکمیت بدنبال دارد. در انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری در تهران 2 لیست منتسب به اصولگرایان و اصلاحطلبان ییش از دیگران با هم در حال رقابت هستند که لیست اصلاحات به دولت یازدهم نزدیکتر هستند و اگر این لیست پیروز انتخابات باشد میتواند دولت را در مسیر تحقق اهداف مختلف به شکل مناسبتری کمک کند، ضمن این که تا حدودی سمت و سوی سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری خرداد سال 1396 نیز روشن خواهد شد.
تجربه نشان داده است که با توجه به دارا بودن رأی ثابت توسط جناح اصولگرا ، اگر میزان مشارکت مردم در تهران پایین باشد، اصولگرایان پیروز انتخابات خواهند بود که با توجه به تفکر دولت یازدهم، چالشهایی ایجاد خواهد شد که این چالش میتواند خسارتهایی برای کشور بدنبال داشته باشد. اگر شرایط به گونهای فراهم شود که مردم همت کنند و با اکتفاء کردن به همین بضاعت اجباری موجود در لیست اصلاحات و دولت به لحاظ معرفی کاندیداهای 30 گانه، مشارکت کنند، برنده این انتخابات لیست اصلاحات و دولت یازدهم خواهد بود. بررسی وضعیت میزان مشارکت مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی در دورههای 9گانه مجلس نشان میدهد که میزان مشارکت مردم تهران در این ادوار بین 23 الی 74 درصد در نوسان است. در مجلس دوم میزان مشارکت مردم تهران 74 درصد(بیشترین میزان در دورههای 9گانه انتخابات مجلس) که بیشترین میزان مشارکت مردم در سالهای پس از انقلاب به شمار میرود و در مجلس سوم این مشارکت به 23 درصد(کمترین میزان مشارکت در دورههای 9گانه انتخابات مجلس) کاهش یافته است. واقعیت این است که هر گاه مشارکت مردم تهران به کمتر از 50 درصد برسد این اصولگرایان بودند که برنده انتخابات مجلس شدند و این که این پیروزی چه دستاوردی برای اقتصاد ایران، روابط بینالمللی و سیاستهای داخلی و خارجی داشته است، نتیجه آن در دوران 8 ساله ریاست جمهوری 1384 لغایت 1392 متبلور است و قضاوت در مورد آن به خوانندگان سپرده میشود.اما هر گاه میزان مشارکت مردم تهران از 50 درصد بشتر شود این اصلاحطلبان بودند که برنده انتخابات مجلس بودند. حال شهروندان واجد صلاحیت تهران باید این تصمیم را بگیرند و عزمشان را جزم نمایند که در روز جمعه 7/12/1394 در منزل بمانند و یا پای صندوق رأی بروند تا از طریق کم هزینهترین روشها میزان مشارکت خود را بالا و به بیش از 50 درصد برسانند. مشارکتی که بدون شک میتواند سرنوشت و مسیر کشور را برای 12 سال آینده تضمین و رقم بزنند. شکی نیست که مشارکت بالای 50 درصد میتواند نوید بخش ادامه راه برجام در عرصه جهان خارج و پیگیری برخی مطالبات مردم در عرصه سیاست داخلی کشور و قرار گرفتن کشور در مسیر تعادل باشد.
یادداشت از فریدون اسعدی کارشناس و تحلیلگر اقتصادی