اوراق بهادارسازی محصولات از برنامه های اصلی بورس کالا است
حامد سلطانی نژاد که از تیرماه سال جاری مسئولیت مدیریت شرکت بورس کالا را برعهده گرفته، ضمن ارایه تحلیلی از وضعیت کنونی بازار سرمایه ، حرکت به سمت اوراق بهادارسازی را یکی از اهداف اصلی بورس کالا اعلام کرد و گفت: عملیاتی شدن این هدف به نفع مجموعه بزرگ بازار سرمایه کشور خواهد بود.
به گزارش ایلنا به نقل از پایگاه خبری بورس کالای ایران، بورس کالا به عنوان سومین بورس کشور یک بازار متشکل و سازمان یافته ای تلقی می شود که در آن به طور منظم کالا یا کالاهای معینی همانند فلزات، پنبه، گندم، برنج با روش هایی مشخص مورد معامله قرار میگیرند. درحال حاضر زمینه های فعالیت بورس کالا شامل فلزات و مواد معدنی (کانی های فلزی)، محصولات شیمیایی و پتروشیمی، محصولات کشاورزی و معاملات آتی ( Future ) است.
در این میان حامد سلطانی نژاد که از تیرماه سال جاری مسئولیت مدیریت بورس کالا را برعهده گرفته در بدو ورود به این شرکت حرکت به سمت اوراق بهادار سازی را یکی از اهداف اصلی قرار داده و معتقد است عملیاتی شدن این هدف به نفع مجموعه بزرگ بازار سرمایه کشور خواهد بود و از این طریق فعالان بورس با ظرفیت های بی شماری که در بورس کالا وجود دارد آشنا می شوند.
وی که به عنوان سومین مدیرعامل بورس کالا از زمان تاسیس این شرکت شناخته می شود، پیش از این چهار سال مدیریت شرکت سپرده گذاری مرکزی را برعهده داشت و طی این مدت اقداماتی چون راه اندازی سامانه جدید پس از معاملات، راه اندازی سامانه تسویه، کمک به الکترونیکی کردن بازار سرمایه، غیرکاغذی شدن صدور گواهینامه ها، فراهم کردن زیرساخت های بین المللی شدن بازار سرمایه و افزایش ارائه خدمات به ذینفعان بازار سرمایه را انجام داده است.
در بخش اول گفت و گوی تفصیلی با حامد سلطانی نژاد وضعیت بازار سرمایه در دوره پساتحریم و نقش بورس کالا در این فضا، ورود سرمایه گذاران خارجی و فرصت ها و تهدیدهای این رویداد، جدیدترین اقدامات و فعالیت های بورس کالا و اقدامات این شرکت برای حرکت به سمت اوراق بهادارسازی مورد بحث و بررسی قرار گرفت که در ادامه می خوانید:
آینده بازار سرمایه و بورس کالا در پساتحریم
وضعیت بازار سرمایه را در دوره پساتحریم چطور می بینید و این بازار به کجا خواهد رفت؟
در شرایط فعلی در بورس اوراق بهادار شاهد تنزیل پیش بینی جریانات نقدی آتی هستیم. فعالان بازار از هم اکنون در حال پیش بینی آینده هستند و برمبنای آن استراتژی سرمایه گذاری اتخاذ می کنند. حتی در حال حاضر مشاهده می شود سهام شرکتی که با زیان دهی روبرو است خریداری می شود.
به نظر می رسد مسابقه ای در میان شرکت ها به منظور بهره برداری از این فرصت ها در حال شکل گیری است. با نگاهی به ساختار شرکت های زیان ده مشخص می شود این شرکت ها نیز برنامه ای برای بهره گیری از شرایط به وجود آمده در بهبود تکنولوژی تولید، کاهش هزینه بهای شده تولید و ... دارند. بنابراین آینده بازار اوراق بهادار را روشن می بینم.
بورس کالا نیز به عنوان ضلع مهمی از بازار سرمایه کشور شناخته می شود. فضای تازه ایجاد شده را در آینده بورس کالا چقدر تاثیر گذار می دانید؟
در حوزه بازار کالایی بهبود شرایط با یک تاخیر زمانی رخ خواهد داد. همان طور که مشاهده می شود این روزها رقم های میلیاردی در دو بازار معاملاتی بورس و فرابورس در حال معامله است. اگرچه در بورس کالا بهبود نسبی در معاملات شکل گرفته است اما نمی توان ادعا کرد اتفاق قابل توجهی رخ داده است. دلیل آن هم این است که تاثیرات واقعی در بخش واقعی اقتصاد کمی با تاخیر نمایان می شود. با توجه به دورنمای مثبت اقتصادی در شرایط پساتحریم ، پیش بینی می شود سال آینده شاهد اثرات مثبت آن بر بورس کالای ایران باشیم.
بهترین مدل حضور سرمایه گذاران خارجی
یکی از اهرم هایی که می تواند به ارتقای استانداردهای در بورس کشور ما کمک کند حضور سرمایه گذاران خارجی است. فکر می کنید بورس ما آمادگی پذیرش سرمایه گذاران خارجی با استانداردهای فعلی را دارد؟
اگر از منظر سرمایه گذاری خارجی در پرتفوی (Foreign Portfolio Investment) صحبت می کنیم قطعا سرمایه گذاری خارجی باید با یکسری ملاحظات همراه باشد. اینکه به صورت یکباره بازار کشور را به سوی سرمایه گذاران خارجی باز کنیم و توقع داشته باشیم این گروه پول داغ ( Hot Money) وارد بازار ما کنند امکان پذیر نیست بلکه لازم است این موضوع با یکسری ملاحظات همراه باشد. علاوه بر این در خصوص پوشش نوسانات نرخ ارز داخلی در مقابل ارزهای خارجی نیز باید بازار نظام مندی در قالب بازار مشتقه ارزی وجود داشته باشد.
با توجه به بررسی هایی و مذاکراتی که دوره حضور من در شرکت سپرده گذاری مرکزی صورت گرفت، این نتیجه حاصل شد که بهترین مدل سرمایه گذاری خارجی ها در ایران به شکل ورود نهادی به صورت بلند مدت است. به این معنی که علاقه مندان به سرمایه گذاری به ایران یکسری نهادها و ارگان های مالی را با ایران مشترکا تاسیس کنند. به عنوان مثال کارگزاری ها بخشی از سهام شان را به خارجی ها واگذار کنند تا هم بحث دانش فنی وارد ایران شود و هم نقدینگی به شکل بلندمدت ماندگار شود.
گاهی تصور غلطی از حضور سرمایه گذاران خارجی در ایران در اذهان شکل می گیرد. واقعیت آن است که دنیای سرمایه گذاری متفاوت تر شده است. انتظار این است که سرمایه گذاران خارجی در قالب هایی مانند بانک سرمایه گذاری پول های خود را وارد کشور کنند. حال سوال اساسی در این میان به وجود می آید که آیا قوانین و مقررات ما با نحوه سرمایه گذاری خارجی ها سازگار است یا خیر؟ طبیعی است که سرمایه گذاری به وکالت یا به نمایندگی هنوز در کشور ما شناخته شده نیست. چنانچه قوانین به این شکل تعریف نشود بخش زیادی از سرمایه گذاران بین المللی را از دست خواهیم داد.
پس شما بهترین مدل سرمایه گذاری خارجی را ورود نهادی قوی و شناخته شده می دانید که در کنار آن یکسری ابزارها و محصولات جدید برای ماندگاری نقدینگی طراحی و عرضه شود.
بله همین طور است. در حال حاضر در دنیا از انتشار اطلاعات، رساندن آنها به ذینفعان تا مدیریت ریسک سبد سرمایه گذاری خارجی از استانداردهای خاص خود برخوردار است که با توجه به ارتباط کم بازار سرمایه ما با دنیا طی سال های اخیر از آن جا مانده ایم. از همین رو لازم است علاوه بر ورود پول های بین المللی، دانش فنی نیز در کنار آن وارد شود.
برنامه ریزی برای اصلاح و ایجاد تغییر در ساختارهای بومی بازار سرمایه که جوابگوی سرمایه گذاری نهادها و ارگان های مالی خارجی باشد در چه مرحله ای قرار دارد؟
تا زمانی که در شرکت سپرده گذاری مرکزی مشغول فعالیت بودم اقداماتی در حال انجام بود. در آن دوره مقرر شد در ابتدا ارتباط Business to Business مدل بنگاه به بنگاه برقرار شود به این معنی که شرکت های داخلی نظیر خود را در کشورهای خارجی پیدا کنند. سازمان بورس نیز در مرحله بعد اقدام به صدور مجوز کند. تا جایی که اطلاع دارم بحث ارایه مجوز به نهادهای مالی خارجی هم در سازمان بورس و هم در شورای عالی بورس مطرح شده و خوشبختانه موافقت اولیه هم صورت گرفته است. این در حالی است که پیشتر این طرح با قاطعیت رد شده بود. حال در این شرایط کم و کیف و قواعد حضور این گروه برای سرمایه گذاری در بازار ایران مهم است.
حرکت جدی به سمت بازار اوراق بهادار مبتنی بر کالا
درباره جدیدترین اقدامات و فعالیت های بورس کالا از زمان حضور جنابعالی در شرکت بورس کالا بفرمایید.
در مدیریت جدید بورس کالا هدف گذاری حرکت به سمت بازار اوراق بهادار مبتنی بر کالا بود که این مهم سرلوحه کار مجموعه قرار گرفت و حرکت به سمت آن آغاز شد. در دنیا تاریخچه ای برای بورس های کالایی تعریف شده است. در ابتدا بورس ها کالایی محلی برای انجام معاملات نقد بودند. سپس با این تفکر که می توانند این روند را به آینده نیز تعمیم دهند ابزاری به نام فوروارد اختراع کردند. بعد از آن فکر کردند کالاهایی که معامله می کنند در بسیاری از مواقع جابجا کردن آن با هزینه های بالایی همراه است از همین رو گواهی سپرده کالایی را منتشر کردند.
با تاریخچه فوق می توان دریافت که بدون آنکه ابتدا گام دوم برداشته شود اگر بخواهیم سراغ ابزارهای پیشرفته نظیر آپشن و فیوچر برویم ، به نوعی امکان پذیر نیست. به نظر می رسد در قدم اول باید اوراق بهاداری وجود داشته باشد که بتوان بر مبنای آن دارایی پایه اقدام به معامله کرد. تجربه ای که در بورس های کالایی دنیا هم صورت گرفته است، همین است.گرچه در مورد دارایی هایی نظیر سکه طلا که چند ویژگی از قبیل «بازار پرطرفدار» ، « نقدینگی بالا» ، « بازار نقد قوی» و « بازیگران زیاد» را دارد، راه اندازی بازار مشتقه با رونق همراه بوده است اما در مورد کالاهای دیگر به نظر می رسد ابتدا باید بازار اوراق بهادار مبتنی بر فوروارد و گواهی سپرده شکل بگیرد و از سوی دیگر صندوق های کالایی هم تشکیل شوند ، سپس سراغ ابزارهای پیشرفته تر برویم.
زمانی که برای فعالان صنعت و تولید از ابزارهایی مانند آپشن و فیوچرز صحبت می شود از آنجا که آشنایی کاملی از آن ندارند بنابراین انگیزه ای برای ورود به این ابزارها برای فروش محصولات از خود نشان نمی دهند. اما زمانی که بخواهیم گواهی سپرده کالایی را برای همان فعال توضیح دهیم و از قبض انبار و قابلیت معامله ثانویه آن در بازارهای معاملاتی بورس بگوییم این فرد به راحتی توجیه خواهد شد. یا توضیح ساده درباره ابزارهای دیگر مانند سلف موازی و ... همین نتیجه را در پی خواهد داشت و آن تولیدکننده می تواند اقداماتی همچون تامین مالی، برنامه ریزی برای تولید و واردات، تسهیل فرایند فروش و ... را با استفاده از ابزارهای موجود در بورس کالا عملیاتی کند.
به نظر می رسد باید در بورس کالا برنامه ریزی برای حرکت به این سمت صورت پذیرد تا بازار اوراق بهادار مبتنی بر کالا شکل بگیرد. این مهم زمانی محقق خواهد شد که افراد متقاضی بتوانند با مراجعه به بورس کالا، کالاهای پذیرفته شده را خریداری کرده یا به اصطلاح در موقعیت خرید آن قرار بگیرد. اینکه متقاضیان برای خرید محصولات پتروشیمی دربورس کالا باید تا سه شنبه هر هفته منتظر بمانند نمی توانیم از عنوان بازار در این میان استفاده کنیم. حال زمانی که این کالاها تبدیل به گواهی سپرده می شود علاوه بر عرضه کننده، این گواهی که شامل کالاهای بادوام مانند طلا، آلومینیوم، پی. وی. سی، شمش فولاد و ... در اختیار عده ای از فعالان بازار مالی قرار دارد که می توانند بسته به نیاز و ضرورت آن را در بازار ثانویه معامله کند.
با توجه به هدف بورس کالا به منظور حرکت به سمت بازار اوراق بهادار، چه اقداماتی تاکنون در این ارتباط صورت گرفته است؟
از ابتدای حضور در شرکت بورس کالا سعی کردم تعامل نزدیکی با صنایع مختلف داشته باشم. مذاکرات متعددی با فعالان صنایع پتروشیمی، فلزات، سیمان و ... به عنوان مثال در بحث تامین مالی صورت گرفته است.
نتیجه مشخصی هم از این مذاکرات و رفت و آمدها حاصل شده است؟
نتیجه این بود که خیلی از این فعالان به بازار اوراق بهاداری واکنش مثبت نشان دادند و اعلام کردند که نیاز به تامین مالی دارند. اگرچه در این میان برخی صنایع مانند پتروشیمی ها از وضعیت مالی بهتری برخوردارند و کمتر نیاز به تامین مالی از طریق اوراق سلف ریالی دارند این درحالی است که اگر بورس کالا امکان انتشار اوراق سلف دلاری را داشته باشد استقبال قابل توجهی از آن صورت خواهد گرفت. همین شرکت ها در سال جاری که با رکود در اقتصاد مواجه بودیم با موجودی انبار قابل ملاحظه ای روبرو بودند. یکی از پیشنهادهای دیگری که به این شرکت ها داده شد این بود که کالاها را به گواهی سپرده کالایی تبدیل کنند.
فکر نمی کنید با حرکت به سمت اوراق بهادار سازی، بورس کالا به عنوان یک رقیب برای بورس اوراق بهادار مطرح باشد؟
ممکن است در بخش هایی بین دو بورس همپوشانی ایجاد شده که باید مدیریت شود. به نظر من در بورس کالا باید اوراقی مبتنی بر کالا مورد معامله قرار گیرد. اما در بورس اوراق بهادار اوراقی مبتنی بر شرکت، قرارداد یا پیمان است. بنابراین آنچه مبتنی بر کالا بوده در حوزه بورس های کالایی و آنچه مبتنی بر پیمان، مشارکت و عقود است، در بورس اوراق قابلیت معامله دارد.