کاهش متوسط سالانه 14 هزار نفر از جمعیت شاغلان زن
بررسی آمارهای اشتغال و بازار کار نشان میدهد طی دوره 1390-1385 کل جمعیت شاغلان به طور متوسط سالانه 14096 نفر افزایش داشته است.
یکی از مهمترین مشکلات اقتصاد ایران در سالهای اخیر، با توجه به ساختار جوان جمعیت، بالا بودن نرخ بیکاری و روند کند ایجاد اشتغال است.
بررسی آمارهای اشتغال و بازار کار نشان میدهد طی دوره 1390-1385 کل جمعیت شاغلان به طور متوسط سالانه 14096 نفر افزایش داشته است.
در دوره مذکور، شاغلان دارای آموزش عالی افزایش سالانه 190459 نفری را تجربه کردهاند و جمعیت فاقد آموزش عالی با کاهش 176363 نفری روبرو بوده است.
بخش اعظم رشد جمعیت شاغل دارای آموزش عالی در این دوره ناشی از تحصیل کارکنان فاقد آموزش عالی و جابجایی بین طبقات شغلی و همچنین بازنشستگی افراد کم سواد و جایگزینی آنها با افراد دارای آموزش عالی بوده است.
نکته دیگر کاهش متوسط سالانه 14063 نفری جمعیت شاغلان زنان طی دوره مذکور است، که یکی از دلایل آن کاهش اشتغال در صنایع نساجی، پوشاک و چرم است که با شدت بالایی از نیروی کار زن استفاده میکنند؛
طی دوره 1390-1395 بخش صنعت با کاهش 388 هزار نفری اشتغال روبرو بوده است، این کاهش اشتغال از دو منظر زیر قابل تامل است:
* کاهش اشتغال بخش صنعت ناشی از کاهش اشتغال 560 هزار نفری در صنایع کمتر از 10 نفر کارکن بوده است، در حالی که میزان اشتغال در صنایع 10 نفر کارکن و بیشتر سالانه 172 هزار نفر افزایش داشته است؛
* بخش عمده کاهش اشتغال بخش صنعت ناشی از کاهش 281 هزار نفری اشتغال در صنایع تولید منسوجات است. کاهش اشتغال در صنایع نساجی نیز ناشی از سرمایهگذاری در این صنعت و نوسازی تکنولوژی و تعدیل نیروی کار مازاد بوده است. کاهش اشتغال صنایع مذکور با توجه به افزایش بهرهوری نیروی کار و افزایش تولید واقعی در این صنعت، اشکال جدی ندارد.
نرخ بیکاری در سال 1390 حدود 14.8 درصد بوده که نسبت به سال 1385 حدود 2 واحد درصد افزایش یافته است. نرخ بیکاری مردان 13.1 درصد و نرخ بیکاری زنان در این سال 24.2 درصد بوده است. همچنین نرخ بیکاری نیروی کار دارای آموزش عالی در این سال 15.3 درصد بوده است که در سال 1393 به 18.5 درصد رسیده است.
بررسی آمارهای اشتغال استانی نشان میدهد، بالاترین نرخ بیکاری استانی در سال 1390 با 29.2 درصد به استان سیستان و بلوچستان تعلق داشت است. سایر استانهایی که از بالاترین نرخ بیکاری برخودار بوده اند به ترتیب عبارتند از خوزستان، کرمانشاه، لرستان،ایلام و کهکیلویه و بویر احمد. در استانهای مذکور سهم اشتغال صنعت استان از کل اشتغال صنعت کشور در مقایسه با سهم جمعیت 10 ساله و بیشتر استان از کل جمعیت 10ساله و بیشتر کشور کمتر بوده است. افزون بر این، طی دوره 1385-1390، سهم اشتغال صنعت استانهای مذکور از کل اشتغال صنعتی کشور روند نزولی داشته است. بنابراین، بخش صنعت کمکی به کاهش نرخ بیکاری در این استانها نکرده است؛
بررسی آمارهای بازار کار نشان میدهد، مهمترین چالشهای بازار کار در شرایط فعلی عبارتند از: 1-روند سریع افزایش نرخ بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی 2-بالا بودن نرخ بیکاری جوانان و زنان 3-بالا بودن نرخ بیکاری در استانهای محروم
برای غلبه بر این چالشها و ایجاد چشمانداز روشن در بازار کار اهم اقداماتی که میتواند کارگشا باشد عبارتند از:
*تدوین سیاستهای بلند مدت و یکپارچه توسعه صنعتی با مشارکت تمامی ذینفعان دولتی و غیر دولتی و اجتناب از حرکت جزیرهای و منفرد
*توسعه فعالیتهای صنعتی دارای فناوری بالا و دانش بنیان با تاکید بر توسعه بازار محصولات دانشبنیان
*ایجاد بنگاههای پایدار یا مشاغل پایدار
*توسعه صنایع کوچک و متوسط به منظور ایجاد اشتغال (به ویژه در مناطق محروم)
*برنامهریزی آموزش عالی با توجه به نیازهای کشور به ویژه در بخش صنعت، نیازهای منطقهای و شرایط بازار کار
*برنامهریزی و سیاستگذاری بر مبنای ارتقای بهرهوری و افزایش توان رقابتی
*آموزشهای تکمیلی و فنی و حرفهای متناسب با مشاغل موجود و در حال ایجاد
*اعتماد سازی در مدیریت بنگاه ها در خصوص منافع استخدام فارغالتحصیلان دانشگاهی برای بنگاه
*ارایه آموزشهای کاربردی برای فارغالتحصیلان دانشگاهی و زنان
*اتخاذ سیاستهای تشویقی در بکارگیری فارغالتحصیلان دانشگاهی
*استفاده از سیاستهای تشویقی برای بکارگیری زنان در بنگاهها
*اصلاح قوانین متناسب با شرایط شغلی بانون (با تاکید برقوانین کار و تامین اجتماعی)
*ارتقای آموزشهای کاربردی برای زنان و ارتقای تخصص و توانمندی آنها
*فرهنگسازی در خصوص اشتغال زنان
*توسعه مشاغل پاره وقت، مشارکتی و کار از راه دور برای زنان
*توسعه فرصتهای شغلی برای زنان در راستای مشارکت بیشتر زنان در بازار کار و دادن اطلاعات راهنما به سرمایهگذاران خارجی برای ورود به ایران
*تغییر رویکرد سیاستهای اشتغالزایی به سمت کارآفرینی و ایجاد بنگاههای دانش بنیان
*ارائه معافیتهای سرمایهگذاری در مناطق محروم و اعمال سیاستهای تشویقی و ترجیحی
*توسعه و گسترش صنایع تبدیلی و تکمیلی در مناطق روستایی و صنایع کوچک و متوسط در استانهای محروم
*ارتقای شایستگی حرفهای دانش آموختگان و دانشجویان متناسب با سیاست صنعتی
*تقویت و توسعه دورههای کارآموزی و کارورزی در بنگاههای صنعتی
*ارایه یارانه دستمزد و انعطاف پذیر نمودن دستمزدها برای تازه واردان به بازار کار
*ارایه مشاوره فنی و اطلاعاتی به جوانان در مناطق محروم
*تعیین حداقل دستمزد به صورت منطقهای به منظور در نظر گرفتن شرایط ویژه مناطق محروم
*شناسایی فعالیتهای صنعتی دارای مزیت در مناطق محروم و حمایت از توسعه آنها
*توسعه زیرساختهای مورد نیاز صنعت در مناطق محروم
نویسنده: حسین پاریاب / پژوهشگر موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی
دبیرکل انجمن علمی تجارت الکترونیکی ایران