خبرگزاری کار ایران

یادداشت؛

نیرو، منبع یا سرمایه انسانی؟

نیرو، منبع یا سرمایه انسانی؟
کد خبر : ۱۱۲۱۷۵۷

مدیریت منابع انسانی همانطور که از عنوانش برمی‌آید به جنبه‌های انسانی محیط کار و فعالیت‌های مرتبط با انسان بعنــوان ارزشمندترین منبع سازمانی می‌پردازد.

ایلنا، وقتی از اصطلاح منبع (resource) برای افراد فعال در یک سازمان یا بطور کلی یک مجوعه کسب و کار سخن میگوییم در حقیـــقت میبایست همه مسائلی که در خصوص مدیریت منابع مورد توجه قرار میگیرد را مد نظر قرار داده و  بلکه فراتر به آنها توجه کرد.

چه بسیار مدیرانی در کشورمان که هنوز از اصطلاح نیروی کار یا نیروی انسانی  و کارمند استفاده میــکنند اما در حقیقت دیدگاه منبع محوری(resource based) به این حوزه دارند و برعکس کم نیستند مدیرانی که در ظاهر از منابع انسانــی سخن میگویند ولی هنوز مدل ذهنیشان تیلور محور و نگرششان به مدیریت منابع انسانی به نوعی مدیریت حضور و غیاب و بطور کلی  نگاهی سطحی باشد.

به زعم نگارنده مدیریت منابع انسانی یعنی ایجاد تعهد با درگیر کردن ذهن و احساسات انسان‌ها در جهت نیل به اهداف و استراتژی اصلـی سازمان ، که متاسفانه باید گفت در کشور ما نگاه بیشتر مدیران ارشد به این حوزه نگاهی کاملا سطحی و در حقیقت ستــــــــادی می‌باشد که در ادامه نتیجه این دیدگاه را اجمالا بررسی خواهیم کرد.

در یک بررسی نه چندان عمیق به سرعت میتوان دریافت که واژه منابع انسانی همانطور که گفته شد در سازمانها (در کشور ما) کماکان واژه غریب و مهجوری می‌باشد و اکثریت مدیران کلان بیش از آنکه به منبع انسانی بعنوان اصلی ترین تکیه گاه برای رسیدن به اهداف سازمانی توجه نمایند تلقیشان ازمنبع انسانی "یک نیروی حدالامکان ارزان و ترجیحا ماهر"میباشد و این تفاوت نگرش مدیران کشورمان با کشورهای توسعه یافته باعث بوجود آمدن شرایط نابسامانی شده که گریبان اغلب مدیران را گرفته و آنچه که شاهد آن هستیم را در تولید ، صنعت و بطور کلی اقتصاد کشورمان رقم زده است.

اگر بازدهی شرکت های فعال در حوزه صنعت را بررسی نماییم به دور از سیاهنمایی،تقریبا قریب به اتفاق آنها یا زیانده هستند و یا با شرایط نزدیک سربه سر در حال گذران روزمرگی میباشند.البته ذکر این نکته لازم است که گرچه عدم بازدهی مطلوب مجموعه های کسب و کار دلایل متعددی دارد اما به نظر نویسنده اگر دلایل دیگر عدم توفیق این مجموعه ها را موشکافی کیم باز هم به عامل منبع انسانی بعنوان اصلی ترین دلیل خواهیم رسید.

اما عمق فاجعه اینجاست که وقتی با مدیران شرکتهای ورشکسته یا در حال ورشکستگی از منابع انسانی و اینکه در حقیقت منبع انسانی ، سرمایه انسانی محسوب میگردد و نقش مهمتری از منابع مالی برای حیات و بقاء سازمان را عهده دار است، سخن میگویی تقریبا همه این مدیران علت بی توجهی به موضوعات و مسائل منابع انسانی را نبود بودجه و منابع مالی کافی  و مورد نیاز در این بخش میدانند و این حلقه مفقوده کلیه شرکت های زیانده و نهایتا ورشکسته میباشد.مادامیکه مدیران ارشد این نگاه را به حوزه منابع انسانی داشته باشند نباید منتظر تغییرات مثبت در شرایط و اوضاع مالی مجموعه های خود باشند.در حقیقت نبودن بودجه و منابع مالی نتیجه عدم توجه لازم به منابع انسانی (بخوانید سرمایه انسانی) در همه کسب و کارهاست و نه برعکس.

مدیران اگر در ابتدای فعالیت مجموعه ها یشان منابع انسانی را سرمایه انسانی دانسته و نگاه خود را به این حوزه سیستمی و انسان محور نمایند ،کارکنان نیز خود را مالک اصلی سازمان دانسته و برای ارتقاء سازمان خود از هیچ کوششی فروگذار نخواهند کرد.

پایان سخن اینکه تفاوت سازمان و شرکت های سود ده  با سازمانهای زیان ده و یا ورشکسته را باید در نوع رویارویی مدیریت کلان آن مجموعه ها با منابع انسانی شاغل در آن جستجو کرد و بدنبال علل و عوامل موهوم در این باره نبود.

سید حسین فاضل(مشاور منابع انسانی شرکت آسیا ناما – گروه مدیریت سرمایه گذاری امید،بانک سپه)

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز