در گفتوگو با ایلنا تشریح شد:
همدستی واشنگتن-مسکو برای تحریم تهران/ قدرت از سر چاه بیرون میآید، نه نفت نهفته/ حضور ایران در افغانستان خوشایند روسها نیست
به گفته رئیس گروه مرکز مطالعات بینالمللی انرژی؛ روسیه اکنون از هر اهرم فشاری برای تاثیرگذاری بر تهران استفاده میکند که بخش نفت و انرژی یکی از آنها میتواند باشد. روسیه نسبت به بخش انرژی خود نگاه کاملا استراتژیک دارد.
به گزارش ایلنا، میخاییل اولیانوف نماینده دائم روسیه در سازمانهای بینالمللی روز چهارشنبه 13 مردادماه در توئیتی در پاسخ به توئیت کاظم غریبآبادی، نماینده ایران نزد سازمانهای بینالمللی در وین نوشت: یک پیام مهم. امیدواریم که پس از لغو تحریمها درباره ایران و احیای صادرات نفت این کشور، تهران به تلاشهای اوپکپلاس برای حفظ ثبات بازار جهانی نفت بپیوندد.
غریبآبادی در توئیت خود نوشته بود: ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری اسلامی ایران در پاسخ به پیام تبریک محمد سانوسی بارکیندو، دبیرکل اوپک، از دبیرخانه این سازمان بهخاطر تلاشهایش برای حفظ ثبات در بازار جهانی نفت در طول دو سال اخیر قدردانی کرده و برای او و همکارانش آرزوی موفقیت کرد.
آنچه واضح است؛ علیرغم اینکه برداشت عمومی از روابط روسیه با ایران، روابطی بسیار همگرا و گرم است، اما واقعیتهای تاریخی در مورد روابط مسکو و تهران، نشاندهنده رابطهای پیچیده همراه با فراز و فرود بسیار و وابسته به عوامل و ﻣﺆلفههای گوناگون دوجانبه، منطقهای و بینالمللی است که نمود آن را در حوزه انرژی از جمله تلاش برای نرسیدن خط لوله گاز ایران به اروپا و رفتار کج دار و مریز در توسعه میادین نفتی یا نیروگاه اتمی و برق ایران توسط شرکتهای روسی و یا حتی اظهارات این مقام روسیه به عنوان نماینده دائم این کشور در وین شاهدیم. به عبارت دیگر اگرچه نفت ایران همواره در معرض تحریمهای امریکا قرار گرفته و کشورها به صورت آشکارا از خرید نفت ما منع و تهدید شدهاند اما در بزنگاههای روزهای خوب نفت ایران و احتمال باز شدن گرهها این روسها بودهاند که کاملا زیرکانه و با زبان دوستی مسیر نفت ایران را منحرف و در معرض سردرگمی قرار دادهاند.
به هر روی این روزها که اوپکپلاس به تدریج بخشی از عرضه را احیا کرده و رقم کاهش عرضه را به حدود 5.8 میلیون بشکه در روز رسانده و ایران نیز که تاکنون به دلیل تحریمها نفتی را وارد بازار نمیکرد در حال بازگشت به جایگاه قبلی خود است، شاید این اظهارنظر از سوی یک مقام روسی در وینی که نه تنها تصمیمات مهم نفتی در آن اتخاذ میشود که مذاکرات پیرامون موضوع هستهای ایران هم در این شهر در جریان است، چندان قابل اغماض نباشد و نباید ناشنیده گرفته شود.
رئیس گروه مرکز مطالعات بینالمللی انرژی در وین به بررسی این موضوع پرداخته است.
او اظهارات نماینده دائم روسیه در سازمانهای بینالمللی طنز دانسته و میگوید: بحث سهمیه اعضای اوپک ربطی به تولیدکنندگان غیراوپک ندارد. اساسنامه اوپک در مورد مکانیسم تعیین سقف و سهمیه در اوپک روشن است. همکاری غیر اوپک با اوپک، متضمن ثبات بازار جهانی نفت است، اما هیچ کشور غیر عضو اوپک، حق دخالت در سهمیه اعضای اوپک را ندارد.
به گفته این کارشناس ارشد انرژی؛ روسیه اکنون از هر اهرم فشاری برای تاثیرگذاری بر تهران استفاده میکند که بخش نفت و انرژی یکی از آنها میتواند باشد. روسیه نسبت به بخش انرژی خود نگاه کاملا استراتژیک دارد.
نماینده اسبق ایران در اوپک خاطرنشان میکند: اولین تحریم نفتی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی در 1358 توسط کارتر، آسیبهای فلجکنندهای بر صنعت نفت ایران وارد کرد. البته روسیه بخش عمده آسیب به ایران را در بخش گاز وارد کرد.
در ادامه گفتوگوی ایلنا را با فریدون برکشلی میخوانید:
از اظهارنظر در مذاکرات هستهای تا دخالت در سهمیه اوپک
- یکی از مقامات روسی اخیرا گفته ایران بعد از لغو تحریمها باید به توافق اوپک پلاس برای کاهش تولید و حفظ ثبات بازار بپیوندد، ارزیابی شما از این پیام از جانب سفیر این کشور در وین چیست؟
خوب کمی طنز است. این آقای میخاییل اولیانوف هم برای خودش عالمی دارد. ایشان سفیر و نماینده دائم دولت روسیه نزد سازمانهای بینالمللی در وین است. در ارتباط با موضوعات مختلف صحبت میکند. اظهارات ضد و نقیصی هم در ارتباط با مذاکرات هستهای در وین داشت و گاهی هم رهنمود میکرد. حالا همتای ایرانی ایشان، آقای غریبآبادی مطلبی در خصوص سهم جمهوری اسلامی ایران در اوپک گفتند و آقای اولیانوف
هم چند ساعت بعد نظرش را در مورد سهمیه ایران ابراز کرد.
بحث سهمیه اعضای اوپک ربطی به تولیدکنندگان غیراوپک ندارد. اساسنامه اوپک در مورد مکانیسم تعیین سقف و سهمیه در اوپک روشن است. همکاری غیر اوپک با اوپک، متضمن ثبات بازار جهانی نفت است، اما هیچ کشور غیر عضو اوپک، حق دخالت در سهمیه اعضای اوپک را ندارد. امارات متحده عربی هم، موضوع افزایش پایه سهمیهبندی خود را با اوپک و عربستان حل و فصل کرد. بنابراین از نظر من دیدگاه ایشان وجاهت قانونی ندارد و اعضای اوپک به اساسنامه سازمان پایبندند.
نگرانی بابت بازگشت سریع نفت ایران
-در کل ارزیابی خود را از مواضع روسها در قبال نفت ایران بفرمایید.
بدیهی است که در شرایطی که بازار نفت، سخت تقاضامحور است و عرضه نفت بیش از تقاضاست، روسیه هم مانند هر تولیدکننده دیگری، میخواهد که از بازار سهم بگیرد. شرایطی مانند تحریم کنونی که دو عضو مهم یعنی ایران و ونزوئلا از حضور موثر در بازار جهانی نفت دور ماندهاند، بقیه تولیدکنندگان، میکوشند تا سهم و موقعیت خود در بازار را تحکیم کنند. زمانی هم که نفت عراق تحت تحریم بود، ایران تولید خود را بالا برد. در زمان حمله صدام به کویت و متعاقبا، حمله امریکا به عراق، 5.4 میلیون بشکه نفت از بازار خارج شد. تمام تولیدکنندگان، تولید خود را بالابردند تا از موقعیت حفره بزرگی که در بازار ایجاد شده بود، بهرهبرداری کنند.
البته ایران در تولید نفت، رقیب بزرگی برای روسیه نیست. روسیه در تولید جهانی نفت رتبه دوم را داراست و فاصله زیادی با ایران دارد. در مورد برخی از انواع نفتخام مانند اورال، نفتخام سبک ایران رقیب سرسختی برای برای روسیه است، اما در مجموع ایران و روسیه در بخش نفت رقابت تنگاتنگی ندارند. به طوریکه گفته شد، هر بشکه نفتی که از یکی از تولیدکنندگان از بازار خارج شود، فرصتی برای بقیه فراهم میآید. تشابهاتی مابین نفتخامهای ایران و روسیه هست که روسها را از بازگشت سریع ایران به بازار نگران میکند.
توضیح این نکته لازم است که نفت روسیه هم از جانب امریکا تحت تحریم است. بازاریابی و فروش نفت روسیه هم با دشواریهایی رو بروست، ولی نه در سطحی که صادرات ایران با آن مواجه است. در عین حال روسیه با تجارب دوران جنگ سرد با امریکا، ساز و کارهای متعددی برای فروش نفت خام خود، تدارک دیده است. روسیه در اکثر بازارها و کریدورهای مهم انرژی نفوذ کرده و در عین حال در هر بازاری که گاز عرضه میکند، نفت و فراورده هم صادر میکند. بطور کل دیپلماسی انرژی فعالی دارند.
قدرت از سر چاه بیرون میآید، نه نفت نهفته
-وزارت نفت همواره عنوان کرده که ایران تاکنون در بازار حضور نداشته و نباید مشمول توافق کاهش تولید شود، این پیام مقام روسیه در این برهه چه اهدافی را از اوپکپلاس در قبال ایران آشکار میکند؟
سهمیه رسمی کنونی ایران در اوپک 3.85 میلیون بشکه در روز است که در 2018 بر اساس نظام سهمیهبندی اوپک، تعیین شده بود. این همان زمانی است که اماراتمتحدهعربی هم سهمیه گرفت و در اجلاس ژانویه 2921 آن را مورد انتقاد قرار داد. در اجلاس ژوئن 2021 امارات با اعتراض صحن اجلاس را ترک کرد و پس از وقفهای 12 روزه در یک اجلاس مجازی اوپک، پایه سهمیه خود را ارتقا داد.
برای ایران هم این روند تکرار خواهد شد. سهمیه دادنی نیست، گرفتنی است. اما برای سهمیه گرفتن باید ظرفیت تولید داشت. یعنی بازار باید مجاب شود و بپذیرد که عضوی ظرفیتسازی کرده و قادر است که قدرت تولید بالقوه خود را بالفعل درآورد.
بالاترین سهمیه و تولید ایران در سالهای اخیر 4.25 میلیون بشکه در روز بوده است. بنابراین قبل از تجربه و اعمال ظرفیتسازی، نگرانی از سهمیه چندان پسندیده نیست. البته سهمیه گرفتن در اوپک، راهکار و ترفندهای خود را دارد، اما در هر صورت ابتدا لازم است که از پشتوانه ظرفیت اطمینان حاصل کرد. در اوپک و بازار جهانی نفت، قدرت از سرچاه بیرون میآید. بازار به نفتی که در اعماق زمین نهفته است، واکنشی نشان نمیدهد. در حقیقت بیشتر تحلیلگران بازار از هیجان ایران برای افزایش سهم تولید در اوپک متعجب شدهاند. رجزخوانی یکی از ابزارهای لازم برای خیز سهمیهگیری است. اما باید از پشتوانه آن هم مطمئن بود.
صنعت نفت ایران در جهان منزوی است
-طبق قوانین موجود آیا ایران باید به این توافق بپیوندد یا این امکان را دارد تا سقف قبلی، تولید و صادرات داشته باشد؟
بطوریکه گفته شد، سهمیهگیری در اوپک منبعث از ظرفیت تولید است. با رشد بیامان مصرف بنزین و انواع فراوردههای نفتی در داخل، با افت طبیعی سالیانه تولید بیشتر میادین که ناشی از پیری چاههاست و پیری زودهنگام خیلی از چاهها در اثر افت فشار، تکنولوژی قدیمی و فقدان سرمایهگذاری لازم، بنده امید چندانی ندارم که به راحتی به سطح تولید رسمی قبلی هم برسیم. متاسفانه بلاتکلیفی در استراتژیهای انرژی، شرایط چندان مطلوبی را در برنداشته است.
این مشکل را در ارتباط با گاز و برق هم داریم. فنآوریها متحول شدهاند. نگرانی از تحقق جدی دوران گذار انرژی، تولیدکنندگان نفتخامهای متعارف را به تکاپو انداخته است. تحریمهای فلجکننده هم، تاثیرات خود را گذارده است. صنعت نفت ایران در جهان منزوی است. ارتباطات بینالمللی به حداقل رسیده است. صنعت نفت دارای ماهیتی بینالمللی است. بنابراین ما اکنون در مورد بایدها و نبایدهای سهمیهای در اوپک بحث میکنیم که دلمشغولی تولیدکنندگانی است که ظرفیتسازی کردهاند. ظرفیت واقعی با آرزوی ظرفیت فرق میکند.
-رفتار کجدار و مریز روسیه در قبال ایران و نفت و گاز چه دلیلی دارد و روسها چه اهدافی را دنبال میکنند؟
اوپکپلاس در حال افزایش عرضه است. از همین ماه اوت، اوپکپلاس 400 هزار بشکه نفت بیشتر وارد بازار کرد. اکتبر، اغلب اعضای اوپکپلاس به سطح تولید 2019 بازمیگردند. در نیمه دوم 2021 تقاضای جهانی نفت از مرز 100 میلیون بشکه در روز میگذرد. در واقع در نیمه اول 2022 علیالاصول اوپکپلاس سقف سهمیههای رسمی را افزایش خواهد داد. بنابراین خواستگاه عمده جمهوری اسلامی باید بر روی ظرفیتسازی متمرکز باشد. بحث محدودیتهای ناشی از نظام سهمیهبندی اوپکپلاس مربوط به نیمه اول 2021 بود.
حضور تهران در افغانستان خوشایند مسکو نیست
-غیر از روسها آیا واکنشهای دیگری از سوی دیگر تولیدکنندگان و اعضا در قبال بازگشت نفت ایران شاهد خواهیم بود؟
بخش مهمی از مناسبات مسکو با تهران در مدار انرژی تعریف میشود. در بخش گاز که ایران مهمترین رقیب روسیه است. در بخش نفت و برق هم در هر صورت، روسیه میداند که باید مراقب ایران باشد.
حالا چون این سوال را مطرح کردید در سیاستهای منطقهای، ایران در معرض فرصتهای مهمی قرار گرفته است. به اعتقاد بنده افغانستان محور این فرصتهاست. چنانچه ایران بخواهد فرصت بیشتری به مناطق و همسایگان شرقی خود اختصاص دهد، شاید افقهای نوینی قابل گشایش باشد که برای مسکو چندان خوشآیند نیست.
آقای جی شانکر وزیر امور خارجه هند طی سه هفته دوبار از تهران دیدار کرد و حامل پیامهای مهمی بود. تهران و دهلی هر دو نسبت به تحولات اخیر افغانستان و بیثباتی آن نگرانند. بخش عمده نگرانی هندوستان، تاثیر اوضاع افغانستان بر کشمیر است. البته نگرانیهای ایران هم بسیار جدی است. در واقع این اولین بار است که ایران نسبت به مسائل افغانستان با نگاه استراتژیک و ژئوپلیتیک نظر میکند. روسیه هم از بابت جمهوریهای سابق اتحاد شوروی مانند تاجیکستان و ازبکستان نگران است. حالا ترکیه هم خود را وارد بازی کرده و شرایط را سخت تر کرده است.
با توجه به آنچه بیان شد، روسیه اکنون از هر اهرم فشاری برای تاثیرگذاری بر تهران استفاده میکند که بخش نفت و انرژی یکی از آنها میتواند باشد. روسیه نسبت به بخش انرژی خود نگاه کاملا استراتژیک دارد. وزیر انرژی و مدیر عامل گازپروم، تنها افرادی هستند که به پرزیدنت پوتین دسترسی آنی دارند.
اما در ایران نفت و گاز و انرژی کاملا داخلی شده است. دلمشغولیهای انرژی ایران به یارانه و خاموشی و کمبودها منتهی میشود.
نفت ایران در محاصره غرب و شرق
-آیا میتوان گفت که در واقع همواره نفت ایران در معرض تحریم قرار دارد؟ زمانی تحریم از سوی امریکا که به طور آشکارا کشورها را از خرید از ایران منع میکند زمانی هم ناملموس همچون آنچه روسها انجام میدهند و بواقع نفت ایران را در شرایط سخت ورود با بازار قرار میدهند؟
درست است. در ایران توسعه از مسیر نفت میگذرد. هر آینه ایران به آستانه توسعه نزدیک میشود، قدرتهای متخاصم، از حربه تحریم برای بازداری صنعت نفت ایران به عنوان موتور توسعه وارد عمل میشوند.
از اولین تحریم نفتی ایران در 1951، ایران ضربات جبرانناپذیری را متحمل شد. الگوی مصرف انرژی ایران به دنبال تحریم 1951 تغییر کرد. بخش مهمی از لطمات بعدی در نقشه راه توسعه انرژی ایران از همان زمان شروع شد. در دنباله آن اولین تحریم نفتی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی در 1358 توسط کارتر، آسیبهای فلجکنندهای بر صنعت نفت ایران وارد کرد. البته روسیه بخش عمده آسیب به ایران را در بخش گاز وارد کرد.
در ایران بحث رهایی از وابستگی به نفت، خودکفایی و اقتصاد مقاومتی به اشتباه به بیتوجهی و بیاعتنایی به صنعت نفت انجامید. درحقیقت نفت را رها کردیم. تصور بر این شد که نفت یک منبع خودجوش و دائمی است. من طی سالهایی که در ارتباط با جلسات اوپک بودم، غالبا کنجکاوی می کردم و از هیئتها میپرسیدم. تقریبا تمام هیاتهای کارشناسی میگفتند که رهبران کشورشان حداقل یکچهارم از وقت خود را به امور مربوط به نفت، اختصاص میدهند. هیئتهای عربستان و الجزایر میگفتند که تقریبا نیمی از وقت رهبران کشورهایشان به امور مربوط به نفت مربوط میشود.