ایلنا از رسمی کهن در ایران باستان گزارش میدهد؛
جشن سده نمادی از آتش و برخاسته از دل تاریخ/ سده دهقانی؛ چهل کنده بسوزانی اما هنوز در زمستانی
جشنها و نیایشها، شادیها و خوشدلیها، به ویژه آنکه بر بنیاد همدلی و مهربانی استوار بود همه به روشی نیکو در ایران به یاد داشته میشد و مردمان این سرزمین خود را و مهربانیهای یکدیگر را در آیینه میدیدند بنابراین از هر فرصتی برای یادآوری نیکیها و خوشآمدهها سود میبردند و به بهانهای، بهای خوبیهای همگانی و دستاوردهای گران زندگی خویش را افزونتر میکردند.یکی از این یادآوریها برگزاری جشن سده در دهم بهمن ماه هرسال است که از دیرباز تا کنون هر چند بی رمق در برخی نقاط کشور برگزار می شود.
به گزارش ایلنا ،بیشتر سنتهای پیشنیان ما از جمله بسیاری ازجشنها و و آیینهای ملی، مبنایی نیایشی و اهورایی داشته، اما در این روزها و سالهای اخیر بسیاری از این جشنها به فراموشی سپرده شده است. فراموش کردن این زیباییها، یعنی از یاد بردن خویشتن خویش و از یاد بردن آنکه پدران ما که بودند چگونه میزیستند و زندگی را چطور میدیدند و...
یکی از جشنهای بزرگی که ریشه در تاریخ دارد و از جشنهای ماندگار ایران که در دل تاریخ ثبت شده، جشن سده است.
روزگاری که ایرانیان شاد بودند
این جشن در آبان روز از بهمن ماه است که برابر گاهنماهای باستان، روز دهم بهمن است و به مناسبت پیدایش آتش و در حقیقت جشن آتش است ایرانیان به ویژه زرتشتیان در شب دهم بهمن ماه جشن میگیرند و موبدان پیرامون آتش می گردند و اوستا می خوانند و مردم به شادمانی می پردازند.
درباره پیدایش آتش و جشن سده، باورهای گوناگون پدیدار است، ولی بسیاری از تاریخ نگاران آن را به هوشنگ پیشدادی نسبت داده اند، به ویژه حکیم ابوالقاسم فردوسی در کتاب نامدار شاهنامه، آن را به گونه ای ویژه بیان کرده است. در شرح این داستان آمده که هوشنگ به بیابان رفته بود و سرگرم رفتن بود که ماری سیاه را دید، سنگی برداشت و به مار انداخت. سنگ ناگهان به سنگ دیگری برخورد کرد و از به هم خوردن دو سنگ آتش روشن شد. هوشنگ فرمان داد که برای پیدایش آتش فروغ ایزدی جشن گرفتند و شادی کردند و در هنگام پرستش آن را (سو=قبله) خود قرار دادند و بدان سو نماز گزاردند و نگذاشتند که آتش خاموش شود.
طبق شواهد تاریخی ایرانیان سال را به دوبخش کرده اند: یکی تابستان بزرگ ودیگری زمستان بزرگ که هر کدام را چهره یا بخش می گفتند. بخش نخست که تابستان بزرگ است، از آغاز فروردین تا آخر مهر، یعنی 210شبانه روز است.
بخش دوم یعنی زمستان بزرگ از آغاز آبان تا آخر اسفند یعنی 5 ماه به اضافه روزهای کبیسه و به عبارت دیگر در سه سال نخستین 156 روز و سال چهارم 157روز بوده است. در بندهش بخش 25، آیه 7 می گوید: « از روز هر مزد روز در فروردین ماه تا انیران روز از مهرماه، هفت ماه تابستان است و از هر مزد روز در آبان ماه تا اسفند و انجام پنجه و پنج روز کبیسه، پنج ماه زمستان است. بنابراین روز سده عبارت است از 100روز از آبان گذشته که سده با سته نامیده میشود، یعنی 100 روز از زمستان گذشته است. برابر گاهنمای باستانی، جشن سده،100روز بعد از زمستان بزرگ باید انجام شود ولی چون ماههای قدیم هر کدام 30 روز تمام بوده بنابراین از آغاز فروردین تا روز دهم بهمن 310 روز میشود و تا آخر مهر که تابستان بزرگ است، 210=30×7 و تازه آغاز آبان تا دهم بهمن نیز100 روز تمام می شود که روی هم 310 روز خواهد شد. بنابراین روز سده وجشن آن 100روز از زمستان بزرگ گذشته میباشد.»
مراسم جشن سده
افروختن آتش که از پایه شکوه وفًره جشن سده بر آن استوار بوده و هست در پایان روز دهم (آبان روز) و شب یازدهم انجام می گرفت. پادشاهان و بزرگان و مردمان دیگر، هریک به فراخور حال خود به تهیه هیزم و خار و خاشاک به ویژه چوب گز می پرداختند و پشته هایی از آنها می ساختند و آتش میزدند. این آتش افروزی به اندازهای زیاد بود که فروغ آن از فرسنگها دیده میشد. چنانکه فروغ آتش افروزی جشن سده را شاه مسعودغزنوی در سال 226هجری برپا نمود، به گفته بیهقی از ده فرسنگی دیده شده بود. این آتش افروزی در دشتی پهناور انجام میگرفت وهمچنین بر فراز تپه ها و کوهها و بوته وهیمه و خار گرد آوری می کردند. در جشن سدهای که مرداویچ زیادی در سال 323 هجری در اصفهان گرفت، بیشتر دشت و بیابان و تپه و کو پر از آتش شده بود. این پادشاه فرمان داده بود از تنه درخت خرما در برابر خود منبرها و قبههایی بسازند و درون آن را با خس و خاشاک و نی پرکنند و آتش بزنند.
امروزه این مراسم در میان روستانشینان شمال شرقی کشور (همچون آزادوَر و روستاهای دشت جوین)، در بخشهایی از افغانستان و آسیای میانه (با نام «خِرپَچار»)، در کردستان (پیرامون سلیمانیه و اورامانات)، نواحی مرکزی ایران (با نامهای «هلههله»، «کُرده»، «جشن چوپانان») و در میان برخی روستانشینان و عشایر لرستان، کردستان، آذربایجان و کرمان رواج دارد. در گذشته جشن سده در چند روز متوالی برگزار میشده است و امروزه نیز این شیوه در ناحیه کوهستانی و خان در پامیر در شمال شرقی افغانستان، ادامه دارد .
در آرزوی رفتن سرما و آمدن گرما
جشن سده در پنج روز متوالی منتهی به دهم بهمن ماه برگزار میشود، مردمان نواحی مختلف در این شب در کنار شعلههای آتش و با توجه به زبان و فرهنگ خود، سرودها و ترانههای گوناگونی را خوانده و آرزوی رفتن سرما و آمدن گرما را میکنند. جشنخوانی، بازیها و نمایشهای دستهجمعی بخشی از آیینهای جشن سده است که یکی از آنها «کوسه ناقالدی» نام دارد برای اجرای کوسه ناقالدی دو نفر در کوچهها به نوازندگی و سرود خوانی میپردازند و به در طویلهها و زاغه گوسفندان ضربه میزنند یکی از این دو نفر «کوسه» و دیگری نقش «تکه / تکه» (بزنر) را به عهده میگیرد. کوسه با پوشیدن جامههای عجیب، دست و صورت خود را سیاه کرده و تکه پوست بزی با دو شاخ بر کشیده و دست و صورت خود را سپید میکند. گاه پسر نوجوانی نیز نقش زن کوسه نمایش را ایفا میکند.
جشن سده در جای جای ایران با توجه به فرهنگ و باورهای مردم برگزار می شود که بیگمان از کهنترین زمان ما باقی مانده تا آنجا که منابع موجودنشان میدهد در مازندران، کردستان، لرستان، سیستان و بلوچستان، روستاییان، کشاورزان و چوپانان و چادرنشینان نزدیک غروب یکی از روزهای زمستان و آغاز نیمه یا پایان زمستان روی پشت بام، دامنه کوه، نزدیک زیارتگاه (گذر یا گور«پیری) کنار چراگاهها و یا کشتزار آتشی افروخته و بنا بر سنتی کهن، پیرامون آن گرد میآیند، ولی در کرمان و برخی شهرستانهای آن ، جشن سده یا به گفته کرمانیها سده سوز برگزار میشود. جشنی که در شب دهم بهمن آن آتش بزرگی به نام آتش سده با چهل شاخه از درختان هرس شده باغها به نشان چهل روز «چله بزرگ» در میدان ده، برمیافروزند و از وی آن میپرند و میخوانند: سده، سده دهقانی/ چهل کنده سوزانی / هنوز گویی زمستانی .
سده در متون و اشعار فارسی
جشن سده آنچنان گستردگی در تاریخ و فرهنگ ایران به وجود آورد که در بسیاری از کتب مهم تاریخی جایگاه وسیعی برای همیشه پیدا کرده است تا منابع مهمی برای پژوهشهای آیندگان باشد. کتاب زین الاخبار گردیزی التفهیم اثری از ابوریحان بیرونی، تاریخ بیهقی، کیمیای سعادت، مقدمه الادب – نویسنده ابوالقاسم محمد بن عمر زمخشری، مجمل التواریح و القصص، عجائب المخلوقات قزوینی، دبستان المذاهب، البدان: تالیف ابی بکر احمد بن محمد همدانی، تجارب الامم، آثار الباقیه تالیف ابوریحان برونی، کامل التواریخ: تالیف ابن اثیر،تاریخ ابن خلدون، نهایت الارب فی فنون الادب، تالیف : شهابالدین احمد بن عبدالوهاب اینویری و نخبه الدهر فی عجائب البر و البحر نمونه ای از این دست کتب هستند.
گستردگی نفوذ جشن سده در ادبیات پارسی نیز به ویژه در نظم قابل توجه است. به ویژه در شعر کلاسیک که نمونههای بسیاری از درباره جشن سده توسط شعرای آن زمان سروده شده است.
تهیه وتنظیم : بیژن تلیانی
* تمامی منابع استفاده شده در این نوشتار در دفتر ایلنا موجود است.