سقوط از طبقه چهارم...!
ناپایداری و تزلزل در وضعیت حقوقی خبرنگاران/ روزنامهنگاران باعث شده تا نبض حیات اجتماعی آنان کند شود و خبرنگاران در استانها و شهرهای کوچکتر و دور از مرکز به مراتب بیشتر از شهرهای بزرگ در معرض آسیب قرار بگیرند.
به گزارش ایلنا از بوشهر، امروزه در تمام دنیا از رسانه به عنوان رکن چهارم دموکراسی نام برده میشود و این رسانهها هستند که بار انعکاس معضلات کشور و بررسی و بازگویی مشکلات مردم خود را بر شانه دارند. رسانههایی که بدنه اصلی آنها را روزنامهنگاران تشکیل میدهند. آگاهسازی، بهروز کردن اطلاعات افکار عمومی و حتی فرهنگسازی در همه حوزههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... از شاخصههای مهم روزنامهنگاری بوده و قدرت جهت دادن به تفکر و دید عمومی جامعه نیز یکی از نقشهای پررنگ رسانههاست.
شاخصهایی در تعریف روزنامهنگاری برای این قشر از جامعه تعریف شده است که با مروری گذرا بر آن میتوان به شرافت این حرفه و مسوولیت خطیر آن در قبال مخاطب پی برد.
از آنجا که خبرنگاران/ روزنامهنگاران مخاطبان خود را تغذیه میکنند، برای تهیه یک خوراک خبری سالم به دقت این نکات را مدنظر قرار میدهند: دروغ نمیگویند، از صحت اطلاعاتی که منتشر میکنند مطمئن هستند، اجازه نمیدهند که منافع شخصی در کارشان تاثیر بگذارد به این معنی که هدیه و حقالسکوت را رد میکنند، از تعریف، تمجید و نسبت دادن القاب پرطمطراق به مسوولان حذر کرده تسویهحسابهای شخصی را در کار خود وارد نمیکنند و این یعنی در یک جامعه ایدهآل، شرافت خبرنگاری را رعایتکردن.
اینکه خبرنگاران/ روزنامهنگاران رسانههای مختلف تا چه اندازه به این نکات پایبند هستند به عوامل زیادی بستگی دارد که مهمترین آنها بیتوجهی مسوولان ذیربط به وضعیت معیشتی و مالی این قشر خدوم است. بیاعتنایی به این مساله دلیل بسیاری از ناهنجاریهایی است که امروز در جامعه رسانهای کشور شاهد آن هستیم.
خبرنگارانی که از طریق رسانههای خود، آینه تمامنمایی در انعکاس مسائل جامعه هستند، مورد بیمهری قرار گرفته و کمتر کسی به مشکلات صنفی آنان توجه میکند.
از یک طرف انتظار مخاطبان، مسوولان و اصحاب رسانه از خبرنگار/ روزنامهنگار، پایبندی و تعهد به اخلاق و امانتداری است و از طرف دیگر کسی به تامین معیشت آنان توجه نمیکند. رصد مسائل و معضلات جامعه و دقت در تهیه گزارش، خبر و نقد مستلزم فکری آرام و بهدور از آشفتگی و دغدغه است. در حال حاضر اغلب خبرنگاران علیرغم داشتن جایگاه ویژه و اسم و رسمدار اجتماعی خود، تحت فشار و استرس تامین معاش و رفع مشکلات مالی خود بوده و عدم امنیت شغلی لازم باعث شده که نتوانند نقش مهم خود را در جامعه بهخوبی ایفا کنند.
این مساله و همچنین ناپایداری و تزلزل در وضعیت حقوقی خبرنگاران/ روزنامهنگاران باعث شده تا نبض حیات اجتماعی آنان کند شود و خبرنگاران در استانها و شهرهای کوچکتر و دور از مرکز به مراتب بیشتر از شهرهای بزرگ در معرض آسیب قرار بگیرند. در واقع خبرنگاری در این مناطق بهعنوان شغل فرعی در نظر گرفته شده و از آنجا که اصحاب رسانه در این مناطق، عموما بر شغلهای دیگری متمرکز هستند، خبرنگاری را شغلی فرعی دانسته و از آنها بهعنوان ابزاری در جهت تمجید و بزرگنمائی عملکرد مسوولان استفاده میکنند. رشد قارچگونه و عدم دانش کافی و لازم اصحاب این نوع رسانهها، دردی مضاعف بر زخمهای جامعه رسانهای بهویژه رسانههای محلی وارد کرده است.
این در حالی است که بسیاری از خبرنگاران/ روزنامهنگاران بهعلت نبود تشکیلاتی سازماندهیشده برای رفع مشکلات و تامین معیشت خود بدون مزایا و برخورداری از رفاه اجتماعی حداقلی با حقوق و دستمزد اندک سازش کرده و به کار خود در این حرفه مقدس ادامه میدهند.
استرس و تشویش ذهنی، عدم برخورداری از درآمد پایدار برای خبرنگاران/ روزنامهنگاران از یک طرف و ورود افراد به عرصه رسانه و مطبوعات برای کسب درآمد و منافع مالی که خود را بهعنوان خبرنگار/ روزنامهنگار و داعیهدار دغدغههای جامعه معرفی میکنند تا از شرایط بهوجودآمده کسب درآمد نمایند از طرف دیگر، سبب بهوجودآمدن فضایی شده که انواع خوراکهای خبری مسموم به جامعه تزریق میشود.
در این میان برخی چهرههای شناختهشده مطبوعات که زمانی پیشگام این عرصه بودند نیز حالا رسانه را ابزاری برای کسب درآمد و یا تریبونی برای تمجید و تملق از مسوولان بدل کردهاند.
در این شرایط، یک خبرنگار تا چه اندازه میتواند با بصیرت و تعهد شغلی، افق دید مردم جامعه خود را تغییر دهد؟
حمید موذنی، روزنامهنگار پیشکسوت بوشهر در تشریح این وضعیت میگوید:
وضعیت خبرنگاری و روزنامه نگاری در بوشهر، رو به رکود است
1. اگر چه از خبرنگاری و روزنامهنگاری با افتخار و بزرگنمایی یاد میشود اما واقعیت روزنامهنگاری بوشهر، «ارتفاع پست» است. خبرنگاری در بوشهر از یک فعالیت حرفهای و دغدغهمند، به یک کالای حمایتی، قابل عرضه و معطوف به داد و ستد تبدیل شده است.
خبرنگاری در بوشهر، وضعیت نامناسبی دارد. بیمار است. حالش خوب نیست. جایگاه خبرنگاری در بوشهر، مدتهاست به بنگاه کاریابی و مسیر اشتغال تبدیل شده، فعالیت رسانهای به رانت برخی کاسبان و فعالان اقتصادی مبدل شده که بابت داشتن وضعیت مناسب اقتصادی، سایتی زده و از این طریق با مسوولان ارتباط برقرار کرده و صاحب وجهه شده تا امور اقتصادیشان تسهیل شود. این وضعیت خطرناک بوده و به مثابه همان ضربالمثل قدیمی است که میگفت: «هر چه بگندد نمکش میزنند وای به روزی که بگندد، نمک». واقعا این وضعیت در حال رخ دادن است. اگر ناظر و منتقد فساد، خود جزیی از این چرخه شود، وضعیت بسیار تاثربار و اسفناکتر از این میشود که هست. باید روزنامهنگاران راستین و واقعی که در اقلیت هستند به خود آیند و این گفتمان را پیرایهزدایی کنند و به اصلاح این عرصه مهم اقدام کنند.
«کیچ» روزنامهنگاری مثل بختک روی این حرفه افتاده است
2.«کیچ»، افت جامعه ایرانی شده است. کیچ بهمعنای ارائه جنس تقلبی بهجای کالا اصلی، یعنی بنجل جایگزین جنس واقعی شود. یعنی بدلی، غیراصلی و .... الان در ایران با کیچ مفرط و مضاعف روبهرو هستیم. کیچ روشنفکری، کیچ اصلاحطلبی، کیچ مهندس، کیچ دکتر، کیچ فعال مدنی، کیچ دغدغهداری، کیچ مدیریت، کیچ عاشقی، کیچ شاعری، کیچ نویسندگی، کیچ هنرمند و کیچ روزنامهنگاری.
در بوشهر مدتهاست کیچ روزنامهنگاری مثل بختک روی این حرفه افتاده است و بعد از شاعری با افزایش مفرط روزنامهنگار روبهرو شدهایم. کیچ مهمترین افت باغ روزنامهنگاری است و این افت در بوشهر از حد گذشته.
گفتمان حاکم بر مطبوعات و رسانههای بوشهر کماکان در عصر پیشاروحانی قرار دارد
3. خبرنگاری در بوشهر که در دوران دولت اصلاحات، قوی و قدرتمند و تاثیرگذار شده بود با روی کار آمدن دولت تندروی احمدینژاد، دچار فشار مفرطی شد. در این دوران، دال و مدلولهای زبانی تغییر یافت، مفاهیم قلب واقعیت شدند و ارزشها، ضد ارزش شدند و ناهنجاریها قبحزدایی گشتند. روزنامهنگاری نیز جدا از فشارهای مضاعف، دچار دگرگونی معنایی شد. کاسبان وارد این عرصه شدند و روزنامهنگاری، به ضد روزنامهنگاری تبدیل شد. خبرنگاران هم بهجای پیگیری مطالبات عمومی به دنبالهروان اهالی قدرت تبدیل شدند. با روی کار آمدن دولت روحانی، به نظر میآمد این وضعیت نامناسب رو به احیاست اما متاسفانه گفتمان حاکم بر مطبوعات و رسانههای بوشهر کماکان در عصر پیشا روحانی، باقی ماند.
مطبوعات بوشهر در دولت روحانی در گفتمانی منحصربهفرد بسر میبرند. برخلاف تقسیمبندی جهتگیری رسانهها در کشور که رسانههای اصولگرا مخالف دولت و علیه اصلاحات هستند. در بوشهر، رسانههای اصلاحطلب، مخالفان دولت و رسانههای اصولگرا حامیان دولت هستند. این تناقض و تفاوت گفتمانی در بوشهر، دو دلیل دارد. ابتدا نوع رویکرد غیرحرفهای روزنامهنگاران و سپس تفاوت گفتمان و عملکرد مسوولان دولت تدبیر و امید در سطح کلان استان. در واقع در دوران استانداری سالاری در بوشهر، رسانهها یا با این هستند علیه او، یا با او هستند علیه این. این موضوع هم از جانب متولیان رسمی و هم از جانب فعالان رسانهای بایست مورد تحلیل و آسیبشناسی قرار بگیرد. رویکرد جانبدارانه- غرضورزانه رسانهها، شاید بیشترین آسیب گفتمانی این عرصه باشد. گوئیا رانت، مهمتر از حقیقت است و روزنامهنگاران نیز همچون سیاسیون، دچار رویکرد دوگانه منفعت/ زیان و سود/ غبن شدهاند و بر همین اساس رسانههای اصلاحطلب استان بوشهر بهجای تحلیل و نقد و اطلاعرسانی مستقل یا در وضعیت جانبدارانه هستند و یا در وضعیت ضدیت و مخالفت غرضورزانه بهسر میبرند. متاسفانه این وضعیت و گفتمان جاری، کار روزنامهنگاری را دچار چالشی سخت کرده است.
افرادی کاسب و بازاری وارد حرفه روزنامهنگاری شدهاند
4. از سوی دیگر در این سالها، افرادی کاسب و بازاری وارد حرفه روزنامهنگاری شدهاند که تلاش میکنند از قدرت و نفوذ رسانه برای تسهیل کارخود بهره ببرند.
در این سالها با روی کارآمدن، فراگیری و قدرت شبکههای اجتماعی نیز افرادی بدون سابقه روزنامهنگاری و فعالیت سیاسی به سربازان پیاده برخی مسوولان تبدیل شدهاند. آنها هرگونه نقدی را بهصورت جمعی و گاز انبری و یا بهگونه عملیات انتحاری در نطفه خفه میکنند.
البته در بخش مخالفان نیز پدیده «اوتلا» و اسیدپاشی مجازی، مشروعبخش حامیان تندروی مجازی بود و ابن بده بستان حذف و خشم، روزنامهنگاران را همچون سیاسیون به موضعگیری علیه هم کشاند. در این اتمسفر، اگر بخاستی کار حرفهای و مستقل هم انجام دهی، یا برچسب غرض میخوردی و یا انگ جانبداری. در نتیجه در این آب گلآلود، تنها ماهیگیران رانت و قدرت، منتفع شدند و روزنامهنگاری آسیبدیده شد و زخمی و مجروح.
از سوی دیگر، برخی از پیشکسوتان حرفه مطبوعات نیز به جای تقویت گفتمان رسانهای، خود به یک تبلیغاتچی حرفهای تغییر ماهیت دادهاند و با افتخار روزنامهنگاری را با پروپاگاندای عرصه رسمی تعویض کردهاند.
5. گوش کن!! وزش ظلمت را میشنوی؟ این قطعه شعر فروغ حکایت واقعیت عرصه روزنامهنگاری امروز ماست. اما مدتهاست اینجا، همه کر و ناشنوا شدهایم و ضمن اینکه صدای وزش باد ظلمت را نمیشنویم ، تلاش میکنیم با کار رسانهای خود، هدفونی به جامعه داده که آنها هم نشنوند و برایشان آهنگ: «همه چی آرومه، من چقدر خوشبختم» پخش میکنیم.
نقطه امید فضای کنونی رسانه، چند خانم فعال و حرفهای مطبوعات استان هستند
6. نقطه امید فضای کنونی رسانه، چند خانم فعال و حرفهای مطبوعات استان هستند که در چند رسانه مختلف کار میکنند. این چند بانوی روزنامهنگار حرفهای و دغدغهمند به دنبال حقیقت هستند. حتی اگر مدیران مسوول و یا سردبیران آنها رویکردشان در همان چارچوبهای آسیبزننده باشد. امیدوارم تعداد این روزنامهنگاران افزوده شود و گفتمان مطبوعات بوشهر، روزنامهنگاری واقعی شود.
7. فعالیت روزنامهنگاری معطوف به نظارت بر قدرت است. روزنامهنگاری و فعالیت رسانهای بایست مبتنی بر میثاق حرفهای اخلاق روزنامهنگاری باشد. روزنامهنگار نبایست جانبداری و غرضورزی کند. از دخالت در حوزه خصوصی افراد بپرهیزد و مدافع حوزه عمومی و ناظر و منتقد گفتمان رسمی باشد. روزنامهنگار بایست در پی حقیقت باشد و اهل معامله و مصلحت نباشد. مصلحتکار، سیاستمدار است و حقیقت، غایت کار روزنامهنگار. روزنامهنگار بایست چهرههای پوشالی و قهرمانان دروغین را افشا سازد. نقاب از چهره سالوسان و ریاکاران بردارد. روزتامهنگار بایست بر اساس مسوولیت اجتماعی گام بردارد نه وظیفه. روزنامهنگار نبایست کادو بپذیرد و ... .
این مکتوبات بخشی از صحبتهای حمید موذنی بود درباره فضای حاکم بر روزنامهنگاری استان بوشهر.
عدم وجود صنف مخصوص خبرنگاران و ضعف حمایت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی از آنها بهعنوان متولی رسانه یکی از دلایل عدم امنیت شغلی برای این قشر شده است. این گفته یکی از فعالان رسانهای استان است که معتقد به تشکیل انجمن صنفی خبرنگاران است.
به اعتقاد وی، اعضا این انجمن میتوانند با قدرت چانهزنی در جهت استیفای حقوق خود اعم از حق بیمه، برخورداری از دستمزد و مزایای کافی بهعنوان اهرمی در برابر قانونگریزی برخی اصحاب رسانه عمل کنند.
اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی در بوشهر چه اقداماتی در جهت تقویت نظام صنفی و حرفهای و استیفای حقوق و خواستههای مشروع و قانونی خبرنگاران و فعالان این عرصه انجام داده است؟
آنیتا مظفری معاون فرهنگی اداره فرهنگ و ارشاد استان بوشهر در پاسخ به این سوال میگوید: «معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد، در این زمینه تدابیری اندیشیده است که در سطح استانی نیز انجام میشود. به عنوان مثال سایتی مشخص، مربوط به خبرنگاران از سوی معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد معرفی شده که تسهیلاتی را برای این قشر فراهم میکند. بدین معنی که خبرنگاران میتوانند مستندات مربوط به فعالیت رسانهای خود را در این سایت قرار داده و پس از ثبت آن، کد رهگیری دریافت کنند. بعد از آن خبرنگاران، بنا بر همان مستندات، درجهبندی شده و مورد حمایت معاونت مطبوعاتی قرار میگیرند. بنابراین با وجود این ساماندهی دیگر هر شخصی نمیتواند بهعنوان خبرنگار وارد حوزه روزنامهنگاری و رسانه بشود مگر اینکه این مراحل را انجام داده باشد. روزنامهنگار باید به سمت حرفهایشدن برود و در غیر اینصورت اگر افرادی تنها براساس علاقهمندی وارد این عرصه شده و سواد و تحصیلات لازم را در این زمینه نداشته باشد، هرچند که باید حمایت شود ولی با روزنامهنگاران حرفهای که تحت حمایت معاون مطبوعاتی و حتی اصحاب رسانه هستند، تفاوت دارند. من منکر این نیستم که در این زمینه مشکل نداریم. مشکلات بسیار زیاد هستند و حقوق خبرنگاران و روزنامهنگاران گاها زیر پا گذاشته شده است زیرا بنگاههای فرهنگی بر خلاف بنگاههای صنعتی بهعلت نوع نگاه و کارکردشان که دارند، دیربازده هستند. بنابراین باید در مرحله ایجاد، مورد حمایت قرار گرفته و حتی به آنها سوبسید پرداخت شود تا به ثبات برسند.
رسانههای بدون مجوز، حقوق خبرنگاران را زیر پا میگذارند
2. ما بر حسب نیاز، رشته روزنامهنگاری را پیشنهاد کردیم که در دانشگاه علمی کاربردی استان ارائه شود که متاسفانه پنج متقاضی داشت و کلاس هم تشکیل نشد. تحصیلات آکادمیک روزنامهنگاری در استان ما بسیار اندک است و اغلب خبرنگاران غیرحرفهای هستند. طبیعتا صاحب نشریه و رسانه نیز با این خبرنگار، غیرحرفهای برخورد میکند. از طرفی خبرنگاران نیز باید تنها با رسانههایی که مجوز هیات نظارت بر مطبوعات را دارند همکاری کنند. بنابراین وقتی سایتی قانون را رعایت نکرده و بدون دریافت مجوز فعالیت کند، مطمئنا قانون کار را نیز رعایت نکرده و حقوق خبرنگار خود را نیز زیر پا میگذارد. لیست رسانههای دارای مجوز نیز موجود بوده و خبرنگاران میتوانند با مراجعه به اداره ارشاد آن را دریافت کنند.
اقدام دیگری که معاونت مطبوعاتی در این زمینه انجام داده است، بسته حمایتی است که بیشتر در مورد روزنامهها محسوس است. اینکه نشریه مورد نظر در صورتیکه خبرنگاران خود را بیمه کرده باشد از یارانه بیشتری برخوردار خواهد شد. هر نشریه تا سقف پنج خبرنگار را میتواند بر اساس توافقنامه سال 79 از تعرفه بیمه تامین اجتماعی بیمه کند و هزینه بیمه بیشتر از پنج نفر از طریق یارانهای که دریافت میکند، بازگشت داده میشود. متاسفانه تعدادی از نشریات اعتماد نکردند و این کار را انجام ندادند.
بر اساس این گزارش، خانه مطبوعات محلی استان بوشهر که در دوره اصلاحات فعالیت خود را بهصورت جدی به ریاست یونس قیصیزاده آغاز کرد و بسیار نیز فعال بود، در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد در پی اختلاف مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت با این تشکل و با حکم دادگاه تعطیل شد. در همان زمان، اداره ارشاد استان بوشهر با تنظیم اساسنامهای اقدام به تشکیل یک خانه مطبوعات دیگر کرد که هیچکدام از اعضای خانه مطبوعات قبلی در آن حضور نداشتند و بعدها نیز به علت اختلافی که برخی از اعضای جدید با مدیرکل ارشاد وقت پیدا کردند، خانه مطبوعات دوباره غیرفعال و تعطیل شد.
انتخابات هیات موسس خانه مطبوعات استان بوشهر در مهرماه 93 مجددا برگزار شد. مدیر خانه مطبوعات بوشهر در اردیبهشتماه 94 از ثبت این تشکل رسانهای در اداره کل ثبت اسناد و املاک خبر داد و فعالیت رسمی خانه مطبوعات بوشهر دوباره بهطور رسمی آغاز شد. حالا پس از گذشت یک سال از ثبت رسمی این تشکل رسانهای به جز برگزاری جشن روز خبرنگار در مردادماه سال گذشته، خانه مطبوعات هنوز هیچ اقدام و عملکرد قابل قبولی در جهت حمایت از جامعه رسانه و خبرنگاران انجام نداده است.
مشکلات زیادی در روند ثبت خانه مطبوعات داشتیم
عبدالرسول میگلینژاد، مدیر خانه مطبوعات استان علت ضعف عملکرد این تشکل رسانهای را مشکلات عدیده در ثبت و سیکل اداری که باید در این پروسه طی میشد، دانسته و میگوید: «پس از انجام مراحل ثبتی خانه مطبوعات، مشکلات بانکی برای بازکردن حساب پیش آمد که باعث شد نتوانیم مبلغی که از سوی وزارت ارشاد برای خانههای مطبوعات سراسر کشور تخصیص دادهشده بود را دریافت کنیم. در این میان یافتن مکانی مناسب برای استقرار این تشکل و شروع بهکار رسمی نیز یکی دیگر از مشکلاتی بود که با آن مواجه بودیم. اداره ارشاد دو مکان را برای ما در نظر گرفت ولی یک اتاق کوچک، نسبت به فعالیتهایی که در خانه مطبوعات قرار بود انجام شود مناسب نبود. عمارت علوی نیز که قرار است موزه چاپ شود در دست تعمیر است که اگر کار مرمت آن به اتمام برسد محل دائمی استقرار ما در همین عمارت خواهد بود. بههر روی، بعد از رایزنیها و جلسات مختلفی که با برخی نهادها داشتیم، شهرداری مکانی را در اختیار ما قرار داد که هماکنون در تلاشیم که امکانات و تجهیزات لازم را برای آن فراهم کنیم.»
دستهای پنهانی در کار است که این خانه مطبوعات نتواند فعالیت کند
میگلینژاد همچنین درباره مشکلاتی که خانه مطبوعات با آن مواجه بوده و هست، میگوید: «اداره ارشاد عنوان میکرد که چون خانه مطبوعات، تشکلی غیردولتی است، نه در تامین هزینه و نه محل و مکانی برای استقرار، قانونا نمیتواند کمکی کند. خانه مطبوعاتی که در آن زمان، آقای قیصیزاده مدیر آن بود، پول و امکانات در اختیار دارد و طبق قانون نیز باید اموال منقول و غیرمنقول را به ارشاد تحویل داده و ارشاد نیز به خانه مطبوعات جدید بسپارد. بارها نیز صحبتهایی در این زمینه شده است که از سود این مبلغ که موجود است در اختیار ما قرار بدهند ولی امتناع کرده و پول را متعلق به مدیرمسوولانی میدانند که در آن زمان عضو خانه مطبوعات بودند. من فکر میکنم که دستهای پنهانی در کار است که این خانه مطبوعات نتواند فعالیت کند ولی امیدوارم که اینگونه نباشد.»
سازمانهای استان هیچ حمایتی از خانه مطبوعات نکردند
آنیتا مظفری، معاون فرهنگی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان درباره خانه مطبوعات و مشکلات مربوط به آن میگوید: «تلاش زیادی در قالب برگزاری جلسات مختلف انجام شد تا روند پروسه تشکیل مجدد خانه مطبوعات تسهیل شده و انتخابات و ثبت این تشکل انجام شود. یک سری محدودیتهایی برای اداره ارشاد در این زمینه وجود دارد ولی تا جائیکه در توان داشتیم از این مجموعه حمایت کردیم. در حد بضاعت هم در تامین مکان و هم امکانات و تجهیزات مورد نیاز اولیه، همکاری و حمایت کردیم. در همین راستا نیز مبلغ پنج میلیون تومان به خانه مطبوعات تعلق میگرفت که با پیگیری اداره ارشاد این مبلغ قرار بود از مرکز به حسابی که از سوی این تشکل اعلام شده بود، واریز شود که متاسفانه مشکلاتی از سوی خود خانه مطبوعات و شماره حساب اعلامشده وجود داشت که واریز پول با مشکل مواجه شد و تلاش ما بینتیجه ماند.
به هر حال هرچند که اداره ارشاد متولی این تشکل فرهنگی است اما حمایت همه دستگاهها لازم است. بهعنوان مثال بودجه فرهنگی که در اختیار شهرداری است، چندین برابر بودجهای است که در اختیار اداره ارشاد قرار دارد. متاسفانه سازمانهای مختلف اعم از نفت و گاز و دیگر سازمانهای استان از این تشکل حمایت نکردند. اداره ارشاد در حد بضاعتی که دارد در این زمینه تلاش کرده است. خود من چندین سفر به مرکز داشتم تا برخی بندهای اساسنامه خانه مطبوعات رفع اشکال شود و حتی چند بند از اساسنامه فقط به خاطر استان بوشهر برای کل کشور تغییر کرد.»
اموال منقول و غیرمنقول خانه مطبوعات قبل، طبق قانون باید بازگردانده شود
وی همچنین میگوید: «از سوی دیگر امکانات و مبلغی در اختیار خانه مطبوعاتی است که در زمان مدیریت آقای قیصیزاده فعالیت میکرد که مبلغ چشمگیر و هنگفتی در حدود یکصد میلیون تومان است. طبق قانون این مبلغ و دیگر امکانات باید به خانه مطبوعات جدید تحویل داده شود که متاسفانه تاکنون این اتفاق نیفتاده است. در این زمینه، خانه مطبوعات فعلی برای دریافت اموال منقول و غیرمنقول باید نامه درخواست به اداره ارشاد ارسال کند تا از طریق قانونی این امکانات در اختیار خانه مطبوعات فعلی قرار بگیرد تا فعالیت خود را شروع کند.»
یونس قیصیزاده، مشاور استاندار در امور جوانان و مدیر خانه مطبوعات در دوره اصلاحات نیز ضمن ابراز خوشحالی از راهاندازی خانه مطبوعات و رسانه، درباره اموال منقول و غیرمنقول خانه مطبوعات مستقل استان بوشهر میگوید:
در صورت موافقت شورای مرکزی خانه مطبوعات مستقل، اموال بهجای مانده را در اختیار خانه مطبوعات و رسانه قرار میدهیم
«بر اساس اساسنامه آن خانه، پس از انحلال و یا تعطیلی، شورای مرکزی باید درباره اموال بهجای مانده تصمیم بگیرد. اموال بهجایمانده نیز که شامل میز، صندلی و وسایل کامپیوتری و فعالیتهای روزنامهنگاری است در انبار نگهداری میشود و با صحبتی که با تعدادی از اعضای شورای مرکزی شده است، مخالفتی برای واگذاری آنها به خانه مطبوعات و رسانه ندارند. که البته نیاز به برگزاری جلسه است و این موضوع به اطلاع رئیس هیات مدیره خانه مطبوعات جدید نیز رسانده شده و در صورت تصویب در اختیار آنها قرار خواهد گرفت.
درباره فعالیت خانه مطبوعات مستقل نیز باید اظهار داشت که پس از درگیری مدیرکل وقت ارشاد با این خانه و بایکوت آن توسط دولت احمدینژاد برای ادامه بهکار آن جمعی از مدیران اصلاحطلب در جلسهای تصمیم گرفتند که مبلغی از آگهیهای نشریات خود را برای ادامه فعالیت خانه مطبوعات اختصاص دهند که همین کمک مالی در آن شرایط سخت باعث ادامه فعالیت خانه مطبوعات و برگزاری کلاسها، مراسم، کارگاه آموزشی و همایشها و اردوهای روزنامهنگاری شد.»
«پس از شکایت مدیرکل وقت ارشاد از خانه مطبوعات و بدون اینکه دادگاهی برگزار و اجازه دفاع به ما داده شود، حکم انحلال خانه مطبوعات مستقل صادر شد. پس از آن و با توقف فعالیتها، طبیعی بود که پولهای آن نشریات برگشت داده شود ولی از آنجا که قصد راهاندازی انجمن جدیدی را داشتیم در صحبت با مدیران نشریات اصلاحطلب، موافقت کردند که آن مبلغ که چندان زیاد هم نبود بهطور متمرکز نگهداری تا پس از راهاندازی انجمن جدید در اختیار آن قرار گیرد که البته در همان زمان با راهاندازی انجمن جدید نیز مخالفت کردند. در هر صورت آن مبلغ مربوط به تعدادی از نشریات اصلاحطلب است و اختیار و نحوه گردش آن نیز در اختیار آنهاست و از آنجا که جمعی از این مدیران نشریات و روزنامهنگاران و اعضای هیات مدیره خانه مطبوعات پیشین در حال راهاندازی انجمن جدیدی در این دولت هستند، ممکن است آن را برای فعالیت آن انجمن اختصاص دهند. در هر صورت بر اساس اساسنامه خانه مطبوعات مستقل عمل خواهیم کرد و نه بر اساسنامه ارشاد که مجمع خانه مطبوعات مستقل آنرا نپذیرفت و منجر به شکایت مدیرکل وقت ارشاد و تعطیلی بدون حق دفاع برای ما شد. ضمن اینکه به استناد اساسنامه خانه مطبوعات مستقل، انحلال از وظایف مجمع فوقالعاده است و برای دادگاه نقشی در نظر گرفته نشده بود و همانطور که گفتم داداگاه بدون اینکه اجازه دفاع به ما بدهد و تنها به اتهام اینکه اساسنامه وزارت ارشاد را قبول نکردیم، خانه مطبوعات مستقل را منحل کرد.»
این سخنان مدیر پیشین خانه مطبوعات مستقل بود که بهصورت مکتوب برای ما ارسال کرد. لازم به یادآوری است، طی صحبتهایی که حضوری با وی داشتیم وی مبلغ مورد اشاره را کمتر از بیست میلیون تومان دانست و اینکه خانه مطبوعات مستقل مبلغی نزدیک به صدمیلیون تومان را در اختیار داشته باشد، تکذیب کرد.
بدون شک مشکلات عرصه روزنامهنگاری و دغدغههای خبرنگاران بیش از آنی است که در یک گزارش کوتاه بگنجد. رنجنامه خبرنگاران از کمتوجهی مسوولان، از بیگاری و دستمزد ناچیز در این عرصه دشوار، از عدم امنیت شغلی، تامین معاش و گذران روزگار، قصهای بس غمانگیز دارد. بار مشکلات بر شانههای خبرنگاران سنگین و طاقت فرساست اما باعث نشده که قداست و شرافت قلم را بر سر بازار نیرنگ و رنگ، چوب حراج بزنند و حقیقت را جار نزنند و دغدغه مردم و جامعه را نادیده گرفته و ردای این شغل را از تن بهدر کنند.
این گزارش همچنان باز بوده و خوانندگان میتوانند نظرات و پیشنهادات خود را برای ما ارسال نمایند.
گزارش از سودابه زیارتی