بارگاه شمس تبریزی، میعادگاه نوروزی عاشقان عرفان
بارگاه شمس تبریزی همه ساله به ویژه در ایام نوروز خیل عاشقان عرفان اسلامی و ایرانی را به زیارت مزارش در شهرستان خوی میکشاند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، شمس تبریزی، اعجوبه روزگار خویش، عارف بنام و مشهور زمان خود، مولانا جلال الدین مولوی را از عالم درس و بحث و به وادی عشق و عرفان کشاند و مشهور جهان و واله ، شیدا و مرید خویش کند.
شمس وقتی در آتش حسد اطرافیان مولانا قرار میگیرد، برای همیشه قونیه و مولانا را ترک میکند و در راه برگشت به تبریز، در شهر مصفای خوی رحل اقامت افکنده و ماندگار میشود و دلسوختگان عشق به حضرت دوست را در این شهر، گرد خود جمع میکند و در دارالمومنین خوی جان به جان آفرین تسلیم میدارد و پیکرش را در منطقه محله خوی به خاک میسپارند.
نظر به علاقه وافر شاه اسماعیل به عرفان اسلامی و اهمیت و علاقه ای که به خوی داشت، وی دستور نصب شاخهای آهوهای شکار شده خود را بر منار مقبره شمس تبریزی میدهد و به نوشته برخی منابع تاریخی وی در کنار مقبره شمس بساط زندگی را پهن میکرده و از وجود و عرفان شمس تبریزی بهره میبرده است.
با این که تا چندین سال پیش مزار این عارف نامی و مشهور جهانی مورد تردید بود، اما با تلاشهای فرهنگ دوستان و برخی مسئولان و بنا به نوشتههای اساتید مبرزی هم چون دکتر محمدامین ریاحی خویی و دکتر محمدعلی موحد این مزار تثبیت شد و جهانیان به وجود جان آرمیده اش در شهر مصفای خوی مشعوف گشتند.
طبق نوشته اسناد متقن علمی و پژوهشی و به تایید سفرنامه جهانگردان مختلف، خاطرات و تذکره های بزرگان و شاهان ونیز به نقل مقالات و کتب متعدد از جمله کتاب تاریخ نظم و نثر در ایران جلد دوم صفحه ۷۳۶ و کتاب مقالات شمس تبریزی به تصحیح و تعلیق دکتر علی موحد، ص ۱۴۷ و مقاله دکتر محمد امین ریاحی در مجله کلک در بهار ۷۵ ص ۲۸ و کتاب تاریخ نهضتهای فکری ایرانیان بخش دوم ص ۶۰۲ و کتاب مجمل فصیحی تصحیح محمود فرخ جلد دوم ص ۳۴۳ و ص وکتاب زندگی و آثار مولانا از استاد فروزانفر ص ۲۰۸ و ۳۸ و کتاب منشات السلاطین اثر فریدون بیک ص ۹۴ و کتاب شکوه شمس اثر آنه ماری شیمل ص ۵۳۸ و کتاب تاریخ ابراهیم پچوی از نویسندگان معروف خلافت عثمانی آرامگاه شمس تبریزی در خوی است.
وجود مقبره بزرگ عارف ایران اسلامی شمس تبریزی، در شهرستان خوی هر روزه و همه ساله خیل مشتاقانش را به خوی می کشاند، این حضور در ایام عید نوروز چندین برابر میشود.
یادداشت از سعیدفرجی خویی