اوضاع صنعت درمازندران خوب نیست
اوضاع صنعت درمازندران خوب نیست؛ همان طور که درکشور مطلوب نیست؛ اگر چه دولت تدبیر و امید بسیارتلاش کرده به این وضعیت سروسامانی بدهد.
صنعت در کشورمان تقریباً از دو دهه پیش گرفتار مشکلاتی شده که ظاهراً تمامی نسخههایی که تاکنون برای آن پیچیدهاند افاقه نکرده و آرام آرام دارد به سمت وسویی پیش میرود که شاید درآیندهای نه چندان دور این بیماربخت برگشته ویلچرنشین شود و آن وقت .... البته بدبینانهترین حالت را نمیگویم؛ آخربه دولت تدبیروامید زیادی میرود.
یکی ازمهمترین اولویتهای روحانی، رفع موانع تولید و ایجاد تسهیلات برای کارآفرینان اعلام شدکه بر روی کاغذ اقدامات متعددی در این خصوص صورت گرفته؛ چند طرح و لایحه برای حمایت از تولیدکنندگان در مجلس بررسی و تصمیمات خوبی هم اتخاذ شده است.
ازسویی ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی توسط رهبر معظم انقلاب درشرایطی که تحریمهای ظالمانه دنیا علیه کشورمان شدت گرفته بود همه نگاهها را متوجه نقش و اهمیت شایان تولیدکنندگان و صنعت به عنوان پیشگامان خودکفایی و استقلال ایران اسلامی کرد؛ و البته مقام معظم رهبری در10 سال گذشته به هر مناسبتی بر بسیج ملی امکانات کشور جهت حمایت همه جانبه از صنعتگران و تولید ملی تاکید داشتهاند و تمامی دستگاههای ذیصلاح دراین راستا همت کردهاند تا منویات رهبر فرزانه انقلاب دراین زمینه محقق شود.
مذاکرات هستهای بعد از یک دهه چالشهای مختلف به همت دولت روحانی به سرانجام خوبی رسید و گمانه زنیها حاکی از این بود که فضای سنگین حاکم بر اقتصاد کشور بعد از سالها کمی منعطف و رکود کنونی در بخش صنعت تا حدی شکسته شود که البته با وجود تلاشهای بسیار، ظاهراً دولت محترم راه به جایی نبرده و دستگاهها و وزارتخانههای متولی تنها ناظر بر وضعیت وخیم صنعت هستند و ظاهراً کاری از آنها هم بر نمیآید.
سالهاست که کارآفرینان از واردات بیرویه کالاهای خارجی سخن میگویند و هیچکس به هشدارهایشان توجه نمیکند اگر چه تا دلتان بخواهد نمایندگان مردم درمجلس فریاد زدهاند و حمایتهای کاغذی ازصنعت و صنعتگران به عمل آمده؟! سالهاست که کارخانههای بسیاری به خاطر کمبود نقدینگی به خاک سیاه نشستهاند و نظام بانکی برخلاف تمامی کشورها به جای همکاری رقابت با صنعت را دربحث سودآوری از محل اعطای تسهیلا ت گران قیمت را در دستور کار خود قرار داده و به هیچ نامه و دستورالعملی هم محل نمیگذارد!!
و.... سالهاست که همه فقط به فکرخویشتن هستند و منافع ملی را قربانی مطامع خود کردهاند!!
امروز به جای وضع تعرفههای سنگین برای جلوگیری از واردات و حمایت از تولید ملی، تمام تلاشها معطوف به کاهش شدید تعرفههاست تا فرش قرمز بعضیها برای کالاهای خارجی مفروش شود.
امروزسازمانهایی که باید به کمک صنایع بیایند و دولت را درسبک کردن بارتولید کنندگان یاری نمایند خود به گربه سیاه صنایع تبدیل شدهاند و برای کارآفرینان هرروزخط ونشان میکشند و درب کارخانهها را به هر بهانهای پلمپ میکنند با افتخار!!
امروز صنعتگران دلشان را به قوانین کاغذی حمایت از صنعت خوش کردهاند و آنانی که میدانند درپس این پرده چه اخباری هست، افتادهاند به جان صعنت و این بیمار رو به احتضار را میخواهند به خاک بسپارند تا نه صنعتی دراین کشور جان گیرد و نه امیدی به آینده باشد!!
سیلاب مخرب واردات درمازندران واژهای آشناست که سالها بنای مستحکم نساجیها را به ویرانهای تبدیل کرده که ساختن و آباد کردنش محال به نظر میرسد، تعطیلی دهها کارخانه بزرگی که دردهههای اخیرصدها هزار اشتغال را تامین میکرد و امروز زوزه یأس و نومیدی در سولههای خالی از دستگاههای تولید به گوش میرسد!!
درمازندران به بهانه صنعتی شدن، کشاورزی را به مسلخ بردند وامروز نه صنعت پویایی داریم ونه کشاورزی دراستان امیدوارکننده است و در عوض خوشا به حال آنانی که مازندران را میدان تاخت وتازهای کاسبکارانهاشان کردهاند.
امروز در رتبه بندی استانها به لحاظ شاخص کسب وکار مازندران درمیان استانها در ردیفهای انتهایی است و شاید هم آخرین استان باشد؛ نرخ بیکاری درمیان فارغ التحصیلان دانشگاهی استان بالای 30 درصد است واشتغال جوانانش هم افتضاح!!
آنانی که دم از پویایی صنعت و بخش کشاورزی در مازندران میزنند بیایند و آمار واقعیشان را ارایه کنند تا همگان بدانند دراین خطه از ایران اسلامی که خیلیها فکر میکنند بهشت روی زمین است چه فقری دامنگیر مردمان غیور و زحمتکش شده است!
کدام صنعت؟ کدام کشاورزی؟ کدام قطب دامپروری و شیلات؟ اینجا بهشت دلالانی است که از سادگی مردمانش به سودهای بیشمار رسیدهاند و....!!
نمیخواهیم کهنه زخمهای استان را تازه کنیم که نه توان درمان آنها را داریم ونه قصد داریم نسخه شفابخشی برایشان تجویز کنیم؛ میخواهیم زبان حال کارخانههایی باشم که معاش صدها نفر کارگر را فراهم ساختهاند و گردش چرخ صنعت در آنها شکوفایی اقتصاد استان را نوید میدهد و اینک حالشان کم کم دارد به وخامت میگذارد.
آنانی که ازتریبونها مدام مراتب دلسوزیشان را نثار صنعت میکنند و برای مقابله با واردات نسخه تجویز میکنند آیا از حال و روز کارخانههایی مثل صنایع چوب و کاغذ مازندران اطلاع دارند؟ آیا میدانند که دراین مجتمع عظیم صنعتی بیش از دو هزار نفر به طور مستقیم شاغل هستند و با فعالیت این واحد صنعتی زمینه اشتغال بیش از 10 هزار نفر به صورت غیر مستقیم فراهم شده! آیا میدانند که انبارهای این مجتمع صنعتی مملو از کاغذهای تولیدی است و خریداری ندارد درحالی که مسئولان محترم تعرفههای واردات کاغذ را پایین آوردهاند و سیلاب واردات این گونه شرکتها را تا آستانه بحران بکشاند!
به عنوان یک رسانه چقدرباید فریاد بزنیم وهشدار دهیم که بحرانی بزرگ ومخرب در انتظار کارخانههایی مثل چوب وکاغذ مازندران است؟! عزیزانی که درمحافل تصمیمگیری مینشینند و طرحهای کارگشا ارایه میکنند چرا فکری به حال واردات نمیکنند؟ چرا نظارت بر عملکرد بانکها در بحث اعطای تسهیلات ارزان قیمت جدی گرفته نمیشود؟ و....چرا وچرا؟!
با قاطعیت اعلام میکنیم که ممکن است بحران نساجیهای استان که از یکی دو دهه پیش شروع شد و بساط کارخانههای بزرگ را درهم پیچید امروز گریبانگیر کارخانهای مثل چوب وکاغذ مازندران شود؛ بازهم دورهم بنیشینیم و شعارحمایت از صنعت سردهیم؟!
فرامرزدرخشنده