توسعه فضای سبز، حلقه مفقوده مدیریت شهری ساوه
سید حسام الدین شریف نیا (عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ارتش) در یاداشتی به توسعه فضای سبز به عنوان حلقه مفقوده مدیریت شهری تاکید کرد.
در شرایطی که پیشی گرفتن شهرنشینی بر شهرسازی و رشد قارچ گونه ساخت و سازهای مجاز و غیرمجاز که تأثیر فرسایشی بر روح و جسم مردم دارد را میتوان از بزرگترین تهدیدکننده های محیط زیست برشمرد، بیشک توسعه فضاهای سبز و ایجاد تنفسگاههای شهری، یکی از ارکان مهم و اجتناب ناپذیر محسوب میشود؛ چرا که ارتقاء آن میتواند تاثیر مطلوبی در کیفیت منظر شهری و نشاط و شادابی روحیه انسان های شهرنشین داشته باشد.
در تعریف استاندارد، فضای سبز شهری به منطقهای پوشیده از گیاه در داخل و اطراف شهرها گفته میشود که دارای سه کارکرد مهم تعدیل و تلطیف هوا، زیبایی آفرینی و نشاط اجتماعی است. آنچه مسلم است ایجاد فضای سبز استاندارد در هر شهر، حس جامعهگرایی و داشتن زندگی مسالمت آمیز را بالا برده و از عوامل موثر در تضمین سلامت روحی و روانی بشر به حساب میآید. علاوه بر این، آثار و عواید مهم آن بیانگر کارکرد محیط زیستی آن شهر است.
با وجود تاثیر کتمان ناپذیری که فضای سبز و توسعه آن میتواند در بهبود زندگی شهری داشته باشد، به نظر می رسد کلانشهرهایی چون تهران، مرکزی، اصفهان و ... در مقایسه با آمارهای جهانی همچنان تا رسیدن به سرانههای استاندارد فضای سبز که در ردیف حداقلهای زندگی در یک شهر شلوغ و پراسترس امروزی محسوب میشود، فاصله زیادی دارند.
مطالعات نشان میدهد که در اغلب شهرهای ایران، افزایش جمعیت و گسترش شهرنشینی موجب تبدیل فضاهای سبز شهری به آجر و سنگ و بتن و همچنین آب رفتن سهم فضای سبز و باغهای شهری شده که پیامدی جز محروم شدن مردم از داشتن یک طبیعت زیبا و دلنواز نداشته است.
براساس آمار سازمان ملل، سرانه فضای سبز توصیه شده برای هر فرد ۲۵ متر مربع اعلام شده است. همچنین استاندارد بینالمللی فضای سبز برای هر فرد که در شهرهای پرجمعیت زندگی میکند، چیزی در حد ۲۵ تا ۵۰ و به طور متوسط ۳۰ مترمربع است. این در حالی است که با وجود طرحهای اجراشده برای توسعه فضای سبز و کمربند سبز شهرها در سال های گذشته، آمارها حاکی از آن است که سرانه فضای سبز شهری ایران، کمتر از نصف استانداردهای جهانی یعنی حدود ۱۲ متر مربع برای هر فرد است.
از سوی دیگر با اینکه مدیران شهری همواره با سر دادن شعار هوای پاک، مدعی گامهای مثبت و روبهجلو برای افزایش سرانه فضای سبز هستند، اما در عمل و برخلاف شعارهای محیط زیستی، گسترش و توزیع سرانه فضای سبز نه تنها ناکافی، بلکه به شدت ناعادلانه بوده است.
به عنوان مثال استان مرکزی به عنوان پایتخت صنعتی ایران، یکی از استانهایی است که توزیع سرانه فضای سبز در آن به شدت ناعادلانه بوده است.
شهر اراک با سرانهای بیش از ۲۶ متر مربع از بیشترین فضای سبز در استان و حتی کشور برخوردار است؛ این در حالی است که در 180 کیلومتری پایتخت استان یعنی شهر ساوه این مقدار به 12 متر مربع تنزل یافته است؛ آماری که نه تنها با جمعیت ساوجیها تناسب و سنختیتی ندارد، بلکه با توجه به صنعتی بودن شهر، حتی نگران کننده نیز به نظر می رسد.
افزایش غبار و ریزگردها ، تغییرات شدید فصلی، آلودگیهای شیمیایی ناشی از فعالیت کارخانهها و همچنین فرسایش شدید خاک، از مهمترین معضلاتی است که مردم ساوه از گذشته تا کنون با آن دست به گریبان بودهاند.
در این بین اگرچه شهرداری ساوه، طی سالهای اخیر طرح هایی را برای توسعه فضای سبز و کمربند سبز ساوه انجام داده است، با این حال به دلیل فقدان توسعه پایدار و همچنین عدم وجود طرحهای تفصیلی، برنامهریزی علمی و کارشناسی و خط مشی های صحیح، این شهر همواره از فقر فضای سبز در رنج بوده است.
با این اوصاف در این شهر پرچمعیت و صنعتی که محدودیت امکانات تفریحی، فشارهای حاصل از کار روزانه و مشکلات تأمین هزینههای زندگی، حیات سالم و فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی و رفاهی شهرنشینان را با اختلال مواجه کرده است، بدون شک توسعه فضاهای سبز میتواند تا حد بسیاری آثار نامطلوب آن را کم رنگ و حتی خنثی سازد که متاسفانه طی این سالها مغفول مانده و اکنون به یک حلقه مفقوده در مدیریت شهری ساوه مبدل شده است.