خبرگزاری کار ایران

۱۹ اردیبهشت،زادروز جبار باغچه‌بان؛بنیانگذار نخستین کودکستان و مدرسه ناشنوایان در ایران ؛

آموزش از کودکی ؛ راه نجات از جهالت و عقب ماندگی

 آموزش از کودکی ؛ راه نجات از جهالت و عقب ماندگی
کد خبر : ۱۳۵۵۹۶۹

آموزش و پرورش مدرن، مدارس آموزش کودکان ناشنوا و کم توان، کودکستان و... همه توسط اندیشمندان و بزرگ مردانی شکل گرفته و با تلاش و سختی های زیاد به نتیجه رسیده اند که به نقش و جایگاه تربیت نسل های آینده و اهمیت تربیت صحیح کودکان باور داشتند.

به گزارش خبرگزاری ایلنا از تبریز، نگاهی به اسناد و مدارک شکل‌گیری آموزش و پرورش نوین در ایران نشان می‌دهد که اولویت های شکل‌گیری مدارس اطفال یا به زبان امروزی کودکستان و همچنین مدارس ناشنوایان و حتی مدارس به سبک امروزی، 130 سال پیش در شهر هنرخیز تبریز شکل گرفته، نهادینه شده و به عنوان اولویت های آموزش و فرهنگ در سایر نقاط کشور رواج یافته است .

در اسناد دایرة‌المعارف اسلامی می‌خوانیم: جبار باغچه‌بان از پیشگامان آموزش پیش‌از دبستان در یادنگارهای خود در سال ١٣٠٢ه.ش به گفت‌وگوی خود با رئیس فرهنگ آذربایجان به کودکستان خانازاد(یان) اشاره می‌کند و می‌نویسد: «… آقای فیوضات، رئیس وقت فرهنگ آذربایجان،از من پرسیدند که آیا درست است که در ممالک مترقی برای تربیت خردسالان سه‌چهارساله بنگاه‌هایی وجود دارد. من شنیده بودم که در پایتخت روسیه چنین بنگاه‌هایی وجود دارد ولی به چشم خود ندیده بودم. ایشان گفتند که ارمنی‌ها در تبریز چنین مؤسسه‌ای دارند و اضافه کردند که می‌خواهند بنگاه مشابهی تأسیس کنند و اینکه آیا من می‌توانم اداره‌ی آن را به عهده بگیرم. به ایشان اطمینان دادم که اگر آن را تأسیس کنند ایشان نادم نشده و ما هم شرمنده نخواهیم شد...»

از سوی دیگر نخستین فعالیت‌ها در بخش آموزش و پرورش کودکان با آسیب‌دیدگی بینایی از سال ۱۲۹۹ ه.ش توسط شخصی به نام《ارنست کریستوفل》 آلمانی در شهر تبریز با جذب ۵ دانش‌آموز آغاز شد. در حالی که آموزش و پرورش کودکان کم‌توان ذهنی یا استثنائی به شکل آموزشگاهی ۳۰ سال بعد از تبریز در سال ۱۳۲۹ ه.ش در تهران به صورت داوطلبانه و با هزینه‌ والدین دانش‌آموزان کم‌توان ذهنی آغاز شده است.

 آموزش از کودکی ؛ راه نجات از جهالت و عقب ماندگی

راه نجات ایران از جهالت و عقب ماندگی آموزش خردسالان است

اما به مناسبت ۱۹ اردیبهشت، زادروز جبار باغچه‌بان در سال ۱۲۶۴ه.ش در یک خانواده‌ ترک تبار آذربایجانی در ایروان سخن زیاد است ولی باید گفت؛ شادروان ابوالقاسم فیوضات وقتی رئیس فرهنگ و معارف آذربایجان بود به گسترش مدارس و مکتبخانه‌های رسمی اطفال در تبریز همت زیادی گذاشت. در آخر دوره قاجار، فیوضات معتقد بود که راه نجات ایران از خرافات و جهالت و عقب ماندگی آموزش و تعلیم و تربیت خردسالان و نوباوه گان است. وی تعریف نبوغ و هنر《جبار عسگر اوغلی》۱۲۶۴_۱۳۴۵ه.ش که بعدها شهرت باغچه‌بان نام گرفت را در ایروان شنیده بود. لذا در ۳۴ سالگی وی را به تبریز دعوت کرد و جلسات متعددی با جبار داشت و از وی خواست اندوخته‌های خود در تزار و اقمارش را در حوزه آموزش در تبریز نیز اجرا کند. باغچه‌بان در مرند و تبریز"اوشاقلار باغچه‌سی" را راه انداخت و در سال ۱۳۰۲ ه.ش باغچه اطفال را در تبریز شکل داد و بعد با جذب چند نفر ناشنوا اولین کودکستان ناشنوایان ایران را راه اندازی کرد.

جبار از داشته‌های والدین بهره‌ها برده و با کسب تجارب و اندوخته‌های جدید در سرزمین‌هایی که روزگاری در محدوده جغرافیای فرهنگی ایران بزرگ بود به نوشتن مطالبی در نشریات (ملا نهیب و ملاباشی) مبادرت می‌کرد ودر اپرای ایروان دوره‌های نمایش و تئاتر را می‌گذراند.

ترکی آذربایجانی که زبان مادری‌اش بود همچنین روسی و ارمنی را هم یاد گرفت. جبار با تاسیس کودکستان ناشنوایان در سال ۱۳۰۳ ه.ش در تبریز دست به کار بزرگی زد. وی با کمک ادبیات غنی زبان و ادبیات ترکی با ایما و اشاره به ارتقا حواس پنجگانه کودکانی برمی‌خاست تا آنها خوب بفهمند، درک کنند، بشنوند. ادا و اطوار نمایشی جبار در این میان کودکان را برای یادگیری و زبان‌گشایی و بیان مقصود با ایما و اشاره و دست و سر و ابرو هدایت می‌کرد.

جبار وسایل کار دستی و اسباب‌بازی را با استفاده از ابزارآلات ساده برای بهره‌گیری در آموزش ناشنوایان می‌ساخت و ابتکارات زیادی را از خود داشت. به نوشتن داستان های ساده و کوتاه به زبان ترکی و کشیدن نقاشی با الهام از محیط و طبیعت و استفاده از بیان و زبان شفایی برای آموزش بیشتر تلاش می‎کرد.

 آموزش از کودکی ؛ راه نجات از جهالت و عقب ماندگی

باغچه‌بان، ابوالقاسم فیوضات و حاج ذکا دیباج

 بزرگان معارف وقت تبریز هدف از راه‌اندازی کودکستان برای کودکان عادی و کر ولال را پرورش توانایی های گوش دادن، سخن گفتن، مشاهده کردن، اندازه گرفتن، پرورش حس همکاری و نوعدوستی و کار جمعی و بطور کلی آماده کردن کودکان برای زندگی و رفتن به مقاطع بالاتر در سر داشتند. قبل از اینکه ژان کازینو مردم‌شناس و ارتباط‌دان فرانسه این یافته‌ها را در دانشگاه سوربن به رشته تحریر درآورد.

وقتی ابوالقاسم فیوضات را به تهران بردند‌ و رئیس فرهنگ و معارف پایتخت در زمان پهلوی اول کردند باغچه‌بان هم به تهران رفت و کارهای مدرسه اطفال و ناشنوایان را در تهران دنبال کرد و ابتکارات خود را تکمیل و در سالهای بعد جمعیت حمایت از کودکان کر و لال را شکل داد. مجلات کودکان منتشر کرد و کتابها و جزوات به زبان ترکی نوشته شده‌ی باغچه‌های اطفال تبریز را به زبان فارسی ترجمه و تکمیل کرد.

رباعیات خیام را به زبان ترکی به نظم کشید، با وزارت آموزش و پرورش وقت، نقشه راه ایجاد کودکستان و مدارس استثنائی را در سراسر ایران کشید‌ و اجرا کرد.

باغچه تنهایی باغچه‌بان، مزار بی زائر

این مرد بزرگ فرهنگ و آموزش ایران در سال۱۳۴۵در تهران دار فانی را وداع کرد و در محله‌ی چشمه‌ی علی‌شهر ری به خاک سپرده شد که متاسفانه مزار وی نیز تعریف چندانی ندارد و هم اکنون صدها مکان آموزشی، فرهنگی و عمومی در تمامی شهرها و روستاها به نام باغچه‌بان نامگذاری شده و جا دارد شهردار و شورای شهر تبریز نامگذاری یکی از مراکز عمومی شهر تبریز به نام باغچه‌بان را در سر لوحه‌  کاری خود قرار دهد.

 آموزش از کودکی ؛ راه نجات از جهالت و عقب ماندگی

متاسفانه فرمانداری تهران در تیر ۱۴۰۰ مصوبه شورای شهر مبنی بر نامگذاری یکی از خیابان های فرعی تهران را به نام جبار باغچه‌بان همچون خیابانی به نام صمد بهرنگی به دلایل واهی نپذیرفت که با اعتراض بخشی از جامعه‌  فرهنگی، هنری و آموزشی کشور مواجه شد که خود حدیث مفصل دارد.

جبار باغچه‌بان همچون میرزا حسن رشدیه اولین های کودکستان و دبستان و مدرسه را به سبک امروزی در تبریز تاسیس و راه انداختند و بر تعلیم و تربیت کودکان سرزمین مادری خود همت گماشتند و بذر آگاهی و بیداری ملت را پاشیدند. مردان بزرگ دیروز تبریز سکاندار و سهامدار فرهنگ و آموزش و هنر ایران زمین هستند، آنان در حافظه ملت ما نامی نیکو و بزرگ دارند و همیشه با احترام از آنها یاد می‌شود.

 محمد فرج پور باسمنجی

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز