دربخش دوم استودیو ایلنا مطرح شد؛
درویشی: احزاب در کشور اختیاری ندارند تا از آن انتظار پاسخگویی داشته باشیم/دبیر حزب موتلفه قزوین: اصل نظام و رهبری هدف دشمن است+فیلم
فرهاد درویشی، استاد دانشگاه و محمدحسین شفیعیها، دبیر حزب موتلفه استان قزوین در قسمت دوم برنامه "راه نو" درباره نقاط ضعف و کمکاریها و نقش احزاب در ناآرامیهای اخیر گفتوگو کرده و بر این نکته تاکید کردند که احزاب در جامعه و اتفاقات سیاسی کارکرد اصلی خود را ندارند.
به گزارش خبرنگار ایلنا در قزوین، نخستین برنامه تحلیلی و گفتوگو محور "راه نو" با حضور "محمدحسین شفیعیها"، دبیر حزب موتلفه استان قزوین و "فرهاد درویشی"، استاد دانشگاه برگزار شد.
در قسمت دوم این برنامه نقاط ضعف و کمکاریها و نقش و جایگاه احزاب در ناآرامیهای اخیر مورد بررسی قرار گرفت.
مشکلات امروز خارج از بحثهای جناحی است
فرهاد درویشی در این بخش ابتدا به نقد صحبتهای شفیعیها پرداخت.
دوست دارید بحث به سمت سیاسی و جناحی و اصلاح طلب و اصولگرا برده شود، اما علتی که در این جلسه شرکت کردم این بود که از زاویه کلی به موضوع نگاه کنیم.
مطرح میشود که چون دولتها دست شما بودند نمیخواهید ورود پیدا کنید، اما دولتها به آن معنا نقشی ندارند؛ مگر سیاست خارجی دست دولت است، آیا سیاست کلان اقتصادی و مشکلاتی که امروز جامعه با آن درگیر است، بهانهها و گشت ارشاد و حجاب دست دولت است؟ حتی اگر این موضوع را هم بپذیریم دو سال است که دولت با حاکمیت، قوه مقننه و قضائیه همسو و یکدست هستند پس چرا مشکلات ادامه پیدا کرد؛ نگاه من این است که مشکلات ما فارغ از بحثهای جناحی بوده و اساسی است.
درباره مرزبندی با دشمن هم اظهر من الشمس است، چند مدت در جبهههای جنگ بودم و اکنون هم استقلال و آرمانهای انقلاب مد نظر است تا مشکلات را حل کنیم.اینجا نیامدهام تا از موضع جریان اصلاح طلبی صحبت کنم از موضع استاد دانشگاه و علمی نگاه میکنم.
او درباره نقد شفیعیها به مصاحبه حجاریان هم گفت: اگر بخواهم نسبت به صحبتها و یادداشتهای کسی بگویم باید آن را کامل ببینم، گاهی یک تکه را بدون درنظر گرفتن قبل و بعدش، بزرگ نمایی میکنند، مرزبندی با دشمن سرجای خود محفوظ است.
یکی از مشکلاتی که افرادی مثل من دارند این است که وقتی میخواهیم صحبت کنیم چون از طرفی به آرمانهای انقلاب اتکا داریم و از طرف دیگر مسائل و مشکلات فعلی را میبینیم و نمیتوانیم تحمل کنیم، با تکیه بر آرمانها براندازها ما را قبول ندارند و محافظهکاران و افرادی که حافظان وضع موجود هستند هم هرگونه اصلاح و تغییر و تحولی را برنمیتابند و به این دلیل کار افرادی مثل ما دشوار است.
احزاب در کشور اختیاری ندارند تا انتظار پاسخگویی داشت
او سپس به بیان نقش احزاب در این ناآرامیها پرداخت.
احزاب در کشور ما وجود ندارد؛ حزب باید به معنای واقعی کلمه بوده و در جامعه کارکرد داشته باشد، اما احزاب در کشور ما وجود ندارد و فقط اسمش است.
برای اینکه دنبال کوتاهی احزاب باشیم چند موضوع مهم است؛ وقتی کارکردش را درست انجام نمیدهد نمیتوان توقع داشت در بحرانها کار کند.
اینکه بگوییم حزب باید آنگونه که ما میخواهیم در موقع انتخابات گرم کننده انتخابات باشد و تعداد شرکت کنندگان را افزایش دهد و در بروز بحرانها هم طرف ما را بگیرد تا آن را حزب خوب و تمام و کمال بدانیم، ما حزب را قلع و قمع کردیم.
نظارت استصوابی مانع ورود شایستگان به انتخابات میشود
حزب و مطبوعات آزاد در این مملکت جایگاهی ندارد که به صورت واقعی بتواند نقش خود را ایفا کند؛ بنابراین نباید انتظار پاسخگویی داشت، اگر از کسی پاسخ بخواهیم باید از افرادی که دارای قدرت هستند باشد، باید بین اختیار و قدرت با پاسخگویی تلازم باشد اما حزب در این جامعه اختیاری ندارد تا پاسخگو باشند، افرادی که اختیارات دارند باید پاسخ دهند که چه کوتاهیهایی کردند.
کسانی اختیارات دارند که از طریق نظارت استصوابی مانع ورود شایستگان در انتخاب میشوند، از طریق کنار گذاشتن شایسته سالاری و حاکم کردن ارادت پروری در دستگاههای اجرایی کسانی به قدرت میرسند که کمترین صلاحیت را دارند؛ آنها باید پاسخگو باشند نه منِ استاد دانشگاه که دستم به جایی بند نیست، احزاب 45 روز است که از وزارت کشور اجازه تجمع مسالمتآمیز داشتهاند اما این اتفاق نیفتاد.
احزاب جایگاه اثرگذار خود را ندارند
شفیعیها در ادامه با پذیرش بخشی از صحبتهای اولیه به بیان نظر خود درباره نقش احزاب پرداخت.
تا حدی با صحبتهایی که درباره نقش احزاب بود موافق هستم، در کشور ما احزاب وجود دارند اما جایگاه اثرگذاری که باید حزب داشته باشد وجود ندارد، بنابراین کوتاهی به این معنا که اگر حزبها حرف میزدند شرایط کنترل میشد نیست زیرا اثربخشی ندارند.
اما اینکه میگوییم 200 حزب داریم به این برمیگردد که به احزاب اعتبار واقعی ندادهایم، 200 حزب داریم اما به اندازه یک حزب در سیستم سیاسی تاثیرگذار نیستیم و در نتیجه جریانات در انتخابات و مسائل سیاسی تاثیرگذار میشوند.
درباره تعبیر آقای درویش که کارهای کلان دست دولتها نیست باید گفت، پس دولتها در جمهوری اسلامی چه کاری انجام میدهند؛ سیاست کلان کجا باید اجرا شود، دولتها قوه اجرایی هستند؛ این دید برای سلب مسئولیت و پاسخگویی صریح از تعلقاتی که داریم است و اینطور نیست که دولتها در کلان جامعه نقش نداشته باشند.
چه مسئلهای وجود داشته که دولتها خواستند و عملی نشد
چه مسئلهای وجود داشته که دولتها خواستند و عملی نشد؛ مگر بالاتر از برجام داریم، در جریان برجام اظهار صریح رهبری این بود که در رابطه با مذاکره با آمریکا موافقت ندارم و خوش بین نیستم اما دولت در زمان روحانی معتقد بود باید این کار را با در نظر گرفتن نکاتی انجام دهد و رهبری هم برای اینکه حفظ حرمت دولت باشد، نرمش قهرمانانه را مطرح کردند.
رهبری در حوزه اقتصاد از سال 92 اقتصاد مقاومتی را مطرح کرده و سیاستها به دولت ابلاغ شد، آیا به این سیاست کلانی که توسط رهبری مطرح بود عمل شد، بنابراین دولتها موثر هستند، اگر ظرفیت برای اعمال قدرت نداشتند، جریانات سیاسی برای گرفتن قدرت عمل نمیکردند اما در انتخابات به شدت فعال هستند تا رای مردم را بگیرند و صاحب قدرت باشند اما اینکه آیا دولتها به درستی عمل کردند یا نه جای سئوال دارد.
نیروی انتظامی در ماجرای مهسا امینی میتوانست بهتر عمل کند
در فضایی که باعث میشود این اتفاقات رخ دهد اگر بررسی و تحلیل کنیم اشکالات و ضعفهای فراوانی وجود داشته که میتوانست نباشد یا کمتر باشد تا زمینه را ایجاد نکند و در یک جا زخم سر باز کند و آسیب بزند، در داستان خانم امینی با بیان درویش موافقم میتوانستیم بهتر عمل کنیم، ضرب و جرحی که عدهای بابت آن گریه کردند و در جامعه تاثیر گذاشت، باطل است و قطعا محکوم است.
از خواص به هیچ عنوان پذیرفته نیست، نخبهای که بیانیه صادر میکند اما بعد از تذکر رهبری مبنی بر اینکه وقتی متوجه شدید به مردم بگویید و عذرخواهی کنید وجود نداشت؛ البته نیروی انتظامی میتوانست بهتر عمل کند، در این ماجرا ضرب و جرحی نبود و پرشکی قانونی تایید کرد، اکنون هم این ماجرا تمام شده، مهسا امینی بهانه بود، اما نیروی انتظامی میتوانست بگوید این موضوع در حدی نبوده که منجر به بازداشت شود یا انتقال به ساختمان برای توجیهات فکری ضرورتی نداشت، اما این اتفاق نیفتاد و بهانه دست بهانه جوها افتاد.
مرجعیت رسانه از داخل به خارج منتقل شده است
در ادامه درویش ادامه اظهارات و نظرات خود را بیان کرد.
بنده خشونت را به هر طریقی چه کلامی و چه فیزیکی و از طرف هر کسی چه حاکمیت، چه دولت و نیروی انتظامی و چه مردم محکوم میکنم آما آنکه بیشتر مسئولیت دارد حکومت است و اگر میخواهد خشونت را به کار بگیرد باید مشروع و قابل قبول باشد.
در علم سیاست دولت و نظامهای سیاسی تنها منبعی هستند که میتوانند در جامعه قدرت، زور و خشونت را اعمال کنند؛ اما در چارچوب قانون؛ در اتفاقات اخیر چند نفر کشته شد؟ 100 نفر، 200 نفر یا بیشتر، واقعا آمار ندارم اما هر کدام را که مبنا قرار دهیم باید بگوییم چقدر از مردم و چقدر از دولت و نیروهای انتظامی بود.
در اینجا در پاسخ به نقد شفیعیها در باره کشتهسازیها گفت: کشته سازی را کنار بگذاریم؛ وقتی به این شکل بحث کنیم موضوع بیشتر متوجه خودتان میشود، اگر میگویید کشتهسازی باید گفت چرا کشتهسازی مورد پذیرش مردم قرار میگیرد و برای آن سینه میزنند؟ چون مرجعیت رسانه از داخل به خارج منتقل شده، به خاطر ضعف در داخل، انحصار و اینکه مردم نقش ندارند، این ضعف وجود دارد که کشتهسازی مورد پذیرش قرار میگیرد.
در جنگ رسانه باختهایم
تعدادی کشته شدند، دولت باید برای افرادی که از مردم کشته شدهاند پاسخگو باشد، درباره افرادی که از خودش کشته شده هم باید پرسید دولتی که قدرت دارد چرا عاملین را دستگیر نمیکند.
صدا و سیما خیلی وقت است مرجعیت را از دست داده است.
ما نباید پدیدههای عینی و واقعی را تقلیل دهیم، گاهی میگویند جنگ رسانهای و روایتها است؛ بله بخشی این موضوع است اما در عالم واقع هم چیزی وجود دارد.
در جنگ رسانه باختهایم به خاطر انحصاری که در صدا و سیما داشتیم، اجازه فعالیت به مطبوعات آزاد و منتقد ندادهایم و احزاب سیاسی تریبون و رسانه مستقل ندارند، بخشی از اخباری که وجود دارد میتواند خبرسازی، جعلی و کشتهسازی باشد اما آنهایی که هست چه، نمیتوان واقعیتها را کتمان کرد.
محوریت انقلاب اسلامی مردم و رهبری است
در ادامه شفیعیها به بیان نظرات خود پرداخت.
با اینکه برخی بسترها منجر به این میشود که دشمن بهانه درست کند و حرفهایش تاثیرگذار باشد و آسیب ببینیم موافق هستم، تفاوت نگاه من در این معنا است که میزان ضریب دادن به کدام طرف بیشتر است و نگاههایمان در این موضوع متفاوت است.
یقینا در نوع اداره جامعه مشکلات جدی داشتهایم و باید تجدید نظر کرد، باید چشمها را شست و جور دیگر دید، نباید تلقی این باشد که هر چه به عنوان صاحبان قدرت میاندیشیم همین درست است و همه باید تبعیت کنند؛ این هوشمندی در نظام سیاسی کشور وجود دارد و قطعا باید این اتفاق صورت گیرد، اما از این بیان نباید استفاده کرد که فلانی گفته مشکلات جدی است.
برای حفظ هویت ملی و دینی و آرمانهای انقلاب، باید در نظر داشت که این نظام با خشونت سر کار نیامده و اینطور نیست که قلدران نظامی کودتا کردهاند؛ جمهوری اسلامی برآمده از سرمایهگذاری عظیم خون جوانان بوده و 220 هزار شهید دادهایم تا یک نظام صالح و سالم سرکار بیاید، برای حفظ این نظام صالح و برای صالح نگه داشتن آن به ضوابط منطقی و عقلانی نیاز است، به این معنا که تا زمانی که در این کشور به یک محوریت قائل نباشیم نمیتوانیم جامعه را حفظ کرده و درست حرکت کنیم و این محوریت انقلاب اسلامی رهبری و مردم است.
اصل نظام و رهبری هدف دشمن است
استفاده از عنوان اغتشاش از این بابت است که در این دو ماه ولو اینکه برخی از روی مطالبات بوده اما همه چیز را کنار میگذارند و نقطه اصلی رهبری میشود و عیله حاکمیت و رهبری شعار میدهند، وقتی این جفا صورت میگیرد و میدانیم رهبری که خدا عنایت کرده و در پرتو انقلاب اسلامی از آن برخورداریم و میدانیم دیگران در وصف او چهها گفتهاند چرا خود ما قدر این نعمت را ندانیم و یا به بهانه انباشت سرمایه در قبال مرزشکنی و توهین سکوت کنیم.
مهسا امینی، سال 88 و انتخابات بهانه بوده و اصل نظام و ولایت فقیه هدف است، نظام نشانه است، در این ایام هم دیدیم که بحث حجاب و چادر بیخود است و شنیدیم که برخی میگفتند دنبال آزادی مطلق هستیم و دوست دارم با خانمم اینطور بیرون باشم و نمونههای فراوان دیگری هم هست که تظاهرات برلین ازجمله آنها است که در آن شاهد حضور اقشار مختلف ضد ایران بودیم که در نهایت بین خود هم به اختلاف برخورد کردند.
اصل ماجرا حفظ هویت اسلامی و ایران است، با این ایران است که هویت پیدا کرده و در دنیا حرف میزنیم و همه در قالب رهبری است، اگر این معنا به این جریان سیاسی شکل بگیرد و نگاه به قضاوت دشمن محفوظ باشد و هر جا دشمن بود با دشمن برخورد کنیم، اگر این موضوع درست شود بسیاری از مسائل در جامعه قابل حل است، نظارت استصوابی مسئله اصلی نیست نمیگویم درست است یا نه اما شرایط موجود به دلیل این موضوع نیست.