در گفتوگو با ایلنا عنوان شد؛
طرحهای تشویقی غیراصولی در حوزه جمعیت آسیبزا است/عدم ارتباط سقطهای بیرویه با غربالگری
مدیرکل بهزیستی استان قزوین گفت: در طرحهای تشویقی باید اصولی که برای جمعیت سالم مطرح است رعایت شود؛ چرا که در غیر این صورت ممکن است افراد برای تامین معاش خود از تشویقها استفاده کنند و در نتیجه سیاستهای تشویقی در مغایرت با داشتن جمعیت سالم باشد و هدف اصلی محقق نشود.
علی دهباشیپور در گفتوگو با خبرنگار ایلنا در قزوین گفت: علم جمعیت جزء علوم پایه بوده و بخش وسیعی از آن درباره جمعیت سالم است و بدون درنظر گرفتن ابعاد مختلف مفهوم جمعیت سالم محقق نخواهد شد.
مدیرکل بهزیستی استان قزوین عنوان کرد: دغدغه ما در بهزیستی این است که وقتی برای پرداختن به مشکل اجتماعی مشوق مالی و اقتصادی گذاشته میشود، بیشتر توسط افراد کم بضاعتتر استقبال میشود و با توجه به اینکه عموما خانوادههای مناطق کم برخوردار درگیر چالش و آسیب بیشتری در اجتماع هستند، میتوان گفت جذب مشوقهای اقتصادی به این شکل مغایر با جمعیت سالم است.
وی اظهار کرد: آگاهسازی اولیه، رصد مشکلات خانوادهها و توانمندی آنها باید در طرحهای تشویقی جمعیت مورد توجه قرار گیرد تا کودک سالم با رشد اجتماعی خوب داشته باشیم، به طوری که بشود روی آن حساب کرده و آینده ساز باشد.
تحقق جمعیت سالم نیازمند نگرش همه جانبه است
این مسئول با اشاره به اهمیت غربالگری در داشتن جمعیت سالم گفت: سقطهای بی رویه ماهیتا با غربالگری متفاوت است، غربالگری برای سقط انجام نمیشود؛ اصولا غربالگری پیش از بارداری و بویژه در خانوادههایی که دارای سابقه بیماری هستند انجام میشود و درواقع غربالگری اختلالات ارثی قبل از رسیدن به سقط مطرح است و ارتباطی با سقط ندارد.
مدیرکل بهزیستی استان قزوین ادامه داد: غربالگری ژنتیکی باید جزء الزامات برای تشکیل زندگی مشترک باشد و این موضوع در حوزه قوانین قابل بررسی و اجرا است.
وی عنوان کرد: در غربالگریها درصورت مشکلات جسمی و حرکتی و یا مشکلاتی که حاد نباشند هیچ گونه تجویزی برای سقط وجود ندارد و در مواردی هم که از این حوزه خارج بوده و بدون نظارت شرع، قانون و پرشک انجام میشود اگر نظارت خوب شکل بگیرد امکان سوء استفاده گرفته خواهد شد.
این مسئول با بیان اینکه بررسی نتیجه ازدواج معلولان ذهنی و اختلالات اعصاب و روان از اهمیت بالایی برخوردار است، گفت: لازم است در این حوزه تدابیر لازم اندیشیده شود، زیرا در این ازدواجها حتی اگر اختلالات منتقل نشود این موضوع مطرح است که چه کسی قرار است فرزند متولد شده را تربیت کند و باید به این نکته توجه داشت که آیا تضمینی وجود دارد این فرد در آینده به منبع آسیب تبدیل نشود.
وی ادامه داد: همچنین بارها شاهد بودهایم که این تصور وجود دارد اگر بیمار دارای اختلال روانی ازدواج کند بهبود پیدا میکند، اما باید توجه داشت که این تفکری اشتباه است.